مژده باقری: پویا محمدی، یکی از کارشناسان مطرح حوزه استارتآپهاست که رزومه کاری قابل توجهی دارد. از جمله مسئولیتهایی که محمدی به عهده داشته میتوان به این موارد اشاره کرد: مونتاژگر تلفنهاى نوكيا در خط توليد 2008 تا 2009، سهامدار، مدير شبکه شرکت مخابراتی ارائهدهنده سيستمهای پرداخت از طريق تلفن همراه متصل به شرکتها مخابراتی کشور فنلاند از سال 2010 تا 2015، بنیانگذار، مدير عامل و مدير پروژه سيستم سفارش آنلاين غذا در فنلاند از 2012 تا 2017، بنيانگذار، سهامدار، مدير عامل شرکت مخابراتی ارائه دهنده سيستمهای پرداخت از طريق تلفن همراه متصل به شرکتهای مخابراتی فنلاند از 2015 تاکنون، بنيانگذار، سهامدار، عضو هيأت مديره شرکت بینالمللی طراحی و برنامهنويسی وب سايت و اپليکيشن بالوين از 2016 تاکنون. (دارای شعبه در تهران و فنلاند)، بنيانگذار، سهامدار، مدير کل فروش شرکت ارائه دهنده اسکرينهای تبليغاتی هوشمند با قابليت شناسايی جنسيت و سن از سال 2017 تاکنون، عضو ثابت اتاق بازرگانی بينالمللی جوانان جهان از 2016 تاکنون، بنیانگذار و مدیر فروش و توسعه شرکت فودآپ که یک استارآپ ایرانی بوده و به تازگی در فنلاند شروع به کار کرده است.
محمدی در گفتگو با تجارتنیوز علت جوانمرگی استارتآپهای ایرانی را مورد بررسی قرار میدهد و عواملی که به شکست و جوانمرگی استارتآپها منتهی میشود را در 9 نکته دسته بندی و تحلیل میکند که در ادامه میخوانید:
1- کپیبرداری بیمنطق از الگوهای خارجی
بزرگترین ایرادی که به کار استارتآپهای ایرانی وارد است، کپیبرداری بیمنطق و بدون بررسی بکگراند کار نمونههای خارجی است. در جریان Road Map ( نقشه راه) نمونههای خارجی نیستند، مسیرهایی که از آن عبور کردهاند را نمیشناسند و صرفا از آخرین ورژن، کپی کرده و و بدون هیچ اطلاعات خاصی استارت کارشان را میزنند.
2- بومی سازی؛ فاکتوری مهم
بومیسازی و فرهنگسازی فاکتور مهمی است که استارتآپهای ایرانی بیتفاوت از کنارش میگذرند. در حالی که آداب، رسوم و فرهنگ کشورها متفاوت است و باید نوع بومیسازی شده از کار را وارد ایران کنند تا نتیجه بهتری بگیرند.
3- کتابهایی که نتیجه نمیدهند!
یکی از ایراداتی که به استارتآپهایی ایرانی وارد است مرجع قرار دادن چند نمونه کتاب خارجی و داستان زندگی افراد موفق است و متاسفانه مهرهچینی و حرکت مسیرشان بر اساس آنها شکل میگیرد. در حالی که هیچ استارتآپی نمیتواند با خواندن یکی دو کتاب یا بر اساس زندگینامه یک شخص موفق به موفقیت امیدوار باشد. اینکه کارها و مسیرهایی که یک فرد را به موفقیت رسانده الزاما بقیه را نیز به موفقیت نمیرساند. شاید این موارد در بعضی استارتآپها جوابگو بوده اما در بسیاری از موارد اثری نداشته است.
4- سرمایهگذارانی که منصرف میشوند!
بزرگترین دغدغه و مشکل استارتآپهای ایرانی نبود سرمایهگذار بزرگ و آنچنانی است. خیلیها به اسم سرمایهگذاری جسورانه وارد میدان میشوند و همان اول کار از شما تقاضای بیزینس پلن میکنند. سرمایهگذارها ا کثرا افرادی هستند که صرفا پولی برای کسب درآمد بیشتر وارد میدان میکنند و اطلاعات و دانش خاصی در زمینه سرمایهگذاری ندارند و به همین دلیل به محض روبهرو شدن با بحران جا میزنند و خیلی راحت جا خالی میدهند.
