فرصتهایی طلایی که در آتش نژادپرستی میسوزد
سالهای سال است که بشر با مشکل نژادپرستی دستوپنجه نرم میکند. امروزه در بیشتر کشورهای پیشرفته جهان، نژادپرستی بهعنوان یک جنایت در نظر گرفته میشود و قوانینی برای مقابله جدی با آن طراحی شده است. هرچند هنوز آثاری از این پدیده زننده به چشم میخورد، مردم کشورهای پیشرفته با چیستی مفهوم نژادپرستی آشنا هستند و
سالهای سال است که بشر با مشکل نژادپرستی دستوپنجه نرم میکند. امروزه در بیشتر کشورهای پیشرفته جهان، نژادپرستی بهعنوان یک جنایت در نظر گرفته میشود و قوانینی برای مقابله جدی با آن طراحی شده است. هرچند هنوز آثاری از این پدیده زننده به چشم میخورد، مردم کشورهای پیشرفته با چیستی مفهوم نژادپرستی آشنا هستند و سعی میکنند تا حد امکان از آن پرهیز کنند.
اما در ایران آموزشهای لازم برای مقابله با نژادپرستی بسیار کم بوده است. همین موضوع باعث میشود که در مواردی با نسخه ایرانی نژادپرستی مواجه شویم. کافی است پای درد دل پناهجویان افغانی بنشینید، یا نظر دوستان خود را در مورد آنها بپرسید تا باور کنید وضعیت نژادپرستی در ایران نامطلوب است. علاوه بر تمام زشتیهای غیرانسانی این پدیده، نژادپرستی آثار اقتصادی منفیای دارد که در اینجا به آنها اشاره میکنیم.
تعریف نژادپرستی
به هر نوع قضاوت در مورد یک فرد که بر اساس محل تولد، رنگ پوست، قومیت یا دین باشد، نژادپرستی میگوییم. مثلا فرض کنید که کسی میخواهد به پزشک مراجعه کند. نام یک دکتر «شاهو اکبری» و نام دیگری «احد ترکی» است. بیمار ترجیح میدهد به پزشک دوم مراجعه کند چون از کردها خوشش نمیآید. او مرتکب نژادپرستی شده است. چون بجای میزان تخصص، سن و تجربه، مقدار دستمزد، سابقه کاری و زندگی علمی، محل تولد پزشک را ملاک قضاوت قرار داده است.
به هر نوع قضاوت در مورد یک فرد که بر اساس محل تولد، رنگ پوست، قومیت یا دین باشد، نژادپرستی میگوییم.
نژادپرستی میتواند به شکل « نژادپرستی مثبت » هم به چشم بیاید. این که فکر کنیم «آلمانیها سختکوش هستند»، «ژاپنیها منظماند»، «ایرانیها باهوشاند» و یا «اعراب ثروتمند هستند» هم میتواند از مصادیق نژادپرستی باشد. در عموم موارد آلمانیها، ژاپنیها، ایرانیها و اعراب از این پیشداوریهای مثبت ناراحت نمیشوند. برای همین کمتر به این شکل از نژادپرستی اعتراض میشود.
ولی فرض کنید شرایط شما برای پذیرفته شدن در یک دانشگاه خارجی بهتر از دانشجویی ژاپنی است. اما او را به شما ترجیح میدهند چون فکر میکنند ژاپنیها منظمتر هستند. ممکن است قضاوت آنها درست نباشد. شاید شما واقعا منظمتر از رقیب ژاپنی خود باشید. در این حالت است که شما تلخی نژادپرستی مثبت را تجربه میکنید.
ذهنهای خلاق در آنسوی مرزها
در ایران نژادپرستی علیه عربها و افغانها بهوضوح به چشم میخورد. حتی گاهی پای این قضاوتها به قومیتهای داخلی مثل ترکها، لرها، کردها و بلوچها هم کشیده میشود. علاوه بر آن ممکن است در مورد هوش کم چینیها یا فرهنگ پایین شرق اروپا چیزهایی شنیده باشید.
