ما پیشازاین درباره بردهداری مدرن حرف زدهایم. موارد موردبررسی ما پیشازاین بردهداری مدرن در صنعت قهوه و بردهداری مدرن در کشورهای حاشیه خلیجفارس بود.
یکی از مشخصترین نشانههای بردهداری مدرن، شرایط کاری بد است؛ اما جاهایی هم وجود دارند که در تعریف بردهداری مدرن قرار نمیگیرند اما شرایط کاری آنها کم از بردهداری ندارد. یکی از چنین جاهایی، بزرگترین شرکت خردهفروشی آنلاین دنیا یعنی شرکت آمازون است.
تعطیلات کمونیستی
زمانی که میگفتند کار جوهر انسان است، احتمالا به این فکر نمیکردند که همین کار میتواند شیره وجود انسان را نیز بکشد. اگر مهربانی و همزادپنداری کسانی مثل جورج وستینگهاوس (George Westinghouse) نبود، احتمالا شرایط کار فعلی ما چیزی کمتر از شکنجه و مرگ به سیاق روزهای اول انقلاب صنعتی نبود.
زیرا او بود که اولین بار در آمریکا تعطیلات آخر هفته را بنیان گذاشت و برای کارگران کارخانههای خود خانه میساخت؛ خانهای با تمام امکانات از گاز و برق و آب بگیر تا وسایل خانگی.
او برخلاف بسیاری از کارفرماهای آن سالها، با کارگران خود دوست بود. با آنها ارتباط نزدیک داشت. بهترین شرایط کار را برایشان فراهم میکرد و احتمالا همین قضیه یکی از دلایل موفقیت مجموعه شرکتهای وستینگهاوس در مقابل غولهای دیگری همچون جنرال الکتریک و مالک مغرورش توماس ادیسون بود.
وستینگهاوس خود مخترع بزرگی بود ولی در آزمایشگاههایی خود که کلی دانشمند و مخترع همچون نیکلا تسلا داشت، اختراعهای آنها را به اسم شرکت یا خودش ثبت نمیکرد.
هرکسی چیزی اختراع میکرد به اسم خود او ثبت میشود و وستینگهاوس بابت استفاده از آن اختراع در محصولات شرکت به آن فرد پول میداد.
با اقدامهای جرج وستینگهاوس و البته جنبشهای چپهای آمریکا بود که وضعیت کار در آمریکا بهبود یافت و به دیگر نقاط دنیا نیز سرایت کرد. تعطیلی آخر هفته به وجود آمدند. تعطیلات کریسمس ایجاد شدند. بیمههای درمانی برای کارگران درست شد. پاداشهای سالانه و پاداشهای کریسمس به چیزی معمول و یا شاید اجباری تبدیل شد، مرخصیهای درمانی با حقوق به وجود آمدند و امنیت شغلی افراد بیشتر شد.
همه این اقدامها در نهایت باعث بهبود چشمگیر وضعیت کار در آمریکا و دیگر کشورهای دنیا شدند.
وقتی رضایت کارکنان اولین اولویت است
در این میان احتمالا دوباره به ابتکار کسانی مثل همین جورج وستینگهاوس، برخی از شرکتها به کارگران خود سهام شرکت را نیز دادند. چنین کاری در کنار بقیه مزایای مطرحشده، یک انگیزه اضافی برای کارکنان ایجاد میکرد؛ زیرا آنها میدانستند که پیشرفت و توسعه شرکت به معنای پیشرفت و توسعه خود آنها است.
همه اینها نیز حول یک مفهوم اتفاق میافتد، رضایت کارکنان. خیلی هم منطقی بود؛ زیرا وقتی کارکنان یک مجموعه از شرایط کار راضی نباشند، بازدهی، کارایی و کیفیت کارشان پایین میآید و این در نهایت هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت به ضرر شرکت است.
اما این مفهوم از میانه دهه هشتاد میلادی تغییر کرد. در این تغییر آنچه برای شرکت به مهمترین دغدغه بدل شد، افزایش رضایت مشتریان بود.
دلیل این اتفاق هم فشار سهامدارهای عمده و خرده بودند؛ زیرا افزایش رضایت مشتریان به معنای افزایش فروش و سود شرکت بود. وقتی هم سود و فروش شرکت بالاتر برود، در نهایت ارزش سهام شرکت و سودی که به هرکدام از این افراد میرسد، بیشتر میشود.
از آنسو بخش دیگری از تلاش مدیران برای افزایش سود شرکت، روی کاهش هزینهها تمرکز داشت. بخشی از هزینهها هم شامل حقوق و خدماتی بود که شرکت به کارکنان خود میداد.
برای اینکه سهامدارها و هیئتمدیره انگیزه مدیرعامل یا دیگر مدیران عمده و خرده شرکتها را برای کاهش هزینهها و مزایای کارکنان که مشخصا به کاهش رضایت کارکنان منجر میشد، افزایش دهند، حقوق و مزایای خود این مدیران را افزایش دادند. پس از دهه هشتاد میلادی بود که اولین مدیر با حقوق نجومی به وجود آمد.
حال که چهار دهه از آن اتفاقها گذشته است، ما میتوانیم اثرات این سیاست مدیریتی را در برخی از بزرگترین شرکتهای جهان ببینیم. یکی از این شرکتها، آمازون است.
کتابفروشی آنلاین آمازون
شرکت آمازون در سال 1994 توسط جف بزوس (Jeff Bezos) بنیانگذاری شد. آغاز کار آمازون با فروش کتاب اینترنتی کتاب بود؛ اما یک تفاوت بین آمازون و دیگر انتشاراتیها وجود داشت.
آمازون مثل دیگر انتشاراتیها یک کتاب را با شمار مشخصی چاپ و توزیع نمیکرد که در کتابفروشیهای آمریکا در طول زمان فروخته شوند.
آن روزها اولین روزهایی بودند که فروشگاههای اینترنتی تاسیس میشدند. فروشگاه اینترنتی شرکت دل هم در همین زمان راه افتاد. آمازون هم به همین سبک یک فروشگاه اینترنتی راه انداخت که البته فقط در آن کتاب میفروخت. ایده محوری آمازون این بود که کتاب را زمانی چاپ میکرد که مشتری سفارشش را داده بود.
وقتی مشتریان از طریق فروشگاه اینترنتی آمازون کتاب را سفارش میدادند، آمازون آن را چاپ و ارسال میکرد. این کار هم هزینههای اولیه ایجاد یک فروشگاهها را بسیار پایین میآورد هم هزