تولید انبوه مقاله: دلایل افت کیفیت پژوهش در ایران
در 20 سال اخیر، ایران شاهد رشد بیسابقهای در خروجی مقالات پژوهشی و دانشگاهی بوده است. اما با وجود تحریمها، مشکلات اقتصادی-سیاسی و غیره این رشد بهصورت منطقی توجیه نمیشود. کیفیت مقالات داخلی افت شدیدی را تجربه کرده و عوامل متعددی در این اتفاق تاثیرگذار بودهاند. گروهی از محققان ایرانی در پروژهای به نام «پروژه
در 20 سال اخیر، ایران شاهد رشد بیسابقهای در خروجی مقالات پژوهشی و دانشگاهی بوده است. اما با وجود تحریمها، مشکلات اقتصادی-سیاسی و غیره این رشد بهصورت منطقی توجیه نمیشود. کیفیت مقالات داخلی افت شدیدی را تجربه کرده و عوامل متعددی در این اتفاق تاثیرگذار بودهاند. گروهی از محققان ایرانی در پروژهای به نام «پروژه 2040 ایران استنفورد» به بررسی همین مسئله پرداختهاند.
در این مقاله با بررسی دادهها و تحلیلهای موجود در این پژوهش، قصد داریم تا عوامل این اپیدمی و نزول کیفیت مقالات را بهتر درک کنیم.
حجم این رشد چقدر است؟
نرخ رشد چاپ مقالات در ایران آمار کشورهایی مانند چین، کره جنوبی، هند و ترکیه را پشت سر گذاشته است. این نکته سوالات کلیدی را مطرح میکند: علت این رشد ناگهانی چیست؟ آیا کمیت فدای کیفیت شده است یا اینکه سیاستهای دولت در این زمینه تاثیرگذار بودهاند؟ البته لازم به ذکر است که این پدیده تنها محدود به ایران نمیشود و این نوع رشد بیاساس مقالات علمی در دیگر نقاط جهان نیز در حال گسترش است.
برای بررسی این اتفاق، بیش از 450 هزار مقاله و نقلقولهای علمی جمعآوری و تحلیل شدهاند. ابتدا برای اینکه تصور درستی نسبت به افزایش خروجی مقالات کشور داشته باشید، آمار انتشارات اینگونه پژوهشها را بررسی میکنیم:
مقالات چاپشده توسط محققان ایرانی از تعداد 1000 عدد در سال 1375، به تعداد 50 هزار در سال 1396 رسیده است؛ که این میزان رشد سهم ایران از کل مقالات علمی جهانی را از 0.1% به 2.6% افزایش داده است. اما نکته اینجاست که کیفیت مقالات چاپشده توسط ایران رشد متناسبی را با حجم آن تجربه نکرده است.
نمودار 1
نمودار 1 رتبه مقالات ایران از لحاظ تعداد و کیفیت را در طول یک بازه زمانی 20 ساله بررسی کرده است. معیار کیفیت مقالات، نقلقولشدن آنها در دیگر مقالات معتبر خارجی در نظر گرفته شده و مقایسه این دو رتبه درک خوبی از رشد نامتناسب حجم و کیفیت مقالات را به ما میدهد. خط 45 درجه نشاندهنده رشد متناسبی است که باید صورت میگرفت اما همان طور که میبینید، رتبه ایران در حجم مقالات همواره بالاتر از رتبه کیفی بوده و این اتفاق در دهه هفتاد بهخوبی قابللمس است.
نمودار 2
یکی دیگر از آمارهای نگرانکننده در این حوزه، رشد چاپ مقالات بهصورت ماشینی و بدون داشتن هدف است. یکی از آمارهایی که میتواند با نسبت خوبی این رشد را نشان دهد، تعداد محققانی است که بیش از 20 مقاله در سال چاپ میکنند. البته که تعدادی از این محققان افراد باتجربه و پرتلاشی هستند که نظارت عمیقی روی پژوهشها انجام میدهند، اما طبق بررسیهای کیفیت مقالات مشخص شد که درصد زیادی از این محققان حداقلهای لازم برای چاپ مقاله را رعایت نمیکنند. نمودار 2 میزان این رشد را نشان میدهد.
اما مهمترین آمار در این میان، میزان استرداد مقالات علمی است. اگر آمارهای مربوط به استرداد مقالات ایرانی را مطالعه کنید متوجه میشوید که از سال 1371 به بعد همزمان با رشد تعداد مقالات، استرداد و رد علمی آنها بهصورت شدیدی رشد پیدا کرده است. بهطور میانگین 13.3 مقاله از هر 10 هزارتا رد شده و استرداد میشود. اگر میخواهید بدانید که بالاترین نرخ این آمار متعلق به کدام کشور است لازم نیست راه دوری بروید، زیرا در حال حاضر ایران بالاترین نرخ مربوط به استرداد مقالات علمی را در اختیار دارد.
