به گزارش تجارت نیوز، وقتی مردم برای حفظ ارزش پولشان به پلتفرمهای طلا پناه بردند، تصور نمیکردند روزی پای اعتمادشان در میان باشد. حالا تجربه تلخ کاربران بهویژه در بحرانهایی مثل جنگ ۱۲ روزه، نشان داده که خرید آنلاین طلا همیشه مساوی با امنیت سرمایه نیست.
«اعتماد نداریم؛ فقط طلا را فیزیکی میخریم.» این جملهای است که در گزارش میدانی بارها از زبان مردم شنیده شد. پلتفرمهای طلا اگرچه با وعده شفافیت و سهولت وارد بازار شدند، اما در روزهای نوسان و بحران، دست کاربران را در پوست گردو گذاشتند! حالا زمان آن رسیده است که این بازار نوپا، امتحان بزرگ اعتماد عمومی را پس دهد.
تحویل فیزیکی و وجه فروش طلا؛ از وعده تا واقعیت
در اغلب پلتفرمها، حداقل مقدار لازم برای تحویل فیزیکی بین دو تا پنج گرم تعریف شده است. با این حال، گزارشهایی وجود دارد که در برخی استانها و شعب خاص، این حد بالاتر تعیین شده و کاربران تنها در صورت خرید مقادیر سنگینتر (مثلاً چند ده گرم) امکان تحویل دارند. همین اختلافها باعث شده بسیاری از خریداران در شهرستانها احساس کنند شرایطشان برای دریافت طلای واقعی سختتر از ساکنان پایتخت است.
گفتنی است بحران جنگ ۱۲ روزه این نگرانی را به اوج رساند؛ کاربران گزارش دادند برداشت وجه و تحویل فیزیکی با تاخیرهای چند روزه و حتی دو هفتهای انجام شده است. یک خریدار طلا از پلتفرمهای فروش آنلاین به تجارتنیوز میگوید که پس از جنگ برای دریافت وجه فروش طلای خود در یک اپلیکیشن طلا دو هفته منتظر مانده است.
به بیان دیگر سرمایه این کاربر در حالی طی دو هفته پس از جنگ برای وی غیرقابل دسترس بوده که در همین مدت، طلا حدود 3.75 درصد رشد کرده بود. این تجربهها عملاً اعتماد عمومی به طلای آنلاین را خدشهدار کرد.
بحران اعتماد به پلتفرمهای فروش طلا پس از جنگ
گزارش میدانی تجارتنیوز نشان میدهد بخش زیادی از سرمایهگذاران علاقهمند به بازار طلا اعتمادی به پلتفرمهای فروش آنلاین طلا ندارند.
به ویژه بازخوردهای کاربران در شبکههای اجتماعی حاکی از این است که بسیاری از خریداران، در تحویل طلای فیزیکی با تاخیر یا محدودیت مواجه شدهاند. همین تجربهها باعث شده سطح اعتماد عمومی به پلتفرمها، بهویژه پس از بحرانهایی مثل جنگ ۱۲ روزه، کاهش پیدا کند.
در همین راستا یکی از مخاطبان تجارتنیوز نوشته است: «۱۲ مرداد برداشت وجه زدم؛ اما هنوز ( ۲۲ مرداد) پولی به حسابم واریز نشده است.»
دیگری پرسیده: «مسئول محترم بانک مرکزی! پس تکلیف میلیونها پول مسدود شده ما در این پلتفرمهای کاملاً قانونی که دهها نماد اعتباری (دارند) که خود بانک مرکزی به آنها مجوز داده است، چه میشود؟»
مخاطب دیگری گفته است: «اگر این پلتفرمها کار غیرقانونی میکنند، چرا از روز اول جلوی کارشان را نگرفتید؟»
برخی هم صراحتاً گفتهاند فقط طلای فیزیکی میخرند زیرا به آنلاین اعتمادی ندارند.
این دادهها نشان میدهد بیاعتمادی مردم بعد از جنگ ۱۲ روزه شدت بیشتری پیدا کرده و پلتفرمها برای بازسازی اعتماد عمومی، مسیر دشواری در پیش دارند.
اکثریت، طلا را فقط فیزیکی میخواهند
نظرسنجی اخیر تجارتنیوز در اینستاگرام نشان داد بخش بزرگی از مردم نسبت به تحویل طلای فیزیکی از پلتفرمها اعتماد ندارند. در این نظرسنجی، ۲۳ درصد کاربران گفتهاند توانستهاند طلا را بهصورت فیزیکی دریافت کنند، در حالی که ۷۷ درصد اعلام کردهاند تجربهای منفی داشته یا اساساً موفق به دریافت فیزیکی طلا نشدهاند.
این آمار، صرفاً یک عدد نیست؛ بلکه بازتابی از شکاف عمیق اعتماد عمومی نسبت به سازوکار پلتفرمهاست. با وجود آنکه این پلتفرمها با شعار شفافیت و سهولت شکل گرفتند، تجربه کاربران نشان میدهد در بزنگاههای حساس، دسترسی به طلا بهسادگی وعده داده شده نیست.
بنابراین به نظر میرسد اولویت مردم همچنان خرید فیزیکی طلاست و بخش بزرگی از کاربران پس از بحرانها، خرید سنتی را امنتر میدانند. از سوی دیگر زنگ خطر برای نهادهای نظارتی در خصوص پلتفرمهای خرید آنلاین به ویژه در حوزه طلا به صدا در آمده است. اگر اکثریت مردم تجربه منفی داشته باشند، حتی قوانین سختگیرانه بانک مرکزی هم نمیتواند بهتنهایی اعتماد از دست رفته را بازگرداند.
نگرانی سرمایهگذاران از خالیفروشی پلتفرمهای طلا
گفتنی است، پس از بروز ابهاماتی در عملکرد پلتفرمهای آنلاین و افزایش نگرانیها درباره نبود پشتوانه کافی در ذخیره طلا، روند صدور مجوزهای جدید از بهمن ۱۴۰۳ متوقف شد. قرار شد بانک مرکزی با همکاری وزارت صمت و سایر نهادهای نظارتی، مقررات تازهای تدوین کند تا این بازار نوپا سامان بگیرد. نتیجه این بازنگری، اعلام «پنج شرط اصلی» در تیرماه ۱۴۰۴ بود؛ شروطی که برای بازگشایی مجدد درگاههای پرداخت و ادامه فعالیت پلتفرمها الزامی شدند.
این شروط عبارت بودند از:
- ذخیرهسازی کامل طلا نزد بانک کارگشایی
- اتصال کیف پولهای درونبرنامهای به بانک عامل
- ثبت همه معاملات در سامانه جامع تجارت
- تسویه تعهدات ریالی ظرف ۴۸ ساعت
- دریافت تأییدیه امنیتی از پلیس فتا
روی کاغذ، این الزامات به معنای سپردهگذاری صددرصدی طلاست، اما همانطور که در گزارش «معمای شفافیت در پلتفرمهای فروش آنلاین طلا / اپلیکیشنهای فروش طلا چگونه سود میکنند؟» به آن پرداخته شد، فعالان صنف میگویند در عمل، معمولاً بخشی از ذخایر طلا (حدود ۱۰ درصد) شناور باقی میماند.
این در حالی است که در بازاری مثل طلا، همین کسری کوچک میتواند به میلیاردها تومان خالی فروشی تبدیل شود و نگرانی کاربران را افزایش دهد. همین نکته یکی از عوامل بیاعتمادی اغلب سرمایهگذاران به پلتفرمهای فروش آنلاین طلاست.
کارمزد معاملات طلا؛ هزینهای پنهان در تغییر بازی سرمایهگذاری
یکی از مهمترین تفاوتها میان پلتفرمهای آنلاین طلا، میزان کارمزدی است که از کاربران دریافت میشود. بررسیها نشان میدهد این رقم از ۰.۵ تا سه درصد متغیر است؛ تفاوتی که بهظاهر کوچک است اما در معاملات سنگین میتواند سود یا زیان قابل توجهی ایجاد کند.
پلتفرمهای بزرگ معمولاً میانگین حدود یک درصد کارمزد دارند و به دلیل شفافیت بیشتر و شبکه گستردهتر تحویل طلا، برای سرمایهگذاران حرفهای یا کسانی که حجم بالاتری معامله میکنند جذابتر هستند. در سطح متوسط، پلتفرمهایی فعالیت میکنند که کارمزدشان بین نیم تا یک درصد در نوسان است. این دسته اغلب خدمات پایه ارائه میدهند و برای معاملات خرد مناسب هستند؛ اما در سوی دیگر، پلتفرمهای کوچکتر قرار دارند که گاهی کارمزدشان تا سه درصد میرسد، بهویژه در زمان تحویل فیزیکی. این هزینههای بالا باعث شده کاربران در مناطق مختلف کشور بهویژه خارج از تهران، احساس کنند خریدشان بهصرفه نیست.
این اختلاف کارمزدها پرسشی مهم را پیش روی کاربران و نهادهای ناظر قرار داده است؛ چرا یک معامله یکسان باید در دو پلتفرم متفاوت، تا چند برابر هزینهبر باشد؟ آیا این تفاوت ناشی از نبود چارچوب واحد نظارتی است یا بخشی از مدل کسبوکار پلتفرمها برای بقا در بازاری پرریسک به حساب میآید؟
به همین دلیل است که کارشناسان معتقدند کارمزدها فقط یک عدد ساده روی فاکتور نیستند؛ بلکه شاخصی برای سنجش میزان شفافیت و سلامت مالی پلتفرمها محسوب میشوند. هرچه اختلاف کارمزدها بیشتر باشد، ابهام در سود واقعی این پلتفرمها و اعتماد عمومی به آنها نیز پررنگتر خواهد شد.
پایانی باز برای مسیری طولانی
به نظر میرسد فروش آنلاین طلا در ایران میان دو تصویر متضاد قرار دارد؛ از یک سو، ابزار مدرنی برای سرمایهگذاری خرد و دسترسی آسانتر مردم به بازار طلاست؛ از سوی دیگر، منبعی از نگرانی و بیاعتمادی عمومی. ضوابط بانک مرکزی اگرچه در تئوری برای شفافیت طراحی شده، اما تا زمانی که در عمل بهطور کامل اجرا نشود، فاصله میان قانون و واقعیت پابرجا خواهد ماند.
در شرایط فعلی که بحرانهای اقتصادی و نوسانات قیمتی ادامه دارد، به نظر میرسد پرسش اصلی مردم همچنان بیپاسخ مانده است؛ آیا طلایی که در موبایل میخرند، در روز مبادا واقعاً پشتوانهای دارد؟
گزارشهای بیشتر را در صفحه طلا و ارز بخوانید.