به گزارش تجارت نیوز، مذاکرات امروز ایران و آمریکا در حالی آغاز میشود که طرفین امیدوار هستند بتوانند روند این مذاکرات و یا به عبارت دیگر پیشمذاکرات را تا حصول نتیجه یعنی توافق موقت یا اصلی ادامه دهند. با رحمان قهرمانپور، کارشناس ارشد حوزه روابط بینالملل، درباره چند و چون این مذاکرات و نتیجه احتمالی آن گفتوگویی انجام دادهایم. او معتقد است: «اگر دیدگاه واقعبینانهای به این مذاکرات داشته باشیم درمییابیم که امکان دستیابی به یک توافق در روزهای پیش رو وجود ندارد و هم ایران و هم آمریکا برای ارزیابی یکدیگر پای میز مذاکره حاضر میشوند تا پس از آن، نقشه راه مذاکرات را طراحی کنند.»
این کارشناس حوزه روابط بینالملل همچنین تأکید میکند: «البته آمریکاییها تمایل دارند در روز شنبه به یک توافق حتی نیمبند دست پیدا کنند تا ترامپ بتواند بهرهبرداری رسانهای خود را داشته باشد. از سوی دیگر برای جمهوری اسلامی دستیابی به توافق امر دشواری است چراکه باید به توافقی دست پیدا کند که در میان اپوزیسیون تعبیر به شکست نشود و ترامپ هم نتواند آن را به معنای تسلیم شدن ایران جا بزند.»
به اعتقاد قهرمانپور، اگر مذاکرات در روند مثبتی پیش نرود و بر بازارها تأثیرگذار باشند و قیمت طلا و ارز روند صعودی به خود بگیرند شاید ترامپ از این فرصت برای اعمال فشار بیشتر بر ایران استفاده کند؛ یعنی از یک طرف میخواهد موضوع نظامی را مهم جلوه دهد و از سوی دیگر از نوسانات ایجادشده در بازارهای کشور و مشکلات احتمالی پیشآمده در جامعه در جهت اجرای نیات خود و به صورت کلی یک اهرم فشار استفاده کند.» متن گفتوگوی تجارتنیوز با این تحلیلگر حوزه روابط بینالملل بدین شرح است:
***
این دور از مذاکرات تهران و واشنگتن برای ارزیابی یکدیگر است
*امروز آقایان ویتکاف و عراقچی برای بررسی روند مذاکرات ایران و آمریکا پشت میز خواهند نشست. تحلیلتان از مذاکرات امروز که گفته میشود پیشزمینهای برای مذاکرات اصلی تهران و واشنگتن است، چیست؟
در خصوص این مذاکرات مواردی وجود دارد که باید به آنها اشاره کرد. مثلاً اینکه فرم آن، مذاکره است یا گفتوگو؟ یا اینکه مشخص شود قرار است به صورت مستقیم باشد یا غیرمستقیم؟ ابهامات اینچنینی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. هرچند با توجه به شرایط فعلی معتقدم این دور از مذاکرات تهران و واشنگتن برای ارزیابی یکدیگر است تا موارد دیگر. این مذاکرات مانند یک رویداد ورزشی است که ورزشکاران پیش از حضور در فرایند مسابقه خود را گرم میکنند تا برای رقابت اصلی حاضر شوند. یعنی هنوز نمیتوانیم با قاطعیت اعلام کنیم که مذاکرات روز شنبه در قالب یک مذاکره جدی دنبال میشود یا بر اساس دیدگاههای برخی از کارشناسان، طرفین به توافق سریع دست پیدا میکنند. البته به اعتقاد بنده در حال حاضر زمینههای تسریع در مذاکرات روزهای شنبه و احتمالاً یکشنبه برای دستیابی به توافق وجود ندارد. هرچند برخی از دوستان که علاقه شخصی یا تعصبی به این توافق دارند معتقدند اگر توافقی شکل نگیرد همه چیز به هم میریزد.
اگر بخواهیم دیدگاه واقعبینانهای داشته باشیم امکان دستیابی به یک توافق در یکی دو روز آینده وجود ندارد
*یعنی توافقی در دسترس نخواهد بود؟
اگر بخواهیم دیدگاه واقعبینانهای نسبت به این موضوع داشته باشیم امکان دستیابی به یک توافق در یکی دو روز آینده وجود ندارد و هم ایران و هم آمریکا برای ارزیابی یکدیگر پای میز مذاکره حاضر میشوند تا پس از آن، نقشه راه مذاکرات را طراحی کنند. آمریکاییها میآیند تا این ارزیابی را داشته باشند که آیا ایران واقعاً به دنبال دستیابی به توافق است یا خیر یا اینکه هدفش از نشستن پای میز مذاکره خرید زمان و یا چه موضوع دیگری است؟ و به طور کلی برای دستیابی به توافق تا چه اندازه انعطاف به خرج میدهد و… این موضوع مهمی است و برای ترامپ هم، بسیار حائز اهمیت است که به این حقیقت برسد که آیا ایران به دنبال دستیابی به توافق است و اگر این برداشت را داشته باشد که ایران توافق نمیخواهد شاید به یک تهدید نظامی یا تحریمهای جدید متوسل شود تا تهران چاره دیگری جز توافق نداشته باشد.
حال باید به هدف ایران از نشستن پای میز مذاکرات بپردازیم. در ایران و در میان هیأت حاکمه فعلی، برخی از اصولگرایان و حتی اصلاحطلبها تردیدهای جدی وجود دارد که آیا ترامپ واقعاً به دنبال دستیابی به یک توافق معقول است یا موضوعاتی را که درباره برچیده شدن برنامه هستهای ایران مطرح کرده است دنبال میکند. این موضوعی نیست که در رسانهها مطرح شود. این موضوعی است که در نشست مشترک میان ایران و طرف آمریکایی مطرح میشود و سیاستمداران ایرانی را به درک درستی از موضوع میرساند. به عبارت دیگر آیا ترامپ به دنبال دستیابی به توافق است یا دنبال بهانه برای جنگ است. بنابراین دیدار یا مذاکرات امروز صحنه ارزیابی تهران و واشنگتن از یکدیگر است بدون اینکه قولی بدهند یا به توافق بزرگی دست پیدا کنند.
ترامپ به دنبال حصول نتیجه از مذاکرات شنبه برای جلوه رسانهای آن است
البته آمریکاییها تمایل دارند در روز شنبه به یک توافق حتی نیمبند دست پیدا کنند تا ترامپ بتواند بهرهبرداری رسانهای خود را داشته باشد. از سوی دیگر برای جمهوری اسلامی دستیابی به توافق امر دشواری است چراکه باید به توافقی دست پیدا کند که در میان اپوزیسیون تعبیر به شکست نشود و ترامپ هم نتواند آن را به معنای تسلیم شدن ایران جا بزند. در جمعبندی این بحث باید گفت مذاکرهکنندگان ایرانی و آمریکایی امروز به دنبال ارزیابی بدون واسطه همدیگر هستند تا این ارزیابیها را به پایتختها منتقل کنند و نقشه راه بعدی طرفین بر اساس این ارزیابیها خواهد بود.
اگر این برآیند مثبت باشد احتمالاً در روزهای دوشنبه و سهشنبه اظهارات مثبتی از طرفین به فراخور فضای داخلی کشورهایشان خواهیم شنید اما اگر ارزیابی طرفین مذاکرهکننده مثبت نباشد یعنی در ایران یا آمریکا برداشت مثبتی از روند گفتوگوها وجود نداشته باشد هم نتیجه آن را در اظهارات مقامات کشورها مشاهده خواهیم کرد. قطعاً این اظهارات چه مثبت و چه منفی بر بازار تأثیر میگذارد و احتمالاً در روزهای دوشنبه و سهشنبه شاهد نوساناتی در نرخ طلا و ارز باشیم؛ اگر مذاکرات بر بازارها تأثیرگذار باشد و قیمت طلا و ارز روند صعودی به خود بگیرد شاید ترامپ از این فرصت برای اعمال فشار بیشتر بر ایران استفاده کند. یعنی از یک طرف میخواهد موضوع نظامی را مهم جلوه دهد و از سوی دیگر از نوسانات ایجادشده در بازارهای کشور و مشکلات احتمالی پیشآمده در جامعه در جهت اجرای نیات خود و به صورت کلی یک اهرم فشار استفاده کند.
بعید میدانم که در صورت منفی بودن ارزیابیها، ایران و آمریکا مذاکراتشان را متوقف کنند
*بر همین اساس ما نباید توقع چندانی از نشست روز شنبه داشته باشیم؟
به نظر میآید باید منتظر روزهای پس از این نشست باشیم. اگر برداشت از مذاکرات روز شنبه مثبت باشد میتوانیم بگوییم مذاکرات بعدی جدیتر خواهد بود و اگر منفی باشد باید منتظر دستانداز و مانع دیگری باشیم که در این صورت میانجیها وارد عمل خواهند شد و دو طرف را تشویق خواهند کرد که مجدداً پای میز مذاکره حاضر شوند. هرچند بعید میدانم که در صورت منفی بودن ارزیابیها، ایران و آمریکا مذاکراتشان را متوقف کنند اما به قول معروف سعی خواهند کرد که از بازگشت پای میز مذاکره به عنوان یک ابزار چانهزنی برای امتیازگیری استفاده کنند.
