به گزارش تجارت نیوز، در حالی که مسئولان هر روز وعده جدیدی از خاموشیها میدهند، اما شب گذشته مشخص شد که کاهش قطعی برق در نقاط مختلف کشور بیشتر به سازگاری آبوهوای کشور با خواست مسئولان گره خورده است. چراکه با افزایش برودت هوا، ناگهان شب گذشته بسیاری از شهرهای کشور، بهویژه در تهران ساعات زیادی را در خاموشی گذراندند.
این اتفاق در حالی رخ داد که عباس علیآبادی، وزیر نیرو، پیش از با قاطعیت اعلام کرده بود که هر گونه قطعی برق از قبل اعلام میشود، اما قطعی گسترده برق در شب گذشته نشان میدهد که این بار خود مسئولان هم به شوک برقی فرو رفتهاند.
چرا تهران به خاموشی رفت؟
متعاقب خاموشی گسترده تهران در شب گذشته، مشخص شد علت قطعی، ناتوانی در تأمین گاز و گازوئیل مناسب با نیاز برای نیروگاههای تامینکننده برق تهران بوده است.
شرکت توانیر در اطلاعیهای اعلام کرد: «با توجه به سرمای هوا، افزایش مصرف گاز خانگی و محدودیتهای ایجادشده در روند تامین و انتقال گاز به نیروگاهها، برق قطع شده است» این شرکت از مردم خواست، با پیوستن به «پویش ۲ درجه کمتر»، به آنها برای تامین برق کمک کنند.
در این میان باز هم اولین واکنش دولت و استانداریها به خاموشیهای گسترده و کمبود برق اقدام به تعطیلی کشور بود. بر اساس اطلاعیههایی که استانداریها تا شامگاه گذشته منتشر کردند، مراکز اداری و آموزشی ۲۴ استان، امروز تعطیل شدند. از مجموع استانهای کشور، تنها سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر، خوزستان، ایلام، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد امروز فعالیت عادی دارند و باقی استانها تعطیل هستند.
در حالی که بیتوجهی به سرمایهگذاری در سالهای اخیر منجر به بروز بحران انرژی در ایران شده است، مسئولان کشور با اقدامات تبلیغاتی و پوپولیستی و اصرار به مردم برای پیوستن به پویش مندرآوری «2 درجه کمتر»، انگشت اتهام خود را به سمت شهروندان گرفتهاند. ازجمله این اقدامات میتوان به کاپشن پوشیدن مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، در منزل و انتشار گسترده تصاویر آن اشاره کرد. اما آیا نیاز کشور به برق و گاز اتفاقی غیرمترقبه است که مسئولان در مقابل آن غافلگیر میشوند؟ آیا انتظار آنها از مردم این است که بدون استفاده از منابع انرژی به حیات خود ادامه دهند؟
این در حالی است که تغییرات فصلی دما و افزایش مصرف برق، موضوعی قابل پیشبینی بوده و باید از ماهها و سالهای قبل برنامهریزی برای تراز شدن عرضه با تقاضا صورت بگیرد. برای دستیابی به چگونگی تغییر تقاضای برق، باید تابع تقاضای برق و عوامل موثر بر آن را متوجه شد و اقداماتی به جهت آمادهسازی برای زمان پیک مصرف انجام داد.
عوامل موثر بر تابع تقاضای برق
برای درک تابع تقاضای برق، باید به عوامل موثر بر آن توجه کرد. به طور کلی، تقاضای برق را میتوان تحت تأثیر عوامل مختلفی دانست. این عوامل را میتوان به طور کلی به متغیرهای اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی و تقویمی دستهبندی کرد.
متغیرهای آبوهوایی مانند دما، مدت زمان تابش آفتاب، رطوبت، بارندگی و سرعت باد از طریق تاثیرات آنها بر نیازهای گرمایش و سرمایش، بر تقاضای برق تاثیر میگذارند. عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، جمعیت، درآمد شخصی، قیمت برق، گردشگری، تقاضای وسایل نقلیه الکتریکی و… نقش بهسزایی دارند.
علاوه بر این، دادههای تقویمی مانند روزهای هفته، تعطیلات آخر هفته و … می توانند بر الگوهای تقاضای برق تأثیر بگذارند. این بدان معناست که اگر تقاضای برق تحت تاثیر هر یک از این عوامل تغییر کند، موضوع عجیبی نیست و با درک مکانیسم تقاضا میتوان تغییر هر یک از عوامل و تاثیر آن بر تابع تقاضا را دریافت.
در بین عوامل مختلف، دما یکی از مهمترین عوامل است. برای ارزیابی تاثیر دما بر تقاضای برق، یک روش رایج، استفاده از توابع پاسخ دما (TRFs) است. توابع پاسخ دما که به عنوان الگوهای وابستگی دما (TDPs) نیز شناخته میشوند، رابطه غیرخطی بین دما و تقاضای برق را مشخص میکنند.
دستیابی به این توابع نیازمند مطالعات جدی و دقیق است تا بتوان تا حد خوبی تاثیر دما بر افزایش مصرف برق را پیشبینی کرد. چراکه تمامی متغیرهای موجود در دنیای واقعی، از طریق توابع پاسخ دما پیشبینیپذیر نیست.
تقاضای برق تابعی از تغییرات دماست
با درک مکانیسم تابع تقاضای برق، میتوان پیشبینی نسبتا خوبی نسبت به افزایش و کاهش تقاضای برق به دست آورد و از آن طریق به مدیریت عرضه برق پرداخت. برای مثال، تقاضای برق، مشخصا تابع تغییرات آبوهوایی است و با افزایش دما، تقاضای برق نیز افزایش مییابد.
