کد مطلب: ۳۶۱۵۶۵

چرا اپل و گوگل این‌قدر با هم فرق دارند؟

چرا اپل و گوگل این‌قدر با هم فرق دارند؟

اپل و گوگل موفق‌ترین شرکت‌های فناوری دنیای مدرن ما هستند. این دو شرکت کمابیش محصولات مشابهی را هم تولید می‌کنند. تلفن هوشمند، سیستم‌عامل گوشی، سیستم‌عامل کامپیوتر، فروشگاه‌های موسیقی و اپلیکیشن، هدفون، دستیار دیجیتال، مرورگر و بسیاری چیزهای دیگر. اما بااین‌همه رهیافت هرکدام از این دو شرکت برای تولید محصولات کاملا با هم متفاوت است. انگار

اپل و گوگل موفق‌ترین شرکت‌های فناوری دنیای مدرن ما هستند. این دو شرکت کمابیش محصولات مشابهی را هم تولید می‌کنند. تلفن هوشمند، سیستم‌عامل گوشی، سیستم‌عامل کامپیوتر، فروشگاه‌های موسیقی و اپلیکیشن، هدفون، دستیار دیجیتال، مرورگر و بسیاری چیزهای دیگر.

اما بااین‌همه رهیافت هرکدام از این دو شرکت برای تولید محصولات کاملا با هم متفاوت است. انگار که هرکدام از دنیای دیگری آمده‌اند. بااین‌همه هر دو این شرکت‌ها، بسیار موفق هستند.

ما در این مقاله می‌خواهیم به این تفاوت‌ها و شباهت‌ها بپردازیم.

اپل و گوگل چگونه اپل و گوگل شدند؟

شاید بتوان دلیل این تفاوت‌ها را در قصه آغاز هر یک این دو شرکت یافت.

آغاز گوگل با موتور جستجویش بود. از زمانی که گوگل به‌واسطه همین موتور جستجو رشد کرد همواره محصولات اینترنتی مثل ایمیل، نقشه و مترجم را تولید می‌کرده است.

از آن‌سو شرکت اپل کار خود را با ساختن محصولات فیزیکی یعنی کامپیوتر اپل آغاز کرد و به‌سوی تولید چیزهای دیگر مثل تلفن همراه و آی‌پاد پیش رفت.

گوگل که از ابتدا با تولید و ارائه خدمات و محصولات اینترنتی شناخته و پول‌دار شد، شاید بهترین فرمول برای خلق خدمات اینترنتی را یافته است.

استراتژی گوگل

استراتژی گوگل برای اینکه بتواند محصولی موفق تولید کند این است که ابتدا تعداد زیادی محصول تولید می‌کند؛ یعنی هر چیزی را که به نظر ایده خوبی می‌آید، گوگل تولید می‌کند.

سپس این محصولات را به‌عنوان یک محصول بتا یا حتی محصول آلفا، مدت‌ها پیش از آنکه به فکر کس دیگری برسد یا خیلی زودتر از آنکه بتوان واقعا آن را یک محصول جدی نامید، منتشر می‌کند تا کاربران آن را استفاده کنند.

با این کار گوگل مستقیما و بلافاصله واکنش و بازخورد کاربران نسبت به این محصولات را دریافت می‌کند.

سپس گوگل محصولاتی را که از آن‌ها استقبال شده است، نگه می‌دارد و آن‌قدر رشد می‌دهد که محصولی واقعی شوند که برای خود جایگاهی در دنیا داشته باشند.

گوگل پیکسل ۳ ایلس‌ال

در طول مسیر رشد هم از داده‌های واقعی کاربری این محصولات برای طی کردن مسیر و بهبود آن‌ها استفاده می‌کند. در همین زمان محصولاتی را که بازخوردهای خوبی نگرفته‌اند، سریع از بین می‌برد تا منابعش را هدر ندهد.

مزیت چنین کاری در این نکته است که در این حالت به‌جای‌ اینکه گوگل بخواهد حدس بزند که کدام ایده خوب است و کدام ایده مشتری خواهد داشت، می‌تواند با همین بازخوردها تصمیم بگیرید که چه محصولاتی را رشد دهد.

این استراتژی به یک دلیل خوب کار می‌کند. آن‌هم این است که در اینترنت، تولید، ارائه، بهبود و از بین بردن محصولات جدید کار نسبتا راحتی است. در این استراتژی سریع بودن مهم‌تر از کامل و بهترین بودن است. گوگل می‌داند در اینترنت هیچ‌چیزی دائمی نیست. مردم هم معمولا پولی بابت استفاده از محصولات نمی‌دهند. در نتیجه بهتر است که ابتدا محصولی را ارائه دهد و سپس اشکالاتش را رفع کند.

آغاز اپل

اپل از آن‌سو شرکتی بود که از همان ابتدا محصولات مرغوب و البته گران‌قیمت تولید می‌کرد. فرمول موفقیت اپل کاملا برعکس گوگل بود که با محصولات اپل نیز تناسب داشت و دارد.

سخت‌افزار گران است و مشتریان باید برای آن پول بپردازند. خصوصا در مورد اپل که پول زیادی می‌پردازند. در نتیجه مشتریان انتظار دارند آنچه می‌خرند، برای مدتی طولانی کار کند. وقتی یک محصول سخت‌افزاری عرضه شد، نمی‌توان اشکالات آن را بعدا رفع کرد یا اینکه از بازار حذفش کرد.

