چرا آب در ایران باید «گران» شود؟
یکی از پرسشهایی که در مورد بحران آب در ایران میتوان به آن اشاره کرد، موضوعِ چگونگیِ قیمتگذاریِ منابع آب است. بسیاری فکر میکنند آب کالایی رایگان است که نباید روی آن قیمت گذاشت و دستکم، وقتی صحبت از کشاورزی به میان میآید، این آب متعلق به کسی نیست. به گزارش تجارتنیوز، این طرز فکر
یکی از پرسشهایی که در مورد بحران آب در ایران میتوان به آن اشاره کرد، موضوعِ چگونگیِ قیمتگذاریِ منابع آب است. بسیاری فکر میکنند آب کالایی رایگان است که نباید روی آن قیمت گذاشت و دستکم، وقتی صحبت از کشاورزی به میان میآید، این آب متعلق به کسی نیست.
به گزارش تجارتنیوز ، این طرز فکر شاید در جایی مانند «ایسلند» جواب بدهد (یعنی جایی که به ازای هر شهروند، سالانه حدود ۵۲۰ هزار مترمکعب منابع آبیِ قابل استحصال وجود دارد)، اما برای ایران که تهیه آب در برخی از بزرگترین شهرهای آن، همچون اصفهان، با اما و اگر مواجه است، این نگاه بحرانزا است.
از طرفی، ذخایر آب در بیابانهایِ دامغان و رفسنجان که چاههایی به عمق ۲۰۰ متر و ۴۰۰ متر برای استحصال آب و کاشت پسته حفر شده، نه فقط متعلق به شهروندانِ این مناطق، که متعلق به همه ایرانیها است.
بر این اساس، آب در ایران همین حالا هم زیادی ارزان است و این موضوع، مشوقی برای مصرف بیشتر شده است. اما برای آنکه آب را به اقتصاد ربط بدهیم، باید از برخی شاخصها استفاده کنیم تا ضرورت افزایش قیمت آب در ایران روشنتر شود.
قیمت هر مترمکعب آبی که توسط دولت در ایران به فروش میرسد (در واقع همان آبی که از شیرِ آبِ منازل ما جاری میشود)، ۴۶۰ تومان است. با احتساب دلار ۲۵ هزار تومانی، این یعنی هر مترمکعب آب در ایران حدود ۲ سنت (معادل یک صدم دلارِ آمریکا) قیمتگذاری میشود، یکی از ارزانترینها در جهان.
وضعیت آب در ایران چقدر خطرناک است؟
یکی از این شاخصها، «شاخص فالکن مارک» (The Falkenmark indicator) است که در واقع، نشان میدهد میزان تنشی که بر منابع آبی در یک کشور وارد میشود، تا چه اندازه بالا است. بر این اساس، کشورهایی که سرانه آبِ تجدیدپذیرِ آنها (یعنی عموما آبی که در سطح زمین جاری است) کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب در سال باشد، در شرایط «تنشِ آبی» (Water stress) طبقهبندی میشوند.
ایران اکنون در شرایط تنش آبی قرار دارد و این در حالی است که اوضاع، پیش از این، اینگونه نبوده است. دادههای «پروژه ایران ۲۰۴۰» در دانشگاه «استنفورد» در آمریکا نشان میدهد که در سال ۱۹۸۹ میلادی (تقریبا مطابق با زمانِ پایان جنگ ایران با عراق)، سرانه آب تجدیدپذیر در ایران، حدود ۲ هزار و ۳۷۰ مترمکعب بوده است.
با این همه، کاهشِ سال به سالِ میزان آبِ در دسترس در ایران، کاملا مشهود است. بر اساس گزارش «سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد» (فائو) در سال ۲۰۰۵ میلادی، سرانه آب تجدیدپذیر در ایران حدود ۲ هزار مترمکعب در سال بوده است. این شاخص اما در سال ۲۰۱۴ میلادی به حدود ۱۶۴۰ مترمکعب در سال رسیده و ایران (بر اساس تعارف) وارد شرایط «تنش آبی» شده است.
دادههای «پروژه ایران ۲۰۴۰» در دانشگاه «استنفورد» در آمریکا نشان میدهد که در سال ۱۹۸۹ میلادی (تقریبا مطابق با زمانِ پایان جنگ ایران با عراق)، سرانه آب تجدیدپذیر در ایران، حدود ۲ هزار و ۳۷۰ مترمکعب بوده است.
