کد مطلب: ۵۴۸۶۷۹

گفتگوی تجارت‌نیوز با یک کارشناس اقتصادی:

۳ سناریو آینده اقتصاد ایران / اولین کار دولت بعدی چیست؟

۳ سناریو آینده اقتصاد ایران / اولین کار دولت بعدی چیست؟

مردم نسبت به آینده اقتصاد ایران با توجه به دو رخداد انتخابات ریاست‌جمهوری و مذاکرات وین ابهاماتی دارند. پویا ناظران کارشناس اقتصادی در گفتگو با تجارت‌نیوز تحلیلی از آینده اقتصاد ایران با توجه به این دو ابهام ارائه می‌دهد. او همچنین پیش‌بینی‌هایی برای آینده بازارها می‌کند.

به گزارش تجارت‌نیوز ، تورم از مرز ۴۰ درصد گذشته، ۱٫۵ میلیون نفر از شاغلان طی یک سال اخیر از جمعیت فعال کشور خارج شده‌اند. اتاق بازرگانی نیز گزارش داده که سالانه ۱۱ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج می‌شود. همچنین با افت چند ماه اخیر پس اندازهای مردم در بورس قفل شده است. با توجه به این شرایط مردم می‌پرسند که اوضاع اقتصادی کشور چه می‌شود؟

از سوی دیگر نیز انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌روی کشور است که به نظر می‌رسد نامزدهای ریاست جمهوری به دنبال توزیع یا تولید ثروت هستند. وضعیت معیشت خانوارها در این دو گانه توزیع و تولید چگونه خواهد بود؟

پویا ناظران، کارشناس اقتصادی در گفتگوی اسکایپی با تجارت‌نیوز وضعیت آینده اقتصاد ایران را با توجه به ابهامات پیش‌رو تحلیل کرد و چند سناریو را در نظر گرفت.

او می‌گوید که در بین هفت نامزد انتخابات کسی با یک تفکر و نظریه اقتصادی منسجم که به همه جوانب اقتصاد کشور از بازار و بودجه تا بحث مالیاتی و بانکی فکر کرده و یک تفکر منسجم داشته باشد نمی‌بینم. کاندیدایی که از نقدی کردن یارانه‌ها می‌گویند، همزمان از نظارت بر توزیع مرغ حرف می‌زنند که نشان می‌دهد این یک تفکر منسجم نیست.

این کارشناس اقتصادی عنوان می‌کند که نباید انتظار داشت که فردی با نظریه جامع اقتصادی سیاسی باشد، از فیلترهای انتخاباتی رد شود و خودش را در معرض آرای مردم قرار دهد، ولی نامزد انتخاباتی باید حداقل بینش اقتصادی داشته باشد. مشاوره های مختلفی به رئیس جمهور می‌شود اما مدیر موفق کسی است که آنقدر بینش اقتصادی داشته باشد که از بین این مشاوره‌ها درست‌ترین را انتخاب کند.

به گفته او بینش اقتصادی کف مطالبه از رئیس‌جمهور است که این توانایی در بین نامزدهای انتخاباتی نیست. رئیس جمهور وقتی یک راه درستی را انتخاب کرد انجام آن جسارت می‌خواهد و باید مردم را اقناع کند. کشور به رئیس‌جمهوری نیاز دارد که توانایی اقناعی داشته باشد. آقای احمدی نژاد علی رغم نداشتن بینش اقتصادی درست چه در گذشته و چه در آینده توان اقناعی داشت، چون می‌توانست با مردم گفتگو کند.

به عقیده او رئیس جمهور باید سه توانایی داشته باشد:

  • بینش اقتصادی
  • جسارت انجام کار
  • توان اقناع کردن مردم که از گفتگو بر می‌آید

او توضیح می‌دهد که اگر رئیس‌جمهور بینش اقنصادی نداشته باشد شروع به زیگراگ زدن می‌کند، یعنی سیاست‌های متناقض اجرا می‌کند. در این شرایط بنگاهی که با تکیه بر سیاستی سرمایه‌گذاری می‌کند اما وقتی سیاست‌های منسجم با آن اتخاذ نمی‌شوند ضرر می‌کند. در نتیجه تعداد زیادی از سرمایه‌گذاری‌ها ناموفق می‌شوند و دیگر سرمایه‌گذاری جدید انجام نمی‌شود، سرمایه‌ای که به درآمد منجر نشود از کشور خارج می‌شود.

