در ماجرای کرونا، گویا راه مردم و دولت از هم جدا شده است. دولت تعطیل میکند، مردم به جای ماندن در خانه راهی شمال میشوند، دولت پروتکلهای بهداشتی میگذارد و مردم در گروههای دوستی و اجتماعی خود، پروتکلهای کرونایی خودشان را تعریف میکنند، دولت یک روایت از آمار کشتههای کرونا دارد و مردم یک آمار دیگر میدهند.
چرا در ماجرای کرونا، راه مردم و دولت از هم جدا شده و مردم کمتر به گفتهها و دستورات دولت و ستاد مقابله با کرونا توجه میکنند؟ امیر جعفری آزاد، پژوهشگر اجتماعی در این یادداشت به چرایی این سوال جواب میدهد.
امیر جعفری آزاد در این یادداشت نوشته:
«بحران» با تمام مصائب و سختیهایش، فرصتی برای دولتهاست. زمان بحران، تمام حاشیهها رنگ میبازد و مردم، چشمانتظار مدیریت و ابتکار عمل از سوی دولتهای خود هستند تا امیدی در دلشان جوانه بزند و بدانند سیستم و تشکیلاتی وجود دارد تا دستگیرشان باشد.
اینگونه است که در تمام جهان و به هنگام مصیبتهایی مثل سیل و زلزله، عالیترین مقام کشورها وارد ماجرا میشوند و با وعده و برنامه و بسیج تمامی نیروها، مرهمی بر دردهای مردم میشوند. این فرصتی طلایی برای هر دولت و حکومت است تا حداقل در منطقه بروز بحران، نتایج ملموس و عملگرایانهای از خود به نمایش بگذارد و بتواند بخشی از کاستیهای گذشته مدیریت خود را جبران کند. این فرصتی است برای بازسازی سرمایه اجتماعی دولت و رویش دوباره اعتماد و امید در دل مردم.
بحران در بحران
کرونا وارد دهمین ماه خود شد. بحرانی که سوار بر دوش چند بحران بزرگ دیگر همچون تحریم و تورم و فقر عمومی به صف مردم زد و وضعیت زندگی و معیشت آنها را آشفته و پریشان کرد. مردم از همان آغاز مصیبت و حیران از بلا و خسارتی که بر هستیشان وارد شده، منتظر بودند تا دولت بهعنوان مرجع تصمیمساز و منبع قدرت، کنترل اوضاع را در دست بگیرد و راهکاری برای شرایط جدید بیندیشد.
شاید اولین انتظار مردم این بود که تصویر درست و واقعی از بحران برایشان ترسیم شود و نقشه راه دولت را برای کنترل وضعیت در روزهای پیش رو بدانند و خود را با آن هماهنگ کنند.
اما تجربه این 10 ماه جور دیگری برای ما رقم خورد. در ابتدا که از راه انکار برآمدیم و گفتیم که این مشکل برای کشورهای دیگر است و دامنگیر ما نخواهد شد. از زمانی هم که شیوع کرونا را پذیرفتیم، استراتژی مشخصی برای مدیریت شرایط اعلام نشد، روش قرنطینه را قرون وسطایی نامیدیم و موضوع رها کردن شرایط برای ایمنی جمعی را هم انکار کردیم.
ستاد ملی برای مدیریت بحران تشکیل دادیم تا حرف اول و آخر را آن ستاد بزند، ولی این تشکیلات هم مرجع اساسی و نهایی برای تصمیمگیری و کنترل شرایط نشد و باید مصوباتش را به صورت درخواست و پیشنهاد و خواهش مطرح میکرد.
اعتماد از دست رفته مردم
در این میان آنچه بیشتر از همه تحت هجوم و آسیب بوده، «اعتماد» مردم است. اعتماد، مهمترین شاخص سرمایه اجتماعی است و مانند امانتی است که مردم به دولتهایشان میدهند تا دولت با قدرت و مشروعیت حاصل از آن بتواند تصمیم بگیرد و عمل کند، اما این اعتماد و امانت تا زمانی برقرار است که مردم بدانند دولت در راستای منافع جمعی آنها عمل میکند تا کمترین زیان و آسیب به کار و خانواده و سلامت و اقتصاد آنها وارد شود.
پشتوانه این دولت نیز اعتماد 57 درصدی در صندوقهای رای اردیبهشت 96 بود، اما تصمیمهای کمتوان و کماثر دولت از یک طرف و عمق گرفتن فشار اقتصادی و گرانی بیش از حد در اثر تحریمهای بینالمللی و تاثیر کرونا از طرف دیگر، عرصه را بر زندگی روزمره مردم تنگ کرده و اعتماد اجتماعی آنها را در سراشیب تندی انداخت.
شهروندان و بهویژه قشر دانشگاهرفته میدانند که این بحران، معضلی جهانی و همهگیر بوده و تمام اقتصادهای دنیا را تحت تاثیر قرار داده است و به تبع آن دولت و کشور ما نیز درگیرآن است، اما برخلاف دیگر کشورها، خروجی عملی و موفق از کار دولت را کمتر در زندگی خود احساس میکنند.
بحران کرونا یا بحران پیاز؟
طبقه پایین جامعه در اثر این شرایط، شدیدترین فشارها را تحمل کرده و در بحرانهای پیاپی مرغ و پیاز و برنج و گوشت، بسیاری از خانوارها توان تامین حداقلهای اساسی زندگی را ندارند. هر چه زمان بیشتر میگذرد، دهکهای بیشتری از طبقه متوسط به جمعیت طبقه پایین اضافه میشود و به تدریج بحران “فقر” از خود کرونا بزرگتر و وخیمتر میشود.
حتما در اطراف خود بسیار مردمی را دیدهاید که بیتوجه به کرونا و سلامت، سر کارهای خود حاضرمیشوند تا لقمهای نان سر سفره خانواده ببرند. در این شرایط، ضعف سرمایه اجتماعی به معنای گسست همه ارکان اجتماعی از همدیگر و عملکرد مستقل اجزا خواهد بود و به اصطلاح هر کس هر طور که بخواهد و هر طور که صلاح زندگی خود را در آن تشخیص دهد، عمل خواهد کرد.
در این شرایط است که وقتی تعطیلی دو روزه اعلام میشود، همه بار سفر به شمال میبندند و یا در گروههای دوستی و اجتماعی خود، شرایط و پروتکلهای کرونایی دیگری برای خود تعریف میکنند.
طبقه پایین جامعه در اثر این شرایط، شدیدترین فشارها را تحمل کرده و در بحرانهای پیاپی مرغ و پیاز و برنج و گوشت، بسیاری از خانوارها توان تامین حداقلهای اساسی زندگی را ندارند. هر چه زمان بیشتر میگذرد، به تدریج بحران فقر از خود کرونا بزرگتر و وخیمتر میشود.
راه جدای مردم و دولت
این توصیف شرایط بود از دیدگاه شاخصی به نام ” سرمایه اجتماعی” و اینکه در این 10 ماه گذشته در پاندمی کرونا چه مسیری را در کشور پیمودهایم. همین دیدگاه میگوید راهحل و مسیر اصلاح نیز از تمرکز و توجه به سرمایه اجتماعی، بازسازی اعتماد مردم و دعوت آنها به عمل مشترک و گروهی برای نفع همگانی میگذرد. بازسازی سرمایه اجتماعی از قدرت بسیار موثر و بزرگی برای تسریع بهبود شرایط بحران کرونا و کند شدن زنجیره شیوع بیماری دارد.
به قول بوردیو، جامعهشناس فرانسوی، سرمایه اجتماعی، شبکهای از مردم است که هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار میکند و آنان را مستحق «اعتبار اجتماعی» میسازد. این بیماری، بیشتر از همه نیازمند اقدام هماهنگ دولت و مردم و مشاركت شهروندان در کنترل و بهبود شرایط است و این تنها و تنها از مسیر تصمیمگیری قاطع، اطلاعرسانی معتبر و آگاهي بيشتر شهروندان از شرایط موجود و وظايفشان در بهبود شرایط و در یک کلمه بازیابی اعتماد از دست رفته میگذرد.
این تحلیل در ادامه پرونده آکادمی تجارتنیوز، در خصوص تاثیر کرونا بر اقتصاد و جامعه ایران است. گزارش کاملی در خصوص تاثیرات این ویروس بر اقتصاد کلان ایران را در لینک زیر بخوانید:
تاثیر پدیده بیدولتی بر شیوع کرونا در گفتگو با عباس آخوندی:
بررسی شرایط پساکرونا در ایران در گفتگو با کامران دادخواه، اقتصاددان:
بررسی تاثیر کرونا بر وضعیت بورس و وضعیت شرکتهای بورسی در دوران پساکرونا:
دولت به فکر مردم؟! دولت اگر به فکر مردم بود تو بازار دلار نوسان نمینداخت که نوسان بگیره و یه تورمی ایجاد کنه که کمر مردم رو بشکونه!!! یا بورس رو اونجوری نمیکرد…دلت خوشه ها!!
سلام من علتش رو به شما میگم… علت اینه که دیگه اعتمادی به دولت ندارند.. دولت محدودیت اعمال میکنه و خودش محدودیت ها رو دور میزنه… بنابراین مردم دیگر باور ندارند که دولت به فکر مردم هست… نمونه آن برگزاری آزمون های استخدامی و دانشگاههای در دی و بهمن که سرما زیاد و تهویه نیست… خود ستاد می گوید تجمع خلاف پروتکل هست ولی 5 و 11 و 22 و 19 دی و همینطور بهمن چند آزمون… ازیک طرف میگن از خونه بیرون نرید از یک طرف خودشون حاضر نیستن جلو بعضی تجمعات رو بگیرن… صف مرغ، روغن و….
الان همه به فکر۱ساعت آرامشه دورازشرایطه کروناهستن وکسی به ۱۰۰ساله آینده فکرنمی کنه،دیشب جاده تهران قزوین ترافیک بود!کجای دنیا ایستادیم ما؟
کدوم تعطیلی رومنطورتونه ؟پنجشنبه شب جاده تهران قزوین ترافیک بود!هیچکس هم نبودبگه (حالا کجامیریدبااین عجله)؟
یعنی اندازه کشور جنگ زده ی عراق هم نیستیم که یک صدم ما کرونا ندارن . این دولت یا همکاری میکنه یا کم کاری.
در پاسخ به سوال چرا از این چالش عبور نمیکنیم؟ کی عبور کرده که ما عبور کنیم.
خیلی از کشور هاعبور کردهاند شما در جریان نبست ی مثل استرالیا نیوزیلند به خصوص کره جنوبی ژاپن کشور ها اسکاندیناوی مثل فنلاتد و سوئد سوئیس امارات متحده عربی پرتغال باز بگم شما اطلاعات نداری صورت سوال رو پاک نکن
وقتی مردم بی انگیزه و نا امید و بی پول میشن وقتی زن و بچه پول میخواد وقتی ازدواج و مسکن و ماشین شده آرزوی دست نیافتنی ، زدن ماسک یک کار مزخرفه
حرفتان کاملا غلط و تابخردانه است با عرض معذرت تفکر شما برای کشور خطرناکه چون همه رو به مرگی دردناک راهنمایی می کنه لطفا نظرتان را برای خودتان نگه دارید
همه ما توی این مملکت محکوم به ی مرگ درد ناکیم حقوق ماهی دوتومن فقط من دارم ماهی 1/500 قسط وام میدم مرغ کیلو 37 تومن روغن 2 لیتری 70 تومن خونه نوی شهر من که ی شهر کوچیکه مسکن مهرش شده 600 تومن اونوقت شما چی میگی برا خودت ؟ ی موتور سیکلت دارم رفتم بیمه کنم گفت 600 تومن مگه من روی گنج نشستم ؟ یا مسئولین بی کفایت فکر کردن مردم چاه نفت دارن ؟
شما ها که معلوم نیست به کجا وصلین شکمتون سیره کم تر بیاین حرف … بزنین