5- شتابدهندههای شتابگیر
متاسفانه در ایران منتور و متخصصان زیادی در زمینه استارتآپ و کسب و کار اینترنتی نداریم و تعداد متخصصان واقعی، کم و شاید انگشتشمار باشد. کمبود مشاوران خبره بزرگترین مشکل استارتآپهاست. خیلی ها با گذراندن یکی دو تا یودیمی و شرکت در یکی دو سمینار و مطالعه دو کتاب اسم خودشان را مشاور میگذارند و با دریافت پولهای کلان عملا کمکی به رشد استارتآپها نمیکنند. ای کاش سازمانی برای سنجش میزان دانش این افراد داشته باشیم؛ چرا که شکست خیلی از استارتآپها حاصل راهنماییهای ناصحیح این افراد است.
6- عدم حمایت
در زمینه استارت، فعالیت و موفق شدن استارتآپها به حمایت دولت نیازمندیم. اگر دولت بتواند برای حمایت از استارتآپها، افراد موفق خارج از کشور را دعوت و شرایطی برای تربیت منتورهای خوب مهیا کند میتوانیم در زمینه صادرات فرهنگ استارتآپی به دنیا دست به کار شویم. مسئولان ما روی دانش سنتی تکیه دارند و سروکارشان با نفت و گاز و تولیدات داخلی است و استارتآپها رو نمیبینند. در اروپا نقش کلیدی حمایت از استارتآپها بر عهده دولت است. عملکرد استارتآپها را بررسی میکنند، بیزینس و فاینانسال پلنشان را چک میکنند و حتی در مواردی وامهای بلاعوض در اختیارشان قرار میدهد. ایجاد یک فضای مشترک و ایجاد مکان برای فعالیت استارتآپها با کمک دولت و در اختیار قرار دادن پلتفرم فعالیت آنها به صورت رایگان یا با کمترین هزینه میتواند به رشد استارتآپها کمک کند. البته به تازگی مکانی با اسم باکس در تهران تاسیس شده اما تا جایی که من اطلاع دارم با دریافت هزینههای بالایی فعالیت میکند و تبدیل به نوعی بیزینس برای عدهای خاص شده است.
7- هزینههای اضافه بر سازمان
بزرگترین استارتآپهای جهانی با تیم 200 نفره به راه خود ادامه میدهند و این نشان دهنده این است که بزرگی استارتآپها به تعداد نفرات تیم تشکیلدهنده نیست و عملکرد نقش کلیدی دارد. استارتآپهای ایرانی اغلب برعکس فکر میکنند. در حالی که باید به فکر هدفمند کردن هزینههای خود باشند و با هندل کردن کارها با حداقل نفرات به فکر سود بیشتر باشند.
8- مشتریهایی که به تخفیف عادت دارند
یکی از اشتباهات رایج استارتآپها استارت و ادامه با تخفیفها و آفرهای فراوان است. در این مورد مشتریهایی که به تخفیف عادت دارند و کیفیت و کوالیتی کار برایشان در رتبه دوم قرار دارد نمیتوانند مشتری دایمی باشند. کافیست یکی، در این میان با سرمایه بیشتر و تخفیفات جذابتری وارد میدان رقابت شود. آنجاست که مشتریهایی که به تخفیف و آفر عادت دارند در چشمبههمزدنی تبدیل به مشتری رقیب شده و عملا استارتآپ قبلی را فاکتور میگیرد.
9- پایتختی که به شهرستانها اجازه پیشرفت نمیدهد
متاسفانه مرکزیت تمام موفقیتها خصوصا در زمینه استارتآپ تهران شده، اینوِستر، همایش، شتابدهنده و… همه در پایتخت جمع شدهاند و کسانی که در شهرستان قصد استارت کار دارند با مشکلاتی زیادی روبهرو میشوند. از طرفی هزینههای بالای زندگی و دوام آوردن در تهران و حتی پیدا کردن منتورهای درست و متخصص این شاخه سخت است. بنابراین به نظرم خیلی از این امکانات باید به صورت آنلاین در اختیار مشتریان قرار بگیرد. خود ما به همراه خیلی همکارانمان در اتحادیه کارآفرینان جهان، به فکر حل کردن این قضیه هستیم و در حال جمعآوری تیمی قدر و متخصص از سراسر جهانیم تا بتوانیم به صورت آنلاین خدمترسانی کنیم وبا آموزش درست، مسیر اولیه ورود استارتآپها از کل نقاط ایران و جهان را به دنیای استارتآپ رقم بزنیم.
در صورت امکان راه های ارتباط با آقای محمدی را معرفی کنید.
ایشون تو دنیای مجازی از جمله اینستاگرام به نام خودشون صفحه دارن، از اون طریق به راحتی می تونین باهاشون وارد ارتباط بشید.