علت رشد ناگهانی در ایجاد مقالات
رشد ناگهانی تولید مقالات را میتوان در مرحله اول به رشد ناگهانی جمعیت از دهه 1350 تا 1360 نسبت داد. افرادی که در این دوره زمانی به دنیا آمدند، درصد زیادی از جمعیت آمادهبهکار در سالهای 1375 به بعد را تشکیل میدادند. علاوه بر شرایط اقتصادی نامناسب، بازار کار در حالت عادی نیز آماده پذیرش چنین حجمی از نیروی کار نبود. در این حین، دیدگاه خانوار نیز نسبت به تحصیلات تکمیلی در حال تغییر بود و ورود به مقاطع ارشد و دکترا به یکی از دستاوردهای مهم، فارغ از اهداف افراد، بدل شد.
در این دوره وضعیت بازار کار اصلا مناسب جمعیت متقاضی نبود و درنتیجه، دولت برای کنترل وضعیت تصمیم به هدایت جوانان فارغالتحصیل بهسوی تحصیلات تکمیلی گرفت. تا قبل از سال 1380، ظرفیت دانشگاهها برای مقاطع ارشد و دکترا تنها 20% از جمعیت جوان را شامل میشد درحالی که در طی سالهای 1380 تا 1390 این میزان به 40% افزایش پیدا کرد.
نمودار 3
این نکته بخش زیادی از افزایش دانشجویان تحصیلات تکمیلی را توجیه میکند که خود این اتفاق بر افزایش چاپ مقالات نیز تاثیر گذاشت. دلیل دیگر رشد بیسابقه در خروجی پژوهشی، نحوه سیاستگذاریهای دولت و وزارت علوم در ارتباط با فارغالتحصیلی دانشجویان بود. اجبار دانشجویان به چاپ مقالههای خود برای فارغالتحصیلی و همچنین استخدامشدن در مشاغل استادی، باعث شد تا تمرکز اصلی از کیفیت و اثرگذاری به کمیت سوق پیدا کند. همین عامل بهخودیخود تاثیراتی منفی زیادی بر جای میگذارد که تعدادی از اثرات آنها را مرور خواهیم کرد.
اثرات رشد حجم مقالات و عوامل کاهش کیفیت آنها
1 - افزایش فساد در چاپ مقاله
دو عامل بهتنهایی باعث افزایش انگیزه به فساد در چاپ مقاله میشوند. اولی، نیازمندی به چاپ مقاله برای فارغالتحصیلی چه در مقطع ارشد و چه در مقطع دکترا است. البته اینجا منظور از چاپ، نوشتار مقاله نیست بلکه اجباری شدن چاپ آن در ژورنالهای داخلی و بینالمللی است. این عامل در ترکیب با تاسیس دانشگاه آزاد و افزایش ظرفیت دانشگاههای دولتی باعث ایجاد حجم زیادی از مقالات شدند که لزوما همه آنها ارزش چاپ شدن در ژورنالهای معتبر را نداشتند.
اما عامل دوم، شکلگیری انتظارات غیرمنطقی از اساتید و هیئتهای علمی برای چاپ مقاله است. در حال حاضر بسیاری از اساتید برای دریافت افزایش حقوق و یا شهرت بیشتر، هدف خود را حداکثر کردن تعداد مقالات چاپی قرار دادهاند. همچنین به دلیل در نظر گرفتن تعداد مقالات چاپشده توسط اساتید برای استخدام ، انگیزه مضاعفی در دانشجویان دکترا برای چاپ مقالات بیشتر ایجادشده است.
دستبهدست دادن این دو عامل سبب رشد قارچ مانند موسسات نویسندگی و تهیهکنندگی پایاننامه شده است. ازیکطرف دانشجویان بسیاری صرفا از اجبار تصمیم به نوشتن پایاننامه گرفته و درصد زیادی از آنها این وظیفه را به موسسات غیرقانونی واگذار میکنند؛ از طرف دیگر بسیاری از اساتید به دلیل منافع شخصی اینگونه ماشینهای مقاله سازی (!) را راهاندازی کرده تا تعداد نقلقولهای علمی خود را بالا ببرند. مجموع این عوامل باعث میشود تا بهتدریج کیفیت اکثر مقالات داخلی نزول پیداکرده و تصویر نامناسبی نسبت به این مقالات در سطح جهانی ایجاد شود.
2 - عدم تناسب میان تعداد دانشجویان و بودجه دانشگاهی
گفتیم که در پی افزایش جمعیت و سیاستهای دولتی، جمعیت زیادی از جوانان به سیستم تحصیلات تکمیلی وارد شدند. به همین علت، بخش زیادی از بودجه اختصاص شده به دانشگاهها صرف افزایش ظرفیت فیزیکی برای دانشجویان جدید شد. برای حفظ کیفیت آموزش، باید در ازای افزایش جمعیت دانشجویان تعداد اعضای هیئتعلمی نیز افزایش کند؛ اما همانطور که در نمودار 4 میبینید، در طول زمان با رشد شدید دانشجویان تعداد اعضای هیئتعلمی تغییری نکرده و به همین دلیل، نسبت تعداد دانشجویان به هیئتعلمی با کاهش قابلتوجهی در 14 سال اخیر مواجه شده است.
نمودار 4
این عدم تناسب آسیب شدیدی به کیفیت مقالات دانشگاهی وارد میکند، زیرا کیفیت و تاثیرگذاری یک مقاله منوط به نظارت افراد متخصص در آن زمینه است؛ اما در حال حاضر مقالات دانشگاهی با حداقل دخالت توسط اساتید ایجاد میشوند.
آسیبهای ناشی از کمبود بودجه دانشگاهی به اینجا ختم نمیشود؛ رشتههای علوم پایه مانند شیمی و فیزیک نیازمند بودجه بیشتری نسبت به دیگر رشتهها برای کارهای پژوهشی هستند. اما با توجه بهصرف شدن بودجههای دانشگاهی برای ایجاد ظرفیت بیشتر (بدون توجه به کیفیت شرایط پژوهشی) ، منابع کافی برای رشد و پیشرفت در این رشتهها فراهم نمیشود.
نمودار 5
اگر به نمودار 5 دقت کنید متوجه میشوید که در حال حاضر، کیفیت مقالات در دو زمینه علوم انسانی و مهندسی بسیار بالاتر از دیگر زمینهها مانند علوم پایه است. کاهش کیفیت مقالات در زمینههای علوم پایه، پزشکی و کشاورزی ثابت میکند که بودجه اختصاص دادهشده به این رشتهها تناسب کافی با افزایش متقاضیان را نداشته است.
3 - منحرف شدن تمرکز از موضوعات متناسب با نیازهای کشور
یکی از اصلیترین آسیبهایی که در این شرایط ایجاد میشود، عدم تمرکز بر روی ارائه راهحل برای مشکلات فعلی است. شاید نتوان ازلحاظ آماری به بررسی این اتفاق پرداخت، اما طبق حرفهایی که زده شد در چنین سیستمی جایی برای نوآوری و حل مشکلات وجود ندارد. پرداختن به موضوعاتی که قبلا به آنها اشاره نشده است نیازمند دریافت داده در حوزههای جدید و گذاشتن زمان بیشتر خواهد بود. اما با تاکید بر سرعت و تعداد چاپ مقالات، هرگونه انگیزهای برای شناسایی مشکلات فعلی جامعه و بررسی آنها از دیدگاه علمی از بین میرود. با توجه به اینکه قصد دانشجویان پرتلاش نیز بر چاپ شدن مقالات آنها در ژورنالهای خارجی است، توجه این گروه نیز به نیازهایی خارج از نیازهای کشور منعطف میشود.
موضوعاتی مانند کمبود آب، تورم انتظاری و یا حتی بررسی اقتصاد رفتاری موضوعاتی هستند که بههیچعنوان در اولویت قرار نمیگیرند. نهتنها تعداد دانشجویان باانگیزه کاهشیافته است، اما به دلیل عدم دسترسی به منابع کافی، مسیر کار در این زمینههای پیشرو نیز بسیار ناهموار دیده میشود.
اثرات کلی و نیاز به جلوگیری آنها
کالایی شدن مقالات علمی در سالهای اخیر اثرات زیادی بر نحوه ایجاد این مقالات گذاشته است که تعدادی از این اثرات را مرور کردیم. بحث کمبود اشتغال و تمرکز دولت برای برطرف کردن آن از طریق تحصیلات تکمیلی، باعث شد تا آسیبهای بسیار کلانی به بدنه آموزشی کشور خصوصا در بخش پژوهشی وارد شود.
اما جدا از تمامی نکاتی که ذکر شد، اصلیترین مشکل فعلی عدم شناسایی این رشد بیاساس به عنوان یک مشکل مهم است. بسیاری از سخنگویان دولت در این زمینه به رشد حجم مقالات افتخار کرده و آن را نشانه پیشرفت علمی میدانند. برای مقابله با این اپیدمی، باید در مرحله اول وجود آن را قبول کنیم؛ قبل از آنکه آسیبهای جبرانناپذیری به اعتبار علمی ایران در سطح بینالمللی وارد شود.
نظرات