منابع آب در ایران در طول دهههای گذشته با سرعتی باورنکردنی خالی شدهاند و رخدادهای خوزستان، به عنوان پر آبترین استان ایران، نشانهای از این است که وضعیت تا چه حد وخیم است. با این همه، این تنها نوک کوه یخ است و بحران، آنقدر با صنعت و کشاورزی ایران در هم تنیده شده که باز کردن این کلاف ناممکن به نظر میرسد.
به گزارش تجارتنیوز، همزمان، بسیاری از مدلهای اقلیمی (که وضعیت آب و هوا را در درازمدت پیشبینی میکنند)، حاکی از آن هستند که وضعیت آب در ایران، تا سال ۲۰۳۰ میلادی میتواند «به مراتب» و «بارها» وخیمتر از چیزی بشود که همین حالا هست. در این میان اما نکته ناگفتهای هم هست: نقش طبقات اجتماعی و گروههای ذینفوذ در بلعیدن منابع آب ایران چگونه بوده است؟ به بیان ساده: «ابرثروتمندان» ایرانی چگونه از رانت آب ثروتمند شدند؟
ایران چقدر آب دارد؟
ابتداییترین کار، بررسی «سرانه آب تجدیدپذیر» در کشور است. این شاخص نشان میدهد که در کشور، به ازای هر نفر چه میزان آبِ تجدیدپذیر (عمدتا آبهای جاری و نه آبهای زیرزمینی) وجود دارد.
«شاخص فالکن مارک» (The Falkenmark indicator) یکی از شاخصهایی است که در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرد و نشان میدهد میزان تنشی که بر منابع آبی در یک کشور وارد میشود، تا چه اندازه بالا است. بر این اساس، کشورهایی که سرانه آبِ تجدیدپذیرِ آنها کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب در سال باشد، در شرایط «تنش آبی» (Water stress) طبقهبندی میشوند.
[imp content=”برای آنکه مقیاسی از وخاومت اوضاع آب در ایران داشته باشیم، بد نیست بدانیم در «ایسلند»، سرانه آب تجدیدپذیر حدود ۵۲۰ هزار مترمکعب است. این یعنی «ایسلند» به ازای هر شهروند خود، چیزی در حدود ۳۲۵ برابر بیشتر از ایران آب در اختیار دارد.”]
ایران اکنون در شرایط تنش آبی قرار دارد و این در حالی است که اوضاع، پیش از این، اینگونه نبوده است. دادههای «پروژه ایران ۲۰۴۰» در دانشگاه «استنفورد» در آمریکا نشان میدهد که در سال ۱۹۸۹ میلادی (تقریبا مطابق با زمان پایان جنگ ایران با عراق)، سرانه آب تجدیدپذیر در ایران، حدود ۲ هزار و ۳۷۰ مترمکعب بوده است.
با این همه، کاهش سال به سالِ میزان آب در دسترس در ایران، کاملا مشهود است. گزارش «سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد» (فائو) در سال ۲۰۰۵ میلادی نشان میدهد که سرانه آب تجدیدپذیر در ایران تا آن سال هم حدود ۲ هزار مترمکعب در سال بوده است.

برآوردها نشان میدهند که ایران تا سال ۱۳۸۵ خورشیدی، هنوز در شرایط «تنش آبی» نبود.
این شاخص اما در سال ۲۰۱۴ میلادی به حدود ۱۶۴۰ مترمکعب در سال رسیده و ایران (بر اساس تعاریف) وارد شرایط «تنش آبی» شده است. به این ترتیب، به نظر میرسد که تا همین ۱۵ سال پیش (یعنی حدود سال ۱۳۸۵ خورشیدی) وضعیت آب در ایران کاملا عادی بوده است.
