به گزارش تجارت نیوز، شکر کالایی اساسی در سبد مصرفی خانوار است. این کالا بهعنوان عمده محصول صنعت قند و شکر همواره مورد توجه دولت بوده است. تأمین تقاضای شکر برای مصرف در ایران نیازمند واردات در کنار تولید داخلی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که هدفگذاری برای خودکفایی در تولید شکر توجیهی ندارد. این در حال است که قیمتگذاری دستوری یکی از چالشهای این صنعت است که مانع عملکرد منطبق بر واقعیت بخشهای مختلف کشت و صنعت مربوط قند و شکر میشود. در ادامه گفتوگوی تجارتنیوز با بهناز اکبرپور، مدیر سرمایهگذاری سبدگردان سورین، درباره کشت و صنعت شکر در ایران را میخوانید.
***
ایران سالانه حدود ۲ میلیون تن شکر مصرف میکند
*آغاز ثبت سفارش واردات شکر خام برای کشت و صنعت شکر در ایران چه معنایی دارد؟
ثبت سفارش واردات شکر خام برای فصل زمستان با اعتبار ششماهه از هشتم آذرماه ۱۴۰۴ آغاز شده است. آغاز ثبت سفارش واردات شکر خام برای ایران یک تصمیم استراتژیک است که معانی و پیامدهای مهمی دارد. ایران سالانه حدود ۲ میلیون تن شکر مصرف میکند. در سال گذشته حدود ۱.۸ میلیون تن شکر از طریق کشت چغندر قند و نیشکر تولید شده که حدود ۹۰ درصد نیاز کشور را تأمین کرده است. این یعنی حدود ۲۰۰ هزار تن شکاف بین تولید و مصرف وجود دارد که باید از طریق واردات جبران شود.
واردات شکر خام علاوه بر تنظیم بازار، به نفع صنایع تبدیلی است
واردات شکر خام میتواند بهعنوان ابزار تنظیمکننده بازار عمل کند. وقتی دولت اجازه ثبت سفارش واردات میدهد، در واقع میخواهد از افزایش ناگهانی قیمت شکر جلوگیری کند. بدون این واردات، کمبود شکر میتواند باعث نوسانات شدید قیمت و احتکار شود.
واردات مربوط به شکر خام است نه شکر سفید تصفیه شده / شکر خام باید در کارخانههای ایرانی تصفیه شود
نکته جالب این است که واردات مربوط به شکر خام است نه شکر سفید تصفیه شده. این یعنی دولت میخواهد کارخانههای تصفیه و بستهبندی داخلی را فعال نگه دارد. شکر خام باید در کارخانههای ایرانی تصفیه شود. این موضوع باعث حفظ اشتغال و ارزشافزوده داخلی میشود و از صنایع تبدیلی حمایت میکند.
تصمیمات درباره واردات شکر خام بر سهام شرکتهای قندی و نیشکری در بورس تأثیر میگذارد. شرکتهایی که شکر تولید میکنند ممکن است نگران رقابت با شکر وارداتی باشند، اما از طرف دیگر شرکتهای تصفیهکننده از این موضوع سود میبرند. آینده پایدار این صنعت به بهرهوری آبی، مدیریت انرژی و اقتصاد حلقههای جانبی (کاغذ باگاس، خوراک دام، انرژی از پسماندها) گره خورده است.
۷۰ درصد شکر از چغندر و ۳۰ درصد از نیشکر تولید میشود / فعالیت پایدار صنعت قند و شکر در ایران نیازمند مدیریت هوشمندانه منابع آبی، سرمایهگذاری و حمایتهای متناسب است
در ایران حدود ۷۰ درصد شکر از چغندر و ۳۰ درصد از نیشکر تولید میشود. دلیل این امر این است که چغندر در اقلیمهای متنوعتر کشت میشود و مصرف آب کمتری دارد. نیشکر گیاهی آببر است و در شرایط کمآبی ایران، این موضوع چالش جدی است. بسیاری از کارخانههای نیشکری ایران نیاز به نوسازی تجهیزات دارند. سرمایهگذاری در تکنولوژیهای جدید میتواند بازدهی را افزایش دهد و مصرف انرژی را کاهش دهد.
قیمت شکر در بازارهای جهانی گاهی از قیمت تمامشده داخلی پایینتر است
قیمت شکر در بازارهای جهانی گاهی از قیمت تمامشده داخلی پایینتر است. این موضوع فشار رقابتی بر تولیدکنندگان داخلی وارد میکند و نیازمند سیاستگذاری دقیق است.
در نهایت، صنعت نیشکر ایران با تاریخی غنی و ظرفیت بالا، نقش مهمی در تأمین شکر کشور دارد، اما نیازمند مدیریت هوشمندانه منابع آبی، سرمایهگذاری در نوسازی و حمایتهای متناسب است تا بتواند به طور پایدار به فعالیت خود ادامه دهد.
هر هکتار زمینی که به کشت چغندر یا نیشکر اختصاص مییابد، نمیتواند برای کشت محصولات دیگر استفاده شود
*تولید داخلی شکر در ایران کماکان پاسخگوی تقاضای بازار نیست. آیا ظرفیت کشور به گونهای است که خودکفایی در تولید شکر از منظر اقتصادی هدفی توجیهپذیر باشد؟
ایران سالانه حدود ۲ میلیون تن شکر مصرف میکند. در سال گذشته توانست ۱.۸ میلیون تن تولید کند که ۹۰ درصد نیاز را تأمین میکند. این رقم از یک سو دستاورد قابلتوجهی است، اما از سوی دیگر نشان میدهد که هنوز شکاف ۲۰۰ هزار تنی وجود دارد که باید با واردات جبران شود. از جنبه هزینه فرصت، هر هکتار زمینی که به کشت چغندر یا نیشکر اختصاص مییابد، نمیتواند برای کشت محصولات دیگر استفاده شود. در شرایط کمآبی، اختصاص منابع آبی به نیشکر ممکن است به قیمت کاهش کشت محصولات دیگر باشد.
تولید 100 درصد نیاز داخلی شکر توجیه ندارد
قیمت شکر در بازارهای جهانی تحت تأثیر عوامل متعددی مانند سیاستهای یارانهای برزیل، هند و اتحادیه اروپا است. گاهی قیمت شکر وارداتی حتی با احتساب هزینههای حملونقل و گمرک، پایینتر از هزینه تولید داخلی است. این موضوع نشان میدهد که از منظر صرفاً اقتصادی، تولید ۱۰۰ درصد نیاز داخلی همیشه توجیه ندارد. اما این قیمتهای پایین پایدار نیستند. در برخی سالها، به دلیل خشکسالی در کشورهای تولیدکننده یا افزایش تقاضا، قیمت جهانی شکر به شدت افزایش مییابد. در چنین شرایطی، کشورهایی که وابستگی زیادی به واردات دارند، با بحران مواجه میشوند.
شکر یکی از کالاهای اساسی است که در سبد غذایی خانوارها جایگاه مهمی دارد. وابستگی کامل به واردات میتواند در شرایط تحریم، بحرانهای ژئوپلیتیک یا نوسانات ارزی، مشکلات جدی ایجاد کند. تجربه تحریمها نشان داده که داشتن پایه تولید داخلی برای کالاهای اساسی حیاتی است. حتی اگر کشور ۱۰۰ درصد خودکفا نباشد، داشتن ظرفیت تولید بالا به معنای توانایی ایجاد ذخایر استراتژیک و مدیریت بحرانهای احتمالی است.
شیوه درست سیاستگذاری مرتبط با شکر ترکیبی مناسب از تولید داخلی و واردات است
خودکفایی مطلق در تولید شکر با توجه به محدودیتهای آبی، هزینه تولید بالا و فرصتهای موجود در بازار جهانی، از منظر صرفاً اقتصادی توجیه کامل ندارد. اما حفظ ظرفیت تولید قوی داخلی برای امنیت غذایی، استقلال اقتصادی و اشتغالزایی ضروری و توجیهپذیر است.
سیاست بهینه، ترکیبی از تقویت تولید بهینه داخلی و واردات هوشمندانه است که هم امنیت غذایی را تضمین کند، هم از منابع ملی به صورت کارآمد استفاده کند و هم از فرصتهای اقتصادی بازارهای جهانی بهره ببرد.
ظرفیت تولید روزانه کارخانهها معادل تولید سالانه کل کشور است
*سود و زیان کشت و صنعت مربوط به شکر چه وضعیتی دارد؟
صنعت قند و شکر ایران یک صنعت استراتژیک است که از دو منبع اصلی چغندر قند و نیشکر تغذیه میشود. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این صنعت این است که ظرفیت تولید روزانه کارخانهها معادل تولید سالانه کل کشور است. زیرا چغندر قند قابلیت انبارداری طولانیمدت ندارد و باید ظرف چند هفته پس از برداشت وارد چرخه تولید شود.
در حال حاضر قیمت شکر خام حدود 320 دلار به ازای هر تن است
در حال حاضر قیمت شکر خام حدود 320 دلار به ازای هر تن است. در داخل، مصرف سالانه شکر حدود دو میلیون و پانصد هزار تن است، اما تولید داخلی به دلیل بحران آب در مناطق نیشکرخیز، خشکسالی و کاهش راندمان کمتر از این میزان بوده و کشور بخشی از نیاز خود را از طریق واردات تأمین میکند. موفقیت این صنعت در آینده به مدیریت صحیح منابع آبی، حمایت مؤثر از کشاورزان، افزایش راندمان تولید و استفاده بهینه از فرصتهای کاهش قیمت جهانی برای واردات ارزانتر بستگی دارد.
ریسکهای اقلیمی و واردات بر سودآوری سهام قندی اثر میگذارد
بررسی نسبتهای قیمت به درآمد آتینگر (P/E Forward) و سود پیشبینیشده این نمادها نشان میدهد که سهام قندی در محدوده جذابی برای خرید میانمدت قرار دارد، هرچند ریسکهای اقلیمی و نوسانات واردات میتواند بر سودآوری آنها تاثیرگذار باشد.
یکی از چالشهای اساسی صنعت قند و شکر قیمتگذاری دستوری است
صنعت قند و شکر با قیمتگذاری دستوری مواجه است و نسبت قیمت به سود شرکتها بسیار بالا یا به دلیل زیاندهی منفی است. این وضعیت نشاندهنده چالش اساسی این صنعت است. وضعیت سود و زیان صنعت قند و شکر بسیار متغیر و وابسته به سیاستگذاری دولت است.
سودآوری در این صنعت به عواملی چون تناسب قیمت شکر با هزینه چغندر، مدیریت بهینه هزینههای عملیاتی، تولید برق و محصولات جانبی و بهرهمندی از یارانهها و تسهیلات دولتی وابسته است. تا زمانی که قیمتگذاری دستوری ادامه دارد، این صنعت همچنان در معرض نوسانات سودآوری خواهد بود و برخی شرکتها نمیتوانند به سودآوری پایدار برسند.
صنعت نیشکر در ایران با چالشهای جدی مواجه است که گاهی با روایتهای رسمی در تضاد قرار میگیرد
*کشت و صنعت مربوط به تولید شکر در ایران چه ویژگیهایی دارد که باعث ادامه فعالیت همراه با رد واقعیتهایی نظیر آببری بالا و آلایندگی میشود؟
از نظر آببری، نیشکر یکی از پرمصرفترین محصولات کشاورزی است و در شرایط ایران که با بحران آب مواجه است، کشت آن در مناطقی مانند خوزستان با انتقادات جدی روبرو شده است. تولید نیشکر بهدلیل بحران آب تحت فشار قرار گرفته و مناطق نیشکرخیز با تنش آبی شدیدی دستوپنجه نرم میکنند. این در حالی است که عملکرد و راندمان نیشکر در مقایسه با چغندرقند پایینتر است و هزینه کشت آن نیز بالاتر است.
دلایلی که ممکن است باعث تداوم این صنعت علیرغم چالشها شود عبارتند از اشتغالزایی قابلتوجه در مناطقی مانند خوزستان، وابستگی اقتصادی و معیشتی هزاران خانواده به این صنعت، سرمایهگذاریهای عظیمی که در کارخانههای قند و نیشکر انجام شده و نمیتوان آنها را بهراحتی تعطیل کرد، و البته منافع سیاسی و اقتصادی گروههای ذینفع. بهعلاوه، تولید فرآوردههای جانبی مانند اتانول که در برخی گفتمانها بهعنوان مزیت مطرح میشود.
به نظر میرسد تداوم فعالیت این صنعت بیش از آنکه بر توجیهپذیری زیستمحیطی یا کارایی مصرف آب استوار باشد، ریشه در ملاحظات اجتماعی، اقتصادی و ساختاری دارد. این موضوع نشاندهنده تنشی میان ضرورتهای کوتاهمدت اشتغال و معیشت با اولویتهای بلندمدت مدیریت منابع آب و توسعه پایدار است.