مقصران وضعیت حاد صنایع غذایی
ارزیابی اخیر اتاق بازرگانی ایران از وضعیت صنایع غذایی کشور از کاهش موجودی مواد اولیه، افزایش بیرویه قیمت مواد اولیه، کاهش میزان فروش و کاهش موجودی محصول در انبارها نشان دارد. صنایع غذایی چرا دچار وضعیت بحرانی شده است؟
ما مشکلات زیادی در رابطه با صنایع غذایی داریم و مهمترین مساله ما فرسودگی در تکنولوژی صنایع غذایی است.
عموما صنعت غذا صنایع کوچک و متوسط هستند که در دهه 70 با وامهایی که عموما توسط نهادهای کشاورزی داده شده است راهاندازی شدند و بخشی از از آنها فرسوده هستند.
مدیران بسیاری از این واحدها توان به روز کردن تکنولوژی را ندارند و به این دلیل واحدهای صنعتی ما با افت شدید مدیریتی، فرسودگی تکنولوژی و دور افتادن فناوریهای روز، رو به اضمحلال هستند.
از نظر من قسمت اعظمی از صنایعی که وابسته به صنایع کشاورزی ما هستند و به دلیل موارد اقلیمی مواد مناسبی در اختیار آنها نبوده و به اندازه کافی هم تولید نداشتند.
بعضی از مواد اولیه ما به دلیل خشکسالی به اندازه کافی تولید نمیشوند. از طرفی بعضی از مواد وارداتی هم به دلیل نوسانات نرخ ارز و تغییری که در شرایط اقتصادی سال گذشته به وجود آمد مانند ثبت در سامانه نیما و تخصیص ارز به مواد اولیه آسیبهای بسیاری دیدند.
در واقع دولت و صاحبان صنایع در وضعیتی که برای صنعت غذایی کشور رخ داده است مقصر هستند.
همچنین قوانین و مقررات دست و پاگیر، خلقالساعه و سلیقهای همگی باعث میشوند که صاحبان کارخانجات صنایع غذایی دلسرد شده و تمایلی به ادامه کار نداشته باشند و تمرکزشان را بر کار، برنامهریزی و دنبال کردن اهداف سازمانی از دست بدهند.
به هر حال تمامی موارد فوقالذکر باعث شدهاند که کیفیت بسیاری از تولیدات داخلی مواد غذایی ما حتی برندهای مشهور و معروف ما به شدت تحت تاثیر قرار گیرد و بنابراین با کمبود تقاضا مواجه شوند.
این یک بحث است اما اینکه چرا تقاضا کم شده و فروش کاهش پیدا کرده است نمیتوان از کاهش قدرت خرید مردم نیز غافل شد، یعنی اگر مردم قبلا در مواجه با سوپرمارکتها محصولات جدید کارخانجات را میخریدند و امتحان میکردند و اگر طبق سلیقه آنها بود به خرید آن ادامه میدادند، اما امروز وقتی که به سوپرمارکت مراجعه میکنند سعی دارند تنها مایحتاج ضروری خود را انتخاب کنند.
بنابراین میتوان دید در کارخانجاتی که تنوع محصولات بالایی دارند مانند فرآوردههای گوشتی و لبنی که عموما سعی میکنند با ایجاد تنوع در محصولات خود سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند امروزه با مشکلات بسیاری مواجه هستند.
از طرفی یک مساله نوظهور هم در بازار صنایع غذایی رخ داده است که آن هم ترویج تولیدات کارگاهی یا صنفی در مقابل تولیدات کارخانهای است. به عنوان مثال تولید لبنیات یا سوسیس و کالباسهای سنتی که به صورت صنفی تولید و ارائه میشوند.این کارگاهها علاوه بر اینکه بهداشتی و تحت نظارت نیستند و عموما از مواد اولیه برگشت داده شده کارخانجات استفاده میکنند به دلیل نداشتن ضوابط کارخانهای قیمت تمام شده محصولات آنها ارزانتر است و چون ظاهر ارگانیک یا سنتی یا محلی یا روستایی به خود میگیرند مردم را فریب داده و تصور میکنند که این محصولات سالمتر هستند به همین دلیل ممکن است از مصرف محصولات کارخانهای کم شده و تمایل به مصرف این نوع محصولات افزایش پیدا کند.
این شیوه موازی کاری که ممکن است در هیچ جای دنیا به این شیوه و با این تعداد اتفاق نیفتد باعث شده است که بعضی از رستههای تولیدی در صنایع غذایی مانند بحث تولیدات روغن به شیوه روغن گیری در محل که امروزه بسیار رایج شده است یا محصولات لبنی و گوشتی سنتی، باعث شوند که روال کار کارخانجات ما کاهش یابند.
نظرات