موضوعات داغ: # عراق # کردستان عراق # جنگ # آمریکا # بریکس # اسرائیل # بلیت هواپیما # پرسپولیس
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

تلاش برای بازیابی هژمونی آمریکا و اثر آن بر بازار جهانی انرژی / صنعت نفت ایران چگونه از تعرفه‌های ترامپ آسیب می‌بیند؟

تعرفه
سیاست تعرفه‌گذاری بر کالاهای وارداتی که توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در دستور کار قرار دارد، علاوه بر آسیب به تجارت جهانی، بازار جهانی انرژی را نیز متاثر می‌کند. در این میان به دلیل جنگ تعرفه‌ای آمریکا و چین، ایران به عنوان یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان نفت به چین نیز با مشکلات متعددی روبه‌رو می‌شود.

به گزارش تجارت نیوز، سیاست‌های تعرفه‌ای دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، به‌طور مستقیم کالاهایی مانند نفت خام، گاز طبیعی یا بنزین را شامل نمی‌شوند، اما این سیاست‌ها به‌طور غیرمستقیم، اثراتی عمیق و گاه پنهان بر بازار جهانی انرژی می‌گذارند. در اقتصاد جهانی‌شده، تغییر در جریان تجارت، زنجیره تامین یا حتی انتظارات بازیگران عمده، می‌تواند بر قیمت و جهت‌گیری بازار انرژی، بدون وضع تعرفه مستقیم بر حامل‌های انرژی تاثیر بگذارد.

به عنوان مثال، در پی اجرای سیاست تعرفه‌گذاری توسط دونالد ترامپ، کانادا تلاش دارد وابستگی خود به آمریکا در حوزه انرژی و زیرساخت را به‌طور نسبی کاهش دهد. این در حالی است که روابط آمریکا و کانادا همواره بسیار نزدیک بوده، با این حال، کانادا نیز به دنبال سیاست‌های تعرفه‌گذاری ترامپ و تمرکز بر ملی‌گرایی، به فکر فاصله‌گرفتن از ایالات متحده و احیای سیاست ملی‌گرایی در کاناداست.

باید دید با توجه به اقدامات تلافی‌جویانه کشورها نسبت به تعرفه‌های ترامپ، آینده بازار انرژی در دوران تلاش آمریکا برای بازیابی هژمونی خود چه می‌شود؟ آیا در این مسیر حرکت به سمت خودکفایی انرژی در کشورها نیز امکان‌پذیر است؟

بازیابی هژمونی آمریکا چه تاثیری بر بازار جهانی انرژی دارد؟

موضوع وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی آمریکا، یک مساله اقتصاد سیاسی است که به طور مستقیم به افول هژمونی آمریکا و تلاش ترامپ برای بازتولید برتری اقتصادی آمریکا در نظام جهانی مرتبط است.

در دهه‌های اخیر، جهانی‌شدن به‌ویژه در حوزه انرژی به‌عنوان یکی از ستون‌های اصلی اقتصاد جهانی عمل کرده است. با اوج‌گیری مجدد گفتمان بازیابی هژمونی آمریکا، به‌ویژه در قالب سیاست‌های ترامپ، بازار جهانی انرژی با مشکلات متعددی روبه‌رو می‌شود. در همین زمینه با توجه به تلاش ترامپ برای احیای صنایع داخلی و افزایش سهم بازار، در اقدامی واکنشی، مفهوم خودکفایی انرژی به یکی از اولویت‌های سیاست‌گذاری در بسیاری از کشورها تبدیل شد.

این چرخش از وابستگی به زنجیره‌های جهانی انرژی به سمت تقویت ظرفیت‌های داخلی، بخشی از تلاش گسترده‌تر برای بازتعریف مرزهای حاکمیت ملی در اقتصاد جهانی است. از سوی دیگر تلاش برای چرخش به سمت خودکفایی نوعی واکنش برای جلوگیری از آسیب‌پذیری کشورها نسبت به تعرفه‌گذاری‌های ترامپ تلقی می‌شود. کشورهایی که در اقتصاد جهانی‌شده کنونی به صادرات و واردات متکی هستند، بیش از همه نسبت به تعرفه‌های ترامپ آسیب‌پذیر خواهند بود.

