پیشبینی اکونومیست از آینده روابط آمریکا و چین
اکونومیست در گزارشی با اشاره به افزایش تعرفهها بر کالاهای چینی از سوی آمریکا مینویسد: حتی اگر در نهایت توافقی صورت بگیرد، اختلافات عمیق در مدلهای اقتصادی دو کشور به این معناست که روابط تجاری آنها برای سالهای متمادی ناپایدار خواهد بود.
طی دو سال گذشته، سرمایهگذاران و مدیران تنشهای تجاری میان آمریکا و چین را زیر نظر گرفتهاند. روابط تجاری میان دو کشور، تعرفهها، مذاکرات و لفاظیها در این مدت گاهی سرمایهگذاران را امیدوار و گاهی آنها را نگرانتر از پیش کرده است.
به گزارش تجارتنیوز به نقل از اکونومیست ، با این حال با افزایش امیدها در ماههای اخیر برای دستیابی به توافقی که اختلافات میان پکن و واشینگتن را حلوفصل کند، بازارهای سرمایه در سال جاری میلادی حدود 13 درصد رشد کردند.
در پنجم ماه می اما دونالد ترامپ اعلام کرد تعرفهها بر 200 میلیون کالای وارداتی از سوی چین را از 10 درصد به 25 درصد افزایش میدهد. انتشار این خبر موجب شد تا اعتماد سرمایهگذاران بار دیگر تخریب شود.
مذاکرهکنندگان دو کشور روز جمعه جلسهای 11 ساعته را پشت سر گذاشتند و هنوز هیچ نشانی از عقبنشینی در هیچیک از طرفین مشاهده نمیشود.
ماههاست که هیات مذاکرهکنندگان میان پکن و واشینگتن در سفرند و هنوز موفق نشدهاند تغییر مد نظر آمریکا را در مدل اقتصادی چین به وجود بیاورند.
نویسنده گزارش در ادامه به برخی توافقنامههای موفق در دهههای گذشته اشاره میکند. به عنوان مثال، توافقنامه پلازا در دهه 1980 میان ژاپن و آمریکا منعقد شد و به مشکلات میان دو کشور پایان داد. همچنین سپتامبر گذشته توافق جدید نفتا -البته با نامی جدید- میان آمریکا، کانادا و مکزیک امضا شد. این توافق هنوز از سوی کنگره تایید نشده است.
در مورد آمریکا و چین اما حتی اگر در نهایت توافقی صورت بگیرد، اختلافات عمیق در مدلهای اقتصادی دو کشور به این معناست که روابط تجاری آنها برای سالهای متمادی ناپایدار خواهد بود.
ماههاست که هیات مذاکرهکنندگان میان پکن و واشینگتن در سفرند و هنوز موفق نشدهاند تغییر مد نظر آمریکا را در مدل اقتصادی چین به وجود بیاورند.
تنها امضای تکهای کاغذ میان دو کشور که خواستههای کاخ سفید در آن عنوان شده، مدل اقتصادی چین را از سرمایهداری دولتی تغییر نمیدهد.
طی این مدت برخی زمینههای مشترک فراهم شده است. به عنوان مثال چین تمایل دارد محصولات بیشتری از جمله سویا و گاز شیل از آمریکا وارد کند. به این ترتیب، کاهش کسری تجاری آمریکا با چین که برای ترامپ خوشایند است، اتفاق میافتد. چین همچنین حاضر شده برخی قوانین مربوط به حقوق مالکیت معنوی را تسهیل کند. بنابراین هر توافقی میان دو کشور به معنای وعده چین برای محدود کردن نقش دولت در اقتصاد است.
به عقیده نویسنده اکونومیست اما بعید به نظر میرسد که تنها امضای تکهای کاغذ میان دو کشور که خواستههای کاخ سفید در آن عنوان شده، مدل اقتصادی چین را از سرمایهداری دولتی تغییر دهد.
با توجه به اینکه قانونگذاری از سوی حزب کمونیست انجام میشود، اعتماد به وعدههای چین برای محدود کردن شرکتهای دولتی سادهلوحانه است. حزب قانونگذار بر تمام شرکتها در این کشور از جمله کمپانیهای خصوصی در حوزه تکنولوژی نفوذ دارد.
به این ترتیب، همان طور که شرکتهای بزرگ چینی از لحاظ تکنولوژیک پیشرفتهتر و گستردهتر میشوند، نگرانیها در مورد انگیزههای چین و به دنبال آن تنشها تشدید میشود.
از سوی دیگر، سیاست خود محرکی در درگیری سیستمهای اقتصادی محسوب میشود. به همین دلیل انتظار میرود در فضایی که آکنده از بیاعتمادی است، هر دو طرف سازمان تجارت جهانی را که چارچوب رسیدگی به اختلافات کلی را تعیین میکند، از دور خارج کردهاند و در عوض بر رویکردهای مقابلهجویانه خود تکیه کردهاند.
روابط تجاری پایدار میان کشورها مستلزم داشتن درک مشترک از نحوه تجارت و تعهد به اجرای قوانین است.
در عین حال رویکردها در داخل آمریکا هم تغییر کرده است. دموکراتها و شرکتهای بزرگ انتظار دارند که دونالد ترامپ سختگیریها بر چین را افزایش دهد.
نویسنده معتقد است، حتی اگر رئیسجمهور آمریکا و همتای چینی او شیجینپینگ بتوانند به نقطه عطف جدیدی در روابط ابرقدرتها برسند، نباید چندان به آن اعتماد کرد.
بر اساس تجربیات و درسهای یک دهه گذشته، روابط تجاری پایدار میان کشورها مستلزم داشتن نکات اشتراک بسیاری است. داشتن درک مشترک از نحوه تجارت و تعهد به اجرای قوانین هم یکی از این الزامات است.
در حال حاضر، دو ابرقدرت با چشماندازهای متفاوت اقتصادی، رقابت روبهرشد ژئوپولتیک و سوءظن عمیق در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند. صرفنظر از اینکه جنگ تجاری امروز حلوفصل بشود، مواضع دو کشور در این زمینهها تغییر نخواهد کرد.
نظرات