به گزارش تجارت نیوز، موضوع تامین مالی در پروژههای نفتی کشور همواره یکی از موضوعات حیاتی برای اقتصاد نفتی ایران بوده است. صنعت نفت کشور که مانند یک صنعت دربسته آمار و اطلاعاتی از آن بیرون نمیآید، این بار نیازمند سرمایههای خرد مردم است.
در آیین گشایش رویداد «تحول در سرمایهگذاری و توسعه بالادست صنعت نفت و گاز ایران» چند ابزار جدید تامین مالی معرفی شدند. یکی از مهمترین آنها تامین مالی جمعی در صنعت نفت با هدف حمایت از پروژهها و بنگاههای کوچک و متوسط صنعت نفت است. این نوع از تامین مالی تلاش دارد با بهرهگیری از منابع مردمی، تامین مالی پروژههای مولد و توسعهای صنعت نفت را تسهیل کند.
همچنین در رویداد مذکور، صندوق تضمین نفت با سرمایه اولیه 300 میلیون یورویی رونمایی شد. صندوقی که بهطور عمده توسط بانکها پشتیبانی میشود و قرار است با ارائه ضمانتنامه توسط برخی بانکها، موسسات مالی و دیگر ارگانهای دولتی و خصولتی، جذب سرمایه در صنعت نفت را ایمنتر کند.
با این حال، موضوعات مهمی در این بین مانند ریسک پروژههای نفتی، نبود آمار و اطلاعات در صنعت نفت، اعتماد مردم به این پروژهها و امکانپذیر بودن تامین مالی جمعی در صنعت نفت با توجه به ساختار اقتصاد ایران باید بررسی شود.
در همین زمینه، تجارتنیوز با حسین راغفر، اقتصاددان، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
******
حجم سرمایهگذاری در صنعت نفت بسیار بالاست اما تامین مالی جمعی امکانپذیر است
*آیا هدایت سرمایههای خرد مردم از طریق تامین مالی جمعی یا همان کرادفاندینگ به سمت صنعت نفت امکانپذیر است؟
این کار امکانپذیر است، اما باید توجه داشت که حجم سرمایهگذاریها با توجه به ماهیت و نیاز صنعت نفت بسیار بالاست. مطلوب است که منابع مالی به جای اختصاص به خرید و فروش طلا، ارز، سفتهبازی و سوداگری روی این اقلام، به حوزههای سرمایهگذاری مولد که ارزشآفرین هستند، اختصاص یابد. کرادفاندینگ یا تامین مالی جمعی یکی از راههای موجود است و در کشور بهطور نسبی، حجم سرمایه قابل توجهی برای این کار وجود دارد.
در حال حاضر، برخی از افراد مبالغی را در اختیار دارند و مبالغ آنها برای چنین اقدامی، قابل قبول و منطقی است و ظرفیتها برای تامین مالی جمعی در صنعت نفت وجود دارد.
البته، روشهای دیگری نیز برای تامین فعالیتهای سرمایهگذاری وجود دارد. تجربه کشورهای دیگر، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، مانند ژاپن و کشورهای شرق آسیا، نشان میدهد که روشهای دیگر نیز موفق بودهاند. البته کرادفاندینگ نیز یکی از روشهای موفق و عملیاتی است.
هر جامعهای که بخواهد در فعالیتهایی مانند کرادفاندینگ موفق شود، باید اعتماد مردم را داشته باشد!
* با توجه به ساختار اقتصاد کلان ایران و تمایل مردم به حفظ ارزش پول از طریق داراییهایی مانند طلا و ارز، آیا بازدهی صنعت نفت به دلیل ساختار این صنعت میتواند اعتماد مردم را جلب کند؟
این نکته مهم و کلیدی است. هر جامعهای که بخواهد در این نوع فعالیتها موفق شود، اولین مشخصه موردتوجه باید اعتماد مردم باشد. اعتماد مردم نیز به عملکرد دولتها بستگی دارد.
اگر دولتها در فعالیتهای کرادفاندینگ حداقلی از بازدهی را برای مردم تضمین کنند، جذب سرمایه را فراهم میکنند و چنانچه از آن فراتر بروند، بهطور قطعی جذابیت بیشتری برای جذب سرمایه امکانپذیر میسازند.
بنابراین، نقش عملکرد دولتها در این دسته از فعالیتها و اقدامات بسیار کلیدی و مهم است و تعیینکننده موفق بودن یا نبودن این فعالیتهاست.
اما مگر در سایر سرمایهگذاریها ریسک وجود ندارد؟ زندگی بسیاری از افرادی که ارز خریدهاند یا اقدامات مشابهی انجام دادهاند نیز به شدت تاثیر منفی پذیرفته است. بههر حال موضوع ریسک در بسیاری از این بازارهای دارایی وجود دارد.
تامین مالی جمعی در صنعت نفت امکانپذیر است، مشروط به اینکه دولت و حاکمیت فرصتهای لازم را برای ایمنسازی فراهم کنند
*چه مواردی باید پیش از پروژههای تامین مالی در صنعت نفت در کشور در نظر گرفته شود؟
سرمایهگذاری در صنعت نفت، به دلیل مزیتهای نسبی این بخش در کشور ایران، میتواند یکی از با ثباتترین سرمایهگذاریها در کشور و علیالاصول، این بخش باید از مصونترین و مطمئنترین انواع سرمایهگذاری باشد.
دولت نیز باید اهتمام کافی و کامل را برای این منظور داشته باشد تا مردم احساس کنند که از سرمایهگذاری ایمن با کمترین میزان ریسک برخوردار هستند. تامین مالی جمعی در صنعت نفت امکانپذیر است، مشروط به اینکه دولت و حاکمیت فرصتهای لازم را برای این ایمنسازی فراهم کنند.
نمیتوان فرصت صندوق تضمین نفت را به همه بانکها داد / بسیاری از بانکها عملاً ورشکسته هستند و صلاحیتهای لازم برای این دسته از فعالیتها را ندارند
* صندوق تضمین نفت با سرمایه اولیه 300 میلیون یورویی، در تلاش برای ارائه ضمانتنامه برای تسهیل تامین مالی پروژههای نفتی است. چه ملاحظاتی در خصوص صندوق تضمین نفت وجود دارد؟
به نظر من، دولت باید این امکان را برای بانکهای خاصی فراهم کند و نظارت کافی و دقیق بر کارکرد بانکها داشته باشد. نمیتوان این فرصتها را به همه بانکها داد. بسیاری از بانکها عملاً ورشکسته هستند و صلاحیتهای لازم برای این دسته از فعالیتها را ندارند. این کار مسئولیت دولت است که چنین فرصتی را برای مردم فراهم کند و برای فعالیتهای خاص در صنعت نفت، نظارت بسیار دقیقی اعمال کند.
عملکرد غلط بانکها در بسیاری از موارد، اصلیترین عامل نااطمینانی مردم و سلب اعتماد در جامعه شده است. به همین دلیل، مردم ترجیح میدهند که منابع خود را به گونه دیگری مدیریت کنند که کمتر در معرض ریسکهای نظام بانکی قرار گیرد.
از این رو، دولت و بانک مرکزی باید بانکهایی را به عنوان بانکهای عامل این فعالیتها انتخاب کنند. همه بانکها علیالاصول قادر به چنین کاری نیستند. دولت و بهویژه وزارت مربوطه یعنی وزارت نفت نیز باید نظارت بر کارکرد این بانکها را بر عهده داشته باشند.
برای مطالعه بیشتر گزارش هزارتوی صندوق تضمین نفت را در تجارتنیوز بخوانید.