استیو هانکه، اقتصاددان امریکایی که پیشتر نرخ تورم ایران را بر اساس قیمت دلار، 117 درصد برآورد کرده بود، در یادداشتی که اخیرا در نشریه فوربس منتشر کرده با اشاره به نرخ تورم 203 درصدی به بررسی بحران ارز و راهکارهای پیشرو برای ایران پرداخته است.
به گزارش تجارتنیوز، بر اساس این گزارش فوربس، روز گذشته قیمت دلار با افزایش 12.5 درصدی از 9 هزار و 800 تومان به 11 هزار 200 تومان رسید. این میزان از سقوط آزاد ریال از سپتامبر 2012 تاکنون بیسابقه است.
نمودار زیر نشان میدهد که بیشترین سقوط ارزش ریال طی شش ماه گذشته رخ داده است. بر اساس اطلاعات این نمودار، اختلاف نرخ رسمی دلار و قیمت دلار در بازار سیاه 154 درصد محاسبه شده و این به آن معناست که کسانی که به ارز رسمی دسترسی دارند، میتوانند در یک چشم به هم زدن سودی 154 درصدی کسب کنند.
به دنبال سقوط ریال، تورم نیز افزایش یافته است. نمودار زیر نرخ تورم را بر پایه قیمت دلار امریکا در ایران که مهمترین شاخص در این کشور است، نشان میدهد. هانکه معتقد است، نرخ ارز در بازار سیاه ایران میتواند به شکل دقیقی میزان تورم را در سراسر کشور اندازهگیری کند.
بر اساس این دادهها، با سقوط ارزش ریال ایران در برابر دلار امریکا، نرخ تورم سالانه ایران به 203 درصد رسیده است که با نرخ تورم رسمی 10.2 درصدی اختلاف بسیار زیادی دارد.
اگرچه این وضعیت زندگی بسیاری از ایرانیها را تحت تاثیر قرار داده و تهدید بزرگی محسوب میشود، اما به عقیده هانکه درمان سریع برای این بیماری وجود دارد.
هانکه در این گزارش به دورانی که مشاور رئیسجمهور وقت بلغارستان در بازه زمانی 2002-1997 بوده و راهکارهایی که برای تورم این کشور ارائه داده، اشاره میکند.
در فوریه سال 1997 بلغارستان شاهد اَبَرتورم و نرخ تورم ماهانه 242 درصد بود. در مقایسه با نرخ سالانه 203 درصدی تورم در ایران در حال حاضر این رقم بسیار بالا و قابل توجه است. باید توجه کرد که نرخ تورم ایران هنوز خیلی پایینتر از آستانه تحمل این کشور است.
هانکه میگوید: برای مهار اَبَرتورم در بلغارستان یک هیات ارزی تشکیل دادیم که اسکناس و سکههایی صادر میکرد که در زمان تقاضا با نرخ تبادل ثابت، قابلیت تبدیل به ارز ذخیره خارجی داشت. در بلغارستان اسکناسها و سکهها به پول محلی بلغارستان صادر میشد و ذخیره ارزی هم مارک آلمانی بود. این هیات اوراق قرضه کمریسک و سوددار به عنوان ذخیره داشت که با ذخیره ارزی و معمولا طلا صادر میشد. کف و سقف سطوح ذخیره از سوی قانون تعیین میشد و نسبت به بدهیهای پولی معادل 100 درصد یا کمی بیشتر بود. الزامات پوشش ذخیره خارجی و قابلیت تبدیل اسکناسهای تولیدشده، شامل سپردههای بانکهای تجاری یا هر دارایی مالی دیگر نمیشد. هیات ارزی از تفاوت میان بهره ارزهای ذخیره و هزینههای بدهیهایش سود تولید میکرد.
طراحی این هیات ارزی بهگونهای است که نمیتواند با هدف امانت دادن پول چاپ کند. همچنین این هیات هیچ سیاست پولی ندارد و تنها سیاست نرخ تبادلی ثابت دارد. عملیات این هیاتِ ارزی، انفعالی و خودکار است. نفس عمکرد آن هم مبادله ارز محلی که صادر میکند با یک ارز ذخیرهای خارجی با نرخ ثابت است که در مورد بلغارستان مارک آلمان بود. در نتیجه حجم پول داخلی در گردش تنها توسط نیروهای بازار و مشخصا تقاضا برای ارز محلی تعیین میشود.
دستاوردهای هیات ارزی بلغارستان
- هیات ارزی در سال 1997، ابرتورم بلغارستان را که به نرخ ماهانه 242 درصد رسیده بود، متوقف کرد.
- بلغارستان موفق شد از وقوع بحران مالی که کشورهای دیگر مثل روسیه به دلیل سقوط روبل در سال 1998 با آن مواجه شده بودند و همچنین رکود بزرگ سال 2009 جلوگیری کند.
- این کشور همچنین از بحرانهای بانکی و ورشکستگی موسسات مالی به سلامت عبور کند.
- مهمتر از همه اینکه در این سیستم دولت نمیتواند از هیات ارزی قرض بگیرد. در واقع سیاستهای مالی از طرف هیات ارزی به سیاستمداران تحمیل میشود و نه برعکس. از زمان ایجاد هیات ارزی در بلغارستان در سال 1997، کسری بودجه به خوبی کنترل شده و بدهیهای بلغارستان به خوبی کاهش یافته است. عملکرد بلغارستان در زمینه نظم مالی و کاهش بدهی، آن را به کشوری نمونه در اتحادیه اروپا تبدیل کرده است.
در پایان هانکه اشاره میکند که ایران هم باید برای توقف هر چهسریعترِ روند کنونی، همین شیوه را در پیش بگیرد. به جای مارک آلمان که دیگر وجود ندارد، ایران باید طلا را پشتوانه قرار دهد. به این ترتیب، ایران میتواند ریال خود را حفظ کند؛ در این شرایط، ریال دیگر یک پول بیارزش نیست و به اندازه طلا ارزشمند خواهد بود.
کشور عزیزمان ایران یکی از غنی ترین کشور های چهارفصل در دنیا و همچنین در نقطه ای بسیار استراتژیک در قلب خاورمیانه قرار دارد.
لیکن با توجه به سیاست های غلط بانک مرکزی از سال۱۳۵۶ و افزایش اعتبار بانکی(چاپ ریال) برای تامین کسری بودجه و همچنین تراز مالی منفی( یعنی بیشتر بودن واردات تا صادرات)
نظر شخصی بنده این است که بایستی بهره بانکی همانند کشورهای اروپایی و ژاپن به صورت پله آیی منفی گردد و سود دهی بانک های ما که ٪۲۲ میباشد به ٪۱- با این سیاست مالی سرمایه داران بجای سرمایه گذاری در بانک و گرفتن سودبانکی ۲۵٪ مجبور به سرمایه گذاری در صنایع و کشاورزی و… میگردند و حاصل این مهم کاهش شاخص بیکاری(اشتغال زایی در سطح کلان ) و همچنین رونق در صنعت، دامداری ، کشاورزی، ساختمان سازی و …میباشد.
ایران به اندازه ۸روز فروش نفت ذخیره طلا دارد هیچکدام از این راه حلها در ایران عملی نیست