حالا تصور کنید کارآفرینی خلاق و باهوش اهل افغانستان هستید. آیا امکان دارد که ایران را برای کار و زندگی خود انتخاب کنید؟ یا کشورهایی مثل کانادا، استرالیا و آمریکا را ترجیح خواهید داد؟ توجه کنید که ایالاتمتحده را مهاجرین اروپایی و آسیایی و آفریقایی بنا کردهاند. وقتی ذهنهای خلاق و ریسکپذیر سوار بر کشتی شدند و به دنبال آیندهای بهتر به غرب رفتند.
تنوع ژنتیکی برای یک کشور نعمت است.
همین اتفاق میتوانست در مورد ایران هم بیفتد. اما با وجود سد نژادپرستی تنها کسانی مشکلات مهاجرت به ایران را به جان میخرند، که نتوانند به کشورهای اروپایی و آمریکایی بروند. همانقدر که ما از فرار مغزها آسیب دیدهایم، نداشتن مهاجرهای خارجی توانا هم به اقتصاد ما لطمه میزند. البته نژادپرستی تنها سد پذیرش مهاجر نیست. اما نقش آن در عدم ورود مغزها غیرقابلانکار است.
گردشگری و نژادپرستی
باوجود تمام مشکلات، ایران پتانسیل زیادی برای جذب جهانگرد دارد. جاذبههای تاریخی، اماکن مذهبی، طبیعت منحصربهفرد، فرهنگ جذاب و غذاهای سنتی تنها بخشی از جاذبه گردشگری ایران است. اما مردم کشورهای زیادی برای ورود به ایران به مشکل نژادپرستی مواجه میشوند. کشورهای عربی، افغانستان و پاکستان، همسایههای ما هستند و میتوانند مهمترین بازار هدف ما برای گردشگری باشند. فرصتی طلایی که دارد در آتش نژادپرستی میسوزند.
کشورهای عربی، افغانستان و پاکستان، همسایههای ما هستند و میتوانند مهمترین بازار هدف ما برای گردشگری باشند. فرصتی طلایی که دارد در آتش نژادپرستی میسوزند.
تجربه شخصی من در مواجهه با اتباع خارجی میگوید که دود نژادپرستی ایرانی تنها به چشم همسایههایمان نمیرود. مردم شرق (چینی، ژاپنی و کرهای) تجربههای ناراحتکنندهای داشتند از کسانی که شکل چشم، نوع گویش، غذاها و یا فرهنگ آنها را مسخره کرده بودند. آلمانیهایی که از تعریفهای بیاساس و اشاره به قوم آریایی (که بهشدت بوی حرفهای هیتلر را میدهد) دلخور میشدند. سیاهپوستهایی که باورشان نمیشد هنوز درجایی از دنیا با رنگ پوست کسی شوخی کنند.
نیروی کار ارزان خارجی
فرض کنید کسی بتواند روشی جدید برای تولید فولاد پیدا کند که قیمت آن را بهشدت کاهش دهد. اما برای آن که قیمت بالا بماند، روش او را غیرقانونی اعلام کنند. همین موضوع میتواند در مورد دیگر نهادههای تولید مثل نیروی کار هم به وجود بیاید. با فرض اینکه نیروی کار خارجی ارزانتر از نیروی داخلی باشد، استفاده و مدیریت درست این منبع وظیفه ما است.
البته بررسیهای متعدد نشان داده است که مهاجرها تاثیر معناداری بر روی دستمزدها نمیگذارند. اما حتی اگر وضعیت در ایران متفاوت باشد، باز هم نیروی کار ارزان یک نعمت است و نه یک تهدید. همین نیروها میتوانند رشد بنگاهها را سریعتر کنند، سودآوری آنها را بیشتر کنند و خیلی بیشتر از تعداد مشاغل اشغالشده، شغل تولید کنند.
