بازارهای غیررسمی؛ تلاطم در زیر پوست اقتصاد
زیرپوست اقتصاد با پدیدهای مواجه میشویم که قادر به ارائه تعریفِ درستی از آن نیستیم. تعریف بماند، حتی در نامگذاری آن هم به مشکل برمیخوریم و هیچ اجماعی بر سر آن وجود ندارد. پدیدهای شاید سیاه، شاید سفید و حتی شاید خاکستری. نکتهای که کاملا مشهود است، این است که شما به لایهای که به
زیرپوست اقتصاد با پدیدهای مواجه میشویم که قادر به ارائه تعریفِ درستی از آن نیستیم. تعریف بماند، حتی در نامگذاری آن هم به مشکل برمیخوریم و هیچ اجماعی بر سر آن وجود ندارد. پدیدهای شاید سیاه، شاید سفید و حتی شاید خاکستری.
نکتهای که کاملا مشهود است، این است که شما به لایهای که به عقیده برخی غیر قانونی است، نفوذ کردهاید. اتفاقاتی در این قسمت میافتد که ابدا از زیرِ پوست اقتصاد خارج نشده و گزارش داده نمیشوند. در نتیجه قابل اندازهگیری نیستند.
غیرقانونی (لاکو 1992)، سیاه (پیل 1989)، گزارشنشده (فیگی ومگی 1989)، پنهان (گیلز 1998)، غیررسمی (توماس 1985)، سایهای (کاسل 1984)، ثانویه (کانتین 1982)، نامنظم (فیگ 1979) و زیرزمینی (تانز 1982) تمامی اینها واژههای است که به این پدیده اختصاص داده شدهاست. این پدیده برای اقتصاد بسیار حائز اهمیت است. برخی اقتصاددانان، اقتصاد غیررسمی را چون گنجینهای خاک گرفته میدانند که نیاز است گردوخاک آن زدوده شود و از امکانات بالقوه آن استفاده کرده و آنها را بالفعل کنیم.
از طرف دیگر برخی از اقتصاددانان، نگاه بدبینانهای به این پدیده دارند، چرا که بنگاهها و کارگران غیررسمی با فرار مالیاتی یا رعایت نکردن مقررات باعث نابسامانی و تضعیف اقتصاد میشوند. در دیدگاهی متفاوتتر از دو دیدگاه پیشین، اقتصاددانانی معتقدند که اقتصاد غیررسمی محصول و نتیجه فقر است.
خروج از منطقه رسمی
معمولا در جامعه به چه چیزی غیررسمی گفته میشود؟ طبق چه اصول و قاعدهای به برخی از کارها برچسب غیررسمی زده میشود؟
همه ما فرق لباس رسمی و غیررسمی را میدانیم. بنا به مخاطبمان لحن کلام خود را تغییر میدهیم. در بعضی مکانها رسمی و در برخی دیگر غیررسمی رفتار میکنیم. تمامی اینها بر اساس قاعده رفتاری شکل میگیرند، اما این قاعده رفتاری چیست؟ آیا وابسته به مکان، زمان و شرایط است؟ چه کسی آن را تعیین میکند؟
هر رفتار و عملی، خارج از اصول قاعده رفتاری به معنای خارج شدن از محدوده رسمی است.
كيت هارت (١٩٧٣) معتقـد اسـت كـه قاعـده رفتـاري مفاهیمی چون نظـم داشـتن، قابـل پيشبینی بودن، تجديدپذيري، قابلتصرف بـودن و قابلبرنامهریزی بودن را در برمیگیرد.
ذهن ما چیزی را غیررسمی تلقی میکند که از قاعده رفتاری خارج شود. هر رفتار و عملی، خارج از اصول قاعده رفتاری به معنای خارج شدن از محدوده رسمی است. اگر این قاعده را به حجم وسیعی تعمیم دهیم، غیررسمی، هر چیزی است که نتوانیم آن را درک یا کنترل کنیم. هر چيز بیقاعده، غیرقابلپیشبینی، متغير، نامنظم و نامرئي، غيررسمي است.
زیرپوست اقتصاد چه خبر است؟
از نیمه قرن نوزدهم در قسمتهای شرقی لندن سازمانهای پنهانی شکل گرفتند. تا آن زمان اقتصاد این بخش از خود را به نمایش نگذاشته بود و برای اقتصاددانان ناشناخته بود، لذا این کودک نوظهور تا دهه 1970 نامی نداشت. در این دهه به چنین فعالیتهای که خارج از چارچوب شـركتهـاي عمومي يا بنگاههايِ بخش خصوصي انجام میشد، اقتصاد غیررسمی گفته شد. اين اصطلاح، ابتدا در واكنش بـه زیادشدن خوداشتغالي در كشورهاي جهان سوم مطرح شد؛ اما بعدها به کشورهاي توسعهيافته از جمله انگلستان، نيز تعميم داده شد.
بازار غیررسمی ارز در تعیین نرخ ارز نقش دارد.
اقتصاد غیررسمی، به مجموعهاي از فعاليتها و مبادلات اقتصادي گفته میشود، كه هرکدام ممكـن اسـت قانوني يا غيرقانوني باشند؛ اما به دليل آن كه گزارش نمیشوند، اندازهگيري نيز نمیشوند. فقـدان گزارش، ممكن است براي فرار از ماليات يا مقررات بیشازحد (درجه تنظيمكنندگي بالاي دولت) و يا حتي نبود شبكه گزارشگیری به دلايل مختلف باشد.
منظور از اقتصاد پنهان از نقطه نظر بسیاری از اقتصاددانان، صرفا گروههای مافیا، ترایاد و یا یاکوزا نیستند، بلکه تمامی فعالیتهای است که به دلایل مختلف در اقتصاد یک کشور انجام میشوند، اما گزارش دقیقی از آنها در دسترس نیست.
کندوکاو در تونلهای زیرزمینی اقتصاد
دیدگاهها و تعاریف متعددی برای اقتصاد غیررسمی ارائه شده است. عدهای اقتصاد غیررسمی را اینگونه تعریف میکنند: «گروهـي از مـردم بـراي استفاده از برخي مزاياي دولتي، در مورد اشتغال يا وضع درآمد خود دروغ مـيگوينـد. همچنین گروهی که سیاستهای دولت را به رسمیت نمیشناسند، ممکن است از پرداخت مالیات سرپیچی کنند.» برخی اینگونه تعریفی ارائه میکنند: «کتمان کردن درآمدهای حاصل از فروش وسایل و ماشینآلات مستهلک، داشتن درآمدهای جانبی و پنهان کردن آنها به وسیله حسابهای ویژه در خارج از کشور، اقتصاد پنهان است.»
اما عدهای از اقتصاددانان معتقدند که علاوه بر نقل و انتقالات مالی، فعالیتهای را که برای کشور ارزش اقتصادی ایجاد میکنند و باید در حسابهای ملی آورده شوند، اما این اتفاق برایشان نمیافتد، اقتصاد غیررسمی است. دزدي و کلاهبرداری در محل كار را از پدیدههای مهم اقتصاد غيررسمي برمیشمارند.
دزدي و کلاهبرداری در محل كار را از پدیدههای مهم اقتصاد غيررسمي برمیشمارند.
به عقیده اقتصاددانها جدول ماتريسي زير را براي روشن شدن مفهوم اقتصاد پنهان کاربردی است.
تصویری جدید از اقتصاد غیررسمی
در سال ٢٠٠٠ شاید بتوان گفت یکی از جنجالیترین نظریهها برای اقتصاد غیررسمی ارائه شد. گروهی از اقتصاددانان با بررسي وضعيت اقتصاد غيررسـميِ شصتونه كشـور، نتیجه گرفتند که افزایش فعاليتهاي غيررسمي در یک کشور معلول نـرخهـاي ماليـاتی نيست، بلكه بيشتر وجود فعالیتهای غیررسمی به علت فساد است.
