اقتصاد امنیت چیست و چرا باید از آن بدانیم؟
امنیت بر شرایط اقتصادی تاثیر میگذارد و شرایط اقتصادی در تامین امنیت نقش دارد. برای نمونه در فضایی امن، تمایل به سرمایهگذاری بالا خواهد رفت. همچنین اگر شرایط اقتصادی بیش از اندازه بد شود، امنیت ملی به خطر خواهد افتاد. البته ناامنی فقط شامل جنگ، ترور و جنگ داخلی نمیشود. اگر سرمایه سرمایهگذاران در امان
امنیت بر شرایط اقتصادی تاثیر میگذارد و شرایط اقتصادی در تامین امنیت نقش دارد. برای نمونه در فضایی امن، تمایل به سرمایهگذاری بالا خواهد رفت. همچنین اگر شرایط اقتصادی بیش از اندازه بد شود، امنیت ملی به خطر خواهد افتاد. البته ناامنی فقط شامل جنگ، ترور و جنگ داخلی نمیشود. اگر سرمایه سرمایهگذاران در امان نباشد، اگر امنیت شغلی وجود نداشته باشد و یا اگر تورم بیش از اندازه بالا باشد نیز امنیت کشور به خطر خواهد افتاد. در ادامه نگاهی میاندازیم به مفهوم اقتصاد امنیت.
آیا دنیا امنتر شده است؟
به طور عمومی امید به زندگی در تمام جهان رشد چشمگیری داشته است. همین موضوع نشان میدهد که بشر توانسته تهدیدهای جدی را کنترل کند. امروزه دیگر در مسیرهای تجاری راهزن وجود ندارد، بیماریهای اپیدمیک مثل طاعون و وبا خیلی کم شدهاند، به لطف یخچال و فریزر غذا قابل ذخیره است، به خاطر ابزارهای ارتباطجمعی امروز بیش از هر زمان دیگری از احوال هم خبر داریم. همه این موارد باعث شده است که احساس امنیت در جهان ارتقا پیدا کند.
اما دنیا با تهدیدهای جدیدی هم روبرو شده است. دویست سال پیش مشکلاتی مثل بمب اتم، بمب شیمیایی، گازهای گلخانهای و حمله سایبری مطرح نبود. حالا مردم کمتر از گذشته بر اثر حادثه جانشان را از دست میدهند و جمعیت زیادی کهنسالی و مرگ طبیعی را تجربه میکنند. اما به خاطر رسانهها، حالا مردم بیش از پیش وحشتزده هستند. به بیان دیگر شکل اضطرابها و ناامنیهای دنیای مدرن تغییر کرده است.
تغییرات مثبت امنیتی در قرن بیست و یکم
در قرن بیست و یکم شاهد تغییرات مثبتی در ادبیات سیاسی کشورها بودیم. مهمترین تغییر این بود که بیشتر کشورها دریافتند « راهحل دیپلماتیک خیلی موثرتر از راهحل نظامی است.» ممکن است این جمله را بدیهی فرض کنیم. اما اگر به سالهای جنگ جهانی دوم نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که این گزاره چه دستاورد مهم و تاثیرگذاری در تاریخ بشر است.
راهحل دیپلماتیک خیلی موثرتر از راهحل نظامی است.
دومین رخداد این است که در قرن بیست و یکم تمایل ایالاتمتحده برای داشتن یک هژمونی همهجانبه کاهش پیدا کرد. آمریکا دیگر مثل سابق تنها به دنبال تضعیف قدرتهای دیگر و سروری بر جهان نیست. از طرف دیگر ظهور چین به عنوان یک قدرت اقتصادی باعث شد تا واشنگتن بیش از آنکه درگیر مسائل داخلی کشورهای دیگر باشد، به مسائل داخلی خودش توجه کند و موضوعاتی مانند رکود و بیکاری را جدی بگیرد.
رشد ابزارهای ارتباطجمعی به مردم غرب نشان داد که برخلاف تبلیغات گذشته، شرقیها مردمی وحشی نیستند. مردم غرب در قرن بیست و یکم توانستند با مردم فلسطین، عراق، افغانستان و سوریه همدلی کنند. همین موضوع راه تهاجم غرب به شرق را تنگتر کرد. حالا دیگر بریتانیا نمیتواند به راحتی به کشورهایی مثل هندوستان حمله نظامی کند.
از دیگر رخدادهای مبارک قرن بیست و یکم ارتقا سطح درآمد، بهداشت و آموزش در سطح جهانی بود. از سال 2000 تا به امروز، با رشد میانگین 4 درصد در سال، اندازه اقتصاد جهان دو برابر شده است. اگر سال 2000 را به یاد بیاورید به سادگی میتوانید متوجه این تغییر بشوید.
تغییرات منفی امنیتی در قرن بیست و یکم
اما قرن بیست و یکم آبستن تهدیدهایی جدی نیز بود. شاید بتوان گفت انتخاب شدن دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالت متحده بزرگترین سنگ در راه دنیایی امن بود. خیلی زود دنیا آثار انتخاب ترامپ را به شکل اختلاف و درگیری به چشم دید.
پیدایش گروههای تروریستی سازمانیافته نظیر داعش از دیگر رخدادهای شوم این قرن بود. کسی تصورش را هم نمیکرد که مبارزه با یک گروه تروریستی تا این حد به طول بینجامد.
در مقابل بزرگنمایی رسانهای از داعش (و دیگر اشکال تروریسم) یکی دیگر از آفتهای این زمان بود. هدف گروههای تروریستی وحشتانگیزی و ایجاد احساس ناامنی است. رسانههای جمعی با بزرگنمایی تروریسم احساس ناامنی و وحشت را در مردم تقویت کردند و در عمل همراستا با اهداف تروریسم جهانی گام برداشتند.
بحران مالی 2008 آمریکا یکی دیگر از بلاهای امنیتی جهان در قرن بیست و یکم بود. شاید به نظر برسد که آثار این بحران مالی به طور کامل از بین رفته باشد. اما بیتوجهی نسبت به محیطزیست با هدف بالا بردن سطح درآمد یکی از پیامدهای بحران 2008 است. عدم توجه ایالاتمتحده و چین به مسئله محیطزیست یک چالش بزرگ برای تحقق امنیت پایدار جهانی است.
سه روی متفاوت امنیت ملی
اولین و مهمترین پارامتر در امنیت ملی، امنیت فیزیکی است. امنیت فیزیکی شامل امنیت جانی مردم، تمامیت ارضی، امنیت شهری و غیره میشود. عناصری مثل ارتش، پلیس، بیمارستانها و مراکز بهداشتی، امنیت راهها و خودروها، زیرساختهای ریلی و هوایی و امنیت اطلاعاتی در تامین امنیت فیزیکی نقش دارند.
امنیت اقتصادی از دیگر شاخصههای امنیت است. داشتن امنیت شغلی، تورم و بیکاری کنترلشده، تامین مداوم کالاهای اساسی و داشتن زیرساختهای استراتژیک میتواند امنیت مالی مردم را تضمین کند و به آنها احساس یک زندگی امن بدهد.
در تمام دنیا امنیت ملی شامل حفاظت از آرمانهای ملی نیز میشود. حفاظت از زبان و فرهنگهای بومی، دین، رسانههای جمعی و اجتماعی، سینما و تلویزیون و مواردی از این دست میتوانند در تامین «امنیت نرم» اثر داشته باشد.
تمام این موارد امنیتی به دارایی مالی و نیروی انسانی نیاز دارند. به این شکل امنیت و اقتصاد به یکدیگر گره میخورند و رشتهای به نام «اقتصاد امنیت» به وجود میآید.
تاثیرات مثبت امنیت ملی بر اقتصاد
کشورهای مختلف جهان به مزایای تجارت بینالملل پی بردهاند. آنها فهمیدهاند که با صادرات کالا میتوانند سطح رفاه کل جامعه را بالا ببرند. به این ترتیب با پول حاصل از صادرات میتوانند امنیت سخت و نرم خود را تقویت کنند. همچنین با واردات تجهیزات پزشکی، آموزشی و نظامی میشود امنیت ملی را تقویت کرد. پس تجارت جهانی میتواند به تقویت امنیت کمک کند.