برای آنکه مقیاسی از وخاومت اوضاع داشته باشیم، بد نیست بدانیم در «ایسلند»، کشوری بسیار کوچک و بسیار کمجمعیت در اروپا، سرانه آب تجدیدپذیر حدود ۵۲۰ هزار مترمکعب است. این یعنی در این کشور، به عنوان یکی از پرآبترین کشورهای جهان، به ازای هر نفر شهروند، حدود ۵۲۰ هزار مترمکعب آبِ قابل استحصال و تجدیدپذیر وجود دارد، یعنی چیزی در حدود ۳۲۵ برابر بیشتر از ایران.
خالیشدن سفرههای آب زیرزمینی
از کشاورزی شروع کنیم. محاسبات سازمان بازرسی کل کشور در سال ۱۳۹۴ نشان میداد که در آن سال در ایران، به ازای هر ۱۰۴ نفر جمعیت، یک حلقه چاه (اعم از مجاز و غیرمجاز) وجود دارد. همین محاسبات نشان میدادند که با توجه به تمرکز چاهها در مناطق روستایی، این نسبت میتواند گاهی بسیار متفاوت هم باشد و در مواردی، به یک چاه به ازای هر ۳۰ نفر جمعیت در برخی روستاها برسد.
[imp content=”بررسی فهرست شرکتهای فولادی در ایران نشان میدهد که بسیاری از آنها، دقیقا در خشکترین مناطق ایران تاسیس شدهاند، تا آنجا که گاهی این موضوع تعجببرانگیز به نظر میرسد.”]
این در حالی است که تخمین زده میشود اکنون حدود ۸۰۰ هزار حلقه چاه در ایران وجود داشته باشد که به صورت روزانه، در حال مکیدن سفرههای زیرزمینی و تجدیدناپذیر آب در ایران هستند. با این همه، واضح است که سود ناشی از احداث و بهرهبرداری از این چاهها، عمدتا به جیب شرکتهای بزرگ کشاورزی (و نه کشاورزان و دهقانان جزء) سرازیر میشود. به عبارتی، باز هم این سرمایهدارانِ بزرگ هستند که منتفعان اصلی هستند.

بیشترین سود از صادرات هندوانه (که در عمل فرقی با صادرات آب ندارد) به جیب صادرکننده و نه کشاورز میرود.
از دیگر سو، در حالی که صادرات محصولات کشاورزی با آببریِ بسیار بالا (همچون هندوانه) هم تنها در اختیار عدهای معدود قرار دارد و به طور طبیعی شامل بخش بزرگی از جمعیت چند میلیون نفری کشاورزان در ایران نمیشود، می توان نتیجه گرفت که همچنان این «ابرثروتمندان» هستند که در حال تخلیه منابع آب تجدیدناپذیر ایران هستند.
فولادی که از دل کویر میآید
اما این تنها نمونه از غلبه سودآوری «ابرثروتمندان» بر منافع میلیونها ایرانی نیست. آمارهای «انجمن جهانی فولاد» (World Steel Association) نشان میدهند که ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی، با تولید نزدیک به ۳۰ میلیون تن فولاد، در جایگاه دهمین تولیدکننده بزرگ فولاد در جهان قرار داشته است. به این ترتیب، ایران حتی بیش از کشورهایی مانند فرانسه و بریتانیا، که هر دو در فهرست ۱۰ اقتصاد بزرگ جهان هستند، فولاد تولید میکند.

فهرست ۱۰ تولیدکننده بزرگ فولاد در جهان/ ایران در میان کشورهایی است که منابع آبی زیادی برای تولید فولاد در اختیار ندارند.
این در حالی است که برنامهریزیها برای افزایش تولید فولاد در ایران به گونهای تنظیم شدهاند که ممکن است ایران را تا چند سال آینده به رتبه ۷ در این زمینه هم ارتقا بدهند. با این همه، نگاهی به فهرست ۲۰ کشور نخست تولیدکننده فولاد در جهان، نشان میدهد که ایران، هند، کره جنوبی و مصر (در جایگاه ۲۰) تنها کشورهای کمآب در این فهرست هستند.
