آیا دورکاری واقعا شغل است؟
دورکاری (Freelancing) یکی از ترندهای بازار کار دنیا است. دورکاری مثل بسیاری از شغلهای دیگر مزایا و معایبی دارد. مزایای آن در ظاهر آنقدر خوب هستند که دورکاری را شغلی ایدهآل برای بسیاری از افراد میکنند. شاید در کشورهایی که اقتصادی قوی دارند، واقعا هم اینگونه باشد؛ اما در ایران دورکاری در نگاه عموم افراد
دورکاری (Freelancing) یکی از ترندهای بازار کار دنیا است. دورکاری مثل بسیاری از شغلهای دیگر مزایا و معایبی دارد. مزایای آن در ظاهر آنقدر خوب هستند که دورکاری را شغلی ایدهآل برای بسیاری از افراد میکنند.
شاید در کشورهایی که اقتصادی قوی دارند، واقعا هم اینگونه باشد؛ اما در ایران دورکاری در نگاه عموم افراد جامعه شغل محسوب نمیشود. مهم هم نیست چقدر در کارتان حرفهای هستید. این نگاه منفی جامعه باعث ایجاد تبعات منفی دیگری برای دورکاری میشود که در نهایت روی کارفرماها و زندگی دورکاران تاثیر میگذارد.
زندگی با دورکاری
هشت صبح از خواب بیدار میشوید. چند کار دارید که باید با هم جلو ببرید. کسی زنگ میزند و وسط یکی از همین چند کار، کار دیگری را میسپارد. اگر در خانه پدری باشید، بقیه اعضای خانواده هم کارهای دیگری میسپارند. میتوانید به چندتای آنها نه بگویید اما بالاخره مجبور میشوید یکی از آنها را انجام دهید.
در این میان مشکل ناگهانی دیگری پیش میآید که اگر رفع نکنید اتفاق بدی میافتد. هنوز هم کارهای صبح را تمام نکردهاید. تازه بهزور میتوانید ساعت ۲ پس از نیمهشب همه کارهای محوله را تمام کنید. شما نهتنها بیکار نیستید، بلکه هزاران کار دارید. اگر این قصه برای شما هم آشناست، احتمالا شما هم یک دورکار هستید. دورکاری که احتمالا از روی اجبار چنین چیزی را برگزیده است.
بدترین عیب دورکاری خصوصا در جامعه ما این است که دورکاری اصلا شغل بهحساب نمیآید.
دورکاری مزایا و معایبی برای خود دارد. اینکه وقتتان دست خودتان است، اینکه خودتان تصمیم میگیرید کی کار کنید و کی به استراحت بپردازید. شاید فکر کنید که مرخصیهایتان هم دست خودتان است که البته این اختیار عملا فقط برای برخی از دورکاریها صدق میکند.
ممکن است کار شما طوری باشد که دائما باید چیزهایی را تحویل دهید، هر روز و هر ساعت. یا اینکه چون کارفرمای شما تعطیلیهایش بر تعطیلات خارجی منطبق است، دقیقا روز سیزدهبدر و همان ساعتی که برای گردش بیرون میروید، بدون هماهنگی قبلی زنگ بزند و کاری بخواهد. شما هم نتوانید نه بگویید.
خلاصه اینکه شاید مرخصیهایتان هم دست خودتان نباشد. شاید مثل یک کار معمولی از ماهها قبل مجبور شوید برنامهریزی کنید که مثلا چند روز به مرخصی بروید یا بهبیاندیگر، کار نکنید.
نگاه جامعه به دورکاری
اما بدترین عیب دورکاری خصوصا در جامعه ما این است که دورکاری اصلا شغل بهحساب نمیآید.
وقتی شما خانهنشین هستید و کار میکنید اما دیگر اعضای خانوادهتان معتقد هستند که شما هنوز شغلی پیدا نکردهاید و بیکار هستید، یعنی هرلحظه چیزی میگویند، کاری میسپارند و معطلتان میکنند. ممکن است بارها به آنها گفته باشید که کار میکنید و وقت ندارید، اما دست از سرتان برندارند.
وقتی دورکار هستید و لاجرم به کاری غیر از تخصص خود که البته خیلی هم در آن وارد هستید مشغول میشوید، بازار کار شما را بهعنوان نیروی کاری میبیند که عملا میتواند رایگان کار کند.
هرچند شاید کیفیت کار شما بهعنوان یک نیروی دورکار بالاتر از کسانی باشد که استخدام شدهاند، اما چون شما دور کار هستید، میزان حقوق دریافتیتان چندان جالب نیست. بیمه هم ندارید. حقوقتان هم کفایت نمیکند که خود را بیمه کنید.
دورکاری در نگاه عموم افراد جامعه هنوز شغل به حساب نمیآید.
نکته دیگری که دراینبین میماند این است که اگر برای مثال در جایی برای کارهای اداری ساده و مهمی مثل دریافت وام، نیازمند نامه اشتغال باشید، دورکاری به معنی این است که شما نمیتوانید چنین چیزی ارائه دهید؛ زیرا از نگاه سیستم جامعه و کارفرماها هنوز بیکار هستید و صرفا برای گذراندن روزگار بدون هیچ آیندهای کار میکنید.
البته این فقط در نگاه جامعه است. در نگاه آماری، کار کمدرآمد شما جزء همان چند صد هزار شغل جدیدی است که در سال جاری ایجاد شدهاند.
آغاز و پایان دورکاری
دورکاری شاید بتواند برای بسیاری یک نقطه آغاز باشد. نقطه آغازی برای یافتن شغلی دیگر که مزایای یک شغل معمولی همچون بیمه، کسب عنوان «شاغل» از طرف جامعه و آدمها اطراف و همچنین وجود شرایط مشخصی برای کار همچون حضور در یک دفتر و ساعات خاصی «سر کار بودن» را فراهم کند.
اما با توجه به توزیع شغلها در کشور، چنین کارهایی لاجرم در مراکز استانها یا فقط پایتخت پیدا میشوند.
یعنی شما ممکن است مدتها دورکاری کنید که پولی جمع کرده، خانهای در یک شهر بزرگ بگیرید و دنبال شغل ثابتی بگردید تا بتوانید آیندهای برای خود متصور شوید؛ اما تغییرات قیمت، بیثباتی اوضاع اقتصادی، تاخیر در پرداختها و هزینه سرسامآور سکونت در پایتخت، مجالی نمیگذارد که شما کاری بکنید.
نداشتن علافه به کار علیرغم مهارت بالا، باعث میشود انرژی کم بیاورید.
ممکن است شما کاری را در حال حاضر انجام میدهید که نه در راستای تحصیلات و تخصصتان است و نه راستش چندان علاقهای به آن دارید. ممکن است حیطه موردعلاقه شما حوزهای است که هنوز مهارتهای لازم برای بازار کار آن را ندارید.
با این حساب شاید تلاش کنید با وقت اضافی که احتمالا در کنار کار دورتان برایتان میماند، در آن حوزهها مهارت کسب کنید تا بتوانید حوزه کاری خود را تغییر دهید که البته همین هم با اما و اگرهایی همراه است.
شاید مجبور باشید همین کاری را که در آن خوب هستید ولی علاقه زیادی به آن ندارید، یا دستکم نمیخواهید تا آخر عمرتان آن را انجام دهید، بیشتر ادامه دهید. در نتیجه با شرکتهای بیشتری کار کنید که درآمدتان بیشتر شود؛ اما باز هم مشکلی پیش میآید.
این نبود علاقه به کار علیرغم مهارت بالا، باعث میشود انرژی کم بیاورید و از آنسو وقت کافی برای توسعه مهارتهای لازم در حوزه کاری موردعلاقه خود را کسب نکنید.
دورکاری برای گذران زندگی
خلاصه مطلب اینکه دورکاری شغلی است که میتواند برای گذران روزگار خصوصا در شرایط بد مفید و کارساز باشد. اما حلقهای است که اگر در آن گیر بیفتید و نتوانید خارج شوید، در نهایت شما را به وضعیتی میرساند که در پیریتان هم مثل جوانی بیپول بماند. خصوصا هنگامیکه تکیهگاه اقتصادی هم نداشته باشید.
نظرات