از سوی دیگر بر سر این موضوع که امنیت میتواند به توسعه تجارت کمک کند، توافقی عمومی وجود دارد. در یک فضای امن به راحتی میتوانیم کالاهای خود را به خارج از کشور صادر کنیم و خرید کالاهای خارجی نیز سادهتر خواهد شد. اگر امنیت جهان تضمینشده باشد، کشورها به تجارت به چشم یک تهدید برای امنیت ملی نگاه نخواهند کرد و با اعتماد بیشتری به مبادله با هم خواهند پرداخت.
تاثیرات منفی امنیت ملی بر اقتصاد
تحریم یکی از نتایج نادرست از مبحث امنیت ملی است. کشورهایی هستند که دوست دارند رقبا را ضعیف کنند و بر آنها تسلط داشته باشند. این کشورها از تحریم به عنوان یک ابزار برای تضعیف یکدیگر استفاده میکنند. امنیت ملی بهانهای موثر برای اعمال تحریمهای بینالمللی است.
محدودیت صادرات و واردات از دیگر پیامدهای منفی بحث امنیت ملی است. به این ترتیب زیرساختهای بهداشتی، ارتباطی و نظامی کشورها ضعیف میشود و امنیت جهان کمتر میشود. ضعف امنیتی عراق امروز به تهدیدی جدی برای امنیت ایالاتمتحده تبدیل شده است. امروز دیگر نمیشود امنیت داخلی یک کشور را با ناامنی در کشورهای دیگر تامین کرد. متاسفانه هنوز دنیا این گزاره را باور نکرده است.
محدود شدن تبادل دانش و کند شدن سرعت رشد علم به بهانه امنیت اطلاعاتی نیز از پیامدهای منفی ملاحظات امنیتی است. در چنین فضایی همکاری بینالمللی برای حفظ محیطزیست هم کاهش پیدا خواهد کرد.
امنیت و سرمایهگذاری خارجی
اگر یک کشور امن باشد، سرمایههای خارجی راحتتر به این کشور وارد میشوند و توسعه انسانی شدت میگیرد. ناامنی تهدیدی جدی برای ورود سرمایه خارجی است.
- در یک فضای ناامن سرمایه خارجی تهدیدی برای امنیت ملی است.
در مقابل اگر سرمایه خارجی به کشور وارد شود امنیت تقویت میشود. اگر شرکتهای ژاپنی در ایران سرمایهگذاری کنند، دولت ژاپن میکوشد که امنیت مالی سرمایهگذاران خصوصیاش را تامین کند. به این شکل منفعت ژاپن در تامین امنیت ایران خواهد بود.
- در یک فضای امن سرمایه خارجی امنیت ملی را تقویت خواهد کرد.
مغالطات امنیت ملی
اهمیت امنیت ملی باعث میشود که عدهای بخواهند از این موضوع برای اهداف شخصی خود استفاده کنند. آنها میخواهند کالاهای بیکیفیت خود را با قیمتی بالا بفروشند، یا برای خود روابطی فراقانونی ایجاد کنند.
مغالطه کالای استراتژیک
همان طور که گفتیم تامین مداوم کالاهای استراتژیک در تامین امنیت ملی نقش مهمی دارد. معقول است که یک کشور کالایی استراتژیک مثل فولاد را خودش تولید کند، حتی اگر قیمت جهانی فولاد کمتر از قیمت داخلی باشد.
اما به بهانه امنیت میشود هر کالایی را کالای استراتژیک جلوه داد. تولیدکنندگان لامپ، خودکار، کامیپوتر و آبمیوه نیز تمایل دارند که به بهانههای استراتژیک جلوی واردات نمونه باکیفیتتر با قیمتی ارزانتر را بگیرند و برای تولید خود انحصار درست کنند.
