نشست C5+1 که با تعمیق رقابت استراتژیک ایالات متحده و چین و تشدید تحریمها علیه روسیه همزمانی داشت، نویدبخش تلاشهای قلب آسیا برای تنوعبخشی و دوری از وابستگی به همسایگان بزرگ خود است.
بیشتر تفسیرها در مورد ابتکار عمل ترامپ بر امکانات اقتصادی ایالات متحده در آسیای مرکزی متمرکز است. از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی و استقلال این کشورها، آمریکا در مسیر توسعه منابع عظیم هیدروکربنی این منطقه فعال بوده است. شورون در اکتشاف و استخراج نفت در قزاقستان پیشگام بود و همزمان ایالات متحده سیاست خطوط لوله چندگانه را برای رساندن نفت و گاز آسیای مرکزی محصور در خشکی به بازارهای جهانی اجرایی کرد.
قزاقستان در حال حاضر به عنوان مهمترین کشور آسیای مرکزی برای ایالات متحده نقشی برجسته دارد. تقریبا براساس هر معیاری که از منظر واشنگتن با اهمیت است، از جمله مواد معدنی حیاتی، امنیت انرژی، کریدورهای تجاری جدید و جایگزین و همچنین مقیاس سرمایهگذاری، قزاقستان متحدی ضروری است.
اکنون آسیای مرکزی با اتصال دریای خزر و دریای سیاه، در حال تبدیل شدن به قطب انرژی و حمل و نقل در مرکز اوراسیا است. پایتختهای آسیای مرکزی با بهرهگیری از موقعیت جغرافیایی مرکزیشان، در حال تغییر موقعیت و نزدیکی به همسایگان بزرگ خود هستند.
کشورهای آسیای مرکزی همچنان به رویکردهایی متوازن و عملگرایانه در سیاست خارجی پایبند هستند؛ رویکردهایی مبتنی بر احترام متقابل، تنوعبخشی به شرکا و تقویت تابآوری منطقهای. در محیط جهانی متغیر، این کشورها بر انسجام داخلی تمرکز کرده، همکاریهای چندجانبه را گسترش داده و به تعامل سازنده با بازیگران بینالمللی علاقه زیادی نشان دادهاند.