كارفرمايان (توليدكنندگان و صاحبان بنگاهها) بـه دليـل فرار از ماليات به سمت زيرزميني عمل كردن نميروند، بلكه به خاطر كم كردن بـار بوروكراسـي و فساد در اين راه گام میگذارند. لذا فقط دولتهاي غیر فاسد میتوانند، نرخهاي بالاي ماليـاتي برقـرار كنند و این نرخها منجر به افزایش فعالیتهای اقتصاد پنهان نشود. اين صاحبنظران ميگويند، علت افـزايش فعاليـتهـاي اقتصـادي ثبتنشده در يـك كشـور، نهادهاي سياسي و اجتماعي دولت هستند و بايد سرزنش شوند.
هر کالایی میتواند بازار سیاه داشته باشد.
بر طبق ايـن نظريـه، بوروكراسـي، فساد و نظام ضعيف حقوقي به گسترش تجارت زيرزميني منجر میشود و با وجود اینها حتی اگر نرخهای پایین مالیاتی برای دوری از فرار مالیاتی اتخاذ شود، به دلیل فساد سیستمی، باعث کاهش فعالیتهای غیررسمی نمیشود. مـدير بنگـاه ممكـن اسـت، بخواهد با يك نرخ منطقي ماليات بدهد، ولي او دوست ندارد متحمل اخاذي و رشوه شود.
تعریفی جامع
یکی از جامعترین تعاریف برای اقتصاد پنهان، مبنی بر دو معیار قـانوني بـودن و مبادلـه در بازار است. بر اساس این تعریف، اقتصاد غیررسمی به 4 بخش تقسیم میشود:
1- بخش خانوار : اين بخش، كالاها و خدماتي را توليد میکند، كه در همين بخش مصـرف میشوند. نظير خدمات خانهداری که در حسابهاي ملي ناديده گرفته میشوند.
2- بخش غیررسمی : تولیدکنندگان جزء، كسبه دورهگرد، کارگاههای خانگی جزء این گروه هستند که تنها تفاوتشان با بخش خانوار، بازاری شدن کالا و خدماتشان است.
3- بخش نامنظم : تمام فعاليتهاي طبقهبندیشده در اين بخش ماهيت غيرقانوني دارند. مثل فرار از ماليات، فرار از مقررات و تقلب در بيمههاي اجتماعي. ويژگي اصلي اين بخش آن است كه باوجود قانوني و مجاز بودن اصل فعاليت، تنها در نحوه توليد يا توزيع آنها، كـار خـلاف و غيرقانوني صورت میگیرد. بهطور مثال واردات یخچال غیرقانونی نیست ولی اگر خارج از مبادی قانونی وارد شود، قاچاق محسوب میشود.
واردات یخچال غیرقانونی نیست ولی اگر خارج از مبادی قانونی وارد شود، قاچاق محسوب میشود.
4- بخش غیرقانونی (جزایی و جنایی): تولیدات بخش نامنظم قانونی و مجاز است، ولی این بخش شامل فعالیتهای غیرقانونی مثـل مـالدزدي، اخـاذي، توليد و خریدوفروش مواد افيوني، فحشا و غيره صورت میگیرد.
چرا بنگاههای غیررسمی رسمی نمیشوند؟
چرا تولیدکنندگان غیررسمی کارخانههای مدرن رسمی راه نمیاندازند؟ چرا خطر غیررسمی بودن را به جان میخرند، در حالی که هر لحظه امکان دارد از طرف دولت کسبوکارشان متوقف شود؟ چرا دستفروشان خیابانی فروشگاههای مدرن باز نمیکنند؟ به عبارتی اگر آنقدر بنگاههای رسمی کارا هستند، چرا کل بازار را در دست ندارند؟
شاید یکی از پاسخهای موجود به اینگونه پرسشها، این باشد که بنگاههای رسمی باید مقررات را رعایت کنند و مالیات بپردازند در نتیجه عدم برتری در رابطه با هزینهها با بنگاههای غیررسمی دارند. یکی از مشکلات دیگر تقاضای فقیر است، تقاضا میتواند عاملی محدودکننده برای تولید و فناوریهای مدرن باشد. کارآفرینی که اقدام به تولید کالای مدرن میکند، باید فروش کافی داشته باشد که بتواند هزینههای ثابت سرمایهگذاری را پوشش دهد.
بنگاههای رسمی باید مقررات را رعایت کنند و مالیات بپردازند.
وقتی اقتصاد در فقر دستوپا میزند، تقاضا برای محصولات مدرن بهاندازه کافی وجود نخواهد داشت. در چنین اقتصادی، بخش غیررسمی کالاهای بیکیفیت ولی ارزان را به مردم تحویل میدهد، در نتیجهبخش رسمی کوچک باقی میماند. رشد جمعیت شاید افول بخش غیررسمی را آهسته کند، رشد جمعیت اگر بیشتر در لایههای فقیر جامعه اتفاق بیفتد، باعث ادامه تولید کالاهای غیررسمی و عرضه کارگران غیررسمی میشود.
پیدا کنید اطلاعات را
داشتن اطلاعات از اندازه اقتصاد پنهـان، اهميـت فراوانـي از جنبـه شـكاف ماليـاتي، اثربخشـي سیاستهای پولي و مالي ، رشد اقتصادي و توزيـع درآمـد دارد. اقتصاد وقتی کارا خواهد بود که از تمامی پتانسیلهای آن استفاده شود. بزرگترین مشکل در رابطه با اقتصاد پنهان، فقدان اطلاعات است.
حتي اگر در يك مقطع خـاص اطلاعـاتي هـم وجـود داشـته باشـد، چنانچه اين اطلاعات به صورت سري زماني در اختيار نباشند، نمیتوان از آنها برای بیرون کشیدن روند و رابطه علت و معلولی استفاده کرد. اگر نتوان رابطهای بین تغییرها پیدا کرد، درنتیجه برنامهریزی و سیاستگذاری نمیتوان کرد، چرا که تصویر درستی از آینده در صورت فقدان اطلاعات نمیتوان ترسیم کرد. نهایتا اقتصاد غیررسمی پنهان خواهد ماند.
یکی از راههای تخمین اقتصاد پنهان استفاده از شاخصهای پولی است، چرا که فعالیتهای اقتصاد پنهان نیز مانند فعالیتهای دیگر اقتصادی نیاز به گردش پول دارند، در نتیجه فعالیتهای غیرقانونی روی متغیرهای پولی تاثیر میگذارد. روش دیگر اختلاف در آمار است. به طور مثال آمار صادرات به ایران را ازنقطهنظر کشورهای دیگر و همچنین آمار ثبتشده در گمرک ایران در نظر میگیریم. به این دلیل که گمرک کشورهای صادرکننده کل کالاهایی که از بندرها آنها خارج میشود را به عنوان صادرات به ایران اندازهگیری میکنند و کاری به این ندارند که این کالا در بندرها یا مکانی که جزو مبادی گمرکی ما نیست تخلیه میشوند یا خیر.
با پیدا کردن اختلاف این آمارها میتوان میزان قاچاق را محاسبه کرد. یکی دیگر از روشها توجه به اختلاف بین هزینه و درآمد خانوارها در بودجه اعلامی است که معمولا اختلاف قابل ملاحظهای دارد.