مولوی، جامی و سنایی از جمله مشاهیر افغان هستند که ما به آنها افتخار میکنیم.
حالا فرض کنیم تمام این حرفها نادرست باشد. ترس از مهاجرینی که موقعیتهای شغلی ما را میدزدند، درست شبیه نگرانیهای دونالد ترامپ در مورد مهاجرهای خارجی، بهخصوص ایرانی است. همانطور که ما از قضاوت سطحی ترامپ در مورد ایران ناراحت میشویم، دیگران هم میتوانند از قضاوتهای ما دلخور شوند.
نژادپرستی رایگان نیست
بیشتر فعالیتهای تجاری ایران در حوزه بینالملل به واردات کالا و صادرات مواد اولیه خام محدود میشود. کمتر پیش میآید که برندهای ایرانی در بازار جهانی حضور پیدا کنند یا خدمات ایرانی (مثل اسنپ و دیجیکالا) جایگاهی در کشورهای دور و نزدیک بیابند. همکاری شرکتهای ایرانی با شرکای خارجی هم بسیار محدود است.
یکی از دلایل بسته ماندن مرزهای تجاری ایران، نژادپرستی است. کسانی که فکر میکنند اجنبیها فقط به فکر چپاول این سرزمین هستند، یا بیفرهنگتر و پستتر از آنی هستند که بخواهند پایشان را در ایران بگذارند. همین که ما فکر میکنیم باهوشترین، بافرهنگترین و بهترین نژاد دنیا را داریم، تصویری روشن از نژادپرستی است.
اما چه کسی بهای این تفکر را میپردازد؟ همه ما! سود حاصل از تجارت بینالملل میتواند وضع همه را بهتر کند، به ایجاد کالاهای عمومی (مثل اتوبان و بیمارستان) سرعت بدهد، شغل ایجاد کند، میانگین درآمد را افزایش بدهد و باعث ارتقای فرهنگ عمومی بشود. به بیان ساده وقتی کسی رفتاری نژادپرستانه میکند، دارد از جیب شما پول میدزدد. منطقی است که در مقابل این غارت ایستادگی کنید.
بنگاههای اقتصادی پایدار
در دنیا شرکتهای زیادی وجود دارند که طول عمرشان بیشتر از طول عمر موسسین آنها است. استیو جابز میمیرد، بدون آن که خللی در کار اپل پیش بیاید. چرا این شرکتها میتوانند دوامی طولانی داشته باشند؟ چون آنها حاضرند با دیگران کار کنند. میتوانند به کسانی جز خودشان اعتماد کنند. باور دارند که بهترین نیستند و بیرون از شرکتهایشان مغزهایی قویتر و خلاقتر وجود دارد.
در دنیا شرکتهای زیادی وجود دارند که طول عمرشان بیشتر از طول عمر موسسین آنها است. استیو جابز میمیرد، بدون آن که خللی در کار اپل پیش بیاید.
اما در ایران، اگر شرکتهای دولتی را کنار بگذاریم، شرکتهای کوچک کمتر رشد میکنند و به سازمانهایی بادوام تبدیل میشوند. بهخصوص که قومیتهای مختلف چندان علاقهای به کار کردن با هم ندارند. ترکها عربها را نمیپذیرند و جنوبیها دل خوشی از شمالیها ندارند. قومیتهای مختلف همیشه با دید احتیاط و تردید به هم نگاه میکنند و پیش از آن که شخصی بتواند تواناییهای فردی خود را ثابت کند، به خاطر محل تولدش مورد قضاوت قرار میگیرد. بار دیگر که در یک مهمانی کسی از شما پرسید «اصالتا کجایی هستید؟» از خود سوال کنید که پاسخ به این سوال چه اهمیتی دارد؟ اگر لر باشید یا ترک، مستقل از صفات شخصی، آیا آدمی بهتر یا بدتر میشوید؟
نژادپرستی و قدرت نرم
آیا تابهحال از خود پرسیدهاید که چرا کشوری مثل آلمان دانشجوهای خارجی را به رایگان پذیرش میکند و به آنها فرصت میدهد که در این کشور درس بخوانند؟ برای این اقدام دلایل زیادی وجود دارد. اما قدرت نرم یکی از مهمترین توجیهات اقتصادی تحصیل رایگان برای خارجیها است. وقتی کسی مدتی در آلمان زندگی میکند و درس میخواند، نسبت به فرهنگ، کالاها و خدمات آلمانی عرق پیدا میکند. این دانشجو اگر بعد از پایان تحصیل خاک این کشور را ترک کند، تا همیشه یک سربازِ نرمِ آلمانی باقی میماند.
