موضوعات داغ: # پیش بینی بازارها # بورس کالای ایران # قیمت دلار # تهران # بحران آب # مجلس شورای اسلامی # بازار سهام # پیش بینی بورس
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

جهت‌گیری سیاست خارجی پاکستان: بهره‌برداری اقتصادی از غرب، تعهد راهبردی به شرق

جهت‌گیری سیاست خارجی پاکستان: بهره‌برداری اقتصادی از غرب، تعهد راهبردی به شرق
در حالی‌که پاکستان از منظر راهبردی به چین و روسیه نزدیک شده، توافق تجاری اخیر این کشور با ایالات متحده که در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵ نهایی شد، نمونه‌ای بارز از ماهیت صرفا معاملاتی روابط واشنگتن و اسلام‌آباد است.

به گزارش تجارت نیوز، هم‌سویی راهبردی غیرقابل بازگشت پاکستان با چین و روسیه، در پرتو توافق تجاری اخیر ایالات متحده و پاکستان، به‌خوبی نمایان است. این توافق نشان‌دهنده ماهیت معاملاتی و عمل‌گرایانه روابط دوجانبه است؛ روابطی که نفوذ ایالات متحده را به تعاملات اقتصادی موقتی محدود می‌سازد و نقشی در تغییر پویش‌های کلان ژئوپلیتیکی ندارد.

بازی در دو زمین شرق و غرب

در حالی‌که پاکستان از منظر راهبردی به چین و روسیه نزدیک شده، توافق تجاری اخیر این کشور با ایالات متحده که در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۵ نهایی شد، نمونه‌ای بارز از ماهیت صرفا معاملاتی روابط واشنگتن و اسلام‌آباد است. از آنجا که تعامل پاکستان با ایالات متحده صرفا بر مبنای منافع اقتصادی موقت است نه شراکت راهبردی، این تحول تاکیدی است بر این واقعیت که پاکستان به شکلی برگشت‌ناپذیر در چارچوبی موسوم به «ائتلاف راهبردی شرقی» جای گرفته است.

اظهارنظر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، مبنی بر اینکه «تازه با پاکستان توافقی امضا کرده‌ایم که بر اساس آن قرار است دو کشور برای توسعه ذخایر عظیم نفتی پاکستان همکاری کنند» بازتابی است از سبک اغراق‌آمیز شناخته‌شده رئیس‌جمهوری آمریکا. همچنین، اظهارنظر او که «چه می‌دانیم، شاید روزی نفت به هند هم صادر کنند!» نه‌تنها از نگاه معاملاتی ترامپ حکایت دارد بلکه نشان از بی‌اطلاعی آشکارش از وضعیت واقعی ذخایر نفتی پاکستان است؛ کشوری که در رده‌بندی جهانی تنها در جایگاه ۵۲ام قرار دارد.

در مقابل، واکنش حساب‌شده محمد اورنگ زیب، وزیر دارایی پاکستان حاکی از درک واقع‌بینانه‌تری است. او خاطرنشان کرده: «این توافق آغازگر دوره‌ای نوین از همکاری‌های اقتصادی، به‌ویژه در حوزه‌های انرژی، معادن، فناوری اطلاعات، رمزارزها و سایر بخش‌هاست.» با این حال، اورنگ زیب انتظارات را به‌دقت مدیریت کرد و افزود: «از نظر ما، موضوع فراتر از صرفاً یک توافق تجاری فوری است. اصل موضوع آن است که تجارت و سرمایه‌گذاری باید به موازات یکدیگر پیش بروند.»

سخنان اسحاق دار، معاون نخست‌وزیر پاکستان نیز نشان‌دهنده رویکرد عمل‌گرایانه این کشور در تعامل با ایالات متحده، در عین حفظ تعهدات راهبردی گسترده‌تر است. او گفت: «من معتقدم توافق با آمریکا تقریبا نهایی شده است. به‌نظر من ظرف این گزاره نه ماه‌ها و هفته‌ها، بلکه در چند روز آینده انجام خواهد شد.» او همچنین تأکید کرد که نخست‌وزیر کمیته‌ای را برای انجام اصلاحات لازم تعیین کرده و هم‌اکنون تیم‌هایی در واشنگتن در حال مذاکره و نشست‌های مجازی هستند.

بازی برد- برد!

نکته قابل‌توجه در سخنان دار، تلاش پاکستان برای ایفای نقش «پل» میان آمریکا و چین بود؛ رویکردی که به گفته نخست‌وزیر پاکستان می‌تواند «برای جهان برد-برد باشد.» این اظهارات بیانگر آن است که پاکستان نمی‌خواهد به‌طور قطعی جانب یکی از طرف‌ها را بگیرد و در پی بهره‌برداری حداکثری از همه روابط موجود است.

در مقایسه با رقبای منطقه‌ای، کاهش تعرفه‌های پاکستان در چارچوب این توافق اندک است؛ از ۲۹ درصد به ۱۹ درصد. با این حال، همان‌طور که شرکت تاپ‌لاینر سکیوریتیز اشاره کرده، این توافق «خنثی» است و مزیت خاصی نسبت به رقبایی همچون اندونزی (۱۹ درصد) یا ویتنام (۲۰ درصد) در اختیار پاکستان قرار نمی‌دهد. اظهار نظر وزیر دارایی پاکستان که گفت: «تا زمانی که شرایط ما بهتر یا هم‌سطح با رقبا باشد، مشکلی نیست»، نشان می‌دهد که اسلام‌آباد انتظارات خود را واقع‌گرایانه تنظیم کرده و توافق را صرفاً یک مانور اقتصادی می‌بیند نه تغییری در تراز راهبردی کشور.

جهت‌گیری اصلی سیاست خارجی پاکستان به سوی چین و روسیه، علی‌رغم تلاش‌های ایالات متحده برای تعامل، دستخوش تغییر نشده است. پروژه کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) و همکاری‌های فزاینده دفاعی با روسیه، گواهی بر پایبندی اسلام‌آباد به شراکت‌های شرقی است. اکنون مثلث چین-پاکستان-روسیه با شفافیت بیشتری شکل گرفته و نشان می‌دهد که این سه کشور در تعاملات اقتصادی و راهبردی خود هماهنگ و مکمل یکدیگرند. با این‌حال، در محاسبات استراتژیک پاکستان، ادغام منطقه‌ای بلندمدت نسبت به منافع کوتاه‌مدت اقتصادی با آمریکا در اولویت قرار دارد. بر همین اساس، در صورتی‌که صادرات قابل توجه مواد معدنی به آمریکا موجب ناراحتی چین شود، این گزاره احتمالا از سوی اسلام‌آباد محدود خواهد شد.

ترکش‌های رویکرد معاملاتی ترامپ

اعلام توافق نفتی از سوی ترامپ، بیش از آنکه نشانه‌ای از تحول واقعی باشد، بیشتر به یک بحران هویتی شبیه است که در آن، رئیس‌جمهور آمریکا اظهاراتی بزرگ‌نمایی شده اما فاقد پشتوانه مطرح کرد. برای نمونه، ادعای او درباره «ذخایر عظیم نفتی» پاکستان با ارزیابی کارشناسان در تضاد است؛ چرا که این کشور به‌طور میانگین تنها ۸۸ هزار بشکه در روز تولید دارد، در حالی‌که نیاز مصرفی‌اش بسیار بیشتر است و هیچ ذخایر اثبات‌شده‌ای، چه در خشکی و چه در دریا، ندارد.

رویکرد معاملاتی ترامپ زمانی بیشتر آشکار شد که او در کاخ سفید میزبان فرمانده ارتش پاکستان، عاصم منیر، بود. او ضمن تمجید از نقش منیر در «بازداشتن پاکستان از ورود به جنگ با هند»، گفت: «می‌خواستم شخصا از او برای جلوگیری از جنگ تشکر کنم».

در مجموع، این توافق تجاری به‌جای احیای شراکت‌های راهبردی، نمونه‌ای از «معاملات مدیریت‌شده» است. چنین توافقاتی نمی‌توانند جهت‌گیری راهبردی پاکستان را که اکنون در مدار شرقی قرار گرفته، تغییر دهند، هرچند ممکن است با کاهش تعرفه‌ها و برخی فرصت‌های سرمایه‌گذاری، منافع موقتی برای اسلام‌آباد به همراه داشته باشند. ادعاهای بزرگ ترامپ درباره نفت و دینامیک‌های منطقه‌ای، بیش از آنکه حاصل سیاست‌گذاری مدبرانه باشد، بازتابی از تمایل او به نمایش‌های پررنگ و لعاب است.

راهبرد دیپلماتیک پاکستان، نمونه‌ای از موازنه‌گری پیچیده است: حفظ پیوندهای راهبردی با پکن و مسکو، در عین بهره‌گیری از مزایای اقتصادی همکاری با واشنگتن. این رویکرد به پاکستان امکان می‌دهد تا بدون به خطر انداختن پیوندهای بلندمدت منطقه‌ای خود، از فرصت‌های کوتاه‌مدت بهره‌برداری کند.

در نهایت، این توافق نشان می‌دهد که روابط ایالات متحده و پاکستان دیگر از عمق راهبردی سابق برخوردار نیست و اکنون در قالب همکاری‌های محدود، موضوع‌محور و صرفا اقتصادی تعریف می‌شود. با توجه به اینکه همکاری با آمریکا محدود به توافقاتی عمل‌گرایانه و کوتاه‌مدت شده است، سیاست خارجی پاکستان همچنان بر شراکت‌های راهبردی شرقی استوار است.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی