به گزارش تجارت نیوز، در سالهای اخیر، بحث درباره بحران انرژی و تغییرات اقلیمی به یکی از موضوعات داغ در سیاستگذاری آمریکا تبدیل شده است. دولتهای مختلف، بسته به سیاستهای خود، دیدگاههای متفاوتی نسبت به این مسئله داشتهاند. جو بایدن در دوران ریاستجمهوری خود بر بحران تغییرات اقلیمی تأکید داشت و آن را “یک تهدید وجودی” برای بشر معرفی کرد. اما اخیراً دونالد ترامپ که بار دیگر در رأس قدرت قرار گرفته، اعلام کرده که آمریکا با وضعیت اضطراری انرژی روبهرو است.
با این حال، بررسی دادههای انرژی نشان میدهد که ادعای ترامپ مبنی بر بحران انرژی بهمعنای کمبود منابع نفت و گاز درست نیست. آمریکا در سال ۲۰۲۰ برای اولین بار در هفتاد سال گذشته به خودکفایی در تولید انرژی رسید و حتی به بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع (LNG) در جهان تبدیل شد. بنابراین، اگر بحران انرژی سنتی در میان نیست، چالش واقعی چیست؟
گزارشها نشان میدهد که آمریکا با یک بحران برق روبهرو است. رشد سریع هوش مصنوعی (AI)، افزایش مراکز داده، گسترش استفاده از خودروهای برقی و برقیسازی ساختمانها باعث شده که تقاضای برق در سالهای آینده به شکل چشمگیری افزایش یابد. این بحران نهتنها بر صنعت فناوری، بلکه بر تمام بخشهای اقتصادی و زیربنایی کشور تأثیر خواهد گذاشت. سیاستهای ترامپ برای حل این بحران چیست؟ آیا استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر راهحلی مناسب است یا دولت جدید بیشتر به انرژیهای فسیلی و هستهای تکیه خواهد کرد؟ در این گزارش، به بررسی ابعاد مختلف این مسئله خواهیم پرداخت.
آیا آمریکا با بحران انرژی روبهروست؟
برخلاف ادعای ترامپ، آمریکا از نظر تأمین منابع انرژی سنتی با بحران مواجه نیست. طی دو دهه گذشته، انقلاب شیل باعث شد که این کشور به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز جهان تبدیل شود. برخی از آمارهای کلیدی در این زمینه عبارتند از:
رتبه اول در تولید نفت خام: آمریکا روزانه ۱۳ میلیون بشکه نفت خام تولید میکند و در این زمینه از عربستان سعودی و روسیه پیشی گرفته است.
رتبه اول در تولید گاز طبیعی: در سال ۲۰۲۳، آمریکا ۱۰۲ میلیارد فوت مکعب گاز در روز تولید کرد که بیشتر از تولید روسیه و ایران است.
پیشتاز در صادرات LNG: آمریکا اکنون بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع (LNG) در جهان است و بهخصوص پس از بحران انرژی اروپا، نقش مهمی در تأمین انرژی این قاره داشته است.
با این شرایط، ادعای بحران انرژی در آمریکا از نظر منابع نفت و گاز درست نیست. اما یک بحران واقعی در حوزه برق وجود دارد که به دلیل رشد سریع مراکز داده و خودروهای الکتریکی ایجاد شده است.
بحران برق؛ چالش واقعی آمریکا
ظهور هوش مصنوعی و گسترش مراکز داده، تقاضا برای برق را به طرز بیسابقهای افزایش داده است. در حال حاضر، یک مرکز داده جدید میتواند بهاندازه ۱۰,۰۰۰ خانه معمولی برق مصرف کند. رشد سریع این مراکز و تقاضای بالای آنها، فشار زیادی به شبکه برق وارد کرده است.
بر اساس پیشبینیها:
اگر رشد مراکز داده ۵ درصد در سال باشد، این مراکز تا سال ۲۰۳۰، حدود ۵٪ از کل برق کشور را مصرف خواهند کرد.
اگر رشد سالانه ۱۰ درصد باشد، این رقم تا سال ۲۰۳۰ به ۶.۸٪ افزایش خواهد یافت.
افزایش خودروهای الکتریکی نیز به این بحران دامن زده است. با افزایش تعداد وسایل نقلیه برقی و جایگزینی خودروهای بنزینی، مصرف برق در آینده به شدت بالا خواهد رفت.
گزارش شرکت قابلیت اطمینان الکتریکی آمریکای شمالی (NERC) نشان میدهد که:
در ۵ تا ۱۰ سال آینده، نیمی از آمریکای شمالی ممکن است با کمبود برق مواجه شود.
تابستانها، تقاضای برق در آمریکا تا ۱۶٪ افزایش مییابد.
برقیسازی خودروها و ساختمانها، در کنار تعطیلی نیروگاههای زغالسنگ، فشار مضاعفی به شبکه برق وارد خواهد کرد.
آیا تغییرات اقلیمی بحرانزا است؟
جو بایدن در سال ۲۰۲۱ تغییرات اقلیمی را “یک بحران وجودی” توصیف کرد. اما آیا دادههای علمی این ادعا را تأیید میکنند؟
شاخصهای مستقیم تغییرات اقلیمی نشان میدهند که:
افزایش امواج گرما
ذوب شدن یخهای قطبی
بالا آمدن سطح دریاها
سفید شدن مرجانهای اقیانوسی
در ۵۰ سال گذشته بدتر شدهاند. با این حال، برخلاف تصور عمومی، چهار بلای طبیعی اصلی (خشکسالی، آتشسوزی، سیل و طوفان) در ۴۰ تا ۵۰ سال اخیر شدت بیشتری پیدا نکردهاند. این مسئله نشان میدهد که تغییرات اقلیمی یک بحران مهم است، اما یک تهدید وجودی برای انسان محسوب نمیشود.
سیاستهای ترامپ برای حل بحران برق
ترامپ و تیم او برنامههای جدیدی را برای مقابله با بحران برق اعلام کردهاند. مهمترین محورهای این سیاستها عبارتند از:
تمرکز بر سوختهای فسیلی، انرژی هستهای، زمینگرمایی و انرژی آبی
عدم حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر خورشیدی و بادی
توقف پروژههای نیروگاههای بادی در آبهای فدرال
سرمایهگذاری بر فناوریهای جدید هستهای و زمینگرمایی
در این سیاستها، انرژی هستهای نقش کلیدی دارد. اما مشکلات ایمنی، هزینههای بالا و دفع زبالههای هستهای همچنان از چالشهای اصلی این صنعت هستند.
دولت ترامپ همچنین بر زمینگرمایی بهعنوان یک منبع جدید تمرکز کرده است. برای مثال، پروژه زمینگرمایی Fervo Energy در نوادا، برق موردنیاز مراکز داده گوگل را تأمین میکند.
به نقل از فوربس، آمریکا با بحران انرژی سنتی روبهرو نیست، اما چالش اصلی آن، تأمین برق کافی برای نیازهای جدید است. رشد سریع هوش مصنوعی، مراکز داده و خودروهای برقی فشار زیادی به شبکه برق وارد کرده است.
در حالی که دولت ترامپ بر انرژیهای فسیلی و هستهای تمرکز دارد، انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی را در اولویت قرار نداده است. با این حال، سرمایهگذاری بر انرژیهای پاک و توسعه شبکه برق، برای جلوگیری از بحرانهای آینده ضروری خواهد بود.
آینده انرژی آمریکا بستگی به این دارد که سیاستگذاران چگونه این چالشها را مدیریت کنند و چه رویکردی را برای تأمین برق موردنیاز آینده اتخاذ نمایند.