به گزارش تجارت نیوز، ایلان ماسک، مدیرعامل شرکتهای تسلا و اسپیسایکس، پس از کسب پیروزی بزرگی در زندگی حرفهای خود، بار دیگر در شبکه اجتماعی X با اقدامی خلاقانه خبرساز شد. پس از آنکه سهامداران تسلا با بسته جبران خدمت جدید او موافقت کردند که ارزش آن میتواند تا یک تریلیون دلار برسد، ماسک تصمیم گرفت این موفقیت را به سبکی منحصربهفرد جشن بگیرد؛ با آزمایشی در زمینه هوش مصنوعی. ابزار انتخابی او سامانهای به نام Grok Imagine بود، که توسط شرکت خودش یعنی xAI توسعه یافته است.
در ساعات اولیه صبح شنبه 8 نوامبر، دقیقاً در ساعت ۴:۲۰ بامداد به وقت شرق آمریکا، ماسک ویدیویی تولیدشده با Grok Imagine را در X منتشر کرد. ویدیو زنی مصنوعی و واقعگرایانه را نشان میداد که در خیابانی بارانی ایستاده و با لبخند میگوید: من همیشه دوستت خواهم داشت. صدای او مصنوعی و رباتیک بود.
ماسک در توضیح پست نوشت که ویدیو براساس پرامپت خودش ساخته شده و توضیح بیشتری ارائه نکرد. زمان انتشار ویدیو نیز اشارهای طنزآمیز به عدد مورد علاقه ماسک داشت که معمولاً در شوخیهای اینترنتی و فرهنگ عامه مرتبط با او دیده میشود.
تنها ۲۴ دقیقه بعد، ماسک ویدیوی دیگری منتشر کرد که اینبار نسخه دیجیتال بازیگر معروف سیدنی سوئینی را نشان میداد. در این ویدیو، نسخه هوش مصنوعی سوئینی به بیننده نگاه کرده و میگوید: تو خیلی خجالتآوری. لحن و صدای غیرواقعی این ویدیو باعث شد کاربران آن را عجیب و ناآرامکننده توصیف کنند.
واکنشهای دوگانه کاربران در فضای مجازی
همانند بسیاری از پستهای ماسک، این دو ویدیو واکنشهای شدیدی در X برانگیختند. برخی کاربران از جنبه فنی و خلاقانه آن شگفتزده شدند، اما گروهی دیگر، محتوای احساسی و تنهایی نهفته در آن را نگرانکننده دانستند.
یکی از کاربران نوشت: این پست شبیهترین چیز به یک «پست پس از طلاق» در تاریخ اینترنت است. دیگری آن را غمانگیزترین پست این سایت توصیف کرد. برخی معتقد بودند این ویدیوها نمادی از تنهایی دیجیتال هستند؛ ترکیبی از فناوری پیشرفته و خلأ انسانی.
در دنیایی که بسیاری از کاربران با چتباتها رابطه عاطفی برقرار میکنند، اقدام ماسک در خلق چنین ویدیویی بحثهای گستردهای درباره مرز میان احساس واقعی و مصنوعی برانگیخت.
انتقاد ادبی و واکنش تند ماسک
اما ماجرا به همینجا ختم نشد. در همان روز، درگیری دیگری میان ماسک و یکی از چهرههای فرهنگی آمریکا شکل گرفت. جویس کارول اوتس، نویسنده ۸۷ ساله و برنده جوایز معتبر ادبی، به جمع منتقدان ماسک پیوست.
اوتس در واکنش به بحثی درباره بسته حقوقی ماسک، نوشت: عجیب است که ماسک هیچگاه چیزی درباره لذتهای ساده زندگی مثل خانواده، طبیعت، موسیقی یا کتابها منتشر نمیکند. او افزود: به نظر میرسد او بیفرهنگ و بیاحساس است و حتی فقیرترین افراد در X از او زندگی پرمعناتری دارند.
این توییت بهسرعت وایرال شد و هزاران لایک و بازنشر گرفت. کاربران زیادی از اوتس بهعنوان کسی که حقیقتی پنهان درباره شخصیت ماسک گفته، تمجید کردند.
ماسک طبق معمول بیپاسخ نماند و در جواب نوشت: اوتس دروغگوست و از بیرحمی لذت میبرد. انسان خوبی نیست. این پاسخ موج تازهای از بحثها درباره رفتار تند ماسک با منتقدانش برانگیخت. برخی از کاربران از او دفاع کردند و گفتند که تحت فشار مداوم قرار دارد، در حالیکه دیگران او را فردی مغرور و بیاحساس دانستند.
Grok Imagine؛ گام تازه در رسانهسازی هوش مصنوعی
در میانه این جنجالها، توجهها به خود Grok Imagine جلب شد. این ابزار بخشی از پروژه بزرگتر xAI است که هدفش توسعه تولید محتوای تصویری و ویدیویی از طریق متن است. ماسک با این پروژه تلاش دارد هوش مصنوعی مولد را به رسانههای چندرسانهای و شبکه اجتماعی X بیاورد.
در حالیکه شرکتهایی مانند OpenAI و گوگل بر تولید متن تمرکز دارند، Grok Imagine به کاربران اجازه میدهد از طریق یک پرامپت ساده، تصویر یا ویدیویی واقعگرایانه بسازند. پستهای اخیر ماسک، هرچند جنجالی، عملاً بهعنوان نمایش زندهای از قدرت و چالشهای احساسی این فناوری عمل کردند.
استفاده ماسک از Grok برای ساخت ویدیوی عاشقانهای مصنوعی، سپس انتشار ویدیویی طعنهآمیز درباره همان احساس، دوگانگی شخصیت عمومی او را به نمایش گذاشت. از یک سو، نابغهای فناوریمحور است که مرزهای تکنولوژی را جابهجا میکند و از سوی دیگر، فردی که تجربههایش از احساسات انسانی در دنیای دیجیتال اغلب متناقض و مبهم جلوه میکند.
ویدیوی «من همیشه دوستت خواهم داشت» در واقع آینهای بود از چهره عمومی ماسک؛ انسانی فوقالعاده قدرتمند و خلاق، اما در عین حال، گاه جدا از دنیای واقعی و در جستوجوی معنا در جهانی مصنوعی.
صرفنظر از نیت او، این آزمایش شبانه به یکی از نمادهای تعامل میان هوش مصنوعی و احساس انسانی تبدیل شد؛ نقطهای که فناوری و عاطفه در آن تلاقی میکنند و پرسشهایی عمیق درباره آینده ارتباطات انسانی مطرح میسازند.
ماسک بار دیگر در مرکز بحثهای جهانی درباره هوش مصنوعی قرار گرفت؛ نه فقط بهعنوان سازنده ابزارهای نوین، بلکه بهعنوان نمادی از تناقض میان انسان و فناوری در عصر دیجیتال.