وقتی قیمت کالایی به تنهایی بالا می‌رود باید دنبال دلیل آن گشت؛ اما وقتی مشاهده می‌شود که مساله گرانی مختص یک یا چند کالای خاص نیست، بلکه عمومیت دارد، یعنی از ارز و طلا گرفته تا زمین، مسکن، اتومبیل و ماشین آلات صنعتی تا دارو و درمان و مواد خوراکی و انواع خدمات، همه با هم گران شده‌اند، دیگر نمی‌شود گفت کالاها گران شده‌اند. در شرایط ذکر شده چیزی گران نشده، بلکه فقط یک چیز ارزان شده و آن هم پول ملی است. دلیل این کاهش پول ملی نیز تزریق حجم عظیمی از نقدینگی به سیستم اقتصادی کشور توسط چاپ اسکناس و خلق پول و ایجاد تورم است. وقتی در ظرف آبگوشت بیش از اندازه آب اضافه کنیم، دیگر خاصیت معمول را نخواهد داشت. وقتی در ظرف شربتی، شیر آب را باز کرده‌ایم و مدام آب اضافه می‌کنیم، درست است که حجم شربت بالا می‌رود، ولی مرتب از شیرینی و خاصیت آن شربت کاسته می‌شود. وقتی کسی سوال کند که چرا این شربت رقیق و کم خاصیت شده و چرا ارزان شده، جواب این است که به علت اینکه حجم آن را توسط افزودن آب، دائماً بالا می‌برید؛ و اگر شربت فروش صدبار هم قسم بخورد که به زودی طعم شربت بهتر می‌شود، قابل باور نیست، مگر اینکه شیر آب را ببندد و البته اگر بعدها شکر هم آزاد شد و دلارهای بلوکه شده ما را پس دادند، البته ممکن است طعم شربت بهتر شود، یا حداقل بدتر نشود! بدتر از آنچه گفته شد، عادت مذمومی است که مسئولان اقتصادی کشور از دیرباز داشته‌اند و امیدوارم در دولت جناب پزشکیان این عادت کنار گذاشته شود؛ دولت‌ها همواره سعی داشته‌اند، با دست و دلبازی و حراج خزانه و با تزریق بیش از تقاضا به بازار، قیمت ارز را به صورت مصنوعی پایین‌تر از قیمت واقعی نشان دهند. زمانی هم که با فقدان یا محدودیت منابع ارزی مواجه می‌شدند با چند نرخی کردن و تزریق ارز ارزان، با اسامی مختلف، باعث ایجاد و دامن زدن به رانت و فساد شده‌اند. البته باید اذعان کرد که با وجود غلط بودن برخی از سیاست‌های اقتصادی از جمله پایین نگه داشتن نرخ ارز با وجود تورم، در دولت آقای خاتمی حداقل در رابطه با ارز، چند نرخی و فساد وجود نداشت و روند تک نرخی تا سه سال بعد از دولت او یعنی تا مهر سال ۸۹ ادامه یافت. اگر بخواهیم چشم‌انداز بازار را رصد کنیم، پیش‌بینی اصولا آسان نیست، بخصوص در جایی که داده‌ها و اطلاعات شفاف وجود ندارد. ولی بارها تاکید شده که قیمت‌ها بهتر است که بر اساس تفاضل نرخ تورم و بهره در کشور ما و کشورهای حوزه دلار تعدیل و تنظیم شود. برای هر اقتصادی لازم و حتی واجب، داشتن علامت‌های صحیح است که در این صورت آینده‌ای روشن در انتظارمان خواهد بود. در حال حاضر با توجه به نرخ تورم و بهره از ابتدای سال تا کنون، کریدور هفتم برای دلار در شرایط فعلی کاملاً طبیعی است. با این نرخ تورم صعود قیمت تا کریدور نهم تا آخر سال هم دور از ذهن نخواهد بود. مگر اینکه فکری اساسی برای کاهش نرخ تورم و بهره صورت بگیرد.