بازیابی هژمونی اقتصادی و سیاسی آمریکا که در قالب شعارهایی مانند «اول آمریکا» جلوه‌گر شده است، انگیزه‌ای قوی برای کاهش وابستگی به واردات انرژی و توسعه زیرساخت‌های داخلی ایجاد می‌کند. در این میان، کشورهایی مانند آمریکا، تلاش کرده‌اند خود را به‌عنوان صادرکننده عمده انرژی مطرح کنند؛ حرکتی که نه‌تنها از منظر اقتصادی، بلکه به‌عنوان ابزاری برای قدرت‌نمایی ژئوپلیتیکی نیز تحلیل می‌شود.

از سوی دیگر، کشورهایی مانند چین که پیش‌تر به‌دلیل وابستگی شدید به واردات انرژی آسیب‌پذیر بودند، اکنون به دنبال تنوع‌بخشی به منابع تامین، تقویت انرژی‌های تجدیدپذیر و حتی بازنگری در سیاست‌های مصرف انرژی خود هستند. این روند در کنار تحولات ژئوپلیتیکی، مانند جنگ‌های تجاری یا تنش‌های منطقه‌ای، منجر به شکل‌گیری فضایی از بی‌اعتمادی نسبت به بازار جهانی انرژی شده و گفتمان خودکفایی را تقویت کرده است.

سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ نه‌تنها معادلات تجاری را بر هم زده، بلکه در واکنش به گفتمان ملی‌گرایی اقتصادی دامن زده و کشورها را از امنیت انرژی و جایگاه ملی در نظم جهانی متاثر کرده است.

این دگرگونی، می‌تواند به بازتعریف بنیان‌های بازار جهانی انرژی منجر شود و رقابت‌پذیری کشورهای صادرکننده مانند ایران را با چالش‌های تازه‌ای روبرو کند؛ به‌ویژه در شرایطی که حرکت به سمت ملی‌گرایی انرژی، نقش کشورهایی با زیرساخت آسیب‌پذیر و اقتصاد وابسته به صادرات را محدودتر می‌کند.

نگاهی به تاثیرات تعرفه‌های پیشین ترامپ بر بازار انرژی

یکی از مهم‌ترین پیامدهای جنگ تجاری میان آمریکا و چین در دوره قبلی ریاست جمهوری ترامپ، کاهش انتظارات رشد اقتصادی جهانی بود. با اعمال تعرفه‌های متقابل، حجم تجارت بین دو قدرت اقتصادی کاهش یافت و سرمایه‌گذاران نسبت به آینده رشد اقتصاد جهانی تردید پیدا کردند. نتیجه مستقیم این وضعیت، فشار نزولی بر قیمت نفت و گاز طبیعی در بازارهای جهانی بود؛ چراکه رشد اقتصادی، محرک اصلی تقاضا برای انرژی محسوب می‌شود.

این افت قیمت، به‌ویژه در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، موقعیت کشورهایی مانند ایران را در بازار انرژی تضعیف کرد؛ کشوری که تحت فشار تحریم‌های سنگین آمریکا، محدودیت‌های صادراتی شدید داشت و در نتیجه مجبور بود نفت خود را با تخفیف‌های قابل‌توجه و در بازارهای ثانویه عرضه کند. در بازاری که به دلیل جنگ تجاری، عرضه نفت بالا و قیمت آن پایین بود، توان چانه‌زنی ایران برای فروش نفت حتی کمتر از قبل هم شد.

یکی از واکنش‌های مهم چین به تعرفه‌های ترامپ در دوره گذشته، اعمال تعرفه بر ال.ان.جی و نفت خام وارداتی از آمریکا بود. در سال ۲۰۱۹، چین ابتدا تعرفه پنج درصدی بر نفت خام و سپس تعرفه ۲۵ درصدی بر ال.ان.جی آمریکا اعمال کرد. در نتیجه، صادرات انرژی آمریکا به یکی از بزرگ‌ترین بازارهای مصرف جهان به‌طور تقریبی متوقف شد.

این اتفاق موجب تغییر مسیر تجارت جهانی انرژی شد؛ چین برای تامین نیاز خود به واردات بیشتر از کشورهای دیگر از جمله روسیه، قطر و برخی کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین روی آورد. از سوی دیگر، آمریکا به‌دنبال بازارهای جدید برای فروش مازاد خود افتاد.

این رقابت و جابه‌جایی‌ها باعث شد امکان بازگشت ایران به بازارهای کلیدی آسیایی سخت‌تر شود. چین که تا پیش از تحریم‌ها مشتری اصلی نفت ایران بود، در دوران جنگ تجاری با آمریکا به‌دلیل تنش‌ها و عدم اطمینان، واردات خود از ایران را نیز محدود کرد تا درگیر تبعات ثانویه تحریم‌ها و بی‌ثباتی نشود.

تعرفه‌های ترامپ بر فولاد، آلومینیوم و تجهیزات صنعتی وارداتی در دوره گذشته، به‌طور مستقیم هزینه پروژه‌های انرژی‌محور را افزایش داد. در نتیجه این روند، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های نفت و گاز در آمریکا و دیگر کشورها دچار وقفه یا افزایش هزینه شد و قیمت تجهیزات برای پروژه‌های نفتی بالا رفت.

گرچه ایران به‌طور مستقیم از بازار آمریکا خرید نمی‌کرد، اما افزایش جهانی قیمت برخی تجهیزات و خدمات مهندسی، به‌ویژه در پروژه‌های توسعه‌ای نفت و گاز، بر ایران نیز اثر گذاشت. با وجود تحریم، ایران در بازارهای ثانویه یا از مسیرهای غیررسمی تجهیزات موردنیاز خود را تامین می‌کرد؛ افزایش قیمت جهانی باعث شد همین واردات نیز پرهزینه‌تر و محدودتر شود.

با توجه به تجربه مذکور، زنگ خطر افزایش تخفیف‌های نفتی و کاهش توان چانه‌زنی ایران به دلیل کاهش سهم ایران از بازار جهانی نفت بار دیگر به صدا درآمده است.

در دوره گذشته سیاست‌های تجاری ترامپ هرچند به‌طور مستقیم نفت و گاز را مشمول تعرفه نکردند، اما از مسیر اختلال در تجارت جهانی، کاهش قیمت، افزایش رقابت و پیچیده‌تر شدن بازار آسیا، اثرات جدی و منفی بر موقعیت ایران در بازار انرژی داشتند.

ایران که درگیر تحریم‌ها، افت سرمایه‌گذاری در بخش بالادستی صنعت نفت و محدودیت‌های فنی در صادرات بود، با جنگ تجاری آمریکا و چین در شرایطی قرار گرفت که بازارها بسته‌تر و مسیرهای فروش ناامن‌تر شدند.

بازگشت سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ و پیامدهای آن برای انرژی ایران

با احیای سیاست‌های تجاری دونالد ترامپ در دوره جدید وی از جمله بازگرداندن تعرفه‌های گسترده بر واردات از چین و سایر کشورها، بار دیگر بیم آن می‌رود که ترکش تعرفه‌های ترامپ به صاردات نفت ایران اصابت کند. با اجرای مجدد تعرفه‌های ترامپ، آثار مستقیم و غیرمستقیم آن بر بازار جهانی انرژی و به‌ویژه بر موقعیت کشورهای تولیدکننده‌ تحت فشار تحریم مثل ایران، قابل‌توجه است.

بازار انرژی ایران طی دهه گذشته به‌دلیل تحریم‌های بین‌المللی، دچار محدودیت‌های شدید در زمینه فروش و صادرات نفت شده است. ایران برای حفظ سطحی از صادرات، ناگزیر به ارائه تخفیف‌های قیمتی و فروش در بازارهای ثانویه شده است.

در چنین شرایطی، هرگونه افت در قیمت جهانی نفت به طور مستقیم منجر به کاهش درآمد ارزی کشور می‌شود. از آنجا که ایران نمی‌تواند مانند سایر کشورها به‌سرعت بازارهای جایگزین یابد یا صادرات رسمی خود را افزایش دهد، این کاهش قیمت برای ایران آثار مضاعف دارد.

علاوه بر آن، تشدید دوباره تنش‌های تجاری بین آمریکا و چین می‌تواند مسیرهای صادرات انرژی ایران به چین را نیز تضعیف کند. چین که در سال‌های اخیر یکی از معدود خریداران نفت ایران بوده، ممکن است در مواجهه با فشارهای تجاری جدید از سوی آمریکا، واردات انرژی از ایران را محدودتر کند یا ساختار پرداخت‌های غیررسمی را تغییر دهد. این امر می‌تواند مانع بزرگی در مسیر تداوم صادرات نفت خام ایران باشد.

اجرای دوباره تعرفه‌ها بر فولاد، آلومینیوم و سایر اقلام صنعتی نیز موجب افزایش قیمت جهانی تجهیزات زیرساختی مورد نیاز صنایع انرژی می‌شود. ایران که برای توسعه یا نگهداری تاسیسات نفت، گاز و پتروشیمی ناگزیر به تامین بخشی از تجهیزات از مسیرهای غیررسمی است، در صورت افزایش هزینه‌های جهانی، با فشار بیشتری در تامین منابع و اجرای پروژه‌ها مواجه می‌شود. این موضوع، بر میزان تولید و ظرفیت صادراتی کشور نیز اثر منفی دارد.

بازگشت سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ در سال ۲۰۲۵، گرچه به‌صورت رسمی شامل بخش انرژی نیست، اما از طریق کاهش تقاضای جهانی، فشار بر قیمت‌ها، ایجاد نااطمینانی در بازارهای آسیایی و افزایش هزینه‌های تولید، می‌تواند آثار منفی و پایدار بر صادرات انرژی ایران بر جای بگذارد.

در شرایطی که بخش اعظم درآمدهای ارزی ایران از محل فروش نفت، گاز و فرآورده‌های پتروشیمی تامین می‌شود، تداوم چنین فشارهایی، آسیب‌پذیری اقتصاد کشور را افزایش می‌دهد.

درنهایت می‌توان گفت در اقتصادجهانی‌شده کنونی، اعمال سیاست‌هایی که سودای بازگشت به زمان ابرقدرت بودن آمریکا و بازیابی هژمونی اقتصادی و سیاسی آمریکا را دارند، می‌توانند بر بسیاری از متغیرهای اقتصادی به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم اثر بگذارند. واکنش بسیاری از کشورها در جنگ تعرفه‌ای ترامپ بازگشت به نوعی از ملی‌گرایی اقتصادی و تلاش برای توسعه صنایع داخلی به دلیل کاهش آسیب‌پذیری نسبت به جنگ‌های تجاری گره خورده‌ است.

حرکت کشورها به سمت ملی‌گرایی اقتصادی می‌تواند به‌طور غیرمستقیم بخش انرژی را نیز متاثر کند؛ طوری که با احیای سیاست‌های ملی‌گرایانه در اقتصاد، گام‌هایی به سمت خودکفایی در صنعت نفت و انرژی نیز برداشته می‌شود. در این میان، به دلیل آسیب‌پذیری ایران در زمینه انرژی، زمینه بروز خودکفایی در بخش نفت و انرژی وجود ندارد و این موضوع می‌تواند به پاشنه‌آشیل ایران در این زمینه تبدیل شود. البته لازم به ذکر است که گرچه تعرفه‌ها می‌توانند ابزاری برای تقویت گفتمان ملی‌گرایانه باشند، اما نهایتا می‌توانند به ضد خود بدل شوند، چراکه اقتصاد جهانی‌شده به تجارت نیاز دارد و ایجاد محدودیت در زمینه تجارت می‌تواند به ضرر جریان سرمایه تبدیل شود.

برای مطالعه بیشتر گزارش چگونه جنگ تعرفه‌ای ترامپ کانادا را به سمت بازارهای جدید انرژی سوق می‌دهد؟ را در تجارت‌نیوز بخوانید.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی