آیا میشود بدون سرمایه اولیه ثروتمند شد؟
معروف است که میگویند پول، پول میآورد. تصور عمومی این است افراد ثروتمند مدام ثروتمندتر میشوند و مردم فقیر تا ابد محکوم به فقر هستند. بر اساس این باور، آدمی فقیر هرچند که باهوش و باسواد باشد، نمیتواند وضعیت زندگیاش را عوض کند. البته هر شخص «ثروتمند بودن» را به یک شکل تعریف میکند. بعضیها
معروف است که میگویند پول، پول میآورد. تصور عمومی این است افراد ثروتمند مدام ثروتمندتر میشوند و مردم فقیر تا ابد محکوم به فقر هستند. بر اساس این باور، آدمی فقیر هرچند که باهوش و باسواد باشد، نمیتواند وضعیت زندگیاش را عوض کند. البته هر شخص «ثروتمند بودن» را به یک شکل تعریف میکند. بعضیها درآمد بالای 10 میلیون تومان در ماه را نشانه ثروت میدانند. برای بعضی دیگر داشتن بالای یک میلیارد تومان دارایی نشانه دارا بودن است. اما سوال اینجا است که آیا میشود بدون سرمایه اولیه ثروتمند شد؟
هیچکس فقیر نیست!
قبل از آن که به بررسی راههای ثروتمند شدن بپردازیم، لازم است یک موضوع را روشن کنیم. قصد نداریم حرفهای شاعرانه بزنیم. بلکه میخواهیم ارزش کنونی هر فرد را با روشی استاندارد محاسبه کنیم. برای این محاسبات از روش جریان آزاد نقدی تنزیل یافته یا DCF (روشی برای محاسبه ارزش ذاتی) استفاده میکنیم.
از اسم این روش نترسید، محاسبات بسیار ساده است. فرض کنید یک سرمایهگذار میخواهد همین امروز به شما مبلغی نقدی بدهد. در مقابل تمام پولهایی را که در 5 سال آینده دریافت میکنید، از شما بگیرد. با چه مبلغی این معامله را میپذیرید؟
اگر درآمد شما ماهی یک میلیون تومان باشد، هر سال 12 میلیون تومان پول خواهید گرفت. حدس میزنیم که حقوق شما هر سال 25 درصد رشد کند و تورم هم در حدود 15 درصد باشد. پس حقوق شما هر سال 10 درصد رشد میکند. اگر قرار بود این پول را امروز بگیرید، باید 73 میلیون تومان دریافت میکردید. این مبلغ ارزش کنونی (Present Value) شما است. اگر حقوق شما ماهی 3 میلیون تومان باشد، ارزش کنونی برابر 219 میلیون تومان خواهد شد.
ارزش ذاتی، ارزشی واقعی است
ارزش ذاتی یک توهم ذهنی نیست. شما واقعا این پول را در اختیار دارید. برای همین وقتی استخدام میشوید به شما حقوق میدهند. دستمزد در واقع بهره است که در مقابل سرمایهگذاری زمانی دریافت میکنید. با بهره 15 درصد، باید در مقابل 219 میلیون تومان نزدیک به 2.7 میلیون سود بدهند. البته لزومی ندارد نرخ بهره، برابر با بهره بانکی باشد. این نرخ از روی هزینه فرصت شما محاسبه میشود. یعنی اگر استخدام نشوید، چه کار دیگری میتوانید بکنید.
همین موضوع نشان میدهد که هیچکس بدون سرمایه اولیه نیست. اما برای ثروتمند شدن باید مبلغ 219 میلیون را به یک میلیارد برسانید. نتیجه جالب است. برای ثروتمند شدن باید ارزندهتر شوید.
از سرمایههای دیگران استفاده کنید
از نظر اقتصادی فرقی نمیکند که شما از کسی 220 میلیون تومان بگیرید و با بهره 16.4 درصد به او سود بدهید، یا او را با حقوق 3 میلیون تومان استخدام کنید. شاید شما نتوانید از کسی پول قرض کنید. اما برای راهاندازی یک کسبوکار جدید میتوانید از توان اطرافیان خود بهره ببرید.
دستمزد در واقع بهره است که در مقابل سرمایهگذاری زمانی دریافت میکنید.
به احتمال زیاد دوستانی دارید که در حال حاضر بیکار هستند. آدمهایی که باهوش و تحصیلکردهاند. اگر شما و 9 نفر از دوستانتان کاری را آغاز کنید، بدون داشتن یک ریال سرمایه اولیه، بیش از 2 میلیارد تومان سرمایه انسانی در اختیار دارید. اگر تعداد زیادی دوست باسواد و اهل کار دارید، خودبهخود ثروتمند هستید.