مغالطه خودکفایی و اشتغال
این ادعا که فضای بسته اقتصادی و خودکفایی میتواند به اشتغال کمک کند درست نیست. این حرف درست از همان جنس است که بگوییم آشغال نریختن در خیابان شغل ماموران شهرداری را تهدید میکند و باعث بیکاری میشود. اضافه رفاه حاصل از تجارت بینالملل میتواند بیشتر از اقتصادی بسته شغل ایجاد کند.
اضافه رفاه حاصل از تجارت بینالملل میتواند بیشتر از اقتصادی بسته شغل ایجاد کند.
در این فضا تولید کالاهایی که در آنها مزیت نسبی داریم رشد پیدا میکند و مشاغل خدماتی گسترش مییابد.
مغالطه مضرات امنیت ملی
امنیت ملی به معنای جنگافروزی و آشوبطلبی نیست. بلکه امنیت ملی دقیقا معنای صلحطلبی دارد. آزمایش موشکی و توسعه ابزارهای دفاعی به ورود سرمایههای خارجی آسیب نخواهد زد. ایالاتمتحده بیشتر از هر کشور دیگری در دنیا برای مسائل نظامی هزینه میکند اما این موضوع جلوی ورود سرمایههای خارجی به این کشور را سد نکرده است. در ایران نیز سرمایهگذاری امنتر از افغانستان، عراق و سوریه است.
امنیت ملی و اقتصاد ملی
در فضای امن دولتها بهتر و راحتتر میتوانند سیاستهای مالی خود را اجرا کنند. اگر مردم احساس امنیت نکنند پول خود را به بازار سرمایه وارد نخواهند کرد. آنها در بانک سرمایهگذاری نمیکنند، بیمه نمیخرند و در بازار بورس فعالیت نمیکنند.
اگر مردم احساس ناامنی کنند سرمایهگذاری به سمت املاک و مستقلات ، خودرو، طلا و داراییهایی که در فضای ناامن به سادگی نقد میشوند افزایش پیدا میکند. این پدیده به شدت به اقتصاد کشور لطمه میزند و دست دولت را در اجرای سیاستهای مالی میبندد. در حال حاضر 80 درصد سرمایه ایرانیها در املاک و مستقلات است. در فضای ناامن سرمایهگذاران بورس نیز به جای سرمایهگذاریهای بلندمدت، به نوسانگیری تمایل پیدا میکنند.
کماهمیت شدن صندوق بازنشستگی و بیمه عمر از دیگر مضرات احساس ناامنی است. همچنین اگر مردم احساس امنیت نکنند نرخ مهاجرت بالا خواهد رفت. در مقابل نرخ ورودی جمعیت در قالب توریسم کاهش خواهد یافت.
هزینه برای امنیت پایدار
در حال حاضر ایالاتمتحده 3.5 درصد GDP خود را برای مسائل نظامی خرج میکند. 2.1 درصد GDP چین نیز خرج تجهیزات نظامی میشود. در مجموع دو درصد تولید ناخالص جهان خرج تجهیزات نظامی میشود.
هیچکس نمیگوید که نباید برای امنیت پول خرج شود. اما این هزینه سنگین میتواند در تامین امنیت نرم، رشد فرهنگ، گسترش آموزش، توسعه بهداشت، ایجاد شغل و صلح پایدار هزینه شود. به این ترتیب موضوع امنیت از جنگطلبی به برقراری صلح جهانی تبدیل میشود. در این فضای امن است که اقتصاد جهانی رشد میکند، بهداشت و رفاه افزایش رشد میکند، فقر و گرسنگی ریشهکن میشود و سطح زندگی همه مردم جهان ارتقا خواهد یافت.
در نهایت همه از دنیایی امن سود خواهند برد. هم کشورهای قدرتمند و هم کشورهای ضعیف. به شرط آن که همه معنای درست امنیت را درک کنند و در راستای امنتر کردن جهان قدم بردارند. تنها کافی است که باور کنیم « سود در امنیت است و امنیت در سود ».
نظرات