این اتفاق کمابیش در مورد کسانی که در موسسه دهخدا به یادگیری زبان فارسی میپردازند، یا در دانشگاه تهران در رشته ایرانشناسی تحصیل میکنند هم پیش میآید. بعدها آنها دوباره هوس قورمهسبزی میکنند یا دلشان برای زعفران تنگ میشود.
ایران با تمام رنگهایش زیبا است. قدر این زیبایی را بیشتر بدانیم.
اگر بتوانیم درهای کشورمان را به روی خارجیها، بهخصوص همسایههای خود باز کنیم، توانستهایم فرصت تجاری بینظیری ایجاد کنیم. همین الان افغانستان یک کشور در حال توسعه با بازاری بسیار پرکشش است. اما سهم ما از این بازار چیست؟ ما در حال ساخت کدام اتوبان، کارخانه یا ساختمان در این کشور هستیم؟ کدام خودروی ما به کشور همسایهمان صادر میشود؟ چرا آنها نباید اسنپ بگیرند و از دیجیکالا خرید کنند؟ فارسیزبان بودن آنها چه مزیت تجاریای برای ما ایجاد کرده است؟ با خود صادق باشیم، چرا آنها از ما نفرت دارند؟
ما قربانیان نژادپرستی
بعد از انقلاب اسلامی، کشورهای غربی علیه ما سمپاشی کردند و رسانهها به سیاهنمایی در مورد تصویر ایران و ایرانی پرداختند. حالا اگر به خارج از کشور سفر کنید، خیلی راحت نمیتوانید از ملیت خود سخن بگویید یا بیدردسر در یک شرکت خارجی مشغول به کار شوید. بیتردید این رفتار نژادپرستانه به کام شما خوش نمیآید.
در این موارد دوست دارید از تاریخ و فرهنگ ایران حرف بزنید و بگویید کشورتان چه نقاط روشن و قابل افتخاری دارد. از استاد شجریان، کیهان کلهر و حسین علیزاده بگویید، در مورد سعدی و حافظ حرف بزنید، راجع به امپراتوری هخامنشی بگویید و از دماوند و کویر لوت و خلیجفارس تعریف کنید و بکوشید تا تصویر ایران را در چشم خارجیها اصلاح کنید. همین قضاوتها در مورد دین شما هم وجود دارد. به خاطر تبلیغهای رسانهای، مردم غرب از اسلام و مسلمین میترسند.
حالا شما که خود قربانی این پیشداوری بودهاید، میخواهید در مقابل ملیتها، ادیان و قومیتهای دیگر چه کار کنید؟ آیا میخواهید باهدف انتقام، در مورد آنها پیشداوری کنید؟ آیا در این مورد به ایرانهراسی و اسلامهراسی دامن نزدهاید؟ یا دوست دارید رفتاری عکس آنها در پیش بگیرید؟ آیا باور ندارید که پیشداوری آنها در مورد ایران ناشی از سواد و اطلاعات کم است؟ شاید بهتر باشد رفتاری از خود نشان بدهیم که ما را از نژادپرستهای خشکمغز متمایز کند.
نظرات