موضوعات داغ: # قیمت سکه # بانک مرکزی # تعطیلی مدارس # قیمت طلا # پیش بینی بازارها # پایان بورس # قیمت دلار # استقلال
«تجارت‌نیوز» از افزایش آمار اختلالات روانی به بیش از 50 درصد گزارش می‌دهد:

فقر مزمن اضطراب را به پدیده اجتماعی تبدیل می‌کند

«افسردگی جمعی» در جامعه‌ای که مضطرب است
فقر مزمن اضطراب را به پدیده اجتماعی تبدیل می‌کند
نمی‌توان اختلالات روانی را جدا از ساختار اقتصادی جامعه تحلیل کرد. وقتی فقر به شکلی مزمن در جامعه گسترش می‌یابد، اضطراب و افسردگی نه یک بیماری فردی بلکه یک پدیده جمعی می‌شود.

به گزارش تجارت نیوز، در روزهای گذشته علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس، روانشناس اجتماعی و عضو فرهنگستان علوم پزشکی در مصاحبه‌ای آمار 25 درصد ابتلا ایرانیان به اختلالات روانی را رد کرده و این آمار را بیش از 50 درصد دانست. این آمارنگران‌کننده که نشان می‌دهد نیمی از جامعه به نوعی از اضطراب، افسردگی، یا سایر اختلالات روانی رنج می‌برند. تنها یک عدد خشک نیست، بلکه بازتابی از وضعیت دشوار اقتصادی، اجتماعی و روانی جامعه‌ای است که فشارهای پی‌درپی معیشتی، ناامنی شغلی، و کاهش امید به آینده را تجربه می‌کند.

جامعه‌ای خسته از بقا؛ فشار معیشتی و فرسودگی روانی

در سال‌های اخیر، افزایش تورم، کاهش قدرت خرید و نااطمینانی نسبت به آینده، بخش قابل توجهی از طبقه متوسط و پایین جامعه را به مرز فروپاشی روانی رسانده است.

بر اساس داده‌های رسمی، بیش از ۶۰ درصد خانوارهای شهری در تأمین هزینه‌های اساسی زندگی دچار مشکل‌اند. کارشناسان هشدار می‌دهند که چنین شرایطی، «احساس ناکامی» و «بی‌عدالتی اجتماعی» را در سطح جامعه افزایش داده و در نتیجه، زمینه بروز اختلالات روانی را تقویت کرده است.

فقر مزمن اضطراب را به پدیده اجتماعی تبدیل می‌کند

بیژن کاظمی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این باره به تجارت‌نیوز می‌گوید: نمی‌توان اختلالات روانی را جدا از ساختار اقتصادی جامعه تحلیل کرد. وقتی فقر به شکلی مزمن در جامعه گسترش می‌یابد، اضطراب و افسردگی نه یک بیماری فردی بلکه یک پدیده جمعی می‌شود. در واقع، اختلالات روانی امروز ایران، محصول مستقیم نابرابری و بی‌عدالتی اجتماعی است.

او می‌افزاید: وقتی جوان تحصیل‌کرده‌ای نمی‌تواند شغلی متناسب با مهارت‌هایش پیدا کند، یا خانواده‌ای برای اجاره خانه مجبور است نیمی از درآمدش را بپردازد، این وضعیت مستقیماً به فرسودگی روانی تبدیل می‌شود. ما اکنون با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که در آن “خستگی از زندگی” به احساس مشترک بدل شده است.

این جامعه‌شناس اظهار می‌دارد: جامعه‌شناسان از اصطلاح «افسردگی جمعی» برای توصیف حال‌و‌هوای امروز جامعه استفاده می‌کنند؛ وضعیتی که در آن احساس ناکامی، بی‌اعتمادی، و بی‌معنایی زندگی در سطح عمومی گسترش می‌یابد.

کاظمی می‌گوید: وقتی در جامعه‌ای امید به بهبود شرایط از بین می‌رود، افراد به‌تدریج از فعالیت اجتماعی کناره‌گیری می‌کنند، مشارکت مدنی کاهش می‌یابد، و احساس تعلق به جمع جای خود را به بی‌تفاوتی می‌دهد. این همان نقطه‌ای است که سلامت اجتماعی دچار بحران می‌شود.

«احساس ناتوانی در کنترل زندگی»، یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری افسردگی در جامعه امروز است

از سوی دیگر، الهام نادری، روان‌شناس بالینی، نقش فقر و مشکلات اقتصادی را در گسترش ناامیدی بسیار پررنگ می‌داند. او معتقد است که «احساس ناتوانی در کنترل زندگی»، یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری افسردگی در جامعه امروز است.

این روانشناس به تجارت‌‌نیوز می‌گوید: افزایش آمار اختلالات روانی در کشور و رسیدن آن به بیش از 50 درصد نشان از وضعیت و شرایط نامطلوب زندگی در جامعه دارد. فرد وقتی نمی‌تواند دورنمایی از زندگی و آینده را برای خود ترسیم کند دچار اضطراب و استرس می‌شود و این مساله به افسردگی، خشم و عدم کنترل در رفتار خواهد شد.

او می‌افزاید: در روان‌شناسی، احساس کنترل یکی از پایه‌های سلامت روان است. اما وقتی مردم مدام با بی‌ثباتی اقتصادی، تورم، و کمبود منابع روبه‌رو هستند، این احساس از بین می‌رود. انسان ناامید می‌شود چون باور دارد که تلاشش نتیجه‌ای ندارد. این همان نقطه‌ای است که افسردگی اجتماعی شکل می‌گیرد.

نادری می‌افزاید: در سال‌های اخیر، اکثر افرادی که به روانشناس مراجعه می‌کنند با مشکلاتی چون فشار مالی، بیکاری، یا بدهی‌های سنگین دست‌وپنجه نرم می‌کنند. مشکل اینجاست که خدمات سلامت روان نیز گران و در دسترس نیست. بسیاری از افرادی که نیاز به درمان دارند، به دلیل هزینه‌ها، از مراجعه به روان‌شناس صرف‌نظر می‌کنند. این یعنی فقر، هم بیماری می‌سازد و هم مانع درمان می‌شود.

پدیده «افسردگی جمعی» در جامعه

به باور کارشناسان، ناامیدی امروز نه صرفاً یک وضعیت روانی، بلکه بحرانی اجتماعی است که پیامدهای گسترده‌ای دارد؛ از کاهش بهره‌وری نیروی کار گرفته تا افزایش مهاجرت، اعتیاد و فروپاشی روابط خانوادگی.

دکتر نادری در این باره می‌گوید: افسردگی اجتماعی باعث می‌شود مردم دیگر برای آینده برنامه‌ریزی نکنند، انگیزه‌ای برای پیشرفت نداشته باشند، و حتی کوچک‌ترین شکست‌ها را فاجعه تلقی کنند. این چرخه، اگر متوقف نشود، می‌تواند در بلندمدت به فرسایش نیروی انسانی و بحران هویت جمعی منجر شود.

سلامت روان، قربانی نابرابری

او در پایان می‌افزاید: آمار بالای اختلالات روانی در ایران، برای سیاست‌گذاران اجتماعی هشداری جدی است. سلامت روان تنها به مشاوره و دارو محدود نمی‌شود؛ بلکه نیازمند اصلاح ساختارهای اقتصادی، کاهش نابرابری، و افزایش احساس امنیت اجتماعی است. در جامعه‌ای که اکثریت مردم درگیر دغدغه‌های ابتدایی معیشت‌اند، نمی‌توان از امید، نشاط یا آرامش سخن گفت. در واقع هیچ نسخه روان‌شناختی نمی‌تواند فقر را درمان کند.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی