گفگوی اختصاصی تجارتنیوز با آرمینا آرم:
روسیه متحد استراتژیک تهران نیست / مسکو مخالف صادرات گاز ایران به اروپا است
بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند سفر پوتین به تهران عملا پرونده صادرات گاز ایران به اروپا را بست و این موقعیت برای کشور از دست رفته است.
به گزارش تجارتنیوز ، بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند سفر پوتین به تهران عملا پرونده صادرات گاز ایران به اروپا را بست و این موقعیت استنثایی برای کشور از دست رفته است.
پس از سفر ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان به تهران بازار گمانهزنی پیرامون نتیجه برگزاری نشست آستانه بسیار داغ شد. آرمینا آرم، مدیرگروه بررسی ملاحظات استراتژیک روسیه در خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک اعتقاد دارد دلیل اصلی برگزاری این نشست، تحولات پیرامون جنگ اوکراین است.
به باور این کارشناس حوزه اوراسیا نظم جدیدی در روابط بینالملل در حال شکل گیری است و روسها نیز در پی تشکیل محور شرق در مقابل غرب هستند. وی معتقد است تفاهم ۴۰ میلیارد دلاری گازپروم با ایران نیز میتواند جنبههای مثبت و منفی داشته باشد. اما واگذار کردن انحصار تولید به رقیب ایران در بازار انرژی یکی از موارد بحث برانگیز این تفاهم است.
در ادامه گفتگوی اختصاصی تجارتنیوز با آرمینا آرم را میخوانید.
از دیدگاه کارشناسان سفر اخیر پوتین به تهران اهمیت بسیار زیادی داشت. اما نوعی سردرگمی پیرامون دلیل این سفر وجود دارد، به نحوی که تحلیلهای مختلف و گاه متضادی از دلیل حضور پوتین در تهران وجود دارد. از دید شما پوتین واقعا در تهران به دنبال چه بود؟
سفر پوتین و اردوغان به تهران در راستای نشست آستانه بود که باید در این راستا تحلیل شود. اما صرفا نمیتوان این را به نشست آستانه محدود کرد. باید توجه داشت که درگیری روسیه و اوکراین بسیاری از معادلات را در صحنه بینالمللی تغییر داده است.
در واقع حمله روسیه به اوکراین باعث شده اتحادها و ائتلافهای جدیدی در سطح جهانی شکل بگیرد. بنابراین اگر بخواهیم از سطح کلان و سطح ساختاری نظام بینالملل به این قضیه بنگریم، میتوان گفت با توجه به درگیری روسیه در اوکراین سفر پوتین به تهران ربط مستقیم به این موضوع دارد.
سایر جنبههای این ملاقات را چگونه ارزیابی میکنید؟ از برجام گرفته تا مباحث پیرامون منازعات در سوریه همگی از اهمیت ویژهای برخوردارند.
طبیعتا نشست آستانه که دور هفتم آن برگزاری شد نیز از موضوعات اصلی بوده است. این سفر را میتوانیم در راستای نزدیکی روسیه به تهران یا ترکیه و امنیت پیداکردن تهران و ترکیه در شرایط جدید بینالمللی تحلیل کنیم. به هر حال چند موضوع اینجا مطرح میشود که اول از همه موضوع برجام است.
نزدیکی روسیه به ایران موجب میشود احیای مجدد برجام یا نزدیکی ایران به غرب با مقداری اختلال مواجه شود. این نکته نیز در راستای اهداف روسیه است و تهران هم بدش نمیآید اهرم فشاری در رابطه با غرب داشته باشد.
مسئله دیگر بحث انرژی است. بزرگترین تفاهم نفتی تاریخ ایران با شرکت گازپروم روسیه امضا شد که مخالفان و موافقان زیادی دارد. این موضوع خودش در راستای اهرم فشار برای روسیه در مواجهه با غرب خواهد بود. همانطور که میدانیم زمستان نزدیک است و اروپا با بحران انرژی روبرو است. هرچه که به زمستان نزدیکتر میشویم زمان به نفع روسیه و به ضرر غرب به خصوص اروپا و کشورهای اروپای شرقی پیش میرود.
آرمینا آرم_پژوهشگر مسائل اوراسیا و خاورمیانه
اما آیا چنین تفاهمی از منظر اقتصادی میتواند در چارچوب منافع ملی ایران تعریف شود؟
مسئله تفاهم با روسیه از آنجایی که ایران در حوزه انرژی رقیب روسیه است میتواند به نفع روسها تمام شود. چرا که به نحوی انحصار سرمایهگذاری قراردادهای نفتی و گازی را در ایران بهدست میآورند. از طرفی هم با توجه به تحریمهای غرب و به سرانجام نرسیدن برجام، بازار ایران تا حد زیادی در اختیار روسیه قرار میگیرد.
این مسئله باعث میشود رقیب روسیه که ایران باشد نزدیکتر به روسیه شود. این اتفاق در حوزه انرژی، اهرم فشار روسیه در برابر کشورهای اروپایی و غربی خواهد بود.
با این اوصاف به نظر میرسد ما به روسها بیش از پیش نزدیک شدهایم. آیا میتوان گفت که ما در حال حاضر متحد استراتژیک روسیه هستیم؟
خیر! اما باید مقداری از پیشینه روسها را بدانیم تا رفتار سیاست خارجی آنها را بهتر درک کنیم. روسیه به دلیل موقعیت ویژه و منحصر به فردی که دارد بزرگترین کشور دنیاست. سرزمین گسترده با وسعت فراوان، منابع انرژی و تاریخ امپراطوری دارد.
این را باید به خاطر بسپاریم که روسها هیچوقت متحد استراتژیکی در طول تاریخ نداشتهاند و ندارند. جغرافیای روسیه و شرایط ویژه این کشور به روسها این اجازه را نمیدهد که بخواهند متحد استراتژیک دائمی داشته باشند. پس باید در تحلیلمان این را در نظر داشته باشیم که نزدیکی مسکو به تهران و تا حدی به ترکیه به معنای اتحاد استراتژیک نیست.
اما روسیه در منطقه با بسیاری از کشورها همکاری نزدیکی دارد.
روسها در خاورمیانه با همه طرفها همکاری میکنند. منافع خود را از طریق همه طرفها تامین میکنند. نباید فراموش کرد هدف اصلی روسیه، مقابله با غرب یعنی امریکا و تا حدی کشورهای اروپایی است. این هدف این را به روسها دیکته میکند که بتوانند از همه کارتهای بازی خود استفاده کنند. پس این اشتباه است که بخواهیم فکر کنیم سفر پوتین و نزدیکی روسها به تهران و ترکیه به معنای یک اتحاد استراتژیک میان این کشورهاست.
آیا ارتباطی بین سفر بایدن به خاورمیانه و حضور ولادیمیر پوتین در تهران میبینید؟
همانطور که پیشتر گفته شد هدف اصلی روسیه، مقابله با غرب است. در واقع روسها در پی ایجاد اهرم فشار و تشکیل محور شرق در مقابل محور غرب هستند. همه این اقدامات را نیز باید در سایه تحولات جنگ اوکراین بررسی کرد. یعنی این اتفاق و حمله روسیه به اوکراین تا حدی اهمیت دارد که میتوان از آن به عنوان نقطه عطفی برای نظم در حال ظهور بینالملل یاد کرد.
در نهایت میتوان گفت در موضوعاتی چون بحران اوکراین، بازار انرژی و همچنین واکنش به سفر بایدن، باز هم هدف اصلی برای روسها مقابله با غرب است. این نکته را باید همیشه در تحلیل خود در نظر داشته باشیم.
به موضوع تفاهم ۴۰ میلیارد دلاری با روسها برگردیم. شما این اتفاق را چگونه ارزیابی میکنید؟
این تفاهم میتواند بزرگترین سرمایهگذاری خارجی در طول تاریخ ایران باشد و اتفاق بسیار مهمی است. جنبههای مثبت و منفی زیادی هم دارد. با توجه به وضعیت تحریمهای بینالمللی و چشمانداز شکست برجام که هر چه از آن میگذرد رسیدن به توافق سختتر میشود این اتفاق میتواند مثبت ارزیابی شود. ما از جانب غرب و شرکتهای غربی تحریم هستیم و نمیتوانیم سرمایهگذاری آنها را داشته باشیم، این یک جذب سرمایهگذاری است که نکات مثبت خودش را دارد.
اما جنبههای منفی آن به نظر من مقداری پررنگتر است. باید توجه داشت که روسیه و ایران در حوزه انرژی رقیب یکدیگر هستند. روسها دارنده بزرگترین ذخایر گازی دنیا هستند و ایران رتبه دوم را داراست، بنابراین رقیب هم هستند. این که ما انحصار کل این پروژه نفتی و گازی را بخواهیم به روسها واگذار کنیم ابهاماتی را ایجاد میکند. باتوجه به بدعهدیهایی که آنها داشتند و تحریمهایی که از جانب غرب هم برای ما وجود دارد و هم برای روسیه، موفقیت این تفاهم را با ابهام مواجه خواهد کرد.
در واقع اینکه بخواهیم انحصار بازار خود را به رقیب خودمان در حوزه انرژی واگذار کنیم نکات منفی خودش را دارد. اگر ما در یک شرایط پایدار بودیم یعنی تحریمهای غرب را نداشتیم و برجام احیا شده بود، میتوانستیم بهعنوان یک جایگزین صادرات گاز روسیه به اروپا شناخته شویم. در این صورت میتوانستیم اهرم فشار مهمی داشته باشیم. به عبارتی بهترین حالت این بود که در کنار همکاری با روسها همکاری با غرب را هم داشته باشیم که بتوان توازنی ایجاد کرد و از هر دو طرف امتیاز گرفت.
اما شرایط تحریمها و مشکلاتی که ما با کشورهای غربی داریم، مانع این است که بتوانیم همکاریهای خود را گسترش دهیم. به باور من اروپاییها با توجه به بحران اوکراین مایل به همکاری با ایران هستند. اما شرایط تحریم دست آنها را نیز بسته و روسیه نیز از این موقعیت به بهترین نحو بهره میبرد. تعمیرات خط لوله نورداستریم باعث شد صادرات گاز روسیه به اروپای شرقی به مدت بیش از یک هفته متوقف شود.
اما بسیاری معتقدند روسیه اجازه صدور انرژی به اروپا را به ایران نخواهد داد.
روسها خیلی به این اتفاق مایل نیستند و بهترین حالت برای مسکو شرایطی است که ایران در حال حاضر دارد. ما نه مورد حمله واقع شدیم و نه با غرب درگیری مستقیم داشتیم اما رابطه هم به صورت نرمال و عادی نیست. این بهترین حالت برای منافع روسهاست که ایران به عنوان کشوری با جایگاه ویژه استراتژیک و منابع گازی، نفتی و… را از نزدیکشدن به غرب دور کند.
نظرات