طبق گفته ناظران رفاه جامعه فقط با افزایش تولید میسر می‌شود که نیاز به انسجام در سیاست‌گذاری دارد. اگر این انسجام نباشد اقتصاد در یک کشاکش بدون نتیجه دست و پا می‌زند و فقط نقدینگی است که بالا می‌رود. این نقدینگی اگر با رشد اقتصادی همراه نباشد به تورم تبدیل می‌شود.

۳ سناریو برای آینده اقتصاد ایران

انتخابات و مذاکرات وین دو ابهام آینده اقتصاد ایران است. ناظران با توجه به این ابهامات چند سناریو برای آینده ترسیم می‌کند:

سناریو اول: مذاکرات به نتیجه نرسد که احتمال کمی نیست چرا که از فحوای توئیت‌ها و اظهارات طرفین ایران می‌توان فهمید که مذاکرات در مسیر خوبی نیست. اگر مذاکرات وین به نتیجه نرسد یک جهش ارزی در ابتدا رخ می‌دهد و نرخ دلار به سطح پاییز پارسال می‌رسد. از آنجا به بعد باید به یک تعادلی برسد و متناسب با رشد نقدینگی رشد کند.

در این سناریو با افزایش نرخ ارز، محصولات قابل تجارت مثل خودرو و کالاهای مصرفی به سرعت واکنش نشان می‌دهد و دچار تورم می‌شود؛ اما کالاهای غیرقابل تجارت‌ها مثل مسکن ممکن است کمی تا مدتی تغییر نکند اما چون کسری بودجه شدید می‌شود به مراتب بار تورمی خود را روی غیرقابل تجارت‌ها می‌گذارد.

سناریو دوم: به نتیجه رسیدن مذاکرات وین است که احتمالا در بخش خاصی مثلا دسترسی به منابع ارزی برای تامین غذا و دارو باشد. در این صورت یک جهش ارزی خواهیم داشت که موجب تورم در قابل تجارت‌ها می‌شود. اما توان سرکوب ارزی و پوشش کسری بودجه از طریق ارز برای دولت محدود خواهد بود. یعنی همچنان از کانال کسری بودجه تورم رشد می‌کند.

سناریو سوم: وقوع این سناریو کمتر از یک درصد است و آن هم برگشت به وضعیت سال ۹۴ از حیث دسترسی ارزی است. در این شرایط نرخ ارز در تابستان نوسان کاهشی خواهد داشت و تا انتخابات بعدی آمریکا سرکوب می‌شود. تورم قابل تجارت‌ها تثبیت می‌شود. احتمالا رشد نقدینگی را ادامه دارد که غیر‌تجارت‌ها مثل زمین و ملک رشد قابل توجهی خواهد داشت.

چرا ملک و زمین در این شرایط رشد می‌کند؟

ناظران در توضیح این که اگر سناریو سوم اجرایی شود چرا ملک گران می‌شود؟ می‌گوید: تورم در کسری بودجه و نظام بانکی ریشه دارد که هر دو در ایران مشکلات مزمنی هستند. من مطمئنم که هیچ یک از هفت نامزد انتخاباتی اصلا نمی‌دانند که اصلاح نظام بانکی چیست؟ تا وقتی نظام بانکی اصلاح نشود نمی‌توان رشد نقدینگی را به زیر ۲۰ درصد رساند و فشار بر غیرتجارتی‌ها یعنی همان ملک ادامه‌دار خواهد بود.

او تشریح می‌کند که پنج نوع بودجه در کشور وجود دارد شامل: بودجه جاری، بودجه‌ای که هر ساله تصویب می‌شود، بودجه شرکت‌های دولتی که جزء لایحه بودجه دولت است، بودجه هدفمندی، تعهدات فرابودجه‌ای که هیچ جا مکتوب نشده مثل تعهدات دولت به تامین اجتماعی و بودجه یارانه پنهان در قیمت که در هیچ جا نوشته نشده.

