خبر مهم:

کد مطلب: ۱۳۶۳۵۲

آیا عصر نفت به پایان رسیده است؟

آیا عصر نفت به پایان رسیده است؟

شاید شما هم با این پرسش مواجه شده باشید: «تا چه زمانی می‌شود نفت استخراج کرد و چه وقت منابع نفتی جهان، یا دست کم ایران، ته می‌کشند؟» به غیر از این سوال، یک سوال دیگر هم وجود دارد. تا چه زمان برای نفت مشتری وجود خواهد داشت؟ برخی معتقدند، قبل از آن که منابع نفتی تمام

شاید شما هم با این پرسش مواجه شده باشید: «تا چه زمانی می‌شود نفت استخراج کرد و چه وقت منابع نفتی جهان، یا دست کم ایران، ته می‌کشند؟» به غیر از این سوال، یک سوال دیگر هم وجود دارد. تا چه زمان برای نفت مشتری وجود خواهد داشت؟ برخی معتقدند، قبل از آن که منابع نفتی تمام شوند، دیگر تقاضایی برای سوخت‌های بیولوژیک وجود نخواهد داشت و باقی‌مانده ذخایر نفتی، تا ابد دست نخورده باقی می‌مانند. در اینجا می‌خواهیم نظریه پایان عصر نفت را بررسی کنیم.

خودروهای برقی و تقاضا برای نفت

بسیاری از مردم خودروهای برقی را جایگزینی برای خودروهای بنزینی و گازوئیلی می‌دانند. به همین دلیل گمان می‌کنند که با گسترش استفاده از خودروهای الکتریکی، مصرف نفت در جهان کاهش پیدا خواهد کرد. برخی فکر می‌کنند در آینده شهرهایی تمیز، آسمانی آبی و محیط‌زیستی سرسبز خواهیم داشت. تنها به این دلیل که خودروی الکتریکی، جایگزین خودروهای بنزینی می‌شوند.

خودروی برقی تسلا عصر نفت

پرسش اینجا است که برق لازم برای این خودروها از کجا تامین می‌شود؟ در ایالات متحده 65 درصد تولید برق به منابع فسیلی (گاز طبیعی و زغال سنگ) متکی است. حتی ساخت و راه‌اندازی نیروگاه‌های تجدیدپذیر، به مقدار زیادی سوخت فسیلی نیاز دارد. به عبارت دیگر سوخت خودروهای سبز و دوست‌داشتنی برقی، تفاوتی با وسایل نقلیه معمولی ندارد و از منابع فسیلی (غیرنفتی) تامین می‌شود. در بیشتر موارد حتی، این خودروهای کوچک، می‌توانند از یک خودروی اسپرت ‌آلوده‌تر باشند.

خودروهای برقی و قانون پایستگی انرژی

به خاطر قانون پایستگی انرژی، تولید هر واحد انرژی الکتریکی، محتاج مصرف دست کم یک واحدِ انرژی سوخت است. اما به خاطر 100% نبودن بازده، تولید یک واحد برق، به بیش از یک واحد انرژی نیاز دارد. پس از تولید، باید برق را به شهرها منتقل کنند. ذخیره کردن برق در باتری هم اتلاف و هزینه بسیار بالایی دارد.

یک خودروی برقی، بیشتر از یک خودروی بنزینی، سوخت فسیلی مصرف می‌کند.

حتی اگر انرژی لازم بیشتر برای تولید و نگهداری خودروهای برقی را در نظر نگیریم، در شرایط فعلی یک خودروی برقی، بیش از دو برابر یک خودروی بنزینی، سوخت فسیلی (اما غیرنفتی) مصرف می‌کند. در دنیا میزان وابستگی به سوخت‌های فسیلی برای تولید برق، به مراتب بالاتر از 65% است.

کامیون، کشتی، قطار و هواپیما

شاید برای حرکت دادن موتورسیکلت‌ها و خودروهای کوچک شهری بشود از نیروی الکتریکی استفاده کرد. اما دانشمندان معتقدند که عمر ما به فراگیر شدن کامیون‌های الکتریکی قد نمی‌دهد. مهم‌ترین مشکل برای ساخت خودروهای سنگین برقی، باتری‌هایی است که بتواند انرژی مورد نیاز این وسایل نقلیه را در مسافت‌های طولانی تامین کند.

به خاطر همین مشکل است که هرگز کامیون‌های بنزینی تولید نمی‌کنند. با این که توان موتورهای گازوئیلی از موتورهای بنزینی کم‌تر است، گازوئیل می‌تواند با هزینه کمتر و برای مدتی بیشتر خودروهای سنگین را پیش ببرد.

کامیون برقی الکتریکی تسلا پایان عصر نفت

حتی اگر مشکل توان موتورهای الکتریکی و باتری حل شود، و برق نیز از انرژی‌های تجدیدپذیر به دست بیاید، هواپیماها، کشتی‌ها و قطارها همچنان به سوخت فسیلی نیاز خواهند داشت. به همین دلیل موتور الکتریکی (زغال‌سنگی) رقیبی جدی برای موتورهایی با سوخت بیولوژیک مایع (bioliquids) نیست. یعنی خودروی برقی به عصر نفت پایان نخواهد داد.

نفت به عنوان ماده خام

نفت فقط منبعی برای انرژی نیست. یک لحظه به اطراف خود نگاه کنید و ببینید چه وسایلی از پلاستیک ساخته شده‌اند. تقریبا هیچ ماده اولیه‌ای در جهان، توان رقابت با مواد پلاستیکی را ندارد. قیمت پلاستیک ارزان است، به سادگی می‌شود به آن‌ شکل داد، وزن این ماده کم است و مقاومت خوبی از خود نشان می‌دهد.

نفت فقط منبعی برای انرژی نیست.

اما چرا مواد اولیه غیرپلاستیکی گران هستند؟ یکی از دلایل این است که تولید مواد غیرپلاستیکی به مقدار بیشتری انرژی نیاز دارد. حالا حدس بزنید این انرژی ا‌ز کجا تامین می‌شود؟ بله! از نفت!

تلاش برای کنترل قیمت نفت

اگر خودروهای الکتریکی آلوده‌تر از خودروهای بنزینی هستند، اصلا چرا به وجود آمدند؟

مشکل از وقتی پیش آمد، که اوپک سعی کرد با کاهش تولید، قیمت نفت را بالا ببرد و موفق نیز شد. این روند از سال 1350 آغاز شد و در سال 1359 قیمت نفت به بالاترین رقم خود تا آن زمان رسید.

حالا دیگر مردم نمی‌توانستند با خیال راحت باک ماشین‌هایشان را پر کنند و پایشان را بر روی پدال خودروهای هشت‌سیلندر خود فشار دهند. بازار خودروهای کم‌مصرف رونق پیدا کرد و شرکت‌های تولیدکننده کوشیدند تا مصرف خودروهایشان را کاهش دهند. منابع جایگزین مانند زغال‌سنگ، گاز طبیعی و انرژی هسته‌ای، برای تولید برق به کار گرفته شدند.

به این شکل، مصرف‌کنندگان توانستند قیمت نفت را کنترل کنند. در دهه 1370، قیمت نفت بار دیگر به پیش از سال 1350 برگشت. در حالی که تولید اوپک کاهش پیدا کرده بود. به این شکل درآمد کشورهای نفتی کاهش یافت. اگر این کشورها تولید خود را افزایش می‌دادند، نفت باز هم ارزان‌تر می‌شد. آن‌ها بازی را باخته بودند.

خودرو با سوخت زغال‌سنگ

در حالت عمومی، نفت هیچ جایگزینی ندارد. با این حال در موارد خاصی می‌شود از زغال‌سنگ به عنوان جایگزینی برای نفت استفاده کرد. با این که امکان ندارد خودروهای شهری به جای بنزین از زغال‌سنگ استفاده کنند، می‌شود زغال‌سنگ را در نیروگاه سوزاند و برق آن را به خودروهای شهری تحویل داد. به این ترتیب زغال‌سنگ توانست به عنوان جایگزینی برای سوخت‌های مایع مطرح شود.

اما چرا باید برای نفت جایگزین پیدا می‌کردند؟ ده کشور چین، آمریکا، هندوستان، استرالیا، اندونزی، روسیه، آفریقای جنوبی، آلمان، لهستان و قزاقستان بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان زغال‌سنگ در جهان هستند. در مقابل روسیه، عربستان، آمریکا، عراق، چین، ایران، کانادا، امارات، کویت و برزیل، فهرست تولیدکنندگان بزرگ نفت را تشکیل می‌دهند.

آمار تولید نفت زغال‌سنگ ایران جهان کشور
تنها کشورهای مشترک در این دو فهرست، کشورهای چین، ایالات متحده و روسیه هستند. دقیقا سه کشوری که به ترتیب بیشترین مصرف حامل‌های انرژی را دارند. تمایل این کشورها به پایین بودن قیمت نفت است. اگر این سه کشور بتوانند به زغال‌سنگ به چشم جایگزینی برای نفت نگاه کنند، قادر خواهند بود نوسانات قیمت نفت را تا حدی کنترل کنند. بهینه‌سازی مصرف سوخت، استفاده از انرژی هسته‌ای و توسعه منابع تجدیدپذیر از دیگر گزینه‌ها برای کنترل قیمت نفت به حساب می‌آیند.

مصرف صعودی نفت

بعد از افزایش چشمگیر قیمت جهانی نفت در سال 1359، سرانه مصرف نفت در جهان کاهشی چشمگیر داشت. در سال 59، هر نفر در سال 5.5 بشکه نفت مصرف می‌کرد. اما در مدت زمانی کوتاه، مصرف جهان به 4.5 بشکه در سال برای هر نفر رسید.

امروز مصرف هر فرد در حدود 4.6 بشکه در سال است. به نظر می‌رسد که تقاضای عمومی از این مقدار کم‌تر نشود. زیرا که تقاضای کم‌تر، قیمت نفت را کاهش می‌دهد و با قیمت ارزان، عده بیشتری می‌توانند نفت مصرف کنند.

اما جمعیت زمین روز به روز بیشتر خواهد شد. بین سال‌های 2000 تا 2007، مصرف نفت در کل جهان از 77 میلیون بشکه در روز، به بیش از 86 میلیون بشکه در روز رسید. هرچند سرانه مصرف تغییر چشمگیری نداشت.

در حال حاضر روزانه 95 میلیون بشکه نفت در جهان مصرف می‌شود. پیش‌بینی می‌شود در سال 2050 مصرف روزانه کل جهان از 125 میلیون بشکه عبور کند. در آن زمان تعداد خودروهای جهان دوبرابر خواهد شد، ولی بعید به نظر می‌رسد که میانگین مصرف تمام خودروها نصف بشود. به همین دلیل تا آن روز قیمت نفت آن قدر کاهش پیدا نخواهد کرد که تولید و فروش نفت صرفه اقتصادی‌اش را از دست بدهد.

ذخایر نفتی ایران

ایران با داشتن بیش از 157 میلیارد بشکه نفت، 11.3 درصد از ذخیره نفت جهان را در اختیار دارد. این منبع تا صد سال دیگر تمام نخواهند شد. در آن زمان، رشد فناوری و نیز قیمت بالای نفت سبب می‌شود که منابعی با عمق بیشتر به ذخایر نفتی ایران افزوده شود. به بیان دیگر، بعید به نظر می‌رسد که ما بتوانیم پایان ذخایر ایران را به چشم ببینیم. در مورد یک موضوع دیگر نیز تردید نداریم. این که تا آن روز تقاضا برای نفت از بین نخواهد رفت و دوران نفت، در زمان حیات ما به سر نخواهد آمد.

نفت غیر متعارف و پایان عصر نفت

نفت غیرمتعارف، نفتی است که از روش‌های غیرمتعارف از سنگ‌های معدنی نفت‌زا به دست می‌آید. بسیاری از مدافعان نظریه پایان عصر نفت، اعتقاد دارند که نفت جایگزین مانند نفت شیل، می‌تواند قیمت نفت را کم کند و یا بازار آن را به طور کامل از بین ببرد.

نفت شیل نفت حام

اما نکته اساسی این است که در حالت کلی، یک سوخت جدید نمی‌تواند جایگزین انواع دیگر سوخت شود. مثلا انرژی موجود در بیسکویت، با وجود آن که قابل توجه است، به درد شارژ کردن تلفن همراه نمی‌خورد. به همین ترتیب نفت شیل، نمی‌تواند جایگزین تمام کاربردهای نفت بشود.

بررسی‌ها نشان می‌دهد اثر شیل بر بازار نفت، بسیار کوتاه‌مدت است و خیلی زود بازار به شرایط قبلی‌اش باز می‌گردد. دلیل اصلی این ماجرا، جاری نشدن منابع شیل و کاهش سریع بازدهی چاه است. مقدار قابل برداشت از یک چاه، در یک سال 70% و در سه سال 90% افت می‌کند. بیشترین اثر یک چاه شیل، در یک ماه اول بعد از بهره‌برداری است.

نفت شیل، نفت معدنی یا نفت گران

عصر نفت نقت شیل نفت غیرمتعارف

در حال حاضر هزینه‌های زیست‌محیطی نفت شیل بسیار بالا است. تنها در ایالت تگزاس، هزینه‌های زیرساخت جاده‌ای برای استفاده از نفت شیل، 4 میلیارد دلار در سال است. شرکت‌های فعال در زمینه نفت شیل نمی‌توانند این هزینه‌ها را جبران کنند. در سال 2012 جریان آزاد نقدی هجده شرکت نفتی شیل در آمریکا، منفی 50 میلیارد دلار بود.

نفت غیرمتعارف یا نفت گران، فقط در قیمت بالای 80 دلار، به عنوان سوپاپی برای کنترل قیمت به کار می‌آید تا قیمت نفت را کم کند.

با این وضع، نفت غیرمتعارف یا نفت گران، فقط در قیمت بالای 80 دلار (با احتساب تمام هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم)، به عنوان سوپاپی برای کنترل قیمت به کار می‌آید تا قیمت نفت را کم کند. در هر قیمتی کم‌تر از 80 دلار برای هر بشکه نفت، تولید نفت غیرمتعارف صرفه ندارد. به عبارت دیگر شرکت‌های نفتی شیل، فقط برای مدتی کوتاه و با حاشیه سودی اندک می‌توانند فعالیت کنند. مخلص کلام آن که نفت شیل به تنهایی، نمی‌تواند خبر از پایان عصر نفت بدهد.

سیاست و محیط زیست

پیدا کردن سوخت جایگزین به جای نفت، بیشتر از آن که انگیزه‌های بشردوستانه یا زیست‌محیطی داشته باشد، موضوعی سیاسی است. چطور می‌شود از طرح به دست آوردن سوخت از ذرت دفاع کرد و ادعای بشردوستی داشت؟ چطور قرار است به فرزندانمان توضیح بدهیم که چرا با وجود 1 میلیارد گرسنه بر روی زمین، در باک ماشینمان روغن زیتون می‌ریزیم؟ خوب است بدانیم که از غذای یک سال یک انسان بالغ، می‌شود 80 لیتر سوخت تهیه کرد. توجه کنید که در مورد پایان عصر نفت صحبت می‌کنیم و نه پایان عصر انسانیت.

از غذای یک سال یک انسان بالغ، می‌شود 80 لیتر سوخت تهیه کرد.

مهم‌ترین انگیزه سیاسی آمریکا برای کاهش تقاضای نفت، کاهش وابستگی‌اش به ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه و داشتن توانایی کنترل قیمت است.

منابع نفتی به این زودی تمام نخواهند شد و بازار طلای سیاه نیز از بین نخواهد رفت. ما می‌توانیم با سیاست‌‌های خارجی بهتر، تهدید وابستگی دنیا به سوخت فسیلی را به یک فرصت تبدیل کنیم. تجارتی که در نهایت به نفع همه است. هم ما با فروش نفت وضعیت اقتصادی بهتری پیدا می‌کنیم و هم دنیا خیالش از بابت انرژی راحت‌تر می‌شود. در این وضعیت هزینه‌ تحقیقات برای یافتن سوخت جایگزین، صرف افزایش بازدهی و کاهش آلاینده‌های ناشی از مصرف نفت می‌شود. به این شکل توان ما برای کنترل قیمت نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • بابک شجاع