دوستان و آشنایان بخشی از دارایی شما هستند.
برای آن که آنها را قانع کنید، مفهوم ارزش ذاتی را برایشان تشریح کنید. درست است که اگر همین امروز در یک شرکت استخدام شوند، میتوانند هر ماه مبلغ مشخصی حقوق بگیرند. اما اگر کسبوکار خودشان را داشته باشند، با کمی تاخیر به درآمدی بیشتر میرسند. بعد از 5 سال پولی که در کسبوکار شخصی درآوردهاند، بیشتر از حقوق ثابت و اندک خواهد بود.
از سرمایههای غیرنقدی غافل نشوید
تنها شکل سرمایه، پول نقد نیست. ملک، خودرو، موتورسیکلت، کامپیوتر، تجهیزات صنعتی و مواد اولیه هم سرمایه هستند. شاید بتوانید کسی را پیدا کنید که در حومه شهر ملک بیاستفادهای دارد. او میتواند با این ملک بر روی کسبوکار شما سرمایهگذاری کند.
شاید من هیچ دارایی ارزندهی نداشته باشم، اما بعید است که هیچکسی را نشناسم که بتواند سرمایه غیرنقدی قابل استفادهای را در اختیارم بگذارد.
با مفهوم حاشیه سود آشنا شوید
این یک اصل است: برای درآوردن پول، باید پول خرج کرد. یک مغازهدار برای اجاره مغازه، هزینه آب و برق، کارگر و اجناس خود پول میدهد. مثلا ممکن است او برای درآوردن هر 1000 تومانی، 900 تومان خرج کند. پس حاشیه سود او 100 تومان است. به همین دلیل فکر میکنیم که آدمهای ثروتمند راحتتر پول در میآورند.
اما این عدد برای تمام کسبوکارها ثابت نیست. شرکتهای فعال در زمینه نرمافزار و فناوری اطلاعات برای هر 1000 تومان نزدیک به 600 تومان خرج میکنند. حاشیه سود در هنر از این هم بزرگتر است. برای خلق یک تابلو خوشنویسی به قیمت یک میلیون تومان، چقدر مواد اولیه مصرف میشود؟
اگر سرمایه اولیه شما کوچک است، لازم نیست به سراغ کسبوکارهایی بروید که حاشیه سود بسیار کوچک (حدود 1%) دارند. اگر حاشیه سود شما (با احتساب حقوق، اجاره، خواب پول و غیره) 50% باشد، در مدت زمانی کوتاه میتوانید سرمایه اولیه خود را دو برابر کنید.
شبکههای اجتماعی را جدی بگیرید
تمام هزینههای تولید و فروش یک محصول شامل هزینه مواد اولیه، انرژی و عملیات تولید نمیشود. تبلیغات ، فروش و توزیع کالا هم هزینه دارد. شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام تنها ابزاری برای سرگرمی و گذراندن وقت نیستند.
قدرت شبکههای اجتماعی به قدری بالا است که شرکتهای بزرگ (حتی مرسدس بنز) مدیر شبکههای اجتماعی استخدام میکنند. این شرکتها به سادگی میتوانند در تلویزیون یا وبسایتهای پربازدید تبلیغ کنند. اما این رفتار نشان میدهد که شبکههای اجتماعی چه پتانسیل عظیمی دارند.
تبلیغ و بازاریابی بر بستر دیجیتال میتواند حاشیه سود شما را بزرگتر کند.
از بدهی نترسید
بسیاری از مردم نسبت به بدهی دید خوبی ندارند. به خصوص شرکتهای نوپا دوست ندارند خود را زیر بار بدهی ببرند.
از بدهی نترسید. از نظر مالی هیچ تفاوتی بین سرمایه اولیه و بدهی (مثل وام بانکی) وجود ندارد. جمع این منابع در نهایت باید با جمع داراییهای شما «تراز» باشد.
میتوانید در مورد تسهیلات بانکی تحقیق کنید. برای کسبوکارهای دانشبنیان و برای واحدهای تولیدی کوچک، تسهیلاتی جذاب با بهره اندک وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. شاید شما شرایط استفاده از این وامها را نداشته باشید، اما یک نفر از تیم شما، یا یکی از آشنایان آنها بتواند چنین وامی بگیرد.