۲۰ کشور تولیدکننده بزرگ فولاد در جهان، به ترتیب اینها هستند: چین، هند، ژاپن، آمریکا، روسیه، کرهجنوبی، ترکیه، آلمان، برزیل، ایران، تایوان، اوکراین، ایتالیا، ویتنام، مکزیک، فرانسه، اسپانیا، کانادا، اندونزی و مصر. (برای مطالعه گزارش کامل «انجمن جهانی فولاد»، اینجا را کلیک کنید.)

کارخانههای تولید فولادی که در دل دشتهای خشک ایران تاسیس شدهاند، سالانه میلیاردها متر مکعب آب مصرف میکنند.
این در حالی است که بررسی فهرست شرکتهای فولادی در ایران هم نشان میدهد که بسیاری از آنها، دقیقا در خشکترین مناطق ایران تاسیس شدهاند، تا آنجا که گاهی این موضوع تعجببرانگیز به نظر میرسد.
[imp content=”با در نظر گرفتن ظرفیت تولید حدود ۳۰ میلیون تن فولاد در ایران در هر سال، صنعت فولاد ایران سالانه به حدود ۲۱ تریلیون لیتر آب یا چیزی در حدود ۲۱ میلیارد مترمکعب آب احتیاج دارد.این در حالی است که طبق آخرین آمار رسمی شرکت مدیریت منابع آب ایران، تا تاریخ ۲۵ تیرماه سال جاری، مجموع ذخیره آب در پشت سدهای کشور به ۲۴ میلیارد و ۹۵۰ میلیون مترمکعب رسیده است.”]
به این فهرست توجه کنید: مجتمع فولاد مبارکه (اصفهان)، کارخانه صبا فولاد زاگرس (شهرستان بروجن)، ذوبآهن امیرکبیر اراک (استان مرکزی)، فولاد کویر دامغان (استان سمنان)، شرکت فولاد فسا (استان فارس)، فولاد یزد (استان یزد)، صنایع فولاد کرمان (استان کرمان) و چندین و چند مثال دیگر.
فولاد صنعتی بسیار آببر است و برای خنکسازی، نیاز به منابع آب روان (همچون رودخانهها) و یا منابع بزرگ آب (همچون دریاچهها و اقیانوسها) دارد. بنابراین، به نظر میرسد باز هم میتوان مکانیابی و جانمایی این صنایع در دل کویر و دشتهای خشک ایران را به منافع طبقاتی در طول دهههای گذشته گره زد.
تولید هر کیلوگرم فولاد چقدر آب میخواهد؟
اما برای آنکه عمق فاجعه مشخصتر شود، بد نیست نگاهی بیندازیم به اینکه اساسا تولید فولاد به چه میزان آب احتیاج دارد. نتایج یک پژوهش دانشگاهی نشان میدهد که برای تولید هر یک کیلوگرم فولاد، حدود ۷۰۵ کیلوگرم آب مورد نیاز است. هر کیلوگرم آب را میتوان برای سهولت محاسبه، تقریبا برابر با یک لیتر آب در نظر گرفت. (برای مطالعه این پژوهش اینجا را کلیک کنید.)
به این ترتیب، با در نظر گرفتن ظرفیت تولید حدود ۳۰ میلیون تن فولاد در ایران در هر سال، که معادل ۳۰ میلیارد کیلوگرم است، صنعت فولاد ایران سالانه به حدود ۲۱ تریلیون لیتر آب یا چیزی در حدود ۲۱ میلیارد مترمکعب آب احتیاج دارد.

بخش عمده فولاد تولید شده در ایران، صادر میشود. اما آیا مردم عادی از سود ناشی از این صادرات سهمی دارند؟
برای اینکه بدانیم این میزان چقدر بزرگ است، کافی است به فهرست آب ذخیره شده پشت سدهای ایران نگاهی بیندازیم: طبق آخرین آمار رسمی شرکت مدیریت منابع آب ایران، تا تاریخ ۲۵ تیرماه سال جاری، مجموع ذخیره آب در پشت سدهای کشور به ۲۴ میلیارد و ۹۵۰ میلیون مترمکعب رسیده است.
به عبارت ساده، تقریبا معادل تمام آبی که در پشت حدود ۶۰۰ سد ایران جمع شده و قرار است تکافوی نیاز شرب ۸۳ میلیون ایرانی و نیز کشاورزی و صنعت ایران را بکند، سالانه به مصرف صنعت فولاد ایران میرسد.
البته واضح است که کارخانههای فولاد الزاما از آبِ پشت سدها استفاده نمیکنند، بلکه بسیاری از آنها چاههایی اختصاصی دارند و در کنار ۸۰۰ هزار حلقه چاه دیگر در ایران، به صورت روزانه سفرههای زیرزمینی ایران را خالی میکنند. میتوان پرسید کدام گروههای اجتماعی نفعبرندگانِ اصلی از تولید و صادرات فولاد در ایران هستند؟ آنها طبیعتا مردم معمولی کوچه و بازار نیستند.
چون برای تبدیل آهن به فولاد باید آهن را پس از شکل گرفتن، حرارت نزدیک به ذوب بدهند و بعد آن را در آب غرق کنند مصرف و تبخیر آن بسیار بالا و غیر قابل بازیافت است. و چون کارخانجات تولید فولاد با استفاده از آب زیرزمینی و مجانی آب و برق سوبسیدی، از صادرات آن سود زیادی میبرند افرادی را برای آمارسازی حتی بین کارشناسان دولتی استخدام میکنند.
صنعت پتروشیمی هم برای خنک سازی از آب استفاده میکند که 95 درصد آب مصرفی اش تبخیر میشود.
برای تولید برق هم آب زیادی به بخار تبدیل میشود . به همین دلیل مناطق اطراف این صنایع گرفتار فرونشستهای وحشتناک شده اند. توصیه میکنم فیلم مادرکشی را دانلود کنید ، ببینید و دیدن آن را به دیگران توصیه کنید .
آهن نرم هست و برای سخت شدن بای ذوب و در آّ غرق شود!! آب مصرفی در فولاد سازیها کاملا تبخیر میشوند
اکثر شهرهای ایران کم آب هستند و به همین دلیل دانشمندان ایران در دوران گذشته برای هر خانه دو چاه جذبی در نظر گرفتندو با این کار فاضلاب سرویسهای بهداشتی در یک چاه در مدت چند روز با باکتریهای بیهوازی تصفیه بیولوژیک میشدند و بعد پساب آن در لایه های زمین کاملا پاک و به آب زیرزمینی اضافه میشد.
آب باران و آشپزخانه ها در چاه دیگر با سرعت در لایه های زمین تصفیه و آن هم به آب زیرزمینی اضافه میشد.
بنابراین انتقال فاضلاب شهرهایی که دارای این سیستم تصفیه کامل هستند، به اسم تصفیه در واقع دزدی آب زیرزمینی شهر ؛ بی آب کردن آن و انتقال به صنایعی است که آب و برق یارانه ای مردم را به فولاد یا سایر محصولات ابتدایی تبدیل و به نفع خود صادر میکنند. ضمنا وقتی 75 درصد آب ایران تبخیر میشود اگر آمار آب مصرفی صنایع و شهرها صحیح باشد بیش از 10 الی 15 درصد آب برای کشاورزی باقی نمیماند !!! همه اصرار دارند این تبخیر آب که در سدها برای رساندن آب به صنایع و شهرها ساخته میشود به حساب کشاورزی بگذارند . البته ظرفیت سدهای ایران در حال حاضر حدود دو برابربارندگی کشور است کهبیشترین سهم را در تبخیر دارد . وگرنه آب کشاورزی حتی در روش غرقابی به زمین برمیگردد.
به نظرم برای ارزشگذاری برخی کامنتهای ثبت شده پای این مقاله شما مستند Merchants of Doubt رو مشاهده کنید، ببینید این نوع اظهار نظرها برای رد اثرات مخرب شرکتهای فولاد و پتروشیمی و نیروگاهی (در کل آلاینده) و انداختن تقصیر بر گردن دیگر صنایع یا رد محاسبات علمی در آمریکا هم شایع هست و یه عده استخدام شدن کلا این تحلیلهایی که صنایع رو تهدید میکنه رو به تمسخر بگیرن. شما اینها رو جدی نگیرید و با قدرت به این تحلیلها ادامه بدید.
ما با اینها خیلی در توئیتر سر و کله میزنیم اساسا حرف در گوششون نمیره، خدا به شما خبرگزاریها صبر عطا کنه. البته صبر کافی نیست و بایستی به زبان استدلالی و علمی کافی برای پاسخ به اونها هم مسلط بود.
موفق باشید.
واقعا به نظرم ارجاع دادن مصرف 705 کیلوگرم آب برای 1 کیلو فولاد، با اون مقالهای که آوردین، خیلی بیاخلاقی بود؛ خدا خیر بده اون مخاطبی که رفته بود و دیده بود اون مقاله رو که 698 کیلوگرم از آب، مربوط به تولید کُکه که توی ایران به شدت محدوده اون نوع فولادسازی که کُک مصرف میکنن.
دیگه با اون لینک، به نظر من کل تحلیلتون غیر قابل اطمینان و نامعتبره.
خبرگزاری باید بیطرف باشه، نه مغرض!
قسمت زیادی از آب مصرفی در فولاد صرف خنک سازی می شود که تبخیر می شود و قابل بازیافت نیست ولی در بخش کشاورزی اکثرا دوباره جذب آبهای زیرزمینی می شود و قابل بازیافت است. ضمنا تعداد قابل توجهی از سدها نیز خود معضل هستند و باعث تبخیر آب ذخیره شده می شوند و در رودخانه هایی که به دریاها نمی رسیدند باعث خشک شدن اراضی پایین دست و نشست آنها و فقر مخازن زیرزمینی شده اند.
سلام.
راه حل کنونی برای صنایع آب بری مثل فولاد
۱- افزایش ضریب بازچرخانی آب و افزایش استفاده از آب تصفیه شده ی فاضلاب شهری و صنعتیست.
۲- آزادسازی منطقی و هوشمندانه ی قیمت انرژی و آب برای این صنایع و گرفتن مالیات مناسب از آن هاست و
۳- جلوگیری از تصویب بیشتر طرح های آب بر برای مناطق کم آب است.
عالی
با سلام و احترام
اعدادی که بابت مصارف آب در صنعت فولاد ارایه شده است کاملاً غلط بوده و هیچ تطابقی با واقعیت صنعت فولاد ایران ندارد.
بنابراین نتیجه گیری پایانی هم نادرست است.
سهم کل صنعت از منابع آبی ایران در حدود 3 درصد است در حالی که سهم کشاورزی نزدیک به 90 درصد است. چطور فقط فولاد معادل کل ذخایر سدها در سال مصرف دارد؟
البته بنده هم معتقد به توسعه صنعت فولاد در سواحل جنوبی هستم ولی باید تحلیل های درست ارایه شود.
باتشکر
کمربندهای ایمنی رو ببندید که داریم بسمت نابودی اب پیش میریم، حتی اگر هم سدها اب نداشته باشند و مردم محتاج اب باشند این فولادسازی رو به قیمت جان مردم هم نمیبندند چون سود اقایون خیلی بیشتر از جان ملته، سال ۱۴۰۲ سال سختیه.
شما رفتی اندازه گرفتی؟ اون درصد ها را از کجا آوردی؟ منابعش را بفرمایید ماهم مطلع شویم.
دقیقا همینطوره، متاسفانه اینگونه از فرض به نتیجه رسیدن کاملا اشتباهه، از یک تحقیق دانشگاهی به تخمین مصرف آب فولاد مبارکه
مطلب عالی وکاملی بود
باید صنایعی که اب می بلعند رو به سمت ساحل های دریا چ جنوب چ شمال هدایت کنند نه در فلات مرکزی با فقر اب