به گزارش تجارتنیوز، در این میان برخی فعالان بازار این اختلاف بازده را نتیجه حمایتهای دولتی میدانند. اما بررسیها نشان میدهد؛ با عقب بردن نقطه پایه محاسبه رشد به ابتدای سال ۹۷ میزان بازده شاخص هموزن به مراتب از شاخص کل بیشتر است. دلیل اصلی رشد بزرگان در سال ۹۹ چیست؟ چرا کوچکترها از قافله رشد بازماندهاند؟
سفتهبازی کساد شد؟
از نظر فعالان و سهامداران بورس، شاخص کل که متاثر از وضعیت سهام شرکتهای بزرگ بازار است به «شاخص دولت» و «شاخص کل هم وزن» که وضعیت دقیقتری از منفی یا مثبت بودن کلیت بازار نشان میدهد، به «شاخص ملت» معروف شدهاند. شاخص کل از ابتدای سال ۹۹ تاکنون رشدی نزدیک به ۲۶۰ درصد را ثبت کرده است. اما نماگر هموزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد در این برهه زمانی به رشد ۱۷۲ درصدی بسنده کرده است. برخی حمایت دولت از سهام شرکتهای بزرگ را که اغلب در پرتفوی(سبد) سهام عدالت و البته صندوقهای ETF نیز جاگرفتهاند دلیل اصلی سبقت شاخص کل قلمداد میکنند. جایی که شاخص ۳۰ شرکت بزرگ بازار در روزهای سپری شده از سال جاری با رشد ۳۶۱ درصدی مواجه شده است. این موضوع بعد از آن داغ شد که برخی گروههای تلگرامی رشد شاخص کل را ناشی از حمایت تصنعی دولت از چند سهم بزرگ بازار خواندند و اینگونه برداشت کردند که عملکرد سهامداران دولتی در این سهام باعث ارزنده جلوه دادن برخی سهمها و در مقابل تحمیل فشار عرضه در دیگر نمادها شد.
اما اگر نیمنگاهی به نماگرهای اصلی بازار در سالهای اخیر بیندازیم سبقت محسوس شاخص هموزن از شاخص کل نمایان است. در آن سالها بسیاری از سهام شرکتهای کوچک بازار که البته از ارزندگی چندانی نیز برخوردار نبودند، در اغلب روزها در صف خرید قفل میشدند و سودهای غیرقابل توجیهی را برای سهامداران خود به ارمغان آورده بودند. بهعنوان نمونه در معاملات سال ۹۸، بیشترین بازده از آن گروه ساخت دستگاهها و وسایل ارتباطی با تک نماد «لپارس» شد. نماد شرکت پارس الکتریک با سرمایه ۳۰ میلیارد تومانی که در سال ۹۸، شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی سهمی ۴۸ درصدی از آن داشت، در سال گذشته با رشد قیمت ۹۹۰ درصدی همراه شد. این رشد قیمت در حالی رقم خورد که «لپارس» با کاهش ۴۸ درصدی سود هر سهم خود در سال ۹۸ مواجه شد و درآمدهای عملیاتی این شرکت نیز کاهش ۵۸ درصدی داشت.
پس دلیل اقبال به این سهام چه بود؟ استقبالی که البته در سال ۹۹ نیز تدوام یافت و رشد قیمت ۳۸۴ درصدی سهام «لپارس» را به دنبال داشت. آیا جز این است که سهام کوچک؛ محلی برای جولان سفته بازانی است که به راحتی میتوانند روند سهم را تعیین کنند؟ نمونههای این چنین در بورس تهران به کرات دیده میشود.
در آن برهه زمانی اما انتقادی از فعالان بازار شنیده نمیشد و القابی نیز برای این دو نماگر در نظر گرفته نشده بود. با عقب بردن نقطه پایه محاسبه رشد ۳ شاخص کل، هموزن و ۳۰ شرکت بزرگ متوجه میشویم که میزان بازده شاخص هموزن به مراتب از شاخص کل بیشتر است. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد در حالی شاخص کل از ابتدای سال ۹۷ تا امروز رشدی حدود هزار و ۸۰۰ درصدی را تجربه کرده است که میزان بازدهی شاخص هموزن حدود ۲هزار و ۷۰۰ درصد برآورد میشود. با تغییر سال پایه به ۹۸ نیز نتایج مشابهی به دست میآید.
شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال ۹۸ تاکنون با رشد ۹۳۰ درصدی همراه شده اما شاخص هم وزن در همین بازه زمانی هزار و ۳۶۰ درصد افزایش یافته است. پس چرا در آن سالها القابی به این نماگرها داده نمیشد؟ واقعیت این است در سهمهای کوچک بازار که به چابکی معروفند، به دلیل ارزش پایین دادوستدها، با کمترین میزان پول میتوان جهت قیمت را تعیین کرد. این موضوع به محلی برای کسب سود از سوی عدهای از سفتهبازان تبدیل شده بود. حال با چرخش نگاه فعالان بازار به گروههای کوچک اما به نظر میرسد این زمین سودگیری به اصطلاح کساد شده است و شاید حرف و حدیثهای این روزهای بازار نیز از این محل آب میخورد. اما دلیل قرار گرفتن گروههای کامودیتیمحور در کانون توجه صاحبان نقدینگی چیست؟
حجم مبنا؛ لنگر سنگین کوچکترها
اواخر سال گذشته بورس اوراق بهادار تهران قوانین مربوط به حجم مبنا را سختگیرانهتر کرد. در فرمول جدید حجم مبنا کف و سقف ارزش مبنای معاملاتی که از آن حجم مبنای سهام هر شرکت محاسبه میشود، تعیین شد. بر این اساس برای بورس و بازار اصلی فرابورس کف ارزش مبنا ۵ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. هر چه حجم مبنا بیشتر باشد روند رسیدن قیمت پایانی به آخرین معاملات کندتر نیز خواهد شد؛ زیرا باید معاملات با حجم بیشتری از سهام در یک قیمت نسبت به قیمت پایانی انجام شود تا میانگین قیمتی روزانه خود را به آخرین معاملات برساند.
این تغییر قانون تفاوت چندانی برای نمادهای بزرگ بازار ایجاد نکرد. سهامی که پیش از این نیز به واسطه حجم و ارزش بالای معاملاتشان در همان دقایق ابتدایی بازار، حجم مبنا را به راحتی پرمیکردند. اما دربازار سهام کوچک شرایط متفاوت بود. تا پیش از تغییر قانون حجم مبنا، سهام کوچک با کمترین میزان مبادله رشدهای قیمتی سریع و بالایی را تجربه میکردند (یا بالعکس). اما در حال حاضر تغییرات قیمت پایانی نیازمند حجم مشخصی از معامله است. در نتیجه امکان نوسان برای نمادهای کوچک بازار دشوارتر از قبل شد. از این رو در سال جاری این گروهها و نمادهای بزرگ سهامی بودند که در مرکز توجه بورسبازان قرار گرفتند. سهامی که تغییر قوانین مربوط به حجم مبنا اثر چندانی بر روند معاملاتیشان نداشته و ندارد.
نوبت جاماندهها است
همانطور که گفته شد در دو سال گذشته این گروههای کوچک بورس بودند که گوی سبقت را از بزرگان کالایی ربوده بودند. از این رو به نظر میرسد یکی دیگر از دلایلی که میتوان برای سبقت قیمت سهام گروههای بزرگ بازار نسبت به کوچکترها اعلام کرد، حس جاماندگی در این دسته از سهام است. از این رو فعالان بازار چنین برداشت میکنند که پس از ثبت یک رالی پرشتاب قیمتی برای سهام کوچک بورس، حال نوبت به بزرگان رسیده تا گوی سبقت را بربایند. همین احساس جاماندگی مزید بر علت شده است تا شاهد افزایش محسوس تقاضا برای سهام بزرگ کالایی باشیم. یافتههای آماری «دنیای اقتصاد» نشان میدهد از ابتدای سال ۹۹ تاکنون شاهد جذب ۱۰هزار میلیارد تومان نقدینگی از سهامداران خرد به گروههای بزرگ بازار بودیم.
دلار ۲۳هزار تومانی
در روزهای گذشته دلار مرزهای جدیدی را فتح کرد و از ۲۳ هزار تومان نیز فراتر رفت. هر چند برخی معتقدند رشد قیمت دلار ممکن است بخشی از نقدینگی بازار سهام را روانه بازار ارز کند و آن را به زیان بورس قلمداد میکنند اما در واقعیت رشد دلار به نفع بازار سهام تمام خواهد شد. شرکتهای بزرگ بورس از جمله فولادیها، پالایشگاهها و… پذیرای بیشترین تاثیر از جهش قیمت دلار هستند، شرکتهای صادراتمحوری که درآمد ارزی داشته یا قیمت کالاهای آنها با توجه به قیمتهای جهانی تعیین میشود. از این رو رشد نرخ دلار را میتوان بهعنوان اصلی مهم برای سبقت شاخص کل از شاخص هموزن دانست.
بازوی اثرگذار ETFها
آخرین روزهای فروردین ماه بود که رئیس سازمان خصوصیسازی از واگذاری باقیمانده سهام دولت در بورس در قالب صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله (ETF) خبر داد. علیرضا صالح در تشریح جزئیات واگذاری سهام شرکتهای دولتی اعلام کرده بود: ۱۸ شرکت دولتی که قرار است در قالب ۳صندوق ETF پذیرهنویسی شوند شامل بانک و بیمه، پالایشگاه و فلزات و خودرو میشوند. اما ۱۴ اردیبهشتماه مرحله اول این واگذاریها با پذیرهنویسی سهام بانکها و بیمهها آغاز شد و با وجود استقبال ناچیز، اما رشد قیمت قابل توجهی را ثبت کرد و خاطرهای شیرین برای فعالان بازار سهام شد. این موضوع را میتوان یکی از دلایل رشد قیمت بزرگان بورس قلمداد کرد.
جایی که سهام پالایشی، فلزی و خودرویی نیز در نوبت عرضه قرار گرفتهاند و در آیندهای نزدیک در قالب صندوقهای جدید ETF به صاحبان نقدینگی واگذار خواهند شد. فعالان بازار آیندهای روشن برای این سهام میبینند و از این رو از ابتدای اردیبهشت ماه تاکنون به وضوح شاهد رشد قیمت سهام پالایشی همچون «شپنا» و فولادیها همچون نماد معاملاتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان و ملی صنایع مس ایران و البته سهام خودروسازانی همچون ایرانخودرو و سایپا بودیم.
منبع: دنیای اقتصاد
سلام تجارت نیوز. چرا نظر ما رو منتشر نمی کنید؟ یعنی نظر ما از نظر آقای هادی بغلانی درباره این پست غیر مرتبط تر بود؟!
یکی از اصول اقتصادی میگه “هر چه کوچکتر، پر رشت تر” . شما خونه با مبلغ کم بخر تا 10 سال آینده درصد رشدش بیشتر از خونه های گرون قیمته. یا شما 1 میلیون داشته باشید راحت تر می تونید برسونید به 5 میلیون تا اینکه 1 میلیارد برسونید به 5 میلیارد. این یک اصل هست. متاسفانه بعضی ها همین حالا هم که این مطلب بنده را می خوانند شک دارند! خب می توانند مطالعه کنند و از اقتصاد دانان یا حداقل اقتصاد خوانان بپرسند. متاسفانه ما مطالب را کوچه بازاری می بینیم و با اصول علمی تطبیق نمیدیم. امیدوارم بروید مطالعه کنید و دلیل طرح این اصل و مبانی که این اصل را شکل می دهند را بخوانید. ضمنا حرف بنده اصلا ارتباطی با سفته بازی و… در بورس ندارد و از یک اصل علمی حرف زدم.
سلام. البته این فرمایش جنابعالی بیشتر در اقتصاد کلان و بیشتر در حوزه رشد و توسعه اقتصادی صادق است. به عنوان مثال، رشد کشورهای کوچک ولی دارای اقتصاد نوظهور را بررسی بفرمایید. کشور عراق بعد از برکناری صدام در سال بعد رشد بالای 10 درصد را تجربه کرد یا چین از دهه 1970 به بعد رشدهای بسیار بالایی را دارا بود. الان در امریکا نمیتوان رشدهای مثلا 5 یا بیشتر را متصور بود چون اقتصاد تقریبا با تمام امکانات در حال کار کردن است مگر اینکه با نوآوری بتوان تغییرات بسیار چشمگیری ایجاد نمود. این قاعده در اقتصاد بطور کلی صادق است ولی همیشه و همه جا صدق نمیکند.
بانکی و فلزی مستعد رشد
پفک و بیسکویت و کارونی سازی 20 برابر شدن
بانکی ها و فلزی ها هنوز دارن با شاخص 700 هزار معامله میشن
همون وتجارت و وبصادر اگه تو کشور بخوان املاک شون رو بفروشن میدونین چقد میشه؟؟؟؟؟؟
تجارت نیوز اگه میخوای کار درست بکنی برو یقه مدیر عامل پترول رو بگیر ببین چرا نمیزاره نماد از تعلیق دربیاد
همه رو بیچاره کرده
کاملا تحلیل درست و بجایی بود
بعضی سهم ها به خصوص
غذایی ها
دارویی ها
سیمانی
رشد خودشون رو از سال پیش پیشخور کردن
امسال سال رشد
بانکی ها
خودرور و قطعات
فلزی ها
غذل و دارو جزو کالاهای ضروری و کم کشش محسوب شده و نیاز به مصرف آنها زیاد است. بنابراین از گروههای بسیار پتانسل دار هستند.
دقیقا خیلی از تبلیغات چی ها منتظر این روز بودن تا بازم سودای مُفت بدست بیارن . شرکت شلنگ سازی و آفتابه سازی که صاحبان اونا خارج نشین هستن مردمی شدن
شاخص سازا سهام ها عالی هستن از دست نمیدم
سلام تجارت نیوز بنده از ۲۸ خرداد ۳۰ درصدمو فروختم وتاحالا واریزی نداشتم بانک تجارت لطفا پیگیر باشید ممنون
مثل اینکه شما از منفی خوردن سهام اون به اصطلاح خودرو سازها ناراحت شدی مقاله نوشتی، چرا یک هفته بود که صف خرید بودن صداتون در نمی آمد؟ چرا نمیگید بانک صادرات و شبندر که از اول سال ۶ برابر شده، آیا این توجیه اقتصادی داره؟ تو این مملکت چه تغییری صورت گرفته، مگه اونجا سفته بازی نشده؟ حتما که یکی یا دولت یا دیگری دارن این به اصطلاح شما سهم های بزرگ رو چاق می کنن و شما هم ازشون حمایت می کنید.
چطور می توان سهام شرکتهای بزرگی که با نسبت PE منفی روبرو هستند و از سوی دیگر گزارش های بد آنها را نادیده گرفت و کلمه بنیادی به آنها متصل کرد؟ رشد اکثر کوچکتر ها به واسطه رشد و ارزندگی آنها بوده گرچه حباب قیمتی در میان برخی از آنها نیز نمایان است. اما با کمترین تحلیل بنیادی میتوان به این نتیجه رسید که شرکتهای بزرگتر حال وخیم تری را به خود اختصاص داده اند