این بدان معناست که افزایش مصرف برق در فصول گرم سال، موضوع عجیبی نیست و با پیشبینی مقدار آن، مسئولان و تولیدکنندگان میتوانند نسبت به افزایش عرضه متناسب با تقاضا اهتمام ورزند.
همچنین در مواقعی مانند این روزها که دمای هوا کاهش مییابد، مصرف گاز در شبکه خانگی برای گرم نگهداشتن خانه و محل کار و بهطور طبیعی برای حفظ حیات انسانی افزایش مییابد. بر این اساس دولت در تأمین خوراک نیروگاهها نانوان میماند و سوخت مورد نیاز برای تأمین برق از بین میرود.
در مورد توابع پاسخ دما، همچنان مطالعات دقیقی در دیگر کشورها صورت میگیرد تا پیشبینی دقیقتری نسبت به افزایش یا کاهش تقاضای برق ارائه شود. چرا که تابع تقاضای دما، تابعی پویاست و نیاز به تحلیل و بررسی مداوم دارد.
برای مثال در مطالعهای تحت عنوان «تقاضای آینده برق اروپا: کشف پویایی تابع پاسخ دما» که توسط اقتصاددانان آلمانی و در موسسه سیستمهای شبکهای انرژی انجام شده، در تحلیلی جامع سریهای زمانی تقاضای برق در سراسر مناطق اروپایی ارائه شده است.
علاوه بر مطالعات پویا در زمینه پیشبینی تقاضای برق و منطبق کردن عرضه با آن، اقدامات عملی کشورهای اروپایی نیز بررسی شده است. کشورهای اروپایی در مواجهه با افزایش فصلی تقاضای برق، تدابیر مختلفی اتخاذ میکنند تا از سیستم انرژی خود بهطور کارآمدتر استفاده کنند و از بحرانهای احتمالی جلوگیری کنند.
اقدامات اروپا برای آمادهسازی پیک مصرف
کشورهای اروپایی پیش از مواجهه با پیک مصرف، سعی میکنند از ترکیبی از منابع انرژی مانند انرژی بادی، خورشیدی، هستهای، گاز طبیعی و برقآبی برای تامین نیازهای فصلی خود استفاده کنند. همچنین، ضمن افزایش ظرفیت ذخیرهسازی انرژی، برخی کشورها از ظرفیتهای ذخیرهسازی انرژی مانند باتریها یا سیستمهای پمپاژ آب برای مدیریت تقاضا و تامین نیاز در زمانهای پیک استفاده میکنند.
برای اطمینان از پایداری شبکه برق، برخی کشورهای اروپایی به تقویت زیرساختهای شبکه برق خود میپردازند تا بتوانند برق را بهطور موثرتر بین مناطق مختلف توزیع کنند. این اقدام به ویژه در مواجهه با شرایط آب و هوایی سخت و نیازهای فصلی ضروری است.
در مواقع اوج تقاضا، برخی از کشورهای اروپایی برنامههای مدیریت تقاضا را برای کاهش بار بر سیستم انرژی اجرا میکنند. این برنامهها میتوانند شامل کاهش مصرف برق در ساعات اوج، تشویق به استفاده از انرژی در ساعات کممصرف یا ارائه تخفیفهایی برای کاهش مصرف در پیکها باشند.
همچنین بهمنظور کاهش وابستگی به منابع سوخت فسیلی، برخی از کشورهای اروپایی به استفاده بیشتر از منابع تجدیدپذیر مثل انرژی خورشیدی و بادی، برای پاسخ به نیازهای فصلی و طولانیمدت خود روی آوردهاند.
کشورهای اروپایی معمولاً عضو بازارهای برق منطقهای هستند و در صورت نیاز به انرژی بیشتر در زمان اوج تقاضا، میتوانند برق را از کشورهای همسایه خریداری کنند. این تدابیر کمک میکنند تا کشورهای اروپایی توانایی پاسخگویی به تغییرات فصلی تقاضای برق را داشته باشند و از بروز ناگهانی بحرانهای انرژی جلوگیری کنند.
هرچند برخی عوامل از عهده این پیشگیریها خارج است، اما این اقدامات تا حد خوبی میتوانند از ناترازی برق جلوگیری کند. برای مثال جنگ روسیه و اوکراین، به طور ناگهانی منجر به کاهش عرضه انرژی در اروپا شد.
پیشبینیپذیری تغییرات فصلی و ضرورت آمادهسازی برای متناسبسازی عرضه با تقاضا
برخی عوامل مانند افزایش و کاهش دما، متغیرهایی قابل پیشبینی هستند و با درک اصول و بهکارگیری اقداماتی به جهت آمادهسازی کشور برای شرایط تغییرات فصلی، میتوان از بروز بحران جلوگیری کرد.
نکته جالب توجه آن است که در ایران، اساسا این مکانیسم کارکردی ندارد و مسئولان در مواجهه با افزایش دما، تازه به فکر راهکارهایی برای جبران ناترازی برق میافتند. از اعمال خاموشیها و ضرر و زیان واردشده به صنایع از محل قطعیهای برق تا اصرار بر صرفهجویی و بهکارگیری راهکارهای قیمتی در پیک مصرف، از اقدامات ناکارایی است که به جهت عقب انداختن بحران انجام میشود.
پرسش اساسی این جاست که چرا مسئولان با درک صحیح نحوه تغییرات تقاضای انرژی، اقدام به آمادهسازی برای تامین برق موردنیاز در زمان پیک مصرف انجام نمیدهند و در هنگام مواجهه با افزایش مصرف برق و گاز، آن را اقدامی بیسابقه تلقی میکنند؟
برای مطالعه بیشتر صفحه سوخت و انرژی را دنبال کنید.