گامهای اولیه برای مدیریت کردن ریسک
ریسک چیست؟ برخی افراد فکر میکنند ریسک یک مفهوم نفرتانگیز است که میتواند بنیان زندگی شما را به هم بریزد. جالب است بدانید «مدیریت ریسک» در دنیای امروز یک کسبوکار جدی است. بیش از ۳۰ هزار شرکت در این حوزه فعالیت میکنند و این صنعت گردش مالی بالایی دارد. مدیریت ریسک فقط در سرمایهگذاری کاربرد
ریسک چیست؟ برخی افراد فکر میکنند ریسک یک مفهوم نفرتانگیز است که میتواند بنیان زندگی شما را به هم بریزد. جالب است بدانید «مدیریت ریسک» در دنیای امروز یک کسبوکار جدی است. بیش از ۳۰ هزار شرکت در این حوزه فعالیت میکنند و این صنعت گردش مالی بالایی دارد. مدیریت ریسک فقط در سرمایهگذاری کاربرد ندارد، مدیریت یک بنگاه اقتصادی هم نیازمند کنترل و مدیریت کردن ریسکهای پیرامونی است.
مدیریت ریسک برای افراد هم هست. یک مثال متداول در این زمینه، بازارهای مالی است. سرمایهگذارهای حقیقی با ریسکهای زیادی مواجهند. به هر حال، لازم است قبل از این که خود را در معرض ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری قرار دهیم، درک نسبتا گستردهای درباره مدیریت ریسک داشته باشیم.
بنابراین در این مطلب، ابتدا با هم نگاهی به مفهوم عمومیترِ مدیریت ریسک میاندازیم.
ریسک: مفهوم اولیه
اجازه دهید از یک تعریف ساده شروع کنیم. ریسک احتمال روی دادن پیامدهای منفی و غیردلخواه است. ممکن است این ریسک خفیف باشد. مثلا ریسک دیر رسیدن شما به یک قرار ملاقات، به دلیل اینکه به موقع راه نیفتادهاید. ممکن است تبعاتش خیلی زیاد باشد، مثل اینکه تصمیم بگیرید در حال خواب آلودگی شدید، رانندگی کنید. نکته اینجاست که در پیش گرفتن استراتژی مدیریت ریسک ، میتواند پیامدهای منفی را کنترل کند.
همانطور که بهطور ضمنی بیان شد، ریسک میتواند از راههای گوناگون در زندگی ما حضور داشته باشد. به این مثال دقت کنید. اگر زمان طوفان و رعدوبرق تصمیم بگیرید بیرون از خانه باشید، ممکن است آسیب ببینید. اگرچه شانس صدمه دیدن با رعدوبرق پایین است، اما پیامد نهایی آن مرگبار است. طبق برآورد هواشناسان، شانس صدمه دیدن از رعدوبرق در یک سال، ۱ در ۱٫۹ میلیون است. اما احتمال این که در طول زندگی خود (با فرض این که ۸۰ سال عمر کنید) از رعدوبرق آسیبی توجه شما شود، ۱ در ۱۲۰۰۰ است.
گامهایی برای مدیریت کردن ریسک
برای مدیریت کردن ریسک سه مرحله زیر را طی کنید:
- برآورد ریسک
- گروهبندی ریسک
- ارزیابی گزینهها
ریسک را برآورد کنید.
برآورد ریسک یعنی بدانید چه ریسکهایی در مسیر فعالیت شما حضور دارند. ریسک ریشه در مخاطرات دارد و مخاطره هر چیزی است که منجر به آسیب خوردن شما شود. باز گذاشتن یک قوطی رنگ، جایی که در دسترس یک کودک نوپا باشد، یک مخاطره است. صعود به قله اورست در هوای نامناسب، آنهم بدون تجهیزات مطمئن، مخاطرهای دیگر است.
ریسک را گروهبندی کنید.
گام بعدی، گروهبندی کردنِ ریسک است. ریسک میتواند خفیف یا شدید باشد. همچنین، وقوعِ ریسک میتواند محتمل یا نادر باشد. نمودار زیر، ترکیب ریسک با توجه به این دو ویژگی را به تصویر کشیده است. در این نمودار، چهار ربع وجود دارد که از یک تا چهار عددگذاری شده است. محور عمودی امکان و «احتمال» وقوع ریسک را نشان میدهد، و محور افقی «شدت» ریسک را اندازهگیری میکند.
در مثال رعدوبرق که قبلا گفتیم، «احتمال» اینکه در عمل صدمهای به شما بخورد، پایین است اما «شدت» آن زیاد است. بنابراین این ریسک در گروه ۳ قرار میگیرد. مثالهای بسیاری از ریسک وجود دارد که هرکدام از آنها در یکی ازین گروهها قرار میگیرند.
اگر ریسک، احتمال بالایی از وقوع داشته باشد و اگر پیامد وقوع آن هم شدید باشد، در گروه چهار قرار دارد. ریسکهایی که هم کم آسیب هستند هم نامحتمل، در گروه یک جای میگیرند.
گام بعدی، درنظرگرفتن روشهای ممکن برای مدیریت ریسک و انتخاب بهترین گزینه است.
گزینههایتان را ارزیابی کنید.
بعد از تعیین گروه مناسب برای یک ریسک، گام بعدی انتخاب راهکار صحیح برای تعامل با آن است. نمودار بعدی چهار روشِ پایه را در مواجهه با ریسک نشان میدهد. آیا میتوان از ریسک موردنظر اجتناب کرد؟ آیا میتوان آن را کمتر کرد؟ آیا این ریسک میتواند منتقل شود؟ در صورتی که هیچیک از این راهکارها برای ریسک مناسب نباشد، ریسک موردنظر را باید نگه داریم.
اجازه دهید مختصری درباره این نمودار توضیح دهیم. ریسکهای مشخصی وجود دارند که میتوانیم از آنها اجتناب کنیم. برای مثال اگر هیچوقت با خواب آلودگی رانندگی نکنیم، یا به تفریحات خطرناکی (مثل موتورسواری روی صخرهها) مشغول نشویم، تهدیدی هم در کار نخواهد بود.
برای گروهی از ریسکها، باید به فکر کم کردن آنها باشیم. برای مثال، اگر تغذیه درست داشته باشیم، به اندازه کافی بخوابیم، ورزش کنیم و عادتهای ناسالم را کنار بگذاریم، شانس مرگ زودرس را کاهش دادهایم. ما میدانیم سیگار کشیدن موجب سرطان ریه میشود. بنابراین، با ترک سیگار، شانس ابتلا به این سرطان را کاهش میدهیم.
ربع سوم یعنی منتقل کردنِ ریسک، به استراتژیهایی مثل بیمه اشاره دارد. با پرداخت یک مبلغ مقرر شده، میتوانیم همه یا بخشی از ریسک را به شرکت بیمه منتقل کنیم. در نهایت، برای آن دسته از ریسکهایی که نمیتوانیم از آنها اجتناب کنیم، آنها را خفیفتر کنیم، یا به جای دیگری منتقل کنیم، گزینهای نداریم جز اینکه آنها را نگه داریم.
شما نباید برای اینکه ریسکی با پیامدهای حداقلی را مدیریت کنید، پول زیادی خرج کنید. در واقع، شما باید ریسکهایی که در گروه یک قرار میگیرند را نادیده بگیرید.
موراد مطرح شده، یک چارچوب مبنایی برای مدیریت کردن ریسک است. همانطور که اشاره شد، مدیریت ریسک فقط برای شرکتها نیست، افراد حقیقی هم نیاز به دانستن مبانی مدیریت ریسک، دارند. در مطالب بعدی به ریسکهای خاص مرتبط با سرمایهگذاری میپردازیم.
نظرات