هزینه ۳۰ میلیارد دلاری رفع بحران آب در ایران/ فروش ۵۰۰ میلیون بشکه نفت برای نجات آب!
ایران دچار بحران آب است. اما حل معضلِ کمآبی در ایران با چه هزینهای ممکن است؟ این پرسشی است که در مورد بحران کمآبی در ایران، کمتر به آن پرداخته شده است. برآوردهای «موسسه منابع جهان» (World Resources Institute) نشان میدهد که ایران با هزینه کردن ۳۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ میلادی، میتواند بحران
ایران دچار بحران آب است. اما حل معضلِ کمآبی در ایران با چه هزینهای ممکن است؟ این پرسشی است که در مورد بحران کمآبی در ایران، کمتر به آن پرداخته شده است. برآوردهای «موسسه منابع جهان» (World Resources Institute) نشان میدهد که ایران با هزینه کردن ۳۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ میلادی، میتواند بحران آب را پشت سر بگذارد.
به گزارش تجارتنیوز ، ایران سالانه با صرف ۳ میلیارد دلار میتواند بحران آب خود را مدیریت و حل کند. این مبلغ برای اقتصادی که در دورهای سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار نفت میفروخته رقمی نیست، اما برای یک اقتصاد درگیر تحریم و مشکلات مالی، این ۳ میلیارد دلار معادل یا حتی بیشتر از درآمد یک سال فروش نفت است!
از انکار تا پذیرش: بالاخره ایران آب دارد یا ندارد؟
راهحلهایِ موضوعِ بحرانِ آب در ایران، به طور کلی در دو دسته قرار میگیرند: نخست، تامین منابع آبِ بیشتر و تداوم شیوه مصرفِ کنونی در بخشهای کشاورزی، صنعت و شربِ خانگی و دوم، پذیرش اینکه ایران آب ندارد و باید با هر چه که هست (کم یا زیاد) بسازیم.
تفاوت این دو نوع نگاه در حل بحران کمآبی با استفاده از تزریق منابعِ مالی اما تفاوتهای قابل توجهی ایجاد میکند. اگر بپذیریم که نمیتوانیم از مصرفمان کم کنیم و میخواهیم همچنان در استان اصفهان برنج بکاریم، در استانهای سمنان و کرمان پسته بکاریم و در دل کویرهای استان خراسان طرحهای صنعتیِ آببَری همچون تولید فولاد را در پیش بگیریم، تزریقِ مالی به معنایِ تزریقِ بودجه به پروژههای اکتشاف منابع آبی جدید خواهد بود.
روزنامه «وطن امروز»، سال گذشته کمآبی در ایران را زیر سوال برد. در واقع، هنوز هستند کسانی که بحران آب را انکار میکنند.
اما اگر بپذیریم که تداومِ زیست در فلات ایران، با این شیوه از مصرف آب همخوانی ندارد و دیر یا زود ایران ممکن است بحرانهایی نظیر بحرانِ «سومالی» را تجربه کند، باید شکل و شمایل مصرفِ آب در ایران (در هر سه بخش کشاورزی، صنعت و مصرف خانگی) را به سرعت تغییر بدهیم.
طبیعی است که تزریق منابع مالی برای تغییر شیوه مصرف، به معنی اجرای طرحهایی همچون تصفیه آب و بازچرخانیِ آن، اجرای طرحهای فاضلاب در شهرهای بزرگ، تعطیلی کشاورزی در بخش قابل توجهی از پهنه سرزمینیِ ایران و البته جابهجا کردن بخشی از صنایع آببر، همچون صنایع فولادی است.
اگر بپذیریم که تداومِ زیست در فلات ایران، با این شیوه از مصرف آب همخوانی ندارد و دیر یا زود ایران ممکن است بحرانهایی نظیر بحرانِ «سومالی» را تجربه کند، باید شکل و شمایل مصرفِ آب در ایران (در هر سه بخش کشاورزی، صنعت و مصرف خانگی) را به سرعت تغییر بدهیم.
تداوم وضعِ موجود، چه بلایی بر سر اقتصاد ایران میآورد؟
اما به هزینههای بحران آب، از زاویه دیگری هم میتوان نگاه کرد. در گزارشی که توسط بانک جهانی منتشر شده و دادههای آن به سال ۲۰۲۰ میلادی بر میگردد، اثر کمبود منابع آب بر تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورهای مختلف در جهان، تا سال ۲۰۵۰ میلادی مورد بررسی قرار گرفته است.
این دادهها در دو حالت مورد بررسی قرار گرفتهاند، نخست حالتی که وضع موجود در استفاده از منابعِ آبی ادامه پیدا کند و دوم، حالتی که سیاستهایِ کارآمد در استفاده از منابع آبی در دستور کار کشورها قرار بگیرد.
رفع بحران آب در ایران به کمک شیوههای مدیریتی، در یک دهه آینده ۳۰ میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت.
بر اساسِ این گزارش، اقتصادِ همه کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، تا سال ۲۰۵۰ از کاهشِ منابع آبی آسیب میبیند و کوچک میشود، اما در صورتی که سیاستهای درستی در زمینه مدیریت منابع آب در دستور کار قرار بگیرد، این آسیب کمتر میشود.
بر این اساس، کشورهایی همچون ایران، ترکیه، عربستان سعودی، عراق، عمان، یمن، مصر، سوریه، لیبی و الجزایر، در صورتی که به شیوه کنونی آب مصرف کنند، در ۳ دهه آینده، معادل ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را به دلیل بحران آب از دست میدهند.