    در این مقاله نقش پیشرفتهای تکنولوژیکی در سالها و دهه های پیش رو در حوزه انرژی ، صنعت و کشاورزی را تا حدود زیادی ندریده گرفتید .
    قطعا انرژی های تجدید پذیر نظیر استفاده از انرژی خورشیدی سهم بزرگتری از نیاز جوامع رو برطرف خواهند نمود مضافا استفاده از سوختهای نیتروژن و ئیدروژن بسیار گسترده ت خواهد شد.
    مهندسی نانوتکنولوژی با طراحی پلیمرهای مورد نیاز بدست امد از ترکیبات جدید از اتلاف منابع جلوگیری کرده و جوامع بشری برای تولید نیازمندیهای خود از وابستگی به نفت خواهند کاست.
    در حوزه کشاورزی نیز امکان کشت گیاهان تراریخته پرطاقت تر در مناطقی که تاکنون کشت میسر نبوده انبوهی از منابع سوخت گیاهی را دسترس قرار خواهد گرفت .
    در این ببن رباتهای هوشمند که با الکتریسیته دریافتی از پیلهای خورشیدی مدرنتر و سریعتر شارژ میشوند در تمام حوزه ها به کمک انسانها خواهند آمد و بخش بزرگی از اتلاف انرژی و نیاز به مصرف باز هم بیشتر سوختهای فسیلی را از بین خواهند برد بطور مثال اراضی کشاورزی پهناوری را میتوان با کمک رباتهای کشاورز به زیر کشت فرو برد و از این طریق بخش بزرگی از نیاز انسانها به مواد خوراکی و سوخت گیاهی برطرف خواهد شد.

    • فرزاد فخری‌زاده

      در آینده هر اتفاقی ممکن است بیفتد. ممکن است از انرژی قلب آدمیزاد برای تامین انرژی مورد نیاز خودروها استفاده شود. حتی با استفاده از یک درصد انرژی جزر و مد می‌شود تمام انرژی مورد نیاز زمین را تامین کرد. آینده گنگ و مبهم است. اصلا شاید زمین به طور کامل نابود شود. کسی نمی‌داند. اما با فناوری‌های موجود و تخمینی از سرعت رشد فناوری، اطمینان داریم که برای جابجایی‌های بزرگ، مثل کامیون و هواپیما و نیز برای منبعی برای مواد اولیه آلی به نفت نیاز داریم و منابع معدنی یا تجدیدپذیر نمی‌توانند جایگزینی کامل برای نفت باشند. درست همان طور که کشف نفت بازار زغال‌سنگ را متحول کرد، ممکن است کشفی تازه، بازار نفت را تحت تاثیر بگذارد. موضوع اساسی این است که برق فسیلی یا نفت غیرمتعارف، آن کشف بزرگ و تاریخی نبوده‌اند.

  • فيروز

    بهرحال مصرف گياهان تراريخته ظاهرا مشكل ساز است و باعث بروز سرطان و اختلالات ژنتيكي مي شود. در رابطه با پايان عصر نفت ، بهر حال خوب يا بد تا 30 سال ديگر تقريبا دوره شكوه نفتي تمام مي شود و البته ايران با روند دموكراتيزه شدن خود وارد گام اقتصاد متكي بر توليد ان هم در شرايط بسيار رقابتي سخت با رقبايي چون چين و هند مي افتد. بهرحال در اين 100 سال درامد نفتي خوب يا بد بهرحال باعث توسعه ايران و ايجاد تفاوت چشمگير با همسايگان شرقي چون پاكستان و افغانستان شده بود. اما از 2030 به بعد خودمانيم كه چگونه زندگي كنيم.
    بديهي است با توسعه تكنولوژي اولا از انرژي خورشيدي اين خودروها و حتي هواپيماها استفاده كرده ودر صورت لزوم حتي قادر به ذخيره سازي انرژي براي شب نيز خواهند شد.

  • نمونه

    تحلیلی کاملا غلط
    کسی این مطلب رو نوشته که الفبای رشد و تکنولوژی انرژی های نوین رو نمیدونه