کسری بودجه کجاست؟

این کارشناس اقتصادی در پاسخ به سوال بالا می‌گوید: وقتی از کسری بودجه می‌گوییم نباید فقط به اولی فکر کنیم. کسری بودجه اولی خیلی مهم است و عموما از آن صحبت می‌شود، اما در حال حاضر کسری بودجه یارانه پنهان بسیار مهم‌تر است. این بودجه بزرگترین بودجه کشور است که نه نوشته، نه تایید و نه بررسی می‌شود. همچنین بیشترین فشار کسری را روی بودجه‌های دیگر می‌گذارد و بیشترین بار مالی را دارد.

به اعتقاد او بودجه یارانه پنهان باید از بین برود. تا زمانی که این کار انجام نشود صحبت درباره کسری بودجه اول اتلاف وقت است. در این وضعیت افزایش مالیات نیز بی‌معنی است. در این وضعیت بالا رفتن مالیات برای صفر شدن کسری بودجه، در غالب یارانه پنهانی می‌رود که نهایتا به رانت تبدیل می‌شود.

ناظران استدلال می‌کند که بدون دسترسی ارزی یعنی بدون توافقی در وین که به توافق سال ۹۴ شبیه باشد، برای تثبیت ارزی آهی در بساط نخواهد بود.

همچنین به گفته او دولت داور بازی اقتصاد است تا یک رقابت سالم شکل بگیرد اما نقش دولت به بیمه‌گری تغییر یافته؛ مردم هم فکر می‌کنند که اگر دولت در بازارها نباشد پس چه نیازی به آن هست. اما اقتصاد تثیبت‌پذیر و دستور‌پذیر نیست و وقتی دولت فقط به دنبال این کار است تلاش بری ثبات بازارها بی‌فایده است.

اولین کار دولت بعدی چیست؟

ناظران اشاره می‌کند که سیاست‌های دستوری دولت موجب ایجاد ناترازی می‌شود. معمولا دولت‌ها اولین واکنششان این است که رای آوردم بنابراین اول باید یک احساس خوب و مثبت در کسانی که به من رای دادند ایجاد کنم و نگران انتخابات دو سال بعد مجلس باشم. بنابراین به سیاست‌های کوتاه‌مدت روی می‌آورند.

مردم برای حفط دارایی خود چه کنند!؟

ناظران در بحث پایانی خود دو نوع دو راهی را ترسیم می‌کند. دو راهی اول این که چه کسی رئیس‌جمهور باشد؟ دو راهی دیگر این که مذاکرات در وین به کجا می‌رسد؟

او در ادامه نشان‌هایی را برای مردم مشخص می‌کند تا براساس آن تصمیم‌گیری کنند که چگونه دارایی خود را حفظ کنند.

ابتدا این که اگر وین به نتیجه نرسد، جهش ارزی اولیه رخ می‌دهد. طبق این شرایط در بورس ممکن است برای تولید‌کننده‌ها و سهام صادرکننده‌ها جهش مثبتی ایجاد شود. همچنین بازار خودروهای خارجی با رشد قیمت مواجه می‌شود که برای دارندگان آن مثبت ولی برای خریداران آن منفی است.

نشانه بعدی درباره انتخابات است، اگر رئیس جمهور بعدی نتواند بودجه پنجم را جمع کند پس نمی‌تواند تورم مزمنی که در بودجه یارانه پنهان هست را کنترل کند. در این شرایط کشور به سمت واگرایی پول می‌رود. همچنین اصلاح نظام بانکی احتمالا رخ نمی‌دهد، بنابراین نباید انتظار رشد نقدینگی کمتر از ۲۰ درصد داشته باشیم. در این وضعیت انتظارات تورمی ایجاد می‌شود.

او در پایان می‌گوید: ممکن است دولت از اوراق استفاده کند اما این اوراق نهایتا یک الی دو سال فرصت می‌دهد که ساختار بودجه و نظام بانکی اصلاح شود.

ناظران نسبت به اصلاح بودجه و نظام بانکی خوش‌بین نیست و می‌گوید بدون این دو اصلاح انتشار اوراق نمی‌تواند کمک کند و حتی اوضاع را بدتر هم می‌کند. با توجه به این نشانه‌ها مردم باید انتخاب کنند که در کدام بازار طلا، ارز و … سرمایه‌گذاری کند.

ویدیو این گفتگو را می‌توانید در لینک « اوضاع اقتصادی ما چه می‌شود؟ » ببینید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.