«ایران به دنبال احداث جادهای است که تهران را از طریق خاک عراق و سوریه، به بندر بیروت در دریای مدیرانه متصل میکند.» این، نه یک پیشبینی است، نه یک خبرِ پشت پرده و نه یک حدس، بلکه اکنون، به صراحت به عنوان یک برنامه اعلام شده و حتی در مورد آن برنامهریزی شده است. نام این طرح، «بزرگراه مقاومت» است.
به گزارش تجارتنیوزاما ماجرا از کجا شروع شده است؟ آنچنان که میتوان سر نخِ موضوع را از لابهلای گزارشها، توصیهنامههای سیاسی و حتی خبرهای رسانههای خارجی دنبال کرد، ایران چند سالی است که به دنبال ایجاد یک مسیر ترانزیتی در امتداد خاک ایران-عراق-سوریه-لبنان است و این موضوع، پس از شکست داعش سرعت گرفته است.
اتحاد ایران، عراق، سوریه و لبنان
محمد احمدیبنی، پژوهشگر دفتر مطالعات دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق(ع)، در مقالهای که در وبسایت این دفتر مطالعاتی منتشر شده، مینویسد: «ابتکار «بزرگراه مقاومت» ایدهای است که میتواند حملونقل بین کشورهای مقاومت را تسهیل کند، این بزرگراه از تهران شروع میشود و با گذر از بغداد در عراق و دمشق در سوریه، از بیروت و لاذقیه به دریای مدیترانه متصل میشود.»
او ادامه میدهد: «البته تاکنون این مسیر بهطور دقیق جانمایی نشده است و ابهاماتی در آن وجود دارد. مهمترین مشکل این بزرگراه در مرز عراق و سوریه است، یعنی جایی که انتخاب گذرگاه مرزی، اهمیت بالایی دارد. در طول مرز ۶۰۰ کیلومتری بین این دو کشور، سه گذرگاه برای عبور از عراق و رسیدن به سوریه وجود دارد؛ ربیعه، البوکمال و التنف.»
این گذرگاه چه اهمیتی دارد؟
اما برای اینکه بدانیم اهمیت ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک این مسیر (موسوم به بزرگراه مقاومت) برای ایران چقدر زیاد است، کافی است نگاهی به نقشه جغرافیایی منطقه بیندازیم. ایجاد یک مسیر ترانزیتی از خاک ایران به بندر بیروت، بدان معنا است اگر شرایط مناسب باشد، ایران میتواند کالاهای خود را با کمترین هزینه (و بدون عبور از تنگه «بابالمندب» و «کانال سوئز») به دریای مدیترانه برساند.
[imp content=”منتقدان غربی میگویند با اجرای طرح «جاده ابریشم جدید»، اقتصاد جهان بیش از همیشه «چینی» خواهد شد و نفوذ چین به عنوان ابرقدرت جدید قرن بیست و یکم تثبیت میشود. ظاهرا ایران هم خیلی سریع جای خود را در این فرآیند پیدا کرده و برای آینده آن برنامهریزی کرده است.”]
«تنگه بابالمندب» به دزدیهای دریایی توسط شورشیان سومالیایی معروف است و مصر هم که کنترل «کانال سوئز» را بر عهده دارد، بابت عبور تمامی کشتیهای تجاری، حق ترانزیت دریافت میکند. به این ترتیب، ایجاد این مسیرِ جدید میتواند نه فقط برای محصولات صادراتی ایران (در صورت رفع تحریمها) که حتی برای محصولات صادراتی کشورهایی همچون هند و پاکستان (با مجموع جمعیت حدود ۱٫۷ میلیارد نفر) به شدت درآمدزا باشد.
جدای از اینها، عراق (با جمعیت ۴۰ میلیون نفری)، سوریه (با جمعیت ۱۷ میلیون نفری، با احتساب آمار آوارگان جنگی) و لبنان (با جمعیت ۷ میلیون نفری)، یک بازار ۶۴ میلیون نفری در اختیار ایران قرار خواهد داد. این در حالی است که برخی خبرگزاریهای خارجی، معتقدند یکی از دلایل ایران برای اجرای این طرح، تحت فشار قرار دادن اسرائیل است.
مسیری در امتداد «چینیسازی» اقتصاد جهان
با این همه، برای این پروژه شاید بتوان چشماندازهای دور و درازتری هم در نظر گرفت. در بخش دیگری از مقاله دانشگاه امام صادق آمده است: «در بُعد ژئواستراتژیک بینالمللی، ازسرگیری ارتباطات زمینی میان کشورهای «محور مقاومت» امکان پیوستن آنها به ابتکار «یک کمربند-یک جاده» را نیز فراهم میآورد که این امر به معنای جذب سرمایهگذاریهای چین و رسیدن تجارت شرق آسیا به سمت دریای مدیترانه و بهدنبال آن اروپا و آفریقا است. همچنین ایجاد یک منطقه همکاری اقتصادی که از دریای مدیترانه بهسمت آسیای مرکزی تا مرزهای ایران و افغانستان کشیده میشود، به کشورهای این منطقه قابلیتهای بسیار خوبی در زمینه تکامل و توسعه و پیشرفت میبخشد.»
منظور نویسنده از ابتکار «یک کمربند-یک جاده» (Belt and Road Initiative) همان طرح «جاده ابریشم جدید» است که چین تاکنون صدها میلیارد دلار برای آن هزینه کرده و قرار است راه تجاریِ جدیدی از شرق جهان به غرب جهان ایجاد کرده و اقتصاد چین را به رقیبی جدی برای اقتصاد آمریکا بدل کند.
منتقدان غربی میگویند با اجرای طرح «جاده ابریشم جدید»، اقتصاد جهان بیش از همیشه «چینی» خواهد شد و نفوذ چین به عنوان ابرقدرت جدید قرن بیست و یکم تثبیت میشود. ظاهرا ایران هم خیلی سریع جای خود را در این فرآیند پیدا کرده و برای آینده آن برنامهریزی کرده است.
انعقادِ بی سر و صدایِ قرارداد راهبردی میان ایران و چین (معروف به «قراداد ۲۵ ساله») را هم میتوان در همین راستا در نظر گرفت: ایران و چین قرار است به شدت به یکدیگر نزدیک شوند و حتی آنچنان که در محافل دیپلماتیک گفته میشود، چین از ایران خواسته مشکلات منطقهای خود با عربستان سعودی و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را هم حل و فصل کند.
سفر اخیر وزیر خارجه قطر به ایران و زمزمههای آشتی میان ایران و عربستان را هم میتوان در همین راستا در نظر گرفت. از آن سو، رخداد بیسابقه سفر دو ناوِ جنگی ایرانی با نامهای «سهند» و «مکران» به ساحل شهر «سنت پترز بورگ» روسیه، شرکت در مراسم جشن ۳۲۵ امین سالگرد تاسیس نیروی دریایی این کشور و رژه این دو ناو از مقابل «ولادیمیر پوتین» را هم میتوان تکههایی دیگر از پازلی در نظر گرفت که صفآرایی «شرق» در مقابل «غرب» را معنادارتر میکنند.
چشمانداز ایران برای بدل شدن به یک «اقتصاد ترانزیتی»
ایران در سراسر تاریخ چند هزارساله خود، سودای گسترش سرزمینی به شرق و غرب را داشته است. هخامنشیها، از سمت غرب تا سواحل مدیترانه را در کنترل داشتند و از سمت غرب هم تا مرزهای هند امروزی را درنوردیده بودند. این در حالی است که در نیم هزاره اخیر، ایران عملا از منظر جغرافیایی محدود به همین حوزهای بوده که امروز هم هست.
از طرفی، موقعیت جغرافیایی ایران در نقشه جهان، یکی از خاصترینها است: ایران در منطقهای واقع شده که میتوان آن را (البته با تساهل) نقطه اتصال سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا در نظر گرفت. نکته مهمتر اینکه ایران، یکی از قدرتهای منطقهای در این ناحیه است و چند دهه تلاش ایران برای نفوذ در کشورهای منطقه هم ظاهرا دستکم تا حدی موفق از آب در آمده است.
با این همه، رقابتهای ژئوپولتیک در سطح جهانی موجب شده که ایران نتواند از این موقعیت خاص خود بهره کافی را ببرد، بهرهای که میتوانست ایران را در جایگاه اقتصادیِ به مراتب قدرتمندتری قرار دهد.
تنها به چند مورد اشاره میکنیم: طرح انتقال گاز ایران از طریق «خط لوله صلح» به شبه قاره هند که میتوانست سالانه میلیادرها دلار درآمد مازاد برای ایران داشته باشد، با فشار آمریکا متوقف شده است.
حالا که صحبت از هند است، بد نیست این را هم بدانیم که پیشنهاد هندیها برای سرمایهگذاری در بندر چابهار ایران و اتصال این بندر به شبکه «کریدور شمال-جنوب» (International North–South Transport Corridor) همچنان روی میز است و تنها مانع، باز هم فشارهای آمریکا است.
با آغاز به کار این کریدور تجاری، کالاهای هندی (و در حالی که اقتصاد هند سومین اقتصاد بزرگ جهان در دهه آتی خواهد بود) از طریق ایران، جمهوریآذربایجان و روسیه، به خاک اروپا میرسند و از اهمیت مسیرها و کریدورهای دریایی مانند «کانال سوئز» کاسته خواهد شد.
همین یک طرح، میتواند میلیاردها دلار برای ایران درآمدزایی سالانه داشته باشد و با این همه، تنش میان ایران و آمریکا همچنان مانع اصلی است. اما سیاست صحنه تغییر ناگهانیِ ریلها است و از این قبیل تغییرات، نباید تعجب کرد.
عراق و لبنان عضو محور مقاومت نیستن در عراق حشدالشعبی عضو محور مقاومت است و در لبنان حزب لله نه حکومت های این دو کشور
نویسنده هر کسی بوده یه بدبخت نوکر آمریکا بوده .
انتقال گاز و طرخهای دیگه با لبخندهای احمقانه و خائنانه ظریف و زنگنه نابود شدن
بهنظرمناگهعملیبشهونفعیبرایکشورداشتهباشهخوبه.
اینهمهمابهاینکشورهاکمککردیمتاازشرداعشخلاصشوندحالا
اونادیگهبایدجبرانکنندوازخاکیکهخودموننجاتشدادیماستفادهکنیم.
به میمنت و مبارکی?
فقط جون خودتون اول بیاین جاده های همین ایران رو درست کنید لامصب اندازه ی جنگ جهانی دوم کشته داده??
نویسنده یا در مورد ایران نمیدونه یا ایرانی نیست یا ما در ایران زندکی نمیکنیم
جاده مقاومت
چرا همش مقاومت
چرا جاده صلح و صفا و انسانیت نه
اخه برادر من عراق پول مارو نمیده حالا بهت اجازه بده از روی کشورش سلاح جابجا کنی
میدونی چرا نمیشه چون برای اهداف دیگه هستش
عراق امکان نداره اجازه بده
لبنان که عمرا بزاره دست ایران به مدیترانه برسه
اگر هم بزارن میگن ایران خودش جاده رو بکشه همه هزینه هارو بده بعدش اگر صلاح دیدیم میزاریم تجارت بشه
اونم اگر آمریکا واسرائیل و اروپا و چین و روسیه و فرانسه و بقیه عزیزان بزارن
یک کار بینالمللی از ایران بگین که به سرانجام رسیده باشه بجز تشکیل گروهکها یا شبه نظامیان سلاح بدست که به حرف ایران گوش میدن و زیر نظر ارتش و نیروهای مسلح کشورشون نیستن
حزبالله در لبنان حشدالشعبی در عراق انصارالله در یمن طالبان در افغانستان در آینده نزدیک زکزاکی الله در نیجریه
حالا کشورهای دیگه اجازه ورود ایران رو میدن فکر نمیکنم
چین و هند انگار وا مونده بودن همین جاده ساخته بشه.
مقاله مشخص نیست تالیفه یا ترجمه و چه دیدگاهی دارد.
از دید همه نوشته. هر موافق و مخالفی رو خواسته راضی کنه و از همه جانبداری کرده. همه اش انگار راز ها را ذوق زده فاش کرده.
اینکه طرحی چنان دور نگرانه در ایران و منطقه و بین همه کشورهای دخیل بوده باشد که انتقال گاز به هند و بندر چابهار و کریدور شمال جنوب و مصالحه با همسایه ها و چشم یستن روی طالبان (این رو یادش رفت بنویسه!) و عملیات دفاع از حرم و تارومار کردن داعش (یعنی بخاطر بزرگراه بوده؟! یا حسین!) و رزمایش و دزد دریایی البته باید ایول رو گفت بالاخره سیاستمدارهامون کار بنفع کشور کردن. کلا که خوبه . اگر سود برای کشور داره. اما در توجیه هر کدام استدلالهای ارائه شده اصلا ربطی به جاده و پول نداشته. یعنی مردم مسخره و بازیچه شده بودن اساسی….
اما یک پیاز در جنوب موند خراب شد بخاطر کرایه حمل و … و ایضا بیشتر افزایش قیمتهای کنونی بخاطر حمل ونقل هست نه دلار کوفتی. در حالیکه جاده هم ساخته شده و فقط باید راهی شد هزاردستان منفعت طلبها فقط بنفع جیب خود عمل می کنند. حالا چطور کالا ببرن خارجه…..
ژن ایرانی این را نمی تواند درک کند که به آمریکا و غرب جواب پس دهد.
قدرت خاورمیانه بی زخمت این برق مارو وصل کن این کارت ملی ام دو سال شد بیارید بدید ??
با تمام دنیا سرجنگ دارید ان وقت رویا بافی میکنید
درپاسخبهسمیه.ماباهیچکشوریبهجزآمریکاواسراییلجنگنداریمحالا
بقیهکشورهابهخاطرهفشارایندوکشوریاحسادتبامادشمنیمیکنندما
چکارکنیم.درهمذاکرهبرایهمهکشورهابهجزاسراییلبرایحلوفصلموضوعات
بازاستحالادیگهبایدببینیمکهکیمیگهماباتمامدنیاسرجنگداریم.
مننمیدونمچرابعضیهابدونفکرکردنمیانونظرمیدهند.
ایران فقط با آمریکا و اسراییل دشمنی میکنه اونا هم کشورهای دنیا رو مجبور به دشمنی با ایران میکنند. اتحادیه اروپا عملا داره به آمریکا التماس میکنه که به برجام برگرده تا بازار ایران رو دوباره بدست بیارن
اگه اطلاعاتی نداری که تخصصی حرف بزنی مجبور نیستی با یک جمله آبدوغ خیاری نظر بدی. با آمریکا و کنترل کننده آمریکا یعنی آژانس یهود و اسراییل سر جنگ دارند که اونها هم که کنترل کننده دنیا هستند به کشورهای دیگه فشار میارند که با ایران دشمنی کنید. کشورهای دنیا بفکر منافع هستند ولی از ترس اسراییل و آمریکا قطع رابطه میکنند. اتحادیه اروپا داره عملا به آمریکا التماس میکنه که به برجام برگرده که بازار ایران رو بدست بیارند ولی آمریکا قبول نمیکنه. مخصوصا آلمان. تمام دستگاهها و ماشین آلات کارخانجات ما تقریبا آلمانی هستند و حتی بابت نگهداری و آموزش و تعمیر این دستگاهها از کارخانجات ایران پول میگرفتند. یا فرانسه که رنو و پژو رو در ایران داشت.
حالا مثلا جنابعالی خیلی تخصصی جواب دادی؟؟؟ اخه انشتین..آلمان اگه در حدی بود که بتونه به امریکا فشار بیاره و اونجور که میگی منافع خودشو دنبال کنه از اولش با سیاستی مثل تحریم همراه نمیشد و میتونست با یکی دو کشور هم تراز خودش اتحادی رو بوجود بیاره که جبهه ای مخالف تشکیل بده و اونجا بود که میتونست تا حدودی امتیاز بگیره یا لااقل تغییری رو باعث شه..از طرفی آلمان محصولاتش واسه دنیا تعریف شدست و آنچنان نیازی به بازار ایران نداره و این وسط بازم خود ایران بخصوص ما مردم هستیم که متضرر میشیم و شدیم..یاحق
فعلا که بندر بیروت رو اسراییل پارسال با خاک یکسان کرده و بندر حیفا رونق گرفته
آینده را بنگر
درپاسخبهAliK.مندقیقاًبانظرشماموافقم.