آنها «نسل زد» هستند؛ متولدین دهه ۱۳۸۰ به بعد که با رزومهای مملو از مهارتهای نرم و یک جهانبینی منحصربهفرد، پای به بازاری گذاشتهاند که برایشان ساخته نشده است. این گزارش، صدای این سربازان جوان میدان اقتصاد است.
جوانان نسل Z میتوانند کشورهای جنوب جهان را ناچار کنند تا با ترکیبی مناسب از آموزش، سیاستهای اقتصادی و حکومتداری سالم، از نردبان توسعه بالا بروند، یا قادرند منبع بیثباتی و درگیری داخلی باشند. نسل Z خوب یا بد، محرک تغییرات سیاسی است و نتیجه این فرآیند در نظم اقتصادی و سیاسی جهانی موج خواهد زد.
اعتراضات نسل زد - که در فضای رسانههای اجتماعی سازماندهی میشوند - فاقد رهبران مشخص است. این یک نقطه قوت است و باعث میشود که آنها در کشورهای مختلف از کنیا تا نپال، علیرغم سرکوب مرگبار دولتی، همچنان به خیابان بیایند و مقاومت کنند؛ گزارهای که سرکوبشان را دشوارتر میکند. اما ماهیت نامنظم اعتراضات نسل زد همچنین یک نقطه ضعف است.
بیست و چند سالهها نقش برجستهای در همه این کشورها ایفا کردهاند؛ نماینده جمعیتهای جوان رو به رشدی که فرصتهایشان برای پیشرفت توسط نخبگان حریص مسدود شده است. این اشتراک نسلی موجب شده تا جوانان معترض در سراسر مرزهای ملی به اهرمهای تاکتیکی مشابهی متوسل شوند.
برخلاف نسل هزاره (متولدین 1981 تا 1996) که در دوران رکود بزرگ به بلوغ رسیدند، نسل جدید اقتصادی قوی با نرخ بیکاری بیسابقه پایین به ارث برده است. اما با تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که پاندمی کووید-19 به وجود آورد، نسل زد با آیندهای نامشخص روبهرو شده است.
فضای مجازی مجازی طبق اظهارات برخی دهه هشتادیها با تاثیرات مخرب خود، باعث کاهش لذت زندگی و مشکلاتی چون اتلاف وقت، ایجاد احساس مقایسه و کاهش تمرکز در بین جوانان این نسل شدهاند.
دانش آموزان به جای خانواده با همسالان مشورت میکنند و ۶۶ درصد آنها مسائل مهم زندگی خود را با دوستانشان در میان میگذارند؛ این تغییر الگوی اعتماد، نگرانیهای جدیدی درباره سلامت روان نسل نوجوان کشور ایجاد کرده است.
در حالی که سنت تغییر نام خانوادگی زنان پس از ازدواج، قرنها به عنوان نمادی از پیوند، تبعیت و وحدت خانوادگی در بسیاری از فرهنگها پذیرفته شده بود، نسل جدید زنان بریتانیایی با این رسم دیرینه وداع میکند. براساس تازهترین نظرسنجی YouGov، تنها ۳۵ درصد از زنان ۱۸ تا ۳۴ ساله در بریتانیا تمایل دارند پس از ازدواج نام همسرشان را بپذیرند، و باقی یا نام خود را حفظ میکنند یا به انتخابهای تازهتری چون نامهای ترکیبی روی میآورند. این انتخاب شخصی، حالا به بستری برای بازتعریف هویت، قدرت، و حتی استقلال اقتصادی تبدیل شده است؛ نشانی روشن از تغییری نسلی در درک از ازدواج، مالکیت، و برابری.