در نتیجه اپل که می‌خواهد محصولات سخت‌افزاری مرغوب ارائه دهد و به خاطر همین کیفیت محصولاتش زبانزد است، نمی‌تواند از این گزینه استفاده کند و ارائه محصولی نصفه و نیمه و قطع کردن پشتیبانی آن نمی‌تواند حرکت جالبی باشد.

استراتژی اپل

با این اوصاف فرمول اپل برای ارائه محصولات چنین است. اپل آن‌قدر منتظر می‌ماند که شرکت‌های دیگر مثل سامسونگ و گوگل اثبات کنند که یک حوزه، ایده یا یک محصول خاص به درد می‌خورد (مثل نمایشگرهای لبه تا لبه گوشی‌ها).

اپل صبر می‌کند که دیگران محصولات را ارائه دهند، آزمایش کنند و شکست بخورند تا از آن شکست آن‌ها درس بگیرد.

وقتی اپل متوجه شد که محصول یا ایده‌ای بازار خوبی دارد، این شرکت محصول را در داخل شرکت توسعه می‌دهد و آزمایش می‌کند. در این مرحله اپل تلاش می‌کند محصول خود را تا جای ممکن مخفی نگاه دارد.

آیفون Xs Xs max

این شرکت در این مخفی نگه‌داشتن محصولات استاد است؛ زیرا در حدود یک دهه فعالیت خود به‌ندرت چیزهایی از محصولات اپل پیش از ارائه درز کرده‌اند.

وقتی در این آزمایش‌های داخلی اپل مطمئن شد که محصولش به‌اندازه کافی بدون اشکال و نهایی است، آن را وارد بازار می‌کند. وقتی اپل محصولی به بازار ارائه می‌دهد، این محصول تا جایی ممکن کامل و نهایی شده است.

از آنجایی هم که اپل محصولات انگشت‌شماری ارائه می‌دهد، این توانایی را دارد که بتواند تا مدت‌ها از هرکدام پشتیبانی کند. حتی اگر محصولی آن‌قدرها هم موفق نشود.

اپل و گوگل شبیه هم می‌شوند

استراتژی گوگل اجازه می‌دهد که سریع، بهینه و جذاب باشد. استراتژی اپل هم به آن‌ها کمک می‌کند که یک برند مرغوب و قابل‌اطمینان بسازند که مشتریان حاضر هستند برای آن پول زیادی بدهند.

اپل و گوگل چند سالی است که وارد حوزه‌های کاری یکدیگر شده‌اند و در نتیجه از استراتژی یکدیگر استفاده می‌کنند.

اپل صدها محصول اینترنتی دارد. مثل اپل موزیک، تلویزیون اپل و فروشگاه اپل که یکی از مهم‌ترین بخش‌های در حال رشد اپل شده است. همچنین مدتی است که اپل نرم‌افزارهایی را در مرحله بتا منتشر کرده است.

از آن‌سو گوگل بیش از همیشه در تلاش است یک شرکت سخت‌افزاری شود. گوشی‌های نکسوس، خرید شرکت موتورولا و نست (nest) در گذشته نمونه‌ای از این تلاش بود.

آیفون و گوگل پیکسل

اما در چند سال گذشته گوگل واقعا به سمت سخت‌افزار حرکت کرده است و دسته‌ای از محصولات مرغوب با برند گوگل مثل گوشی‌های پیکسل، گوگل هوم و عینک واقعیت مجازی تولید کرده است.

این دو به‌طور واضح از استراتژی‌های یکدیگر برای تولید محصول متناسب استفاده می‌کند؛ اما بااین‌همه تلاش می‌کنند که استراتژی‌های خود را نیز در حوزه جدید وارد کنند.

مثلا گوگل گاهی با سخت‌افزارهای خاص خود مثل نرم‌افزار برخورد می‌کند؛ مثلا چیزی مثل دوربین گوگل کلیپس (Google Clips) را وارد بازار می‌کند که البته مشخص نیست توسعه یا پشتیبانی آن را ادامه بدهد یا نه.

از طرف دیگر اپل نرم‌افزارها را مثل سخت‌افزارها منتشر می‌کند؛ مثلا فروشگاه موسیقی یا تلویزیون اپل چیزی آزمایشی نبودند. بلکه تجربه موفق شرکت‌های دیگر بودند که اپل هم آن‌ را برای خود ساخت.

نهایت کلام

نهایت کلام اینکه تفاوت اپل و گوگل در این است که گوگل دائما محصولی جدید ارائه می‌دهد و سپس به رفع نواقص و اشکالات آن می‌پردازد و یا اینکه آن را حذف می‌کند.

اما اپل منتظر می‌ماند که ببیند دیگران چه‌کار می‌کنند، کجا شکست می‌خورند و کجا موفق می‌شوند و هنگامی وارد بازار می‌شود که مطمئن شود محصول یا ایده موردنظرش قطعا موفق می‌شود و لازم نخواهد بود که آن را رها کند.

هر دوی این راه‌کارها نکات مثبت و منفی خود را دارند؛ اما اینکه اپل و گوگل همیشه این‌گونه خواهند بود یا بیش‌ازپیش به هم شبیه خواهند شد، چیزی است که گذر زمان پاسخ خواهد داد.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.