به گزارش تجارت نیوز، مذاکره روز شنبه میان ایران و آمریکا از آن جهت حائز اهمیت است که نشان خواهد داد که آیا تهران و واشنگتن فرصتی را برای گشوده شدن پنجره دیپلماسی در تنشهای ماههای اخیر دو کشور قائل خواهند بود و یا با افزودن بر حجم تنشهای فی مابین در مسیر دیگری گام برخواهند داشت و فرصت را در اختیار حامیان و آمران جنگ قرار خواهند داد.
مذاکرات مقدماتی ایران و ایالات متحده آمریکا بعدازظهر فردا به وقت محلی در مسقط آغاز میشود. مذاکراتی که با حساسیتهای بیشمار از سوی ناظران خارجی و البته مردم ایران پیگیری خواهد شد؛ این مذاکرات سنگ محکی برای عزم مذاکرهکنندگان آمریکایی و ایرانی در ادامه روند گفتوگوها و یا پا گذاشتن در وادی تنش و کشمکشهای بیشتر خواهد بود.
در همین رابطه برخی از رسانههای جهان با پرداختن به موضوع این مذاکرات، تحلیل خود را از شرایط پیشرو ابراز داشتهاند. شبکه خبری بیبیسی جهانی، با این تیتر که «آیا ترامپ میتواند ایران را متقاعد کند که برنامه هستهای خود را کنار بگذارد؟» به پیشزمینههای آغاز این مذاکرات با ارسال نامه رئیس جمهور آمریکا اشاره کرده و آورده است: «دونالد ترامپ مردی است که عجله دارد. او در چند ماه کوتاهی که بر سر کار آمده، به دنبال برقراری صلح در غزه و اوکراین بود که البته موفقیتی به دست نیاورد. او یمن را بمباران کرده است. او جنگ تجاری جهانی را به راه انداخته و اکنون توجه خود را به ایران معطوف کرده است؛ برای ترامپ، ایران از اولین دوره ریاست جمهوریاش یک کار ناتمام است.»
این رسانه سپس با طرح این پرسش که «موضوع همان است که در آن زمان بود: چه چیزی میتواند ایران را از رسیدن به سلاح هستهای باز دارد؟» به موضع مقامات کشورمان در این رابطه اشاره میکند و میآورد: «ایران هر گونه جاهطلبی را رد میکند. اما سایر کشورها بر این باورند که جمهوری اسلامی حداقل خواهان ظرفیت ساخت کلاهک هستهای است، تمایلی که برخی از آن بیم دارند که میتواند جرقه یک مسابقه تسلیحاتی یا حتی جنگی همه جانبه در خاورمیانه را ایجاد کند؛ ایران در سال ۲۰۱۵ با آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین به توافق رسید. نام آن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود. بر اساس مفاد این توافق، ایران جاه طلبیهای هستهای خود را محدود میکند و در ازای لغو تحریمهای اقتصادی اجازه حضور بازرسان بینالمللی را میدهد. اما ترامپ در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از توافق خارج کرد و مدعی شد که با حمایت مالی از شبهنظامیان نیابتی ایران مانند حماس و حزبالله به تروریسم پاداش میدهد. آمریکا دوباره تحریمها را اعمال کرد. ایران متعاقباً برخی از محدودیتهای توافق را نادیده گرفت و سوخت هستهای اورانیوم بیشتری را غنیسازی کرد.»
تحریم و مذاکره ابزارهای ترامپ در برابر ایران
شبکه خبری بیبیسی، در ادامه به سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران که در نخستین روزهای آغاز به کار دولت او اعمال شد اشاره میکند و میافزاید: «در ۴ فوریه، ترامپ یادداشتی را امضا کرد و به خزانهداری آمریکا دستور داد تا تحریمهای بیشتری را علیه ایران اعمال کرده و کشورهای ناقض تحریمهای موجود، به ویژه آنهایی که نفت ایران را خریداری میکنند، مجازات کند و اکنون کاخ سفید امیدوار است این فشار اقتصادی را با دیپلماسی تطبیق دهد. تهدید ایالات متحده برای ایران صریح است: توافق کنید یا با اقدام نظامی روبرو شوید.»
مذاکرات روز شنبه ایران و آمریکا مانند بندبازی روی یک طناب باریک و نیازمند تبحر تیمهای مذاکرهکننده در هر دو سوی میز است که البته با سیاست چماق و هویج واشنگتن معلوم نیست که به چه سرانجامی میرسد!
خبرگزاری رویترز در گزارشی با اشاره به اعمال تحریمهای جدید واشنگتن علیه تهران همزمان با آغاز روند مذاکرات مسقط مینویسد: «در حالی که ترامپ به دنبال مذاکره است، آمریکا تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع میکند؛ وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که تحریمهایی را علیه پنج نهاد مستقر در ایران و یک فرد مستقر در ایران به دلیل حمایت از برنامه هستهای ایران با هدف محروم کردن تهران از داشتن سلاح هستهای اعمال کرده است.»
البته رئیس جمهور آمریکا چند روز پیش از آغاز مذاکرات در نشانهای دیگر از مسیر دشوار هر گونه معامله بین دو دشمن ژئوپلیتیکی، هشدار جدی داد که اگر مذاکرات ناموفق باشد «ایران در خطر بزرگی قرار خواهد گرفت». برهمین اساس هم شاید بتوان گفت مذاکرات روز شنبه آزمون بزرگی برای ایران و آمریکا و تلاش برای حل و فصل مناقشه بر سر برنامه هستهای ایران است که بیش از ۲۰ سال است که بدون حل و فصل ادامه داشته – به جز مقطع کوتاهی که با توافق برجام همراه بود اما با روی کار آمدن ترامپ به نتیجه اجرایی نرسید – رئیس جمهور فعلی آمریکا در اولین دوره ریاست جمهوری خود در سال ۲۰۱۷، توافق سال ۲۰۱۵ میان ایران و شش قدرت جهانی – آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان- را پاره کرد و از آن زمان تاکنون مذاکرات هستهای ایران در بن بست قرار گرفته است.
توافقی موقت و یا زمینهسازی برای دستیابی به توافق غایی
با وجودی که تهران و واشنگتن اعلام کردهاند که برای دستیابی به یک توافق منصفانه آماده هستند اما به نظر میرسد روشهای دستیابی به توافق نهایی در دو سوی میز مذاکرات با تفاوتهایی همراه باشد. در همین رابطه وبگاه آکسیوس به نقل از یک منبع دیپلمات اروپایی نیز این ادعا را مطرح کرد: «ایران در حال بررسی ارائه پیشنهاد یک توافق هستهای موقت به آمریکا پیش از ادامه مذاکرات برای یک توافق جامع است؛ ایران دستیابی به یک توافق هستهای پیچیده ظرف دو ماه را غیر قابل انجام میداند و به دنبال زمان بیشتری برای جلوگیری از تشدید تنش با آمریکا است.»
ایران اعلام کرده است که به دنبال جنگ و یا کشمکش با غرب نیست و براساس آنچه اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه میگوید: «با حسن نیت و هوشیاری کامل به دیپلماسی فرصت واقعی میدهد.» فرصتی که شاید بتواند اندکی از حجم تهدیدات آمریکا در قالب آغاز جنگ و اروپا به شکل راهاندازی مکانیسم ماشه بکاهد.
رئیس جمهور آمریکا در ادامه تهدیدات ماههای اخیر خود گفته است که «در صورتی که مذاکرات بین عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکاف، نماینده آمریکا در خاورمیانه بدون توافق پایان یابد، اقدام نظامی علیه ایران «کاملاً» ممکن است و بدیهی است که اسرائیل به شدت در این [اقدام نظامی] دخالت خواهد داشت.»
در ادامه ارزیابی گزارشهای رسانههای جهان از مذاکرات پیش روی ایران و آمریکا هفتهنامه اکونومیست به موضوع جالبی اشاره کرده و آورده است: «ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری خود قول داد که صلحجو باشد و با جنگهایی که به پایان میرساند و جنگهایی که «هرگز وارد آن نمیشویم» مورد قضاوت قرار گیرد. او تاکنون به جنگهای اوکراین و غزه پایان نداده است. اما راههای غیرمتعارف دونالد ترامپ هنوز ممکن است به جلوگیری از درگیری احتمالی با ایران کمک کند.»
این هفتهنامه در ادامه به انتخاب «استیو ویتکاف» به عنوان نماینده آمریکا در مذاکره با سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران اشاره کرده و اضافه میکند: «طرفین مذاکرهکننده زمان اندکی برای دستیابی به توافق دارند؛ مذاکرات برجام دو سال طول کشید و در آن مذاکرات زمانی که جان کری برای مذاکرات به وین پرواز میکرد، اغلب ارنست مونیز، وزیر انرژی نیز او را همراهی میکرد تا جزئیات فنی را مورد بررسی قرار دهد اما دولت ترامپ تاکنون فاقد چنین تخصصی است.»
بر اساس این گزارش یکی دیگر از موارد محدودکننده مذاکرات فوق، آرایش نظامی آمریکا در منطقه است؛ بمبافکنهای مخفیکار B-۲ به پایگاهی در اقیانوس هند منتقل شدهاند. ناو هواپیمابر دوم نیز از راه رسیده است. هدف از این اقدامات، نشان دادن واقعی بودن تهدید حمله به ایران است. اما این سطح از حضور نظامی، در زمانی که پنتاگون در حال کاهش بودجه است، نمیتواند در بلندمدت تداوم داشته باشد. کاهش زودهنگام این نیروها میتواند پیام اشتباه و نشانهای از ضعف اراده در برابر ایران باشد و راه را برای اقدام یکجانبه تل آویو علیه تهران هموار کند.»
با این وجود مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیرخارجه با ابراز امیدواری نسبت به حصول یک توافق کارآمد میان ایران و آمریکا میگوید: «اگر طرف آمریکایی موضوعات و خواستههای غیر مرتبط مطرح نکند و تهدید و ارعاب را کنار بگذارد، امکان خوبی برای دستیابی به توافق وجود دارد.»
سیاست تهدید و ارعاب واشنگتن که تعطیلی بردار نیست اما باید دید آیا ایران میتواند در عین این تهدیدها، توافق را در سمت و سوی اهداف موردنظر خود و خلاصی از سایه «جنگ» پیش ببرد یا خیر؟ مذاکرات فردا نشان خواهد داد.