همه چیز آن طور که به نظر میآید نیست؛ سوگیری نسبت به کروناویروس
در شرایط فعلی و باوجود گسترش کروناویروس، فکر میکنم همه ما میتوانیم قبول کنیم که دیدگاههای بسیار متفاوتی در ارتباط با جدیت و اثرگذاری این بیماری شکلگرفته است. این تفاوت در نظرها تنها به مردم نیز ختم نمیشود، حتی سیاستمداران نیز عقاید و تصورهای متفاوتی نسبت به یکدیگر در مورد کروناویروس دارند. سوالی که در
در شرایط فعلی و باوجود گسترش کروناویروس، فکر میکنم همه ما میتوانیم قبول کنیم که دیدگاههای بسیار متفاوتی در ارتباط با جدیت و اثرگذاری این بیماری شکلگرفته است.
این تفاوت در نظرها تنها به مردم نیز ختم نمیشود، حتی سیاستمداران نیز عقاید و تصورهای متفاوتی نسبت به یکدیگر در مورد کروناویروس دارند. سوالی که در این مواقع باید به آن فکر کنیم این است: بالاخره جدیت این موضوع تا چه اندازه است؟
بگذارید تا از همین ابتدا، بنده جبهه شخصی خود را نسبت به این موضوع مشخص کنم: به نظر من، تهدید کروناویروس کاملا جدی است. و اینکه من تنها بر اساس حدس و گمان یا چند تئوری توطئه به این نتیجه نرسیدهام! در ادامه این مقاله، بر اساس مفاهیمی مانند ریسک سیستمی و ریسک انفرادی، سعی میکنم تا نشان دهم که چرا باید مراقبت نسبت به ویروس را جدیتر گرفته و تمامی نکات احتیاطی را رعایت کنیم.
دلیل واقعی که باید در خانه بمانیم
در حال حاضر دو پیشبینی اصلی راجع به کروناویروس وجود دارد:
- کروناویروس جمعیت زیادی را مبتلا خواهد کرد.
- این ویروس نسبت به آن چیزی که از اعداد کشور چین برمیآید، کمتر مرگبار خواهد بود.
هر میزان زمانی که از شیوع ویروس میگذرد، این دو پیشبینی بیشتر به واقعیت نزدیک میشوند. دکتر مایکل آسترهولم (Michael Osterholm)، متخصص ویروسشناسی، بیان میکند که طی دادههای بهدستآمده پیشبینی میشود که طی 3 تا 7 ماه آینده، حدود 96 میلیون نفر به این ویروس مبتلا شده و حدود 480 هزار نفر توسط آن کشته خواهند شد.
همچنین در کنار این پیشبینیها متوجه شدیم که با گسترش اطلاعات مربوط به این ویروس، درجه آمادگی کشورها برای مقابله با کروناویروس بهبود پیداکرده و در مقایسه با نرخهای وحشتناک چین، نرخ تلفات کمتری را در دیگر نقاط جهان شاهد هستیم. علاوه بر این، در 80 درصد مواقع علائم کووید-19 تنها به علائمی شبیه سرماخوردگی شبیه بوده و در مواردی غیرازآن میتوان با مراقبتهای صحیح پزشکی از تلفات جلوگیری کرد. اما یک نکته در این میان بسیار کلیدی است: مراقبتهای پزشکی ویژه در صورت بروز علائم شدید.
به دلیل ماهیت بسیار واگیردار این کروناویروس و همچنین دوره نهادینه بالای آن، در حال حاضر شاهد قرنطینه همگانی توسط مردم و ارگانها هستیم؛ اکثر کارمندان به دورکاری مشغول شده، کنفرانسها و رویدادهای بینالمللی از مسابقات فرمول 1 چین تا رویداد E3 که قرار بود در تابستان برگزار شود و بسیاری دیگر، همگی لغو شدهاند.
از دید کسانی که کرونا را تنها یک ویروس ساده مانند سرماخوردگی میشناسند، این نوع واکنشهای و رویکردهای پیشگیرانه بیشازحد شدید به نظر میآیند؛ به همین دلیل، بسیاری از افراد این اتفاقات را به گردن جوسازیهای رسانه انداخته و این بیماری را جدی نمیگیرند.
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردم، من با دیدگاه این دسته از افراد مخالفم. اما خود بنده نیز در مقاله دیگری به نام سوگیری منفی گرایی و اثرات اخبار بد ، راجع به فشارهای بیشازحد اخبار بد نوشتم؛ این بار، تنشهای رسانهای با تقریب خوبی به واقعیت نزدیک است.
مغالطه رایجی که میان افراد انکارکننده وجود دارد، این است که در حال حاضر آنفولانزای عادی تلفات بیشتری نسبت به کروناویروس دارد. نکته که این میان در نظر گرفته نمیشود، بحث بازه زمانی شیوع کرونا است. با توجه بهسرعت گسترش ویروس، دکتر آسترهولم بیان میکند که کووید-19 چیزی حدود 10 تا 15 برابر از آنفولانزاهای فعلی خطرناکتر خواهد بود. در پی آن، یکی از محققان اپیدمی شناس دانشگاه هاروارد، مارک لیپستیچ (Marc Lipstich)، توضیح داد که بهاحتمالزیاد یک همهگیری رخ خواهد داد ( پیشبینی که به واقعیت تبدیل شد ). همچنین وی تخمین زد که در سال جاری میلادی، رقمی حدود 40 تا 70 درصد از جمعیت جهان به کروناویروس مبتلا خواهند شد.
قبل از اینکه حرفهای من را اغراق کردن در نظر بگیرید، بدانید من هم قبول دارم که طبق آمار بیشتر قربانیان این ویروس افراد مسن و بالای 70 سال بوده و اینکه توسط ویروس با آسیبهای جدی اقتصادی مواجه شدهایم.
اما چیزی که در این میان باید درک کنیم، این است که هدف از قرنطینه و ماندن در خانه، مبتلا نشدن نیست. هدف قرنطینه آرام کردن نرخ گسترش ویروس است؛ تا حدی که از افزایش بار بیشازحد برای مراکز پزشکی جلوگیری شود.
تقریبا 10 تا 15 درصد از افراد مبتلا شده نیاز به مراجعه به بیمارستان پیدا میکنند. حال اگر با توجه به آمار رسمی، میزان ابتلای جمعیت را 30 درصد (نسبتا خوشبینانه!) تخمین بزنیم، یعنی در طی سال پیش رو رقمی حدود 30 میلیون نفر به ویروس مبتلا میشوند. باز بر اساس نرخ تلفات کروناویروس، میتوانیم تخمین بزنیم که از این 30 میلیون، حداقل 2 تا 5 میلیون نفر به تخت بیمارستان نیاز پیدا خواهند کرد.
همه اینها در حالی است که به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان تنها میزان 140 هزار تخت بیمارستانی به مردم خدمترسانی میکند. و از آن مهمتر، بیشتر این تختهای بیمارستانی از قبل به بیماران مختلفی غیر از بیماران کروناویروس اختصاص پیداکرده است.
درنتیجه از دید ریسک فردی، ماندن در خانه و قرنطینه کردن خود کاری غیرضروری به نظر میآید؛ اما اگر از دید یک ریسک سیستمی به آن نگاه کنیم، میبینیم که این کار بهترین واکنش ممکن است. هر میزان که مردم در شهرها بیشتر رفتوآمد کنند، ویروس راحتتر پخششده، بیمارستانها با بیماران بیشتری مواجه میشوند و در آخر، مردمان بیشتری به دلایل غیرضروری جان خود را از دست میدهند.
کدام را برگزینیم؟ بحران سلامت یا بحران اقتصادی؟
اگر جمعیت زیادی از کشور قرنطینه شوند، مشکل دیگری ایجاد خواهد شد: تجارت ساقط میشود.
تخمین زدهشده که 30 درصد کسبوکارهای کوچک چین تعطیلشدهاند؛ بسیاری از تولیدکنندههای بزرگی مانند سامسونگ تعدادی از خطهای تولید خود را تعطیل کردهاند. ژاپن تمامی مدارس خود را تعطیل اعلام کرده و حدود یکمیلیون معلم را به خانه فرستاده است. بسیاری از پروازها، کنفرانسها و رویدادها در سراسر جهان در شرف تعطیلی هستند.
اگر دولت عمل محتاطانه را برای سلامت مردم پیش بگیرد، یک ریسک سیستمی جدید ایجاد میشود: افول اقتصادی. اما اگر دولت با تشویق مردم به پیگیری زندگی روزمره، قصد دوری از یک سقوط اقتصادی را داشته باشد، آنگاه ریسک یک بحران سلامت عمومی ایجاد میشود.
در این شرایط، دیدن واکنش کشورهای مختلف در ارتباط با این تصمیمگیری بسیار جالب است. در زمان نگارش این مقاله، به نظر میآید که دولت ترامپ حفظ شرایط اقتصادی را مدنظر قرار داده باشد و هیچ اثری از هشدارهای جدی و رسمی دیده نمیشود. در کشور خودمان، واکنشهای ضدونقیضی وجود دارد؛ دستگاهها و مقامات بسیار بالا نیز هیچگونه پیوستگی در واکنشهای خود نشان نمیدهند. اما با تقریب خوبی میتوان گفت که نگرانیهای مقامات بیشتر به بحث اقتصاد مربوط بوده است، نه بحثهای سلامتی. خوشبختانه درصد قابلتوجهی از مردم خود دستبهکار شدهاند، اما این کافی نیست.
این واکنشها را با واکنش کشورهایی مانند چین، ایتالیا یا کره جنوبی مقایسه کنید؛ منطقههایی که شهر و محلهها قرنطینه شدهاند و هرکسی که مشکوک به این ویروس باشد، مورد آزمایش قرار میگیرد. درنتیجه، نرخهای ابتلا در ایتالیا و کره جنوبی بهشدت زیاد است. اما میتوان امیدوار بود که این نرخهای زیاد ابتلا (که ایران نیز به آن دچار است) در بلندمدت به جلوگیری و مقابله با ویروس کمک کنند؛ چراکه آمادگی و پیشگیریهای مربوطه زودتر از دیگر کشورها شکل خواهد گرفت.
سوگیریهای شناختی ما در عمل
در بخش آکادمی تجارتنیوز، مقالههای زیادی مربوط به سوگیریهای شناختی نوشتهایم. در بیشتر این مقالهها، بحث میکنیم که انسان در واقعیت کاملا عقلایی رفتار نکرده، و اینکه ما بر اساس احساسات غیرمنطقی باورهای خود را شکل میدهیم.
در بحث مربوط به کرونا، انگاری که بیشتر مردم به دو سر طیف واکنشها علاقه دارند؛ افراد یا فکر میکنند که آخرالزمان فرارسیده یا اینکه کروناویروس اصلا چیز مهمی نیست.
اما مثل همیشه، حقیقت در نقطه میانی این طیف است. از لحاظ فردی، بیشتر ما درخطر نیستیم؛ از نظر سیستمی، در معرض خطر بزرگی قرارگرفتهایم. معمولا در اینگونه شرایط است که پاسخهای مردم دچار ناهماهنگی شده و به نتایج خطرناکی ختم میشود؛ مانند رشد تمایل مردم به مسافرت در هنگام تعطیلی مدارس به دلیل ویروس.
دلیل این اتفاق، به دید ذهنمان باز میگردد. معمولا ما وقایع را از دید تاثیرات آن بر زندگی خودمان میبینیم، نه اینکه تاثیر آنها بر کشور، جامعه یا دنیا چگونه خواهد بود؛ درواقع ما بهنوعی سوگیری در این موارد دچاریم که در ادامه تعدادی از آنها را مثال میزنم:
1- ما معمولا خطی فکر میکنیم، نه نمایی
پل گراهام، متخصص کامپیوتر مشهور و یکی از موسسان شتابدهنده Y Combinator، توییت جالبی را در ارتباط با این مقوله منتشر کرد: «وقتی به مردم میگویم که 13 هزار مورد کووید-19 در خارج از چین کشفشده، یا اینکه این رقم هر سه روز یکبار دو برابر میشود، کسی تعجب نمیکند. اما زمانی که به آنها میگویم در صورت ادامه این وضع، حدود 1.7 میلیون مورد ابتلا در طول سه هفته ایجاد خواهد شد، همه ناگهان شگفتزده میشوند.»
تایلر کوهن، اقتصاددان تحصیلکرده در دانشگاه هاروارد، اشاره میکند که بهطورمعمول کسانی نگران شرایط کروناویروس هستند که صعودی فکر میکنند؛ برای مثال، کسانی که شغل آنها در علوم، بازارهای مالی یا فناوری است. کسانی که واکنش دیگران را اشتباه و خارج از حد میدانند، معمولا کسانی هستند که تفکری خطی دارند.
2- ما معمولا به اثرات درجه اول توجه میکنیم، نه دوم یا سوم
اگر شما فرضا در هنگام رانندگی به یک تصادف دچار شوید، بهاحتمالزیاد تنها به ماشین آسیبدیده خود فکر خواهید کرد (اثر درجه اول)؛ نه اینکه از این به بعد چگونه بچههای خود را به مدرسه رسانده (اثر درجه دوم) یا اینکه هزینه بیمه کردن ماشین چه میزان افزایش پیدا خواهد کرد (اثر درجه سوم). حتی باوجوداینکه اثرات درجه دوم و سوم تاثیر بیشتری بر زندگی شما خواهند گذاشت.
بیشتر تحلیلهایی که امروزه از کروناویروس میان مردم مبادله میشود تنها به اثر اول آن مربوط است؛ «دستهای خود را بشورید و از خود مراقبت کنید، هیچ خطری موجب شما نخواهد شد». اما اثرات درجه دوم و درجه سوم چنین اتفاقی میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند.
یکی از این اثرات میتواند نابود شدن تبادلات جهانی باشد. قرنطینهها و زنجیرههای عرضه از بین رفته، باعث میشوند تا کشورها تنها بر روی بازارها و تولیدات داخلی خود تمرکز کنند؛ موقعیتهای گردشگری از بین رفته و بهطورکلی، روال سیاسی کشور دچار تغییرات زیادی خواهد شد.
یک اثر دیگر میتواند به جمعیت گروههای سنی کشورها مربوط شود. کشورهای غربی و ژاپن معمولا دارای جمعیت سنبالاتری هستند؛ یعنی تعداد افراد مسن بیشتر از جوان است. در عوض، کشورهای آفریقا و خاورمیانه بهشدت دارای جمعیت جوانتری هستند. این تفاوت در اندازه گروههای سنی میتواند به این معنی باشد که در پایان شیوع، برخی کشورها آسیب کمتری نسبت به دیگران را محتمل خواهند شد.
البته هزاران اثر دیگر نیز وجود دارند که من و شما از آن بیخبریم؛ منظور از بیان این اثرات، نشان دادن این نکته بود که مواردی قابلتأمل وجود دارند که شاید در نگاه اول به آنها توجه نمیکنیم.
3- ما معمولا به دنبال راهحلهای یکباره هستیم، نه ساخت عادتهای روزانه
این نکته نیاز به توضیح چندانی ندارد! همه میدانیم که در اکثر مواقع، ما سوگیری به سمت راهحلهای یکباره و تغییرات ناگهانی داریم، برخلاف پیگیری تعداد زیادی تغییر کوچک که میتوانند منافع بزرگتری داشته باشند.
برای مثال، ثابتشده است که اگر شما به ویروس مبتلا نیستید، پوشیدن ماسک کاملا بیفایده است. در عوض، داشتن یک رژیم مناسب از سبزیجات و میوهها میتواند با افزایش ویتامینهای C و D بدنتان، سیستم ایمنی شما را تقویت کند. به عبارت سادهتر، بهترین راه حفاظت از خود در برابر این ویروس انجام دادن کارهایی است که باید در حالت عادی انجام میدادیم: رژیم درست، دوری کردن از جرم و باکتری و مهمتر از همه، شستن دستان.
در آخر، بهتر است که قبل از ناامید شدن از آینده، چند نکته زیر را مرور کنید:
- اینگونه شیوعها و بیماریها در طول تاریخ بارها تکرار شدهاند؛ بالاخره از آن عبور خواهیم کرد.
- باوجوداینکه اسم این اتفاقات را بحران اقتصادی گذاشتیم، اما چنین بحرانهایی میتوانند برای اقتصاد کشور منافعی نیز به همراه داشته باشند؛ در مواقع سختی، دولتمردان و سیاستمداران مجبور خواهند شد تا بخشهای زائد و اضافی سیستم را کنار گذاشته و بر ارزشهای واقعی تمرکز کنند.
- ما هنوز بسیاری از نکات را نمیدانیم؛ هنوز مشخص نیست که آفتاب اثری مثبتی بر جلوگیری ویروس دارد یا خیر. شاید طی چند ماه آینده واکسن ویروس کشف شد و همه ما به زندگی قبلی خود بازگردیم. شاید آلودگیها به نحوی کاهش پیداکرده که گرمایش زمین را تسکین بخشد. نکته اینجاست که ما هیچکدام را نمیدانیم.
همواره در هنگام رنج و سختی رشد نیز وجود دارد؛ فقط حواستان باشد که پاکیزگی را رعایت کرده و تا حد ممکن در خانه خود بمانید!
نظرات