گرفتن وام یک فایده دیگر هم دارد. وقتی بدهکار باشید، کسبوکار خود را جدیتر میگیرید. از نظر روانی وقتی بدهکار باشید، بیشتر کار میکنید و سعی میکنید هزینههای غیرضروری خود را کم کنید. مهم نیست چقدر درآمد داشته باشید.
مرز امکانات تولید خود را بشناسید
بیشتر کسبوکارهای موجود در جهان، بهینه نیستند. آنها میتوانند با سرمایهای که در اختیار دارند چند برابر سود کسب کنند، اما به دلیل ناکارآمدی، حجم زیادی از داراییهایشان به هدر میرود.
لازم نیست اقتصاددان باشید تا بتوانید مرز امکانات تولید خود را شناسایی کنید. اگر در واحد صنعتی شما، بخشی از امکانات (مثل ماشینآلات یا نیروهای کار) همیشه درگیر کار نیستند، یعنی شما پایینتر از مرز امکانات تولید قرار دارید. در این شرایط میتوانید بیشتر تولید کنید، اما این کار را نمیکنید.
البته طبیعی است که نتوانید تولید را تا جای ممکن بالا ببرید. چون نمیتوانید تمام تولید خود را بفروشید. به خصوص اگر مقدار سفارش شما محدود باشد. اما میتوانید کالایی دیگر بیابید که میتوانید آن را با امکانات موجود تولید کنید.
اگر بر روی مرز امکانات تولید قرار بگیرید، با همان سرمایه اندک میتوانید بازدهی بالایی کسب کنید. اگر میخواهید با هزینهای کم ثروتمند شوید، از هر چیزی که دارید نهایت استفاده را ببرید.
داراییهای نامشهود خلق کنید
گفتیم سرمایه فقط پول نیست. دارایی هم همیشه اشیائی ملموس نیست. برند، نام تجاری، دانش و سرقفلی هم دارایی است و شما میتوانید آن را بفروشید. اگر برای خود یک وبسایت درست کنید، نام و نشانی وبسایت شما بعد از مدتی ارزنده خواهد شد.
دانش و مهارت قنی یک دارایی نامشهود است.
این داراییهای نامشهود میتوانند برای شما سودآور باشند. اگر کانال تلگرام شما تعداد زیادی بازدیدکننده داشته باشد، آدمهای زیادی حاضر خواهند بود برای خرید آن پول بدهند. حتی اگر نخواهید کانال خود را بفروشید، باز هم میتوانید از یک کانال پربازدید درآمد کسب کنید.
فرصتهای کسبوکار به کسبوکار کشف کنید
کسبوکار شما یا B2C یعنی کسبوکار به مصرفکننده (Business to Consumer) است یا B2B یعنی کسبوکار به کسبوکار (Business to Business). فرض کنید شما شیرینی خانگی تولید میکنید. اگر به دنبال مصرفکننده بگردید، کسبوکاری B2C دارید. پیدا کردن این مشتریها و توزیع کالا به تکتک خریداران کار سادهای نیست.
اما اگر با یک مغازه شیرینی فروشی یا یک فروشگاه زنجیرهای قرارداد ببندید، دردسرهای کسبوکار شما به مراتب کاهش پیدا میکند. این بنگاه خردهفروشی میتواند سفارشهای بیشتری به شما بدهد. به این ترتیب محصولات خود را متنوع میکنید و از تمام امکانات تولید خود بهره میبرید. متنوعسازی بهترین روش برای ارتقای بازدهی است.
از شعار تا واقعیت
شرکتهای بزرگ زیادی هستند که در آغاز واحد صنعتی کوچک و ناشناختهای بودند. غولهایی مثل hp، اپل و علیبابا، کار را از یک بنگاه کوچک با سرمایههایی بسیار اندک شروع کردند. اجازه ندهید دیگران دلسردتان کنند. باور کنید که تمام دوستان «جک ما» از همان روز اول ایده علیبابا را ستایش نکردند. توجه کنید که برای موفقیت، هرگز نمیتوانید شیوه موفقیت دیگران را کپی کنید. بلکه لازم است شرکت خود را به مثالی جدید برای کسبوکارهای موفق تبدیل کنید.
اگر از یک مدل تجاری درست پیروی کنید، اگر درآمدهای خود را به درستی مدیریت کنید و از آنها سرمایه بسازید، اگر کار را جدی بگیرید و برایش وقت بگذارید و البته اگر کمی هم خوششانس باشید، بدون سرمایه اولیه نقدی هم میتوانید ثروتمند شوید. فقط کافی است ثروتهای کنونی خود را بشناسید و آنها را به کار بگیرید. قرنها است که نقشه گنج را در اختیار داریم: «مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.»
نظرات