اقتصاد غیررسمی ایران
تحقیقات انجامشده در ايران، حاکی از آن است، كه اقتصاد پنهان در سالهای اخيـر در حـال رشـد بوده است. كـاهش نسـبي درآمـد سـرانه (رسمی به قيمت ثابت) در برخي از سالهای اخير، قاعدتا نشاندهنده کاهش شدید رفاه و قدرت خرید مردم بوده است؛ اما روند نزولي درآمـد سـرانه واقعـي، نشاندهنده مشكلات ساختاري در اقتصاد ايران است و اين فرضيه كه بخشي از درآمدها و قدرت خريد افـراد جامعه، در آمار رسمی گزارش نمیشود را قوت میبخشد.
اگر درآمدهای پنهان به درآمدهای گزارششده اضافه شود، میزان درآمد سرانه کشور بیشتر از مقدار رسمی خواهد بود. بين آمـار درآمـد و هزينـه خانوار، اختلاف زيادی وجود دارد و این خود نشاندهنده، بالا بودن سهم درآمدهاي گزارش نشده است.
فعالیتهای اقتصادی در بازارهای غیررسمی معمولا گزارش نمیشوند.
همچنین فرار مالياتي گسترده در ايران يكي ديگر از شواهد بالا بودن اقتصاد پنهان اسـت. در مطالعههای كه وزارت امور اقتصادي و داراييِ ايران انجام داده است، مشخصشده که تنهـا ١١ درصـد ماليات بالقوه شرکتها وصول میشود و مـابقي آنها بـه دليـل معافيـتهـا يـا فـرار ماليـاتي، خـارج از چارچوب نظام تشخيص و وصول قرار میگیرند.
محاسبه اقتصاد پنهان در ایران، برای دوره زمانی 1373-1340 میزان حجم اقتصاد پنهان را حداقل 6 و حداکثر 9 درصد اعلام کرده است. عرب مازار يزدي نیز برای بازه زمانی 1377-1347 حجم اقتصاد زیرزمینی را 11 درصد تولید ناخالص اندازهگیری کرد. در اين مطالعه اشارهشده كه در طول سه سال (١٣٧٧-١٣٧٥) اقتصاد پنهان روند صعودي پیداکرده و به بالاي ١٨ درصد رسيده است. اين ارقام نشان میدهند كه احتمالاً اقتصاد پنهان در ايران روند افزايشي دارد.
تقویت زیرزمینِ اقتصاد با تحریم و جنگ
در زمانهای که سایه جنگ و تحریم بر سر یک کشور است، انتظار میرود که میزان فعالیتهای پنهان و زیرزمینی در اقتصاد افزایش یابد. یکی از عواملی که در این وضعیتها اقتصاد به سمت غیررسمی شدن میرود، بالا رفتن نرخهای مالیاتی است، چرا که به دلیل کسری بودجه ناشی از جنگ و تحریم، دولتها اقدام به جبران آن از طریق مالیاتها میکنند. از طرفی بیکاری نیز افزایش مییابد و به این طریق افراد به سمت فعالیتهای غیررسمی حرکت میکنند.
چند نرخی شدن نرخ ارز، قوانین قیمتگذاری، سهمیهبندیها و… نیز باعث افزایش اقتصاد زیرزمینی میشود. در ایران بین سالهای 61 تا 68 میانگین اقتصاد پنهان 5/16 درصد بوده است. در سالهای 85 تا 92 میانگین اقتصاد غیررسمی 3/29 درصد رسیده که نسبت به دوره جنگ تحمیلی کمی کمتر از دو برابر شده است.
یکی از فاکتورهای مهم، در حرکت اقتصاد به سمت فعالیتهای غیررسمی به رابطه میان دولت و جامعه برگردد. شاید بتوان آن را یک فرآیند ذهنی در نظر گرفت که میان جامعه و دولت مشترک است. اگر اقتصاد غیررسمی در این نظام ذهنی منفی باشد، مبارزه با آن قطعی و پذیرفته میشود؛ اما چالش جایی است که این مدل ذهنی تغییر کند؛ که نهایتا شاهد گسترش ابعاد غیررسمی و پدیدههای مرتبط با آن یعنی فساد و ارتشا میشویم.
نظرات