    • فرزاد فخری‌زاده

      بیشتر منابع انرژی نوین و تجدیدپذیر، در عمل آلودگی‌های وحشتناکی دارند. برای نمونه سال‌ها برق تولید شده در سد به عنوان منبعی سبز برای انرژی در نظر گرفته می‌شد. اما تحقیقات اخیر (منتشر شده در مجله نیچر) نشان داد که مقدار متان منتشر شده از میکروارگانیزم‌های بستر، به مراتب خطرناک‌تر از دی‌اکسیدکربن تولید شده برای تولید همان مقدار برق از سوخت‌های فسیلی است. به خصوص که متان در آب حل نمی‌شود، با باران شسته نمی‌شود و اثر گلخانه‌ای آن سی برابر دی‌اکسید کربن است! اثر لیتیوم موجود در باتری، فلزات سیک پنل‌های خورشیدی و یا انرژی لازم برای ساخت این تجهیزات، باعث می‌شود که رنگ انرژی خورشیدی کاملا سبزِ سبز نباشد. کمی بعد از یادگیری «الف‌بای انرژی‌های نوین»، یاد می‌گیریم که هزینه‌های نهان انرژی، بخشی از هزینه‌های یک منبع هستند و باید در نظر گرفته شوند. این هزینه‌ها از اینفراستراکچر تا هزینه‌های زیست‌محیطی را شامل می‌شود. به همین دلیل به راحتی نمی‌توانیم بگوییم که انرژی هسته‌ای انرژی سبز است یا سیاه. پروفسور مارک دایزندورف از موسسه مطالعه زیست‌محیطی UNSW انرژی هسته‌ای را بسیار آلوده و منفی می‌داند. این نظر با نظر پرفسور برادشاو (از پیشگامان دفاع از انرژی هسته‌ی به عنوان انرژی سبز) در تضاد کامل است. دو گزارش متضاد که هر دو در یک مجله منتشر شده بودند! تا به امروز منبع انرژی سبز، قابل اتکا، با بازدهی خوب، همیشه در دسترس و هزینه راه‌اندازی معقول پیدا نشده است. به همین دلیل شرکت‌های بزرگی مثل مرسدس هنوز به طراحی خودرو بر پایه سوخت فسیلی ادامه می‌دهند و تویوتا، ایده‌ سوخت هیبرید را به خودروی الکتریکی ترجیح می‌دهد. در نهایت تکنولوژی هر اندازه که پیشرفت کند، طبیعت محدودیت‌هایی مانند سقف بازدهی سعدی-کارنو محدودیت‌هایی ریاضی و بدون تغییر هستند.

  • عباس کشاورز

    مقاله ی خوبی بود اما کاستی هایی هم داشت و انگار قبل از تحقیق، نظر نهایی نویسنده مشخص بود.
    استفاده از سیستم های هوشمند سبک زندگی بشر رو به طرز چشمگیری عوض خواهند کرد و بسیاری از جابجایی هایی که امروزه بشر به آنها نیاز دارد و برای آن سوخت مصرف می کند حذف می شود. فکر می کنم در آینده بشر بیش از پیش ساکن شده و فضای ارتباط الکترونیکی و ربات های هوشمند بازوی محرک بشر خواهند شد.
    من شخصا به سلول های خورشیدی بسیار امیدوار هستم و با وجود اینکه تولید آنها نیاز به مصرف انرژی بسیاری دارد، اما گمان می کنم با رفع مشکلات این تکنولوژی با بهره گیری از نوآوری های بشری، به این سمت حرکت خواهیم کرد.
    تنها مشکلی که ترسیم آینده را برای من دچار اغتشاش می کند، فرهنگ غلط بشری در ایجاد نیاز ولو بی مورد و تولید و فروش در پی آن است. این رقابت بشری، با توجه به اینکه بشر قدرت نابود کردن نسل خود را هم اکنون دارد، ممکن است دستاوردهای او را نابود کند.
    مدت هاست گمان می کنم زمان آمدن پیامبر جدیدی فرارسیده است.

    • فرزاد فخری‌زاده

      ممنون از وقتی که برای خوندن نوشته گذاشتید. تا حد زیادی با کاهش جابجایی آدم‌ها در آینده موافقم. همین الان هم نیاز به جابجایی کم‌تر شده. با این وجود شرکت‌های خودروسازی، موتور درون‌سوز رو به یک سرگرمی و هیجان تبدیل کردن. هنوز هم احساس فشار دادن پدال گاز یک ماشین دوازده سیلندر هیجان‌انگیزه. گمون می‌کنم قرن‌ها طول بکشه تا اکثریت جامعه تصمیمات عقلایی بگیرن. قبل از این که پژوهش این مقاله رو شروع کنم فکر می‌کردم عصر نفت سال‌هاس که تموم شده، مستند Fueling The future اولین مخالف این نظریه بود و تا حد زیادی دیدگاهم رو تغییر داد. باز هم متشکرم.

  • سردار

    قبل استخراج نفت مردم از روغن نهنگ شمع و منابع دیگه استفاده میکردن امروز هم با اکتشافات جدید مطمعنا تا بیست سال آینده نیازی به نفت نداریم این برای کشورهایی که اقتصاد نفتی دارن خطرناکه و اگر فکری نکنن تا بیست سال آینده که جرقش همین الانم شروع شده با پایین اومدن قیمت نفت کم کم…..