مهاجرت، فرار مغزها، فرار سرمایه و از دست رفتن سرمایههای انسانی. صفهای طولانی برای دریافت ویزا و تب داغ امتحان تافل. برخی فکر میکنند که ایران با موج ترسناکی از مهاجرت مواجه شده است. وضعیتی که افراد برای رسیدن به «آن ور» خانه و زندگیشان را میفروشند و از هیچ کوششی برای خارجنشینی مضایقه نمیکنند.
اما مهاجرت روی دیگری هم دارد. دکتر بهرام صلواتی، دکترای جامعهشناسی اقتصادی و مطالعات بازار کار از دانشگاه میلان و عضو هیات علمی موسسه مطالعات جمعیتی کشور، باور دارد که این پدیده (مثل هر پدیده انسانی دیگر) یک روی تاریک و یک روی روشن دارد.
منابع مختلف به آسیبهای مهاجرت بهطور مفصل پرداختهاند و تکرار مکررات سودی ندارد. اما روی دیگر این پدیده بحثی تازه با نتایجی شگفتآور خواهد بود. یکی از وجهههای مثبت مهاجرت انتقال دانش است. در سادهترین شکل، افراد با دانش و تخصصی به کشور بر میگردند که با دانش موجود در دانشگاههای ایرانی تفاوت دارد.
با این حال انتقال دانش به همینجا محدود نمیشود. زبان، تجربه، سفرنامههای شفاهی، عکسها و خاطرات هم بخشی برای کشور ما ارزنده است.
برای شکلگیری انتقال دانش حتما لازم نیست که فرد به کشور برگردد. بلکه اگر پیوندهای عاطفی مهاجر با کشور مادر حفظ شود، در تماسهای تلفنی و پیامها و از طریق شبکههای اجتماعی بخشی از این تجربه به داخل منتقل میشود. ارسال مقاله، سخنرانی، کتاب و منابع علمی بهروز از دیگر مصادیق انتقال دانش محسوب میشوند.
انتقال دانش معمولا پدیدهای مثبت فرض میشود. اما (بهخصوص در شبکههای اجتماعی) مخدوش بودن اطلاعات ارسالی میتواند تصویری نادرست برای آنان که ماندهاند، ایجاد کند. داخلنشینها خیال میکنند که دوستانشان غرق در لذت، ثروت و خوشی هستند در حالی که کسانی که ماندهاند در رنج و خسران هستند. اما مطالعات نشان میدهد کسانی که قبل از مهاجرت نگرشی مثبت به زندگی داشتهاند و در داخل کشور هم خوشحال بودهاند، بعد از مهاجرت توانستند با سرعت بیشتری خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. در مقابل افرادی ناامید، غمگین و ناتوان در حل مشکلات زندگی، بعد از مهاجرت هم در حل مشکلات جدید عاجز بودند.
این تصور مخدوش از خوشبختی (بدون منعکس کردن مشکلات زندگی در کشور جدید) به تقویت میل به مهاجرت در آنهایی که ماندهاند، دامن میزند. با این وجود فاصله بین میل به مهاجرت و اقدام برای مهاجرت بسیار زیاد است.
پدیده فرار مغزها (brain drain) معمولا در سیاهترین وضعیت ممکن تصویر میشود. در حالی که اگر نگاه خود را به صادرات مغزها تغییر دهیم و برای بهرهبرداری از منبع برنامهریزی کنیم، میتوانیم از منافع آن بهرهمند شویم.
برای مثال با تقویت پیوندهای عاطفی بین مهاجران و کشور مادر، جریان نقدی وجوه ارسالی برقرار میشود. افراد برای خانواده خود پول میفرستند و در مواردی مبلغ ارسالی بیشتر از پولی است که او قادر بود در داخل کشور بهدست بیاورد. مثلا فردی که در ایران میتوانست ماهانه 2 میلیون درآمد داشته باشد، اگر ماهانه 200 یورو برای خانواده خود در ایران بفرستد، منفعت اقتصادی بیشتری ایجاد میکند. در حال حاضر کشور مکزیک از این راه درآمدی قابل توجه دارد.
افراد زیادی هستند که اگر داخل کشور بمانند، استعدادهایشان تلف میشود. قطعا رفتن آنها هم برای خودشان و هم برای کشور سبب خیر میشود.
