کد مطلب: ۲۱۶۲۰۶

ماجراهای اوپک؛ اتحادی که دوست داشت کارتل شود!

ماجراهای اوپک؛ اتحادی که دوست داشت کارتل شود!

زمانی که صحبت از کارتل‌ها به میان می‌آید، در ذهن بسیاری از افراد اوپک تداعی می‌شود اما جالب است بدانید که اوپک به عقیده برخی از اقتصاددانان یک کارتل نیست و نتوانسته است انحصار در بازار نفت شکل دهد. به‌طورکلی نظریات مختلفی پیرامون این‌که اوپک در بازار جهانی نفت چه نقشی را ایفا می‌کند و

زمانی که صحبت از کارتل‌ها به میان می‌آید، در ذهن بسیاری از افراد اوپک تداعی می‌شود اما جالب است بدانید که اوپک به عقیده برخی از اقتصاددانان یک کارتل نیست و نتوانسته است انحصار در بازار نفت شکل دهد. به‌طورکلی نظریات مختلفی پیرامون این‌که اوپک در بازار جهانی نفت چه نقشی را ایفا می‌کند و آیا حقیقتا مانند یک کارتل قدرتمند هست یا خیر، وجود دارد.

عده‌ای بر این عقیده هستند که اوپک در بازار جهانی انحصاری عملی می‌کند و یک کارتل نفتی است. این نظریه از دهه 70 و بعد از بالا رفتن قیمت نفت قوت گرفت و طرفداران خاص خودش را به دست آورد اما در مقابل نظریه‌های دیگری وجود دارند که بازار نفت را رقابتی می‌دانند و در مقابل نظریه کارتل نفتی بیان شده‌اند. یکی از این نظریه‌ها را میک اوی در سال 1982 بیان کرده است. به عقیده او تعیین قیمت نفت در بازار آزاد جهانی صورت می‌گیرد. با توجه به این تناقضات شاید بهترین راهکار خواندن تاریخچه این سازمان نفتی باشد.

سرنوشت طلای سیاه پیش از اوپک

در ابتدا بررسی می‌کنیم که پیش از شکل‌گیری اوپک، بازار نفت چه شکل و شمایلی داشت. نفت تا پیش از سال 1970 میلادی عرضه‌ای بیشتر از تقاضا داشت و قیمت نفت مرتبا در حال کاهش بود. کاهش قیمت نفت از سال 1947 آغاز شد. یکی از دلایلی که در این سال‌ها عرضه نفت بیشتر از تقاضایش شده بود، پیشرفت فنی در این صنعت بود که هزینه‌های هر واحد استخراج را کاهش می‌داد. از سوی دیگر به دلیل سلب مالکیت تولید نفت، شرکت‌های بزرگ نفتی در تلاش بودند استخراج و عرضه نفت را هرچه بیشتر گسترش دهند که این خود به دلیل نبودِ تقاضای موثر برای نفت، باعث کاهش مداوم قیمت نفت می‌شد.

اوپک نفت

نفت، داستان پرفراز و نشیبی دارد.

بعد از پایان جنگ جهانی دوم کم‌کم نفت خام جایگزین زغال‌سنگ شد. درنتیجه تقاضا برای نفت افزایش پیدا کرد و آن را از سراشیبی سقوط نجات داد. در این زمان بیشتر تقاضای به وجود آمده برای نفت، توسط شرکت‌های عمده نفتی که در منطقه خاورمیانه قرار داشتند، پاسخ داده می‌شد. در این سال‌ها شرکت‌های عمده نفتی علاوه بر اینکه قیمت و فروش نفت را در اختیار داشتند، میزان سهم کشورهای میزبان از درآمدها نفتی را هم کنترل می‌کردند.

تولد یک سازمان

سازمان کشورهای صادرکننده نفت یا همان اوپک در سپتامبر 1960 در بغداد به‌طور رسمی شروع به کار کرد. علاوه بر ایران، عراق، کویت، عربستان و ونزوئلا اوپک هر سال چند کشور میهمان نیز دارد. به‌طور مثال در سال 2010 دوازده کشور جدید مانند؛ آنگولا، جزیره اکوادور، لیبی، نیجریه، قطر و امارات‌متحده‌عربی به کشورهای عضو اوپک اضافه شدند.

یکی از دلایلی که اوپک تشکیل شد، این بود که آگاهی عمومی مردم درباره نفت و بازار نفت در کشورهای صاحب نفت، افزایش پیدا کرد. علاوه بر این کشورهای عضو اوپک هزینه‌های تولیدی بسیار پایینی داشتند که این خود یک مزیت برایشان به‌حساب می‌آمد. اوپک معمولا مانند یک کارتل نفتی عمل می‌کند. یک کارتل تمام مقادیری که در بازار عرضه می‌شود را کنترل می‌کند اما در عمل مشخص شده است که اوپک نتوانسته بیشتر از 50 درصد عرضه نفت را کنترل کند.

اوپک در دهه 1960

بعدازاینکه اوپک تشکیل شد، کشورهای عضو، تمام تمرکز خود را بر روی تثبیت قیمت نفت خام و جلوگیری از هرگونه نوسان غیرضروری معطوف کردند. هدف بلندمدت اعضای اوپک این بود که بتوانند، یک قیمت انحصاری برای نفت تعیین کنند و برای هر یک از اعضا سهمیه‌ای را مشخص کنند. درنتیجه برای تحقق این هدف همکاری اعضا و توافق یکپارچه بسیار مهم بود. در غیر این صورت این هدف تنها یک آرزو باقی می‌ماند. اما هدف کوتاه‌مدت اوپک در این سال‌ها این بود که درآمدهای نفتی را از شرکت‌های بزرگ نفتی به دولت‌های میزبان منتقل کنند.

هدف بلندمدت اعضای اوپک این بود که بتوانند، یک قیمت انحصاری برای نفت تعیین کنند و برای هر یک از اعضا سهمیه‌ای را مشخص کنند.

در سال 1967 کانال سوئز بسته شد. به دنبال مسدودشدن کانال سوئز قیمت نفت افزایش پیدا کرد. چراکه با این اتفاق هزینه‌های حمل‌و‌نقل زیاد شدند. با بسته‌شدن کانال سوئز نفت خام باید آفریقا را دور می‌زد و همین باعث افزایش هزینه‌های جابه‌جایش می‌شد. البته این اتفاق باعث به وجود آمدن نوسان بزرگی در بازار نشد. چراکه کشورهای مصرف‌کننده در سال 1956 یک‌بار دیگر تجربه چنین اتفاقی را داشتند و خود را برای آن آماده کرده بودند. بعد از به وجود آمدن مشکل سوئز در سال 1956 کشورهای واردکننده عمده نفتی مقادیر نسبتا زیادی از نفت را ذخیره و انبار کرده بودند و همین ذخایر در زمان مسدود شدن مجدد آن به کارشان آمد و از آن استفاده کردند.

اوپک در دهه 1970

در اویل سال 1970 قدرت شرکت‌های نفتی به‌تدریج کاهش پیدا کرد. لیبی از این موقعیت استفاده کرد و از شرکت‌های نفتی خواست که قیمت‌های اعلان‌شده و نرخ مالیات بر درآمد را افزایش دهند. در 4 سپتامبر 1970 دولت لیبی با اکسیدنتال در مورد افزایش 30 درصدی قیمت اعلان‌شده به توافق رسید و این توافق باعث نقض سنت قیمت‌گذاری ثابت اوپک شد. مهم‌ترین جنبه این توافق افزایش نرخ مالیات از 50 درصد به 58 درصد بود. لیبی اعلام کرد که قیمت‌های اعلان‌شده از سال 1960 زیر قیمت واقعی بوده است. چراکه هزینه حمل‌ونقل به دنبال مسدودشدن کانال سوئز افزایش پیدا کرده بود و قیمت‌های موجود این افزایش را در برنمی‌گرفتند.

