خبر مهم:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۹۵۰۲۲۲

شورای امور جهانی خاورمیانه با انتشار گزارشی مدعی شد:

اسرائیل در صدد حمله گسترده به زیرساخت‌های هسته ای ایران است؟

اسرائیل در صدد حمله گسترده به زیرساخت‌های هسته ای ایران است؟

شورای امور جهانی خاورمیانه در گزارشی مدعی شد: اگرچه حمله اسرائیل در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ صرفاً روی سایت‌های نظامی متمرکز بود، اما هدف‌گیری راهبردی این بازیگر و حمله به سیستم‌های دفاع هوایی و راداری نشان می‌دهد که تل‌آویو شاید به‌دنبال مقدمه‌‌سازی برای حملات گسترده‌تر به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران است.

به گزارش تجارت نیوز،

شورای امور جهانی خاورمیانه با انتشار گزارشی مدعی شد، در پایان اوت 2024، گزارش محرمانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) نگرانی‌ها در باب توسعه برنامه هسته‌ای ایران را افزایش داد. این گزارش از عدم همکاری (ادعایی) ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انتقاد کرده و هشدار داده که اگر ایران سطح غنی‌سازی اورانیوم خود را در شرایط فعلی افزایش دهد، قادر به عبور از آستانه گریز هسته‌ای است. هم‌زمان، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران با بیان اینکه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دیگر قابل احیا بدان شکل که بود نیست، بر ضرورت مذاکره مجدد در بخش‌هایی از توافق هسته‌ای تاکید کرد.

به ادعای این موسسه مطالعاتی، گزارش ادعایی نهاد پادمانی نشان از آن دارد که تهران دیگر مفاد مندرج در توافق سال 2015 را لحاظ نمی‌کند و در واکنش به عهدشکنی غرب، به تعهدات خود ذیل این توافق پایان داده است. این تحولات در شرایطی جریان دارد که منطقه به واسطه جنگ اسرائیل در غزه و لبنان و همچنین رویارویی‌های اسرائیل و ایران بی‌ثبات است.

به ادعای شورای خاورمیانه ترور رهبران برجسته حماس و حزب‌الله احتمالاً رهبران ایران را متقاعد کرده تا با هدف افزایش اثربخشی بازدارندگی مستقیم و غیرمستقیم خود علیه اسرائیل در دکترین خود تجدیدنظر کنند. در این فضای پر تنش، درخواست‌ها برای بازنگری در دکترین هسته‌ای کشور در ایران افزایش یافته است. برخی استدلال می‌کنند، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که ایران برای داشتن یک بازدارنده موثرتر در برابر دشمنان از آستانه گریز هسته‌ای عبور کند. حال اگر این استدلال را مفروض قرار دهیم، در باب سناریوهای بالقوه‌ چنین پویایی‌ و همچنین پیامدهای استراتژیک چنین گزاره‌ای برای ایران و جهان سوال‌های بسیاری مطرح می‌شود. پیشتر بخش نخست مقاله تحت عنوان «محرک ایران برای تغییر دکترین هسته‌ای؛ چرا تهران در مسیر افزایش توان بازدارندگی‌ است؟» منتشر شد و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است:

اهرم‌های ایران در مقابله با اسرائیل چیست؟

به ادعای شورای امور جهانی خاورمیانه فعل و انفعال های خاورمیانه به محافل سیاسی در ایران کمک می‌کند تا امکان و ضرورت فزاینده‌ای تغییر دکترین هسته‌ای ایران را تبیین کند. با این حال، مهم‌ترین عاملی که احتمالاً تصمیم نهایی در باب تغییر دکترین هسته‌ای را تحت تاثیر قرار می‌دهد، درک تهدیدهای جاری است. در ماه‌های پس از 7 اکتبر 2023، رهبران ایران در ابتدا خوش‌بین بودند که تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی –با فشار دیپلماتیک بر اسرائیل و فشار نظامی اعضای «محور مقاومت»- زمینه را برای تغییرات معنادار در منطقه را هموار کرده و توزان قوا را به نفع ایران و مقاومت را بازتعریف کند. با این همه رویکرد اسرائیل موجی شده تا در این زمینه تردیدهایی ایجاد شود. حمله این بازیگر به لبنان نشان داد که فشارهای دیپلماتیک تأثیر چندانی بر رویکرد نظامی-امنیتی اسرائیل نداشته است.

بر اساس ادعای این موسسه مطالعاتی، وضعیت موجود پس از 7 اکتبر، پیامدهایی فراتر از بازدارندگی نامتقارن ایران داشته باشد. ناظران مدعی‌اند، پیروزی ادعایی اسرائیل در جنگ می‌تواند کشورهای عربی را به از سرگیری همکاری رسمی با اسرائیل سوق دهد. این تغییر سناریویی را ایجاد می‌کند که در قابش ممکن است ائتلاف اعراب و اسرائیل تعریف شود. علیرغم ارتباط دیپلماتیک مستمر تهران با کشورهای عربی، چنین ائتلافی درک قدرت و نفوذ ایران را در منطقه به‌عنوان تهدید برای پادشاهی‌ها را  افزایش خواهد داد. این تحولات احتمالاً موجب خواهد شد تا حامیان تغییر دکترین هسته‌ای ایران اهرم قدرتمندتری در اختیار داشته باشند.

به ادعای این موسسه مطالعاتی، تصمیم برای تغییر دکترین هسته‌ای، برای ایران آسان نخواهد بود. بازرسی‌های گسترده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، همراه با اقدامات خرابکارانه و ترورهای اخیر نشان می‌دهد که هر حرکتی به سمت گذار هسته‌ای می‌تواند تل‌آویو را جسورتر کند. در این صورت، هم اسرائیل و هم به‌طور بالقوه ایالات متحده ممکن است اقدام پیشگیرانه انجام دهند. از همین رو، ایران ممکن است رویکرد تدریجی‌تری را انتخاب کرده و ظرفیت غنی‌سازی خود را بدون قطع رسمی دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یا خروج از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) افزایش دهد.

به ادعای موسسه مطالعاتی امور جهانی خاورمیانه، این استراتژی زمان مورد نیاز برای گریز هسته‌ای را کاهش می‌دهد و در عین حال تولید سایر اجزای کلیدی لازم برای تغییر دکترین هسته‌ای، مانند سیستم‌های تحویل و ساختارهای فرماندهی و کنترل را نیز پیش می‌برد. به ادعای ناظران در این سناریو، ایران به یک "دولت آستانه" تمام‌عیار تبدیل می‌شود که برخی تحلیل‌گران ایرانی آن را به عنوان استراتژی "بازدارندگی هسته‌ای نهفته" در برابر حملات بیرونی علیه زیر ساخت‌های غیر نظامی و هسته‌ای توصیف می‌کنند.

در چنین شرایطی اگر حمله‌ای صورت گیرد، تهران به سرعت گام نهایی را در راستای تغییر دکترین هسته‌ای خود برمی‌دارد. سناریوی دوم این است که ایران ممکن است منتظر حمله نباشد و در عوض ابتکار عمل را برای گریز هسته‌ای در دست بگیرد. در حالی‌که این خطر حمله پیشگیرانه به تاسیسات هسته‌ای ایران را به همراه دارد, اگر مقامات ایران بر این باورند که چنین حمله‌ای اجتناب‌ناپذیر است، ممکن است پیشرفت برنامه هسته‌ای را به عنوان گزینه‌ای مناسب‌تر در نظر بگیرند. محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه اخیراً استدلال کرده که اسرائیل، پس از لبنان، سوریه، عراق و احتمالاً ایران را هدف قرار خواهد داد.

سناریوی سوم می‌تواند شامل رویکرد دیپلماتیک جدید از سوی تهران باشد. مقامات ایرانی به ویژه مسعود پزشکیان اخیراً تمایل و آمادگی خود را برای از سرگیری مذاکرات دیپلماتیک با کشورهای غربی به‌ویژه در مورد موضوع هسته‌ای ابراز کرده‌اند. در حالی‌که علاقه ایران به دیپلماسی موضوع جدیدی نیست. ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور فقید پیشین، بارها بر علاقه ایران به تلاش‌های دیپلماتیک جهانی و منطقه‌ای تاکید کرده بود، اما این بار مقامات ایرانی از تعامل گسترده در حوزه‌های مختلف اعم از موضوعات سیاسی و امنیتی می‌گویند؛ به عنوان مثال، عراقچی می‌گوید که در جریان سفر خود به مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اواخر سال 2024، با همتایان اروپایی خود در مورد موضوعات مختلف از جمله اوکراین و لبنان تبادل‌نظر کرد. او همچنین هشدار داد که «هیچ راه دیگری برای تضمین ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران جز از طریق مذاکره وجود ندارد».

ترامپ و تغییر دکترین هسته‌ای ایران

در اصل، ایران ممکن است به دنبال استفاده از برنامه هسته‌ای پیشرفته خود و تهدید ضمنی دکترین هسته‌ای خود به‌عنوان اهرمی برای دستاوردهای دیپلماتیک گسترده‌تر، از جمله تضمین‌های امنیتی در منطقه باشد؛ اما این رویکرد مملو از پیچیدگی است. هنوز مشخص نیست که ایران در حال حاضر چه امتیازاتی را آماده کرده یا می‌تواند ارائه دهد. بازگشت به محدودیت‌های برجام در مورد غنی‌سازی اورانیوم، عملاً ایران را از بازی آستانه باز می‌دارد؛ اقدامی که احتمالاً با مخالفت‌های قابل ‌وجهی در تهران مواجه خواهد شد. هم‌زمان نوع توافق‌های منطقه‌ای که بر فعالیت‌های منطقه‌ای ایران متمرکز است نیز نامشخص باقی می‌ماند، به‌ویژه با توجه به افزایش تهدید تهران از سوی اسرائیل که با توانایی یا تمایل محدود کشورهای غربی -یعنی ایالات متحده- برای تأثیرگذاری بر جنگ اسرائیل علیه غزه ترکیب می‌شود.

در شرایط کنونی و هم‌زمان با افزایش سطح تنش‌ها، رویارویی احتمالی وسیع میان تهران و تل‌آویو به نگرانی جدی جهانی تبدیل شده است. اگرچه حمله اسراییل در 26 اکتبر 2024 صرفاً بر روی سایت‌های نظامی متمرکز بود، اما هدف‌گیری راهبردی این بازیگر و حمله به سیستم‌های دفاع هوایی و راداری نشان می‌دهد که تل‌آویو شاید به‌دنبال مقدمه‌‌سازی برای حملات گسترده‌تر به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران است. چنین رویدادی همواره محاسبات هسته‌ای ایران را تغییر می‌دهد و توجیه لازم را برای برداشتن گام نهایی و تغییر دکترین هسته‌ای را فراهم می‌کند. از زمان آغاز بحران هسته‌ای ایران در سال 2003، مقامات ارشد ایران همواره بر انگیزه‌های صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای این کشور تاکید کرده‌اند و هرگونه قصد برای ساخت سلاح هسته‌ای را رد کرده‌اند. به طور رسمی، این موضع ثابت است و مکررا هم بر آن تاکید می‌شود. با این حال، تغییر معادلات زمینه‌ساز تغییر گفتمان مقام‌های ایران شده است. همچنین به نظر می‌رسد، این تغییر که عمدتاً توسط رسانه‌های دولتی و شخصیت‌های برجسته سیاسی اعلام می‌شود، تلاشی برای آماده کردن افکار عمومی برای تغییر احتمالی دکترین هسته‌ای ایران است؛ اینکه آیا این تغییر روی می‌دهد یا خیر، به عوامل مختلفی بستگی دارد، به ویژه درک تهدید ایران و نتیجه تعاملات دیپلماتیک بین تهران و غرب.

در این زمینه، انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری ایالات متحده و تغییر دولت واشنگتن نیز یک عامل بسیار مهم است. انتخاب مجدد دونالد ترامپ، با توجه به سابقه سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران، می‌تواند تنش‌ها را تشدید کند و به طور بالقوه تغییر دکترین هسته‌ای تهران را محتمل‌تر کند. در چنین شرایطی از یک سو، برخی در ایران ممکن است استدلال کنند که این کشور باید از قبل و پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید  زمینه را برای گریز هسته‌ای هموار کنند تا موقعیت خود را در برابر دولت آینده ایالات متحده تقویت کند. از سوی دیگر، حمایت قوی ترامپ از اسرائیل -به ویژه از کابینه نخست‌وزیر اسرائیل- می‌تواند تل‌آویو را برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران جسورتر کند. چنین اقدامی ممکن است کاتالیزور نهایی باشد که عزم تهران را برای تغییر دکترین هسته‌ای هموار می‌کند.

منبع : اقتصادنیوز

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.