برای ایران، این رقم معادل ۴۵ میلیارد دلار برآورد میشود که با احتساب دلار ۲۳ هزار تومانی، حدود یک میلیون میلیارد تومان است. این اما در حالی است که بر اساس همین گزارش، اگر سیاستهای کارآمد در زمینه آب در این کشورها ایجاد شود، سطح کاهش تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۵۰ میلادی، در کشورهای مورد اشاره در بالا به ۶ درصد از تولید ناخالص داخلیِ کنونیِ آنها میرسد.
ایران چقدر باید برای مدیریت پایدار آب هزینه کند؟
اما ایران اگر بخواهد به شیوهای پایدار منابع آبی خود را مدیریت کند، چقدر باید هزینه کند؟ بر اساس دادههای گزارش «موسسه منابع جهان» (World Resources Institute) در سال ۲۰۱۹ میلادی، ایران اتفاقا در زمره کشورهایی است که با هزینهای به نسبت بالا (در قیاس با تولید ناخالص داخلی خود) قادر است در مدیریت منابع آبِ خود به سطح پایداری برسد.
کشورهایی همچون ایران، ترکیه، عربستان سعودی، عراق، عمان، یمن، مصر، سوریه، لیبی و الجزایر، در صورتی که به شیوه کنونی آب مصرف کنند، در ۳ دهه آینده، معادل ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را به دلیل بحران آب از دست میدهند.
دادههای این گزارش، هزینه پایدار کردن منابع آب در کشورها را بر اساس سهمِ این هزینهها از تولید ناخالص داخلی (GDP) آنها در سال ۲۰۳۰ میلادی بررسی کرده است. بر این اساس، ایران باید حدود ۳٫۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود در سال ۲۰۳۰ میلادی را هزینه کند تا منابع آبیِ آن در آن سال به پایداری برسد.
کشورهای مختلف، برای رسیدن به سطح مدیریت پایدار منابع آب تا سال ۲۰۳۰ میلادی، چقدر باید هزینه کنند؟
اما تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۳۰ میلادی چقدر خواهد بود؟ محاسبات بانک «گلدمن ساکس» (Goldman Sachs) نشان میدهد که تولید ناخالص داخلیِ اسمی ایران در سال ۲۰۳۰ میلادی، حدود ۹۵۰ میلیارد دلار است.
به این ترتیب، اگر ایران در یک دهه آینده برای رسیدن به مدیریت پایدار منابع آبیِ خود نیاز به سرمایهگذاری حدود ۳٫۲ درصدیِ تولید ناخالص داخلیِ خود در آن سال داشته باشد، باید حدود ۳۰ میلیارد دلار هزینه کند.
ایران و «چاه وِیلِ» هزینهها
اما آیا ایران از پسِ این هزینهها بر میآید؟ در حالت عادی، هزینه کردن ۳۰ میلیارد دلار در یک دهه، یعنی سالانه کمابیش معادل ۳٫۳ میلیارد دلار، برای کشوری به اندازه ایران نباید دشوار باشد. با این همه، ایران اکنون به اندازهای درگیرِ بحران مالی است که اعدادی به مراتب کوچکتر از این هم برایش مسالهساز شده است.
ایران آن قدر مشکل مالی دارد که شاید هزینه کردن برای بهبود شیوههای مصرف آب، به ذهن مدیران نرسد.
به عنوان نمونه، بدهی نفتیِ کرهجنوبی به ایران، حدود ۷ میلیارد دلار اعلام شده بود و برای تسویه این رقم در شرایطِ تحریم مالی ایران، کار به توقیف نفتکش کرهجنوبی در آبهای ساحلی ایران کشید و مقامات دو کشور، چند بار به پایتختهای یکدیگر سفر کردند.
بر اساس دادههای گزارش «موسسه منابع جهان» (World Resources Institute) در سال ۲۰۱۹ میلادی، ایران باید حدود ۳٫۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود در سال ۲۰۳۰ میلادی را هزینه کند تا منابع آبیِ آن در آن سال به پایداری برسد.
از آن سو، ایرانی که در اوایل دهه ۱۳۹۰ خورشیدی رکورد درآمدِ نفتی سالانه ۱۰۰ میلیارد دلاری را هم ثبت کرده بود، بر اساس آمارهای رسمی، در سال ۱۳۹۹ تنها ۵ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت و کشور با همین میزان درآمد ارزی اداره شد.
۳۰ میلیارد دلار معادل ۵۰۰ میلیون بشکه نفت است و این نشان میدهد ایران باید سالانه ۵۰ میلیون بشکه نفت صادر کند (با قیمت هر بشکه ۶۰ دلار) تا بتواند بحران آب را حل کند. ۵۰ میلیون بشکه نفت برای اقتصادی که روزگاری روزی ۲ میلیون بشکه نفت صادر میکرد، چندان زیاد نیست اما مشروط به آنکه تحریمها رفع شود و حل بحران آب به اولویت سیاستگذار تبدیل شود.
در هر حال، این هزینهای است که ایران، بخواهد یا نخواهد، باید بپردازد. اگر بتوانیم در بُعدِ سیاسی بر «انکارکنندگانِ» بحران آب فائق بیاییم، هزینه کردن حدود ۳۰ میلیارد دلار در یک دهه، برای کشوری با ۸۴ میلیون نفر جمعیت که رویِ همرفته بالاترین ذخایرِ نفت و گاز در جهان را دارد، نباید چندان دشوار باشد.
نظرات