وضعیتِ ناترازی در صندوقهای بازنشستگیِ کشور، موضوع پنهانی نیست و در سالهای اخیر، به یکی از ابرچالشهای اقتصاد ایران بدل شده است. برآوردها نشان میدهند تنها در یک مورد، دولت حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است و این در حالی است که صندوقهای بازنشستگی دیگر هم کم و بیش وضعیت مشابهی دارند.
به گزارش تجارتنیوز، از آن سو اما ظاهرا دیوار وعدهها کوتاهتر از همیشه شده و مدیرانی که در فهرستِ احتمالیِ به دست گرفتنِ سکان اداره کشور قرار دارند، خواسته یا ناخواسته وعدههای غیرممکن میدهند. همین چند روز پیش، محسن رضایی (که رکورددار طرح وعدههای گوناگون در رقابتهای انتخاباتی تا این لحظه بوده) وعدهای در مورد بازنشستگی در ایران داد که باز هم نگرانیهایی در میان اهل فن ایجاد کرد.
محسن رضایی در یک برنامه رادیویی گفته بود: «طرحهای ویژهای در خصوص ساماندهی سالخوردگان داریم. همچنین بازنشستگی را پایان کار نمیدانیم و سعی میکنیم این پنجره جمعیتی که از ۱۰ سال پیش باز شده را گسترش بدهیم و از دو دهه به سه دهه برسانیم. از سوی دیگر، سعی میکنیم سن بازنشستگی را بین ۵۰ تا ۷۰ سال تعیین کنیم.»
مشکل اصلی صندوقهای بازنشستگی چیست؟
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، توضیح کاملتری در این مورد نداده، ولی از این گفتهها احتمال تسهیل شرایط بازنشستگی استنباط میشود و این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند میانگین سن بازنشستگی در ایران، همین حالا هم بیش از اندازه پایین است.
[imp content=”برخی گزارشهای رسمی (از جمله توسط موسسه عالی پژوهش و تامین اجتماعی) نشان میدهند که از مجموع ۲۲ صندوق بازنشستگیِ کشوری ۱۸ صندوق ورشکستهاند یا در نقطه سر به سر قرار گرفتهاند.”]
پایین بودنِ سن بازنشستگی، به این معنا است که افرادی در سنِ پایین، به دریافت مستمری از صندوقهای بازنشستگی وابسته میشوند و این در حالی است که اگر نسبتِ ورودی به خروجی در این صندوقها به هم بخورد، داراییِ صندوقها خیلی زود خالی میشود.
![بازنشستگی زودهنگام](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2021/06/td1tcez0x4zuupuiqywt.jpg)
بازنشستگی زودهنگام، به معنی فشار بر صندوقهای بازنشستگی برای پرداخت مستمری بازنشستگی است.
ورودیِ صندوقهای بازنشستگی، به غیر از حالتی که این صندوقها به طور مستقیم به بنگاهداری روی بیاورند، عمدتا از پرداخت حق بیمه شاغلانِ رسمی کشور تامین میشود. خروجیِ این صندوقها هم همان مستمریِ بازنشستگیِ پرداختی به بازنشستگان است و اگر بازنشسته جوان باشد و مثلا تا ۴۰ سالِ بعد مستمری دریافت کند، یا تعداد مستمریبگیران از تعداد پرداختکنندگانِ حق بیمه بالاتر باشد، صندوق بازنشستگی وارد وضعیت بحرانی میشود.
هر ایرانیِ شاغل، به ۲٫۵ نفرِ دیگر «نان» میدهد
اما اجازه بدهید اندکی هم به آمارها در این زمینه اشاره کنیم تا عمق بحران و غیرممکن بودن برخی وعدهها در خصوص کاهش سن بازنشستگی روشنتر شود. برای سنجش وضعیت بحرانیِ ناشی از فشار به صندوقهای بازنشستگی، میتوانیم از شاخصی به نام «نسبت تکفل» یا «بار تکفل» استفاده کنیم.
عددِ این شاخص، نشاندهنده این است که در یک اقتصاد، زندگیِ چند نفر به اشتغالِ یک نفر وابسته است. بهعنوان نمونه، اگر در یک خانواده ۴ نفره فقط پدر خانواده کار کند و بقیه با دستمزد او امرار معاش کنند، «نسبت تکفل» در این خانواده ۳ خواهد بود. (یعنی فرد شاغل، علاوه بر خودش باید معاش ۳ نفر دیگر را هم تامین کند.)
