کد مطلب: ۱۵۴۹۱۸

آیا فیس‌بوک واقعا رایگان است؟

آیا فیس‌بوک واقعا رایگان است؟

فیس‌بوک، از زمان آغاز فعالیتش شعاری برای کاربرانش داشته است «فیس‌بوک رایگان است و رایگان خواهد ماند.» اما سوال اینجاست که این شرکت‌ در ازای ارائه خدمات رایگان به کاربران چه دریافت می‌کند؟

الهام میرمحمدی: فیس‌بوک، غول شبکه‌های اجتماعی از زمان آغاز فعالیتش در سال 2004، شعاری برای کاربرانش داشته است: «فیس‌بوک رایگان است و رایگان خواهد ماند.» کاربران فیس‌بوک به طور متوسط، 50 دقیقه در روز از این پلت‌فرم استفاده می‌کنند.

به گزارش تجارت‌نیوز ، ارائه خدمات و ایجاد دسترسی رایگان از سوی شرکت‌های فناوری بزرگ به وفور دیده می‌شود. به عنوان مثال کاربران یوتیوب، روزانه 1 میلیارد ساعت ویدئوی رایگان تماشا می‌کنند.

اما سوال اینجاست که این شرکت‌ها در ازای ارائه خدمات رایگان به کاربران چه دریافت می‌کنند؟ قطعا این شرکت‌ها هم هزینه‌هایی دارند. از آنجا که کاربران برای استفاده از پلت‌فرم‌های دیجیتال مبلغی پرداخت نمی‌کنند، محاسبه هزینه‌های این شرکت‌ها از سوی اقتصاددانان دشوار است. چرا که این گونه خدمات با مبادلات معمولی بازار فرق دارد.

شرکت‌هایی نظیر فیس‌بوک و گوگل، تولید ارزش خود را به کاربرانشان سپرده‌اند. اطلاعات و عکس‌هایی که در هر ثانیه در شبکه‌های اجتماعی بارگزاری می‌شود، افراد بیشتری را به سوی این وب‌سایت‌ها می‌کشاند. جستجوی آنلاین، کلیک‌ها و لایک‌ها به سادگی به الگوریتم‌ها می‌آموزند که جستجوگنندگان به دنبال چه هستند و چه مطالبی را دوست دارند.

شیوع ارائه خدمات رایگان در دهه اخیر، افزایش چشمگیری داشته است. مردم به طور فزاینده‌ای به دسترسی رایگان به هر گونه اطلاعات خو گرفته‌اند. آنها هیچ ایده‌ای در مورد ارزش اطلاعات شخصی‌شان ندارند. از آنجا که شرکت‌های دیجیتال به اطلاعات میلیاردها نفر دسترسی دارند، ارزش اطلاعات هر شخص در نظر خودش بسیار اندک است. اساسا، محدودیت‌های دنیای واقعی، در دنیای مجازی و دیجیتال وجود ندارد. چرا که اطلاعات از یک سو پایان‌ناپذیر و از سوی دیگر بسیار ارزان است.

در سال 1993، MCI mail (اولین سرویس ایمیل در واشنگتن) برای ارسال هر پیام که حاوی 500 کاراکتر بود، 50 سنت دریافت می‌کرد. همچنین، به ازای 500 کاراکتر بیشتر، 10 سنت به این مبلغ افزوده می‌شد. اما به مرور زمان شرکت‌های جدید و اینترنت، این مبلغ را به صفر رساندند. گویا، گرفتن هزینه از کاربران منطقی به نظر نمی‌رسید.

اگر چه در نظر کاربران، آنها هیچ هزینه‌ای برای دسترسی به اطلاعات و موتور جستجو پرداخت نمی‌کنند، اما شرکت‌هایی همانند فیس‌بوک و گوگل، هزینه‌های ثابتی نظیر حقوق مهندسان، مراکز اطلاعات و غیره دارند. این شرکت‌ها برای کسب درآمد کاربران خود را تحت فشارهای غیرمستقیم می‌گذارند. یکی از روش‌های کسب درآمد این غول‌های فناوری، تبلیغات است. آنها به ازای قرار دادن تبلیغاتی که در تیررس مخاطب باشد، کسب درآمد می‌کنند.

کاربران اینترنت تمایل زیادی برای دریافت اطلاعات و خدمات به صورت رایگان دارند.

بر اساس گزارش‌ها، فیس‌بوک در سه ماهه دوم سال 2017، به طور متوسط از هر کاربر خود، 4.65 دلار دریافت کرده است. این مبالغ عمدتا در ازای تبلیغات، ارتقای پست‌ها و یا بازی‌های دنیای مجازی دریافت شده است.

زمانی که کاربران به ازای دسترسی به داده‌ها مبلغی پرداخت نمی‎کنند، محاسبه بهایی که کاربران در ازای فاش کردن شخصی‌ترین اطلاعاتشان می‌پرازند، امری بسیار دشوار است.

موسسه فناوری به تازگی در این خصوص مطالعه‌ای انجام داده است. این مرکز در ازای پرداخت مبلغی از جامعه آماری خود خواسته که به مدت یک ماه از فیس‌بوک استفاده نکنند. با توجه به پاسخ‌های کاربران، محاسبه ارزش متوسط سالانه این شرکت‌ها برای هر کاربر 750 دلار تخمین زده شد.

بر اساس یک مطالعه دیگر، مشخص شده که ارزش‌گذاری هر کاربر برای جستجوی رایگان در موتورهای جستجو، 16600 دلار، جستجوی نقشه‌ها، 2800 دلار و دسترسی به ویدئوها، 900 دلار در سال است.

به اعتقاد بسیاری، چنین معامله‌ای به نفع کاربران است. اما برخی دیگر مشکلاتی نظیر محاسبه تولید ناخالص داخلی و یا حفظ حریم خصوصی را مطرح کرده‌اند.

تولید ناخالص داخلی عمدتا از طریق اندازه‌گیری معاملات بازار و قیمت‌های پرداخت‌شده محاسبه می‌شود.

فدرال رزرو فیلادلفیا به تازگی تحقیقی انجام داده است. مطالعه‌کنندگان در این تحقیق از مبالغی که در حوزه تبلیغات هزینه شده، با هدف محاسبه و برآورد تولید استفاده کرده‌اند. این مطالعه نشان می‌دهد که در سال 2013، تولید ناخالص داخلی آمریکا می‌بایست 19 میلیارد دلار بیش از آنچه گزارش شده بود، می‌شد.

از سوی دیگر فعالان حریم خصوصی هم نگرانی‌های خود را دارند. کاربران اینترنت تمایل بسیاری برای دریافت اطلاعات و خدمات به صورت رایگان دارند.

حریم خصوصی در اینترنت

به عنوان مثال، زمانی که شرکت آمازون برای اولین بار پیشنهاد داد که حمل‌ونقل کالا به شرکت‌های اروپایی رایگان خواهد بود، تعداد سفارش‌ها به طور چشمگیری افزایش یافت. این موضوع اما در مورد کشور فرانسه صادق نبود. چرا که آمازون به اشتباه مبلغ 10 سنت برای ارسال کالا به این کشور در نظر گرفته بود.

نگرانی فعالان این است که آیا برچسب رایگان منجر به تقویت انتخاب‌های نادرست از سوی کاربران می‌شود؟ آیا کاربران حاضرند به ازای دریافت خدمات رایگان اطلاعات خود را به راحتی در اختیار این شرکت‌ها قرار دهند؟

محققان معتقدند، اگرچه کاربران همواره صحبت از حریم شخصی می‌کنند و آن را بسیار مهم می‌دانند، اما در عمل چندان به آن اهمیت نمی‌دهند.

به علاوه این رویکرد در اقتصاد، رقابت را با چالش‌هایی مواجه می‌کند. در حالتی که هیچ‌گونه قیمت‌گذاری برای مقایسه وجود ندارد، این‌طور به نظر می‌رسد که شرکت‌هایی مثل گوگل در محیطی با رقابت بالا فعالیت می‌کنند. این نگرش اما کاملا ساده‌انگارانه است.

به عنوان مثال، گوگل 90 درصد سهم بازار در جستجوهای اینترنتی را در میان کشورهای اروپایی تصاحب کرده است. این در حالی است که قانون‌گذاران آنتی‌تراست، شرکت گوگل را در ماه ژوئن 2.4 میلیارد یورو جریمه کردند. به این دلیل که شرکت گوگل به صورت سیستماتیک در جستجوهای اینترنتی، سرویس‌های خرید آنلاین خود را در جایگاه بهتری نسبت به سایر شرکت‌های رقیب نمایش می‌داد و رتبه رقبا را پایین‌تر آورده بود.

پرداخت‌های کوچک از سوی کاربران در ازای ارائه خدمات اینترنتی، منجر به انجام فعالیت‌های کارآمدتر در دنیای آنلاین می‌شود.

اگر چه این شرکت‌ها خدمات رایگان ارائه می‌دهند اما قانونگذاران آنتی‌تراست بر این باورند که قدرت بازار شرکتی نظیر گوگل، انتخاب‌های بیشتر برای کاربران را محدود کرده است. این فقدان رقابت به گونه دیگری خود را نشان می‌دهد: این شرکت‌ها درخواستشان برای دریافت اطلاعات از کاربران افزایش می‌یابد و برای افزایش درآمد خود به نمایش تبلیغات بیشتری می‌پردازند که در نهایت موجب آزار کاربر می‌شود.

لازم به ذکر است، قانون آنتی‌تراست (Antitrust) به مجموعه‌ای از قوانین گفته می‌شود که وظیفه قانونگذاری و حفظ رقابت بین شرکت‌های مختلف به نفع مصرف‌کنندگان را بر عهده دارند. این قوانین از این رو به وجود آمده‌اند که از ایجاد اتحاد بین شرکت‌های فعال در یک حوزه برای کنترل قیمت، بالا بردن سود و حتی ادغام شرکت‌های بزرگ برای در اختیار گرفتن بخش بزرگی از بازار جلوگیری کنند و به همین دلیل رقابت را به نفع مشتریان تضمین می‌کنند.

اقتصاددانان بسیاری به دنبال ارائه راهکار در این زمینه هستند. به عقیده آنها پولی کردن خدمات اینترنتی تنها راه حل است اما اجرای چنین سیاست‌هایی مشکلاتی را به همراه خواهد داشت.

جارون لانیر (Jaron Lanier) که مبدع اصطلاح «واقعیت مجازی» است، در کتاب «آینده از آنِ چه کسی است؟»، می‌گوید: پرداخت‌های کوچک برای استفاده از خدمات دیجیتال می‌تواند برخی مشکلات را حل کند. به عنوان مثال اگر شرکت‌ها به جای ردیابی کاربران و سود بردن از داده‌های آنها، در ازای ارائه خدمات از آنها پول دریافت کنند، این امر قطعا موجب می‌شود کاربران فعالیت‌های کارآمدتری در دنیای آنلاین داشته باشند.

برخی دیگر نیز بر این باورند که گزینه پولی کردن این پلت‌فرم‌ها به شرط نبود تبلیغات برای کاربر فراهم شود.

اما واضح است که هیچ‌یک از دو راهکار ارائه‌شده به سادگی عملی نمی‌شود و هر یک مشکلات خاص خودشان را دارند. آنچه مهم است، این است که اجرای هر یک از این دو روش، کاربر را ناچار به پرداخت برای خدماتی خواهد کرد که پیش‌تر به صورت رایگان استفاده می‌کرده است.

منبع: اکونومیست

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.