در گفتگو با تجارتنیوز مطرح شد:
لزوم توجه به استارتاپهای میراث فرهنگی/ سرمایهگذاری در تاریخ!
امروزه در حالی که به تعداد استارتاپها و کسب وکارهای نوین روز به روز افزوده میشود؛ اما تعداد استارتاپهای حوزههایی مانند میراث فرهنگی و صنایع دستی بسیار کمتر از اهمیت آنها است.
به گزارش تجارتنیوز ، با توجه به ظرفیتی که کشورمان در حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگردی برخوردار است، ورود و فعالیت استارتاپها در این حوزه میتواند کمک شایانی به حفظ آنها کند و در نهایت به بهرهبرداری صحیح از آنها بیانجامد.
در دنیا سالهاست تاکید میشود اگر مقاصد گردشگری و میراث فرهنگی نتوانند خودشان را با ظرفیتهای ارتباطی و فناوری اطلاعاتی جدید هماهنگ کنند و به ابزارهای لازم مجهز نشوند، عملا از گردونه رقابت حذف میشوند.
در ایران نیز سالهاست چنین مضامین و رویکردهایی به اشکال مختلف مطرح و تقاضا ایجاد میشود. اما به دلیل بهروز نبودن قوانین و مقررات، عدم سرمایهگذاری و نبود دانش کافی هنوز به درجه قابل قبولی از پیشرفت در این حوزه نیافتهاند.
در این رابطه با علیرضا قلینژاد، معاون فناوری و کاربردی سازی پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفتگو کردیم.
سرمایهگذاری در حوزه میراث فرهنگی نیست
_منظور از یک استارتاپ میراث فرهنگی چیست؟ دقیقا این نوع استارتاپ چه فعالیتهایی را باید انجام دهد تا تبدیل به استارتاپی واقعی شود؟
«حوزه میراث فرهنگی و صنایع دستی، برای استارتاپها نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان، اندکی دور از ذهن است. چون اقتصاد و کسب درآمد از این حوزه دور از ذهن است. نخست همه باید متوجه شوند که کسب درامد از میراث فرهنگی به معنای عتیقه فروشی نیست.
مثلا فردی میگوید مولاژ درست میکند؛ مولاژ صرفا برای حوزه میراث فرهنگی نیست و ماکت درست کردن در حوزههای دیگر هم وجود دارد. مستندسازی دیجیتال هم برای حوزههای دیگر است و در حوزه نقشهبرداری و نفت خیلی زودتر از اینها به وجود آمدهاست. ولی وقتی فهمیدند که مستندسازی امکان این را دارد که سریع انجام شود در حوزه میراث فرهنگی هم این کار را انجام دادند. در حوزه نانو تکنولوژی مصالح مقاوم درست کردند که مربوط به حوزه ساختمان است. اما بعدا فوایدش به حوزه میراث فرهنگی نیز رسید.
با تکنولوژی در حوزه باستان شناسی باید تلاش کنیم تخریب و یا زمان را به حداقل برسانیم. محصولات را سریعتر به دست بیاوریم و دقت محصولات علمی را بالاتر ببریم اما سرمایهگذاری لازم را میطلبد.
برای استارتاپها که در حوزههای دیگر در حال کار هستند؛ سرمایهگذاری بسیاری کردند که به اینجا رسیدند. ما هنوز سرمایهگذاری لازم را انجام ندادیم و بیشتر سعی کردیم از میوه درختان دیگران در حوزه میراث فرهنگی استفاده کنیم. این هم دلیل دارد و این نیست که میراث فرهنگی متوجه نیست. میراث فرهنگی به لحاظ امکانات محدودیت دارد و به لحاظ شناخت کسی میتواند در این حوزه کار کند که در حوزه میراث فرهنگی فعالیت کردهباشد. نمیشود با چند کتاب گفت فردی متخصص این حوزه است.»
گردشگری هنوز ارتقا پیدا نکرده و فقط تسهیل شده است
_ در حوزه گردشگری وضعیت چگونه است؟ آیا این استارتاپهای گردشگری برخلاف میراث فرهنگی توانستند به معنای وافعی استارتاپ باشند؟
«حوزه میراث فرهنگی رشتهای است که تجربه در آن خیلی مهم است. در حوزه گردشگری موضوع باز هم پیچیده است. چیزی که امروز در حوزه گردشگری میبینیم بیشتر کسب و کار دیجیتالی و روشهای سنتی گردشگری است. یعنی قبلا افراد پشت گیشه بلیت میگرفتند و الآن از اینترنت بلیت میگیرند. قبلا به هتل تلفن میزدند و اتاق رزرو میکردند و الآن از اینترنت این کار را میکنند.
این مرتبهای نیست که توانستهباشد متناسب با تنوع و پیچیدگی ظرفیتها و قدرت و قوت ظرفیتهایی که فضای دیجیتال و وب و فضای مجازی به وجود آورده، گردشگری را ارتقا دهد. گردشگری هنوز ارتقا پیدا نکرده و فقط تسهیل شدهاست.
گردشگری فقط تفریح و سرگرمی نیست. وقتی راجع به گردشگری صحبت میکنید از ملاقات فرهنگی حرف میزنید. فرهنگ لایههای متنوع دارد یعنی مجهولهایش زیاد است و باید این مجهولات را به جایی برسانید که برای کسی که می خواهد ملاقات را بفهمد قابل استفاده شود.
برای تعدد مجهولات یکی از راههایی که امروزه با آن سر و کار داریم این است که از ماشین و تکنولوژی استفاده میکنیم و ما هنوز در آنجا کاری نکردیم. این اواخر دو سه لایه اضافه کردیم مثل طبیعت گردی؛ اما طبیعت گردی خودش هزار لایه دارد.
این لایهها را باید به درستی به مخاطب منتقل کنیم که در اینجا تکنولوژی وارد کار میشود. بهعنوان مثال اگر چند نفر با دانش و تخصص خاص خود به موزه ملی بروند. هر کدام از زاویه ذهن خودش به موزه ملی میروند. در حالی که موزه ملی یک جور برای همه توضیح میدهد.»
تکنولوژی چگونه به کمک تکنولوژی میراث فرهنگی و گردشگری میآید؟
_تکنولوژی چگونه به کمک میراث فرهنگی و گردشگری میآید؟
«فن آوری در اینجا به کار می آید در حالی که ما از آن چنین استفاده نمیکنیم. اینها چیزهای خیلی پیش پا افتادهاست. ولی در همین حد پیش پا افتاده هم در حوزه گردشگری استفاده نمیکنیم. این سرزمین تعداد نقاط واجد کیفیت مقصد بودنش به تعداد کمیتها و کیفیتهای جغرافیاییاش است که بسیار متنوع است.
ما طی سال، بیشتر از ۱۰۰ مکان و جای دیدنی نمیرویم در حالی که باید در کشور مسافران بیش از یک میلیون جا بروند. این قدر این لایه پیچیدهاست که نمیتوان به روش سنتی کار را انجام داد.
یکی فنآورانه فکر کردن و دیگری فنآورانه کردن کسب وکار است. ما الآن داریم فعالیتهای سنتی را فن آورانه میکنیم ولی باز هم فن آورانه تولید نمیکنیم و فکر فن آورانه نداریم. چون این اول نیازمند یک سرمایهگذاری فکری و بعد پشتیبانی است.
حوزه میراث فرهنگی پشتیبانی نیاز دارد. یعنی سازمان میراث فرهنگی هم باید خود را آمادهکند برای این که اگر ایده جدیدی آمد طی چه فرایندی از آن استفاده کند. به خاطر این که در همه جای دنیا میراث فرهنگی کار محتاطانهای است و در همه جا احتیاط شرط اصلیش است. با فرض مهم بودن احتیاط چگونه این امید را بدهیم که اگر کسی در حوزه تکنولوژی و میراث فرهنگی سرمایه گذاری کرد بتواند کسب درآمد داشته باشد.
اینها فرایند میخواهد و نمیتوان همین طوری تخت جمشید را آزمایشگاه کسب و کار کرد. کسی این را نمی پذیرد. از یک طرف انگیزهای میخواهید برای این که کار کنید و چشم اندازی ترسیم میکنید که اگر مراتبی طی کرد و به نتیجه رسید کسب و کار و اقتصادی برایش وجود دارد. از طرف دیگر نمیتوان همین طوری تمام حیثیت کشور را دست یک نفر داد که ریسک کند و هر دو سوی قضیه نیازمند یک برنامهنویسی جدید است که این برنامهنویسی انجام نشدهاست.»
سرپا نگه داشتن استارتاپهای میراث فرهنگی آسان نیست
_ در حال حاضر چه تعداد استارتاپ در این حوزه فعالیت میکنند؟ با وجود اینکه سختی کار برای استارتاپهای این حوزهها چند برابر است، آیا همه آنها توانستند با چالشهای مسیر روبه رو شوند؟
«شرکتهایی که به ما مراجعه میکنند استارتاپ یا شرکت خلاق دانش بنیان هستند. تعداد آنهایی که رجیستر شدند نزدیک صد مورداند. استارتاپها بنا به طبیعتشان ریسک بالا دارند. یعنی از این صد مورد نزدیک به ۳۰ یا ۴۰ موردشان بهدلیل این که نتوانستند فضای کار پیدا کند نتوانستند خود را بالا نگه دارد.
با وجود اینکه ایده خوب بود و تست هم کردند ولی نتوانستند ادامه حیات دهند به خاطر اینکه در فضای اقتصادی و رقابتی نتوانستند سر پا بمانند. اولا کسی که میخواهد در این حوزهها کار کند باید خودش متبحر باشد و صرف این که فناوری اطلاعات را بفهمد و بلد باشد مسالهای را حل نمیکند.
برخیها از روشهای بینا رشتهای استفاده میکنند. مثلا فرد میتواند بازار دیجیتال درست کند که در آن میتواند صنایع دستی، مولاژ میراث فرهنگی، اطلاعات میراث فرهنگی و پایان نامه هم بفروشد و هر کاری میتواند بکند و این بازار را درست کردند.
این نوع از کسب و کارها بیهوده و بی ارزش نیستند. اما هنوز بینا موضوعی هستند. چیزی که مدنظر ماست سه حوزه(صنایع دستی، گردشگردی، میراث فرهنگی) است. چطور میتوانیم از فن آوری استفاده کنیم تا حفاظت و پایش در این حوزهها را ارتقا دهیم و سرعت، کیفیت و تحلیل دادههای باستان شناسی را بالا ببریم و اینها چیزهایی است که امر پیچیدهای است.»
نظرات