آب را مصرف میکنیم و «هیچ» تولید میکنیم
از آنسو، عرفِ جهانی این است که اگر کشوری از بیش از ۴۰ درصد از منابع آب تجدیدپذیر خود استفاده کند، خود به خود در وضعیت تنش آبی قرار دارد. این میزان، اکنون در ایران حدود ۱۰۰ درصد است و ایران حتی از منابع غیرتجدیدپذیر (برخی منابع زیرزمینی) هم استفاده میکند. در واقع، ما هندوانه و زردآلو میکاریم و میخوریم، اما به قیمت تیشهزدن به ریشه خودمان.
«شاخص بهرهوری» آب هم یکی دیگر از شاخصهایی است که بین مصرف آب و متغیرهای اقتصادی نسبت برقرار میکند. بر این اساس، هر چه میزان تولید ناخالص داخلی (بر حسب دلار آمریکا) در مقابل مصرف هر یک مترمکعب آب بالاتر باشد، یعنی بهرهوریِ استفاده از آب هم بالاتر است.
یکی از گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میدهد که این شاخص در سال ۲۰۱۵ میلادی در میان کشورهای توسعهیافته، به طور متوسط معادل ۷۷٫۹ دلار تولیدِ ناخالصِ داخلی به ازای مصرف هر مترمکعب آب بوده، در حالی که در ایران، تنها ۵٫۵ دلار تولید ناخالص داخلی به ازای مصرف هر مترمکعب آب رخ داده است.
این طلای بیرنگی که دور میریزیم
اما اگر بنا باشد قیمت واقعیِ آبی که هر روز در ایران مصرف میکنیم و روانه فاضلاب میکنیم را محاسبه کنیم، به چه عددی میرسیم؟ محاسبه قیمت واقعیِ آب بسیار دشوار است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. مثلا، برای تولید هر کیلوگرم گوشت گاو، حدود ۱۵ هزار مترمکعب آب مصرف میشود، عددی که آن قدر بزرگ است که حتی باور کردنش هم سخت است.
به این ترتیب، در ایران که با وجود محدودیت منابعِ آبی، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولاتی مانند سیب، زرشک، پسته و هندوانه در جهان است، به قدری آب مصرف میشود که ظاهرا آبِ مورد نیاز برای تولید این محصولات (با توجه به قیمتِ نهاییِ آنها) مجانی بوده است.
بر اساس آمارهای رسمی (تا لحظه تنظیم این گزارش)، قیمت هر مترمکعب آبی که توسط دولت در ایران به فروش میرسد (در واقع همان آبی که از شیرِ آبِ منازل ما جاری میشود)، ۴۶۰ تومان است. با احتساب دلار ۲۳ هزار تومانی، این یعنی هر مترمکعب آب در ایران کمتر از ۲ سنت (معادل یک صدم دلارِ آمریکا) قیمتگذاری میشود.
در سال ۲۰۱۵ میلادی در میان کشورهای توسعهیافته، به طور متوسط ۷۷٫۹ دلار تولیدِ ناخالصِ داخلی به ازای مصرف هر مترمکعب آب صورت گرفته، در حالی که در ایران، تنها ۵٫۵ دلار تولید ناخالص داخلی به ازای مصرف هر مترمکعب آب رخ داده است.
اما این یک فاجعه قیمتگذاری است که حتی ثروتمندترین و ولخرجترین کشورهای دنیا هم مرتکب آن نمیشوند. دادههای یک گزارش که در سایت www.statista.com منتشر شده و کاملا هم به روز (مربوط به سال ۲۰۲۱) است، نشان میدهد که عربستانسعودی با قیمت هر مترمکعب ۴ سنت (یعنی ۲ برابر گرانتر از ایران) یکی از ارزانترین قیمتگذاریهایِ آب در جهان را دارد. این در حالی است که عربستانسعودی دستکم ۲۷ مجتمع آب شیرینکن دارد.
قیمت هر مترمکعب آب در کویت، یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان هم حدود ۸۵ سِنت (یعنی ۴۲ برابر گرانتر از ایران) است. با این همه، کشورهایی همچون اندونزی که منابعِ آبی بسیار زیادی در اختیار دارند و از قضا مردم آنها به طور کلی از ایرانیها فقیرتر هم هستند نیز منابع آبیِ خود را ارزان نمیفروشند. قیمت هر مترمکعب آب در اندونزی، معادل ۸۳ سِنت است.
این، تازه فهرستِ ارزانترین تعرفه هایِ آب در جهان است و وقتی پای کشورهای اروپایی به میان میآید (که عموما در میان کشورهایی با بالاترین سرانه آب قرار میگیرند)، قیمتها بسیار بالاتر میروند. به عنوان نمونه، قیمت هر مترمکعب آب در اسپانیا به حدود ۳ دلار و در بریتانیا به حدود ۴ دلار میرسد.
نظرات