توافق موقت ایران و آمریکا تنها تهدیدات امنیتی را خنثی می کند
*تحلیلی از جان مرشایمر منتشر شده است مبنی بر اینکه ایران باید در عین حاضر شدن پای میز مذاکره به تواناییهای نظامی خود هم توجه داشته باشد. برخی از کارشناسان حوزه روابط بینالملل که موضوعات مرتبط با ایران را پیگیری میکنند نیز معتقدند نشستن پای میز مذاکره با ترامپ بدون توجه به ارتقای توانایی نظامی کشور میتواند بسیار خطرناک باشد. دیدگاه جنابعالی در این باره چیست؟
ضمن احترامی که برای جان مرشایمر قائل هستم معتقدم دیدگاه کارشناسان ایرانی با شرایط کشورمان سازگاری بیشتری دارد. اظهارات مرشایمر بیشتر متوجه جامعه داخلی آمریکاست. او به همراه استیون والت که کتاب معروف «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» را به نگارش درآوردهاند از مخالفان اعمال نفوذ لابی اسرائیل در آمریکا هستند. اکثر اظهارات او هم در راستای کاهش اعمال نفوذ این لابی است. مرشایمر همواره تأکید میکند که ایران را تحریک نکنید چون تحریک ایران موجب میشود لابی اسرائیل برای افزایش گستره فعالیتهایش در آمریکا بهانه جدیدی پیدا کند. یعنی بیشتر نگران افزایش نفوذ لابی اسرائیل است تا ایران.
بنابراین برخلاف برخی از دوستان که معتقدند مرشایمر طرفدار ایران است مخاطب دیدگاههای او را سیاستگذاران آمریکایی میدانم که نگران نفوذ اسرائیل در این کشور هستند و به آنها زنهار میزند که موضوع ایران موجب افزایش دامنه فعالیتهای این لابی خواهد شد. بر همین اساس است که در مصاحبه اخیر خود نیز تأکید میکند که احتمال اقدام نظامی علیه ایران بیشتر از تفاهم است چراکه معتقد است لابی اسرائیل در آمریکا تمامی تلاش خود را برای عدم دستیابی به توافق به کار خواهد بست.
در شرایط فعلی برای رسیدن به نقطه تعادل یا برد-برد در وضعیت دشواری قرار داریم
اما در مورد نکته آمادگی نظامی نیز حتماً همینطور است و این جزو اصول قطعی هر مذاکرهای محسوب میشود. طبیعتاً اگر دست ایران در مذاکره خالی باشد دستیابی به توافق سختتر خواهد بود. یکی از دلایلی که من نسبت به حصول توافق در کوتاهمدت محتاط هستم و در بلندمدت هم نگاه بدبینانه به توافقی جامع که به عادیسازی روابط منجر شود دارم نیز این است که ما در شرایط فعلی برای رسیدن به نقطه تعادل یا برد-برد در وضعیت دشواری قرار داریم زیرا هم آمریکا و تیم ترامپ بر این باورند که ایران در ضعیفترین موقعیت خود قرار دارد و از جانب ایران نیز این تلقی وجود دارد که موقعیت ما باید تقویت شود تا با دست بازتری در مذاکرات حاضر شویم.
ارزیابی حسن روحانی رئیسجمهور اسبق کشورمان در دیدار با کابینهاش نیز ناظر بر این موضوع است که فعلاً دست ایران در مذاکرات پر نیست. بنابراین این دغدغه، دغدغه درستی است و افرادی مانند من فکر میکنیم که توافق جامع شکل نخواهد گرفت و اگر مذاکرات در روند مثبتی پیش رود ما به توافق محدودی میرسیم که در واقع منجر به عادیسازی روابط نمیشود و بیشتر تهدیدات امنیتی را رفع خواهد کرد.
ممکن است به یک توافق کوتاهمدت مانند توافق ژنو دست پیدا کنیم اما نه در طول یک هفته!
*ارزیابی شما از طول دوره این مذاکرات چیست و آیا مردم ایران میتوانند امیدوار باشند که برای سه تا ۶ ماه آینده شاهد حصول توافق باشند؟ مانند روندی که در توافق اولیه برجام- توافق ژنو- شکل گرفت و آیا در نهایت ما میتوانیم مجدداً شاهد حصول توافقی مانند برجام باشیم چراکه این توافق در شرایط فعلی کارکرد خود را از دست داده است.
معتقدم ممکن است به یک توافق کوتاهمدت مانند توافق ژنو دست پیدا کنیم اما نه در طول یک هفته؛ شاید در یک ماه آینده. طبیعتاً با توجه به فضای مثبتی که در حال حاضر وجود دارد میتوان به حصول توافق امیدوار بود. هرچند این خوشبینی بیشتر عاطفی است تا عقلانی و زمانی که به مشکلات پیش روی مذاکرات فکر میکنیم محتاطتر هم میشویم و به همین دلیل بعید است در کوتاهمدت به توافق اصلی برسیم. اما به دلیل محدودیت زمانی و امکان اجرای مکانیسم ماشه میتوانیم به توافق موقت امیدوار باشیم. البته همه این موضوعات به خروجی مذاکرات شنبه بستگی دارد. اگر طرفین برای ادامه مذاکرات برنامهای داشته باشند و به قول معروف ادامه روند گفتوگوها را ریلگذاری کنند، ما میتوانیم امیدوار به توافق موقت در یک ماه بعد باشیم اما اگر این مذاکرات با تعیین زمان بعدی مذاکرات همراه نباشد و طرفین نظر مثبتی برای ادامه روند گفتوگوها نداشته باشند ممکن است این زمان طولانیتر شود.