اما اتلاف منابع انسانی روی دیگری هم دارد. افرادی که در داخل میتوانستند شغلی خوب و آبرومند داشته باشند، اما به دلایل مختلف (مثل معتبر نبودن مدرک تحصیلی و گواهینامههای حرفهای) در خارج از کشور به شغلی درجه پایین میپردازند. برای این افراد قطعا بازگشت به میهن انتخابی عاقلانه است.
نتیجه نهایی این که مهاجرت نه کاملا تاریک است و نه کاملا روشن. بلکه پدیدهای است که باید برای حداقل کردن مضرات و بیشینه کردن منافع آن برنامهریزی داشته باشیم.
دکتر حسین میرزایی، فوق دکتری مردمشناسی از دانشگاه سوربن فرانسه و مدیر گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی، مهاجرت را تجربه فردی مناسبی میداند. اما معتقد است که نمیشود برای همه نسخهای واحد در انتخاب بین ماندن یا برگشتن ارائه داد.
ولمان کنید خستمان کردید الان سخنرانی رییسی رو دیدم موندم بخندم یا گریه کنم
مهاجرت خوبه از هر لحااظ ک فکرشو کنی
چون کار کردن یجوریه ک معلوم نیست تا چند سال باشی تو اون شرکت ،شرکتو درشو نبندن.قرار داد ک هیچی
حالا تو تصادفات اتفاقات در بری زنده بمونی با این ماشینا
حالا غذاها بماند ک کیفیت ندارندوهمه یا تو پیری کوله ای از دارو دارن.یا تو جونی..
تو این مملکت هم محکوم بشی هیچی دیگه از در و دیوار میریزن شاکیا،
آره داداش راست میگی . تو ایران فقط رشته هایی مثل دارو سازی و پزشکی و پرستاری و .. آینده دارن . طرف رشته ریاضی بخونه نهایتش بتونه با فوق لیسانس بشه یه معلمی . سیستم آموزشی ضعیف در ایران . رانندگی افتضاح مردم . فقر فرهنگی در جامعه و غذاهای سرطان زا و تغییرات اقلیمی داداش میخوای مهاجرت کنی میخوای کدوم کشور بری ؟ والا من موندم کجا برم .
اگر کشور های عمان قطر کویت امارات همین ۴ کشور یه کانال مهاجرتی رو برای ایرانیان باز کنن جمعیت قابل توجه ای میرن . حالا بقیه کشور ها بماند که اگر راه باز بشه سریع می ریزن اونجا . امید وارم هر سه ماه یک بار آماری از مهاجرت داده بشه . احتمال زیاد اگر دولت بعدی مثل این دولت باشه آمار مهاجرت افزایش زیادی میگیره . امید وارم کارم ردیف بشه برای رفتن
اون کسی که شرایط زندگیش مثل استرالیاس در کشور خودش وقتی هم وطن هاش رو میبینه خوش نیستن و توی بدبختی بسر میبرن صدرصد به اون هم خوش نمیگذره. در نتیجه واسه هردو قشر درحال حاضر ماندن روا نیست
شش میلیون نفرتاکنون از کشور رفته اند که خود معادل جمعیت چند کشور میباشد که نوددرصد انسانهای حسابی بوده اند تحریم علت اصلی مهاجرت امروز است وگرنه مسولین اگردست وبالشان بسته نبود برای جوانانشان کم نمیگذاشتند و راههای پیشرفتشان راباز میکردند تحریم هابرداشته شوند هم دیگربرای جوانان وکارآفرینان ارزشی نخواهد داشت
متاسفانه بعضی ها یا شاید هم بگم قشر کثیری مهاجرت رو بر اساس احساسات انتخاب میکنن . به عنوان مثال طرف شرایط مثلا کشور استرالیا رو داره ولی مهاجرت میکنه به آمریکا یا کانادا
و این باعث پشیمونیش میشه . به نظرم مهاجرت خوبه ولی باید واسش یه برنامه ریزی خوبی داشت
واقعا باعث تاسف است که این مسئله را که در سطح وسیعی داره اتفاق می افته رو توجیح می کنید؟!!!
به هر پدیده منفی ای ممکن است از یک زاویه، درصد کمی، نکته مثبت داشته باشه، اما دلیل نمیشه که مثبت باشه.
لطفا واقعیت رو ببینید که ضرر آن 99% و به قول شما 1% هم سود داره. به نظر شما معامله خوبیه؟
سلام. دقیقا در هر بحث اقتصادی وجه مثبت و منفی باید همزمان دیده بشه. ممنون میشیم مطالعهای رو که ضرر 99 درصدی رو محاسبه کرده، معرفی کنید.