به گزارش تجارت نیوز، تحقق امنیت غذایی یکی از بنیادیترین ملزومات جامعهای سالم است. از سوی دیگر، امنیت غذایی با رشد و توسعه اقتصادی نیز پیوند نزدیکی دارد. ناامنی غذایی اثرات اجتماعی و اقتصادی ناگواری در پی خواهد داشت و میتواند ثبات و پایداری سرزمینها را در معرض نابودی قرار دهد.
در ایران نظام تامین غذا با چالشهای متعددی روبهروست. نظر به اهمیت مقوله امنیت غذایی و اثرات گسترده اجتماعی و اقتصادی آن با محمدحسین عمادی، دکتری سیستمهای کشاورزی و سفیر سابق و نماینده دائم در سازمان فائو، به گفتوگو پرداختهایم.
امنیت غذایی مفهومی چندبعدی است
عمادی با تعریف امنیت غذایی آغاز میکند: «امنیت غذایی از معنایی جامع و چندبعدی برخوردار است. امنیت غذایی بر اساس تعریف سازمان خواروبار جهانی (فائو) و بانک جهانی دربرگیرنده شاخصهای متعددی است. مفهوم امنیت غذایی فراهم بودن و دسترسی آحاد جامعه به مواد غذایی مغذی و سالم بهصورت پایدار، توان مالی مصرفکننده، پایداری سیستم غذا را در بر میگیرد.»
تحقق خودکفایی لزوماً امنیت غذایی را بهدنبال نخواهد داشت
او درباره ارتباط خودکفایی با امنیت غذایی میگوید: «خودکفایی ضامنی بر وجود امنیت غذایی نیست. خودکفایی بیانکننده توان یک کشور در تأمین اقلام غذایی مورد نظر در چهارچوب مرزها و در سطح ملی است. تحقق خودکفایی لزوماً در دسترس بودن غذای سالم کافی و مغذی برای افراد جامعه بهصورت عادلانه و پایدار را در پی ندارد. واژه خودکفایی، امنیت غذایی را بهطور کامل در بر نمیگیرد.»
وی ادامه میدهد: «مقایسه امنیت غذایی و خودکفایی صحیح نیست.امنیت غذایی شاخصهای متعددی برای دستیابی به هدفی جامعه و بلندمدت را در بر میگیرد. خودکفایی راهبردی خاص و گاهاً ناقص برای تامین امنیت غذایی است. گفتمان خودکفایی متشکل از کلیدواژههای کلیشهای است که در دایره لغات انقلابی یافت میشوند. این گفتمان توسط افرادی مطرح میشود که معتقدند برای صیانت از انقلاب در برابر دشمن، مقابله با تحریمهای خارجی و دسترسی به استقلال داخلی باید به منابع درون کشور متکی باشیم.»
واژهی خودکفایی بدون توجه به واقعیات استفاده سیاسی دارد
نماینده دائم ایران در فائو به مسئله خودکفایی اشاره کرده و میگوید: «در ۱۰ سال گذشته گفتمان امنیت غذایی بهمرور جایگزین خودکفایی شده است. اما کماکان طرفداران خودکفایی بدون تعریف واضح و مشخصی از این راهبرد در مقابلههای سیاسی یاد میکنند. واژه خودکفایی هیچگاه بهصورت دقیق و سیستماتیک تعریف نشده است. شاخصهای کمی و کیفی خودکفایی بیان و ممیزی نشدهاند. به همین دلیل هر فردی در هر زمانی میتواند بدون تطبیق با واقعیات زمینهای این واژه را تفسیربهرأی کند.»
امنیت غذایی در گرو قدرت خرید افراد جامعه است
عمادی بیان میکند: «یکی از شاخصهای امنیت غذایی توان مالی تأمین غذا برای افراد جامعه است. ممکن است در سطح ملی یا محلی غذای کافی تولید شده باشد، اما علیرغم دسترسی فیزیکی قدرت خرید گروهی از جامعه برای دستیابی به آن کافی نباشد. در این صورت علیرغم وجود غذا و حتی خودکفایی در یک یا چند محصول غذایی، امنیت غذایی حاصل نمیشود.»
ناتوانی مالی از مهمترین عوامل مخل امنیت غذایی است
او ادامه میدهد:«با توجه به نقش بازار و اهمیت قیمت محصولات غذایی در جهان کنونی، قدرت خرید جامعه شاید اصلیترین عامل محدودکننده در دسترسی به امنیت غذایی باشد. ناتوانی مالی از عوامل مهم در گرسنگی و ناامنی غذایی در سطح جهانی است.»
مقدار غذای تولیدشده میتواند برای جمعیت کنونی جهان کافی باشد
عمادی یادآوری میکند: «بر اساس گزارش سالانه فائو و سازمان جهانی غذا موسوم به SOFI هماکنون مقدار غذای تولیدشده در جهان برای جمعیت کنونی جهان کافی است. عدم توان مالی در دسترسی به غذا عامل گرسنگی صدها میلیون نفر در سطح جهان است. به بیانی دیگر جهان در تأمین غذا خودکفاست اما مسئله عدم دسترسی مالی و فیزیکی موجب گرسنگی نزدیک به نهصد میلیون نفر و ابتلای صدها میلیون نفر به سؤتغذیه است. همین امر در سطح ملی در بسیاری از کشورها نیز مصداق دارد. عملاً قدرت خرید پایین علت اصلی ناامنی غذایی است.»
قدرت خرید افراد جامعه بر دسترسی واقعی به غذای کافی و مغذی اثر میگذارد
او اضافه میکند: «برای تصویر دقیق از امنیت غذایی سطوح فردی و خانوادگی باید مطالعه شوند. در این صورت، دسترسی واقعی افراد جامعه به غذای کافی و مغذی بررسی میشود. هرگز نمیتوان با تکیه بر محاسبه کل غذای موجود و نیاز غذایی کشور، آن هم بر اساس کیلوکالری، درباره امنیت غذایی مردم یک کشور صحبت کرد. قدرت خرید افراد جامعه باید در نظر گرفته شود.»
دسترسی افراد به مواد غذایی باید پایدار باشد
عمادی خاطرنشان میکند: «همانطور که پیشازاین بیان شد در جامعه امن از نظر غذایی تمام افراد دسترسی دائم به غذای کافی و سالم و مغذی دارند. مهمتر آنکه روند این دسترسی باید پایدار باشد. وضعیت امنیت غذایی در ایران با وجود پیشرفتهای نسبی، همچنان تحتتأثیر چالشهای ساختاری و بحرانهای محیطی قرار دارد.»
شکاف بزرگی از نظر سرانه دریافت کالری میان استانهای کشور وجود دارد
عضو دائم ایران در فائو میگوید: «در سال ۱۴۰۱، بیش از نیمی از جمعیت شهری ایران با ناامنی غذایی مواجه بودند یا در آستانه آن قرار داشتند. سرانه کالری دریافتی در مناطق شهری ۲۵۴۰ کیلوکالری است که عمدتاً از غلات تأمین میشود. البته تفاوت و نابرابری قابلتوجهی بین استانهای کشور از نظر سرانه کالری دریافتی وجود دارد و بین ۱۹۸۸ تا ۳۱۹۶ کیلوکالری متغیر است.»
برخی استانها ناامنی غذایی شدیدتری تجربه میکنند
عمادی درباره استانهای ناامن از نظر غذایی میگوید: «هرمزگان، کهگیلویهوبویراحمد و سیستانوبلوچستان در گروه استانهای بسیار ناامن از نظر غذایی قرار دارند. وضعیت این استانها عمدتاً به دلیل خشکسالی شدید، کمبود آب و فقر زیرساختی چنین است. از استانهای ناامن میتوان به خوزستان (عمدتاً بهدلیل تنش آبی و آلودگی منابع آب)، کرمان (بهدلیل کاهش منابع آب زیرزمینی) و ایلام و بوشهر (بهدلیل وابستگی به کشاورزی سنتی و آسیبپذیری در برابر تغییرات اقلیمی)، اشاره کرد.»
چرخه باطل ناپایداری سیستم تامین غذا و تخریب منابع جامعه را تهدید میکند
او ادامه میدهد: «ضعف اقتصاد ملی در کمک به مناطق محروم ایران و اثرات تغییرات اقلیمی وضعیت را وخیمتر کرده است. سیستم غذایی ناپایدار موجب تخریب منابع شده است. بهرهبرداری مفرط در کنار تخریب منابع نیز سیستم غذا را بهطور جدی تحتتأثیر قرار میدهد و ناامنی و گرسنگی بهدنبال دارد. این چرخه باطل میتواند تا نابودی کامل یک سرزمین و شهروندانش ادامه یابد.»
وابستگی به واردات میتواند هنگام وقوع بحران مسئلهآفرین باشد
این کارشناس صنعت غذایی میافزاید: «از نظر تولید و تامین مواد غذایی، ۳۶.۶٪ غلات مورد نیاز ایران، بهویژه محصولاتی مانند گندم (۲۳٪)، ذرت (۷۱٪) و برنج (۵۲٪) و همچنین بیش از هشتاد درصد روغن خوراکی موردنیاز از طریق واردات تامین میگردد. این وابستگی در هنگام وقوع بحرانهای جهانی مانند شیوع کرونا، جنگ در خاورمیانه، جنگ روسیه و اوکراین و تحریمهای شدید بینالمللی امنیت غذایی کشور را تهدید میکند.»
تنش آبی عاملی مهم در وضعیت کنونی امنیت غذایی در ایران است
سفیر سابق ایران در فائو بیان میکند: «تغییرات اقلیمی و کمبود آب، خشکسالیهای مکرر، کاهش منابع آب زیرزمینی و مصرف بالای آب در کشاورزی (۲-۳ برابر میانگین جهانی)، باعث کاهش تولید محصولات استراتژیک مانند گندم شده است. پیشبینیها نشان میدهند که ۷۰٪ زمینهای کشاورزی ایران تا سال ۲۰۳۰ به دلیل تنش آبی از قوه لازم جهت تولید تهی خواهد شد. روشهای سنتی آبیاری و ضعف در زنجیره تأمین، باعث هدررفت ۳۰٪ از محصولات کشاورزی میشود. این مورد ناشی از ناکارآمدی حکمرانی و فرسایش زیرساختها است.»
تنشهای اقتصادی بسیاری از افراد جامعه را به دام فقر غذایی میاندازد
او ادامه میدهد: «اما شاید اصلیترین عاملی که کشور را از نظر امنیت غذایی تهدید میکند، کاهش درآمد طبقه متوسط و فقیر جامعه است. کاهش درآمدها، قدرت خرید و عملاً دسترسی به غذای کافی و مغذی را کاهش داده است. جمعیت کثیری از جامعه به دلیل تنشهای اقتصادی بهسرعت به دام فقر غذایی میافتند. ناپایداری سیستم تولید کشاورزی، استفاده بیرویه، نادرست و ناپایدار از منابع نهتنها استمرار تولید غذا، بلکه بستر زندگی و حیات جامعه و سرزمین را با تهدید روبهرو میکند.»
بهبود وضعیت کشاورزی برای نیل به پایداری سیستم تامین غذا ضروری است
عمادی رویکردهای پیشنهادی را بیان میکند: «تأکید بر کشاورزی پایدار ضروری است. باید از طریق بهبود بهرهوری تولیدات کشاورزی در کنار استفاده بهینه از منابع کمتر، غذای بیشتری تولید کنیم. تحقق این امر نیازمند نوآوری و بهبود فناوری در بخش کشاورزی است. سرمایهگذاری در پژوهشهای کشاورزی، اصلاح سیستمهای تولید در محیط کنترلشده، بهبود گونهها و تولید بذرهای اصلاحشده در بهبود وضعیت امنیت غذایی اثرگذار خواهد بود.»
او اضافه میکند: «مهمترین نکتهای که در امنیت غذایی باید مورد توجه قرار بگیرد، بهبود دسترسی فیزیکی و بهبود قدرت خرید جامعه است. حمایت اجتماعی، افزایش هدفمند یارانهها بهشیوه صحیح و برنامههای تغذیهای برای خانوارهای کمدرآمد و آسیبپذیر میتوانند در از گرسنگی و سوتغذیه جلوگیری کنند.»
استفاده از تجربه کشورهای دیگر امنیت غذایی ایران را بهبود میبخشد
نماینده دائم فائو در ادامه رویکردهای پیشنهادی میافزاید: «کاهش ضایعات و تلفات مواد غذایی بیش از سی درصد تولید را به خود اختصاص میدهد. کاهش این مقدار از دیگر راهبردهای موثر در اصلاح سیستم غذایی بهمنظور ارتقاء سطح امنیت غذایی جامعه میباشد. توسعه همکاری بینالمللی جهت استفاده از تجربیات دیگر کشورها و سازمانهایی نظیر فائو نیز به بهبود سیستم غذا، مدیریت منابع آب و خاک، توسعه فناوری و تجارت کمک میکند.»