محاسبه این شاخص برای ایران و کشورهای دیگر، نشان میدهد که وضعیت ایران از این منظر چندان مناسب نیست. دادههای آماریِ مرکز آمار ایران نشان میدهد که ایران در نیمه دوم سال ۱۳۹۹، حدود ۲۴ میلیون نفر فرد شاغل داشته است. (عدد دقیق، به دلیل بیکاری ناشی از کرونا، ممکن است تا حدی متفاوت باشد.)
جمعیت ایران هم در بهار سال ۱۴۰۰، حدود ۸۴ میلیون نفر تخمین زده میشود. اگر تعداد شاغلان را از کل جمعیت کم کنیم، به عدد ۶۰ میلیون نفر میرسیم. (این یعنی در ایران ۶۰ میلیون نفر برای ادامه زندگی به کارِ ۲۴ میلیون نفر وابسته هستند.)
تقسیمکردنِ ۶۰ میلیون به ۲۴ میلیون، «نسبت تکفل» را در ایران نشان میدهد. بر این اساس، «نسبت تکفل» در ایران برابر با ۲٫۵ است و این یعنی هر ایرانیِ شاغل به کار، به غیر از خودش، به طور متوسط هزینههای زندگی ۲٫۵ نفر دیگر را هم تامین میکند.
وقتی مجال سرمایهگذاری نداریم
اما این نسبت در کشورهایی با اقتصادهایِ شکوفاتر، پایینتر است. به عنوان نمونه، «نسبت تکفل» در ترکیه برابر با ۲ واحد است. در برزیل این نسبت برابر با ۱٫۶ واحد است و در آلمان برابر با ۰٫۸۸ واحد. به این ترتیب، در کشوری مانند آلمان، در واقع هر فردِ شاغل در واقع یک نفر دیگر را هم موردِ حمایت مالی قرار می دهد و ۰٫۱۲ درصد از درآمد هم در قالب ذخایر (صندوقهای بازنشستگی، بانکها، بازار سرمایه و امثال اینها) ذخیره میشود.
اما چرا باید از این منظر نگرانِ ایران باشیم؟ دلیل این موضوع این است که اقتصاد ما نه فقط نتوانسته به تعداد کافی شغل ایجاد کند، بلکه با ایجاد وابستگیِ ۲٫۵ نفرِ دیگر به درآمد فردِ شاغل، در واقع مجالی برای سرمایهگذاری نگذاشته است: وقتی همه درآمدتان خرجِ امور روزمره شود، پولی برای سرمایهگذاری نمیماند.
این در حالی است که برآوردها نشان میدهند «نرخ استهلاک سرمایه» در ایران، مدتهاست از «نرخ تشکیل سرمایه» پیشی گرفته و این را میتوان به عدمِ امکان سرمایهگذاری در اقتصاد ایران هم ربط داد که بالا بودنِ «نسبت تکفل»، تنها یکی از علل آن است.
خروجیِ ترسناکِ این ماجرا این است: وقتی پولی برای سرمایهگذاری باقی نمانَد و خانوادهها همه پولشان را صرفِ خورد و خوراک و موارد مشابه کنند، اقتصاد ایران به تدریج بازدهی خود را از دست میدهد و ما، همگی، در آینده فقیر و فقیرتر میشویم.
دولتِ ورشکسته و صندوقهایی که جارو شدند
اما ظاهرا مدیران کشور به این زنگهای خطر توجهی ندارند. برخی گزارشهای رسمی (از جمله گزارش موسسه عالی پژوهش و تامین اجتماعی) نشان میدهند که از مجموع ۲۲ صندوق بازنشستگیِ کشوری ۱۸ صندوق ورشکستهاند یا در نقطه سر به سر قرار گرفتهاند.
![بازنشستگی زودهنگام](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2021/06/Work-At-Home-Desk-Setup-Desk-Ergonomics.jpg)
با رخ دادنِ بازنشستگی زودهنگام در یک اقتصاد، نسل آینده آن اقتصاد باید بیشتر کار کنند و جور نسل قبل را بکشند.
صندوق تامین اجتماعی که حدود ۷۰ درصد از بیمهشدگان را تحت پوشش قرار میدهد نیز در وضعیت خوبی قرار ندارد. برخی تخمینها حاکی از آن است که حدود ۸۵ درصد از هزینههای صندوقها را دولت پرداخت میکند و تا سال ۱۴۲۰، این نسبت به بالای ۹۰ درصد میرسد.
[imp content=”بنابراین، اقتصاد ایران به شدت با کمبود فرصتهای شغلی مواجه است و منابعی هم ندارد که بتواند فرصتهای شغلی زیادی ایجاد کند. در این شرایط، هر یک نفری که بازنشسته میشود، به منزله باری اضافی بر دوشِ تکتک شاغلان و کلیت نظامِ اقتصادیِ ایران است.”]
به طور خلاصه، این یعنی حقِ بیمهای که میلیونها ایرانیِ شاغل پرداخت میکردهاند و میکنند، تا در زمانِ بازنشستگی در قالب مستمریِ بازنشستگی به خودشان عودت داده شود، خرج شده و تنها ۱۵ درصد از آن (در بهار ۱۴۰۰) باقی مانده است.
این در حالی است که دولت، برای پرداخت هزینههایِ صندوقهای بازنشستگی، خودش از بانکها پول استقراض میکند و سعی میکند که به منابعِ بانک مرکزی دستاندازی نکند. (استقراض از بانک مرکزی به معنی ایجاد تورم است.)
اما سوال اینجا است که این استقراض دولت از بانکها، چگونه تسویه خواهد شد؟ واقعیت این است که دولت ایران (نه دولتِ فعلی، بلکه نهادِ «دولت» به طور کلی) با این قرضکردنها، به یک بدهکار بسیار بزرگ بدل شده و تسویه این بدهیها، ممکن است دههها طول بکشد و گریبانِ نسلهایِ بعدی را هم بگیرد.
وای به حالِ شاغلانِ آینده
اما این شاخصها و هشدارها، به وعده بازنشستگی پیش از موعد، آنگونه که محسن رضایی مطرح کرده، چه ارتباطی پیدا میکنند؟ وقتی صحبت از بازنشستگیِ پیش از موعد (مثلا با ۲۰ یا ۲۵ سال سابقه کار) به میان میآید، یعنی کسانی در آینده باید کار کنند تا کسی که زودتر از موعد بازنشسته شده، بتواند مستمریِ بازنشستگی خود را سرِ موقع دریافت کند. این یعنی ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی سرعت میگیرد و تعادل صندوقها بیشتر به هم میخورد.
از طرفی، وقتی «نسبت تکفل» در یک اقتصاد بالا است، یعنی بخشِ عمده جمعیت برای امرار معاش به اشغال بخشِ کوچکی از جمعیت وابسته هستند. علاوه بر این، ایجاد هر یک فرصت شغلی صدها میلیون تومان (برای مشاغل صنعتی تا یک میلیارد تومان به ازای هر فرصت شغلی) سرمایه نیاز دارد. واضح است که دولتهایِ آینده ایران، احتمالا تا سالهایِ سال، منابعِ مالیِ مورد نیاز برای خلقِ میلیونها فرصت شغلیِ جدید را نخواهند داشت.
بنابراین، اقتصاد ایران به شدت با کمبود فرصتهای شغلی مواجه است و منابعی هم ندارد که بتواند فرصتهای شغلی زیادی ایجاد کند. در این شرایط، هر یک نفری که بازنشسته میشود، به منزله باری اضافی بر دوشِ تکتک شاغلان و کلیت نظامِ اقتصادیِ ایران خواهد بود.
ایران، در مسیر یونان
اما ایران تنها کشوری نیست که با چنین فاجعهای در حوزه مدیریت مواجه است. این اتفاق، از قضا پیش از این در یک کشور اروپایی به وقوع پیوسته که حالا، میتواند به درس عبرتی برای ایران بدل شود: یونان.
![بازنشستگی زودهنگام](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2021/06/rtr3kji8-reuters-2560x1706-1.jpeg)
بازنشستگی زودهنگام نسلهای پیشین در یونان، صدای نسل جدید این کشور را درآورده است.
ماجرا از این قرار است که دولتهای گوناگون در یونان، از چند دهه پیش شروع به اعمالِ سیاستهایِ رفاهی در این کشور کردند و از جمله، بازنشستگی زودهنگام و یا عدم سختگیری در پرداختِ مستمری بازنشستگی را در دستور کار قرار دادند.
اما با بروز بحران بدهی در یک یا دو دهه اخیر در یونان (که کلیت منطقه «یورو» را هم به بحران کشاند)، صندوقهای بازنشستگیِ یونانی یکی پس از دیگری به ورطه ورشکستگی افتادند. دولتِ بدهکار یونان هم منبعی برای تزریق به این صندوقها در اختیار نداشت و به ناچار، تحت فشار آلمان و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا، مجبور به اعمال سیاستهای ریاضت اقتصادی شد تا در مقابل، آنها به بانک مرکزی یونان وام بدهند.
سیاست ریاضت اقتصادی اما به معنی تشدید شکاف نسلها در یونان بود: جوانانی که مجبور بودند بیشتر کار کنند، کمتر حقوق بگیرند و بازنشستگانی که در نسلهای قبل، بدون این مشکلات بازنشسته شده بودند. آیا ایران «یونانیزه» میشود؟
بازنشستگی با۲۵ سال سابقه حق کارمنداست چرابه دروغ ایرادشصت سن رابهانه می کنید وقتی یک فردشصت سالش شد میتواندبدون هیچ هزینه وپرداخت بیمه ای ازکمیته امدادویابهزیستی مستمری دریافت نماید .وچراسی سال به شماپول پرداخت نمایدوبازشاهدنازکردن شماباشد.
اقایون مشکل عدم سرمایه گذاری مناسب این صندوقهاست وداشتن مدیرانی بیسواده ومفت خور این صندوقهاست پدرم سال ۷۴ پنجاه هزار تومان زمین خریده که حدودا یکسال حق بیمه پرداختی به تامین اجتماعی اون موقع بوده الان اون زمین بالای۲ میلیارد بعد ۳۰ سال حقه بیمه داده حقوقش زیره ۵تومن پس پولاتون خودتون سرمایه گذاری کنین بهتره تا بدین به این مفت خورها تا اخرش یک حقوق بخور نمیر بدن اونوم با این اوضاع شاید
شکاف بین مردم قاعده قدرت و طبقه میانه روشنفکران -کارگران فکری با علما که رجال یک کشور محسوب می شوند ضعف توان استراتژیک یک حاکمیت است
باسلام و عرض ادب خدمت اساتید محترم.
هم خواهشی داشتم و هم یک نظر
آیا میشه خواهش کنم بابت از زیر قرارداد در فتن و به تعهدات خودتون عمل نکردن از امسال ما قشر کارمند پاپتی که دارین برج به برج فلان تومن باج میگیرین برای بازنشستگی و بعدشم آنچنان زندگی وکار راسخت کردین که میشه گفت زندگیو کار نیست ریاضت کشیدنه که ۹۰ درصدمون هم به ۳ماه حقوق بازنشستگی نگرفته میریم کنج قبرستون لالا و حقوق هم تموم مخصوصا باز ماها که چندسال پیش براخودتو ن همینجوری قصه بافی کردین و شرکتی و راه انداختین که نتیجش شده به قول خودتون اختلاص کردن برادران سر دسته و بیچارگی ملت و خالی شدن بانکها وصندوقها وکلیه ادارات آره عزیزم بعدشم دلمونو به یک دارو و دفترچه خوش کرده بودیم که اونم جمعش کردین ۹۰درصد داروهاتونم که ازادکردین این از دفترچه اون از نطردادنتون از چندسال پیش که تا اومدیم بریم دبیرستان قانونشو باامثال این اراجیف عوض کردین و شد نظام جدید نفهمیدیم چی شد از اونور اومدیم تو کار و استخدام وکارمندی که باز مجدد با همینجور اراجیف قانون شرکتی رو راه انداختین که مثلا طرف همکارمون ۱سال زودتر از ما استخدام شده به نام دولتی یا رسمی کارش که راحتتره هیچ متل مایه اما حقوقش ۱ونیم برابره ماهست باکلی مزایا و باز حالا وقت نزدیک شدن به باز نشستگیمونه باز دارین برامون نقشه ریزی میکنین نکنین عزیز من ماها اگر همین پولو که داریم به عنوان حق بیمه به شما میدیم رو به یک بیمه آزاد نمیدادیم هم بهتر بود هم امنیتش بیشتر بود هم تموم تعهداتش از شما بیشتربود آزمون کارکشیدین فرسودمون کردین هرکدوم به عنوان شرکتی کارکردیم مثلا ۲۵ ساله اومدیم بیمه میپرسیم سابقه ما چندساله میگن ۱۲ سال بابا من ۲۵ ساله کارکردم میفرمایند اون سه تا شرکتهادر۱۵ سال اول کارتون براتون درماه ۵روز حق بیمه دادن بخاطر همین. سابقه شما اینقدر بفرمایین کرونای تموم حالا باز دیگه ماها نمیتونیم و طاقتشم نداریم توانم نداریم که باز برامون یه قانون دیگه راه بندازین و نطری که داشتم براتون این بود که زحمت بکشین لطف کنین از جای اصلش درست کنین تا همه چیز ردیف بشه بااین نون بریه ۴تا کارگر وکارمند شرکتی اوضاع مملکت مشکلش رفع نمیشه عزیزه من جریان میشه مثل اون جریانی که اومدین زنان رو جایگزین مردان کردین درچرخش کاریه مملکت چرا. بخاطراینکه کمتر حقوق ومزایا بدین و نتیجش چی شد این که مرد خانواده شد بیکار زن خانواده شد کار دار بعد شدطلاق در زندگیها زیاد اعتیاد جوانها شدنقل مجلس جامعه آریاییها و… باتشکراز شما که برای نوشته من ارزش قاءل شدین
سلام
متاسفانه جارو کردن صندوقها نه بواسطه بازنشستگان بلکه بدلیل دست بردن دولت در آنهاست و خیانت آن.
بنده کارمند نفت هستم و الان ۳۳سال شاغلم و برای بازنشستگی باید ۱۱ سال دیگه کار کنم!!!@
آیا انصاف و انسانیت حکم میکند که بنده ۴۴ سال به صندوق بازنشستگی پول واریز کنم تا بازنشسته شوم.چرا دروغ میگویید . آیا قوانین کشوری باید به عده ای امکان دهد زیر ۳۰ سال بیمه بدهد و به امثال بنده بیش از ۴۰ سال ؟
کدام قبل از موعد؟! کمی تحقیق کنید
وزارت نفت با چه قانونی اینچنین ظلمی در حق ما میکند.
بدتر اینکه فقط ۳۰ سال ملاک محاسبات است و بقیه پول و سنوات را به ناحق به ما تحمیل کرده اند.
خواهشمندم از قوه قضائیه به این مورد ورود کند
در ضمن قبل از موعد نخواستیم با ۳۰ سال بازنشست شویم و امکان اشتغال جوانان بجای ما فراهم شود. ما که انگیزه کارکردن دیگه نداریم لااقل جوانان جویای نام با شوق سرکار بیایند. پیر شدیم و بی انگیزه
سلام خدمت شما ریاست بیمه تامین اجتماعی کل تهران به استحضار می رسانم ایجانب یکی ازبازنشستگان مستمیربگیران هستم حقیقتش حقوق بند۴۱۷۰۰۰۰۰میلیون ریال می گیرم ولی بااین حقوق ازجرج منزل خوددرمی آیم چون خرج بسیارگران است وبندالان درهدد ۵سال است که بازنشسته شدم بعد۵سال حقوق بنداین بوده است من در شهرستان مرودشت استان فارس زندگی می کنم نه خانه دارم و نه تاحالا وامی به من ندادندازشما مسیولین محترم خواهشمندم مرا یاری کنیدکه ازاین وزیت خلاص بشوم ازشمابسیارمتشکرم من ا…توفیق سیدمحمدصادق موسوی
سلام خدمت مسولیت سازمان بیمه تامین اجتماعی بندبازنشسته مستمیربگیران هستم و حقیقتش حقوق بند۴۱۷۰۰۰۰۰میلیون ریال است با۲۵سال سابقه دارم ولی حقوق تکمیلی من دربیمه سازمان تامین اجتماعی مرودشت استان فارس بیشتر از این به من نمیدهد خواهشمندم دراین موردمارایاری کنیدبندبااین حقوق تاسربرج برسانم چون من در خانه اجارهای زندگی می کنم لایه پسروخودم وهمسرم پسرم هم ازدواج کرده است خرج آنهاهم رودست خودم هست چون بیمارستان ونه وام به من دادندونه سهام عدالت به من ندادندیا بااین حقوق می شودزندگی کرداول خدادوم شکاری استان محترم
اگرکمی دیربجنبندتمام صندوقهای بازنشستگی ورشکسته میشوند