لیبی در بالا بردن قیمت موفق شد. چراکه اولا عرضه نفت خود را کاهش داد. ثانیا شرکت‌های نفت را تهدید کرد که صنعت نفت را ملی می‌کند. این اتفاق دو پیام را به جهانیان داد؛ یک اینکه قدرت چانه‌زنی لیبی به عنوان یکی از اعضای اوپک بسیار بالا است و دوم اینکه شرکت‌ها و کشورهای مصرف‌کننده نفت بسیار شکست‌پذیر هستند و اعضای اوپک می‌توانند در تحمیل سیاست‌های خود در آینده تا اندازه زیادی موفق باشند.

1973 و شوک اول نفتی

از سال 1960 تا 1973 میانگین نرخ رشد مصرف جهانی نفت سالانه 5.5 درصد بود. به دیگر سخن در بازه زمانی 13 ساله مصرف نفت دو برابر شده بود. در اواسط سال 1973 حتی پیش از جنگ اعراب و اسرائیل (جنگ یوم کیپور)، تقاضا برای نفت در بازار شدت یافته بود و این خود باعث به وجود آمدن اولین شوک نفتی شد و اعضای اوپک از نفت به‌عنوان ابزار سیاسی استفاده کرده و بر قیمت نفت تاثیر گذاشتند.

به این صورت که کشورهای عربی عضو اوپک صادرات نفتشان را به کشورهایی که از اسرائیل حمایت می‌کردند، متوقف کردند. تحریم نفتی غرب از سوی اعراب تاثیرات مهمی بر سرنوشت دو طرف یعنی کشورهای مصرف‌کننده و تولیدکننده نفت گذاشت. این تحریم که منجر به قحطی بنزین در غرب و ایجاد شرایط اسفناکی در این کشورها به‌خصوص آمریکا شد، تغییر سیاست این کشورها را به دنبال داشت.

اوپک نفت

صف‌آرایی رژیم اشغالگر در مقابل کشورهای عربی نقطه عطفی در بازار نفت بود.

همچنین در سال 1972 قدرت چانه‌زنی اعضای اوپک به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش پیدا کرد. چراکه از یک‌سو ظرفیت تولیدی اضافی کشورهای تولیدکننده غیر اوپک از بین رفته بود و از سوی دیگر ایالات‌متحده برای اولین بار به دلیل افزایش تقاضای داخلی، بیشتر از گذشته به نفت اوپک متکی و نیازمند شده بود.

در فوریه سال 1973 دلار آمریکا تنزل پیدا کرد و در ژوئن همان سال کشورهای عضو اوپک توافق کردند قیمت نفت را تا حدود 12 درصد افزایش دهند. با پایان یافتن تحریم‌ها در مارس سال ۱۹۷۴، قیمت نفت از بشکه‌ای ۳ دلار به حدود ۱۲ دلار افزایش پیدا کرد.

انقلاب ایران و شوک دوم نفتی

در سال 1979 انقلاب ایران به اوج خود رسید و با پیروزی انقلاب، عرضه نفت ایران قطع شد و بازار پرتلاطم نفت باز هم گرفتار شوکی دیگر شد. در نتیجه کشورهای نفتی که عرضه نفتشان وابسته به ایران بود، عرضه خود را از دست دادند. بیشترین شرکت‌هایی که از انقلاب ایران ضربه خوردند، شرکت‌های BP و شل Shell بودند. این اتفاق‌ها باعث شد که فضای عدم اطمینانی در بازار نفت شکل بگیرد و قیمت آن شروع به افزایش یافتن کند.

بیشترین شرکت‌هایی که از انقلاب ایران ضربه خوردند، شرکت‌های BP و شل Shell بودند. این اتفاق‌ها باعث شد که فضای عدم اطمینانی در بازار نفت شکل بگیرد و قیمت آن شروع به افزایش یافتن کند.

این افزایش قیمت باعث شد که برخی از اعضای اوپک برای منتفع‌شدن از این اتفاق، قرادادهای بلندمدت خود را به کوتاه‌مدت تغییر دهند تا بتوانند با فروش نفت در بازار تک‌محموله درآمد خود را افزایش دهند. از طرفی کشورهایی که وابسته به نفت اوپک بودند، سیاست‌های خود را در راستای کاهش وابستگی به نفت اوپک تنظیم کردند. این سیاست‌ها خود در بلندمدت باعث کاهش قدرت اوپک شد.

بعد از پیروزی انقلاب، عرضه نفت نیز دوباره شروع شد و این خود قیمت نفت را کاهش داد. به‌طورکلی در دهه 70 میلادی توجه اوپک بر روی افزایش قیمت نفت بود و درباره تعیین سهم بازار برای اعضا تصمیم خاصی گرفته نشد.

اوپک در دهه 1980

در اوایل سال 1981 اوپک تلاش کرد، قیمت نفت را بین اعضای خود یکسان کند و عربستان توافق کرد که قیمت شاخص نفت را به اندازه 2 دلار افزایش دهد و در آن زمان قیمت نفت به 34 دلار رسید. در مارس سال 1982 اولین سهمیه‌بندی اوپک برای اعضا تعیین شد اما اعضا از این سهمیه سرپیچی کردند و در فوریه 1983 مازاد عرضه نفت در بازار نفت به وجود آمد و قیمت نفت کاهش پیدا کرد.

در این سال‌ها امید اوپک برای پیوستن بریتانیا به عنوان عضو 14ام اوپک به ناامیدی تبدیل شد، چراکه بریتانیا اعلام کرد که به‌طور موثر به‌عنوان رهبر در بازار مبتنی بر قراردادهای نفتی عمل نخواهد کرد. بلکه در آینده نفت بریتانیا به قیمت تک‌محموله‌ای فروخته خواهد شد. در سال 1986 باز به دلیل تخطی اعضای اوپک از سهمیه خود قیمت نفت کاهش پیدا کرد. اعضای اوپک با عرضه بیشتر در بازار و سرپیچی از سهمیه تعین شده باعث کاهش قیمت نفت شدند. برخی این اتفاق را شوک سوم نفتی می‌دانند که با کاهش قیمت نفت همراه بود.

شوک‌های نفتی چه تبعاتی داشت؟

در تمام این سال‌هایی که اوپک تنها به گمان اینکه یک کارتل نفتی است، در حال برنامه‌ریزی برای استفاده هر چه بیشتر از افزایش قیمت نفت بود، کشورهایی که وابسته به نفت اوپک بودند، دست روی دست نگذاشته و اقداماتی را انجام دادند.

1- کشورهای مصرف‌کننده عمده از سال 1981 تا 1986 وابستگی و اتکای خود به نفت را کاهش دادند.

2- کشورهای صنعتی و مصرف‌کننده نفت، از سال 1979 به صرفه‌جویی سختی برای استفاده از نفت دست زدند. سیاست‌هایی که در زمینه صرفه‌جویی در مصرف نفت اتخاذ شد، سیاست‌هایی از قبیل سرمایه‌گذاری و افزایش تولید انرژی‌های جایگزین و تجدیدپذیر.

3- کشورهای مصرف‌کننده تکنولوژی‌های خود را پیشرفته کردند و این خود باعث بالارفتن کارایی مصرف انرژی در این کشورها شد.

4- ترکیب استفاده از انرژی در این کشورها نیز تغییر پیدا کرد و سهم انرژی‌هایی چون زغال‌سنگ، انرژی هسته‌ای و انرژی آبی نسبت به نفت افزایش پیدا کرد. با تمام این تدابیر مصرف نفت به‌صورت قابل‌توجهی کاهش یافت.

دهه 70 و فراز و نشیب‌هایش

اتفاق دیگری که در دهه 70 میلادی در بازار نفت افتاد، این بود که تولید نفت در کشورهای خارج از حوزه اوپک افزایش پیدا کرد. این امر به دلیل افزایش قیمت نفت بود که فرآیند استخراج را کم‌هزینه‌تر می‌کرد. به‌خصوص در کشورهای انگلستان و نروژ این افزایش مشهودتر بود.

اوپک غرب

غرب به شدت به شاه امید بسته بود.

این کشورها به دلیل داشتن تکنولوژی پیشرفته در زمینه اکتشاف، حفاری و استخراج نه‌تنها توانستند منابع جدید نفتی را کشف کنند، بلکه توانستند حجم برداشت از منابع شناخته‌شده خود را نیز افزایش دهند. این کشورها با انجام اکتشاف در مناطق دریایی توانستند نفت آلاسکا و دریای شمال را به بازار نفت عرضه کنند. از سوی دیگر کشورهای درحال‌توسعه مانند مصر، عمان، برونئی، آنگولا، برزیل و هندوستان نیز تولید خود را افزایش دادند و بازار شاهد پیشی گرفتن عرضه از تقاضا بود.

ذخایر استراتژیکِ یاری‌رسان

در این سال‌ها و با توجه به شوک اول و دوم نفتی کشورهای عمده صنعتی و مصرف‌کنندگان اصلی نفت بنا بر پیشنهاد آژانس بین‌المللی انرژی ، ذخایر استراتژیک نفت خود را افزایش دادند تا آسیب‌پذیری خود را در مقابل شوک‌های نفتی کاهش دهند. به‌طور مثال بعد از جنگ ایران و عراق کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی، ذخایر خود را مورد استفاده قرار دادند و باعث افزایش عرضه در بازار جهانی شدند که این اتفاق باعث سقوط قیمت نفت شد.

در این سال‌ها تجارت نفت بر اساس دلار انجام می‌شد و قیمت هر بشکه نفت بر مبنای دلار ارزیابی می‌شد در طول این دوره ارزش برابری دلار نسبت به سبد ارزی حق برداشت مخصوص (SDR) افزایش پیدا کرد در نتیجه واردات نفت برای کشورهای صنعتی افزایش یافت و این باعث کاهش مصرف این کشورها از نفت شد.

اوپک در 1990-1998

در اوایل دهه نود، اوپک با بحران خلیج‌فارس روبه‌رو شد. این بحران با اشغال کویت توسط ارتش عراق در جولای 1990 شروع شد. هدف عراق از این حمله اشغال کویت، کنترل منابع نفتی، تصرف تمام غنایم کویت و دستیابی به راه آبی خلیج فارس بود. این جنگ باعث نابودی و به آتش کشیده شدن 900 چاه نفتی کویت و کبود عرضه در بازار جهانی شد.

هدف عراق از این حمله اشغال کویت، کنترل منابع نفتی، تصرف تمام غنایم کویت و دستیابی به راه آبی خلیج فارس بود.

این کمبود توسط عربستان و ذخایر استراتژیک کشورهای مصرف‌کننده نفت جبران شد. قیمت سبد اوپک که در اوایل دهه 1990 سقوط کرده بود در اثر بحران خلیج فارس تا اکتبر 1990 بیشتر از دو برابر افزایش پیدا کرد. به‌طورکلی در دوره 1990 تا 1998 اوپک از یک طرف به‌طورجدی درصدد تعیین سقف قیمت تولید روزانه نفت بود، از سوی دیگر کشورهای عمده مصرف‌کننده نفت و عضو آژانس بین‌المللی انرژی به خاطر تعهدات خود در برابر تغییرات جوی و اقلیمی انواع گوناگون مالیات بر انرژی و کربن را وضع کردند و مصرف و تقاضای نفت محدود شد.

درهم‌پیچیدگی بازار انرژی

کشورهای عضو اوپک هزینه‌های تولیدی بسیار پایینی دارند و بیشتر ذخایر جهان را در خود جای داده‌اند. تولیدکنندگان بزرگ خلیج‌فارس هزینه تولیدی کمتر از 15 دلار دارند و هزینه تولید نفت اعضای اوپک به‌طور متوسط برای هر بشکه کمتر از 9 دلار است با تمام آنچه گفته شد، درست است که هم‌اکنون اوپک در دوران اوجی چون دهه 70 میلادی نیست اما همچنان در حدی قدرت قیمت‌گذاری دارد.

با توجه به وضعیت‌های بازار و واکنش‌های رقابتی، قدرت اوپک و تاثیری که اوپک بر بازارهای نفتی می‌تواند بگذارد، تغییر می‌کند. بازار جهانی نفت و گاز، با توجه به نقش بازارهای آتی در بازار نفت بسیار پیچیده شده است و رفتار سفته‌بازان و مداخله دولت‎ها این پیچیدگی‌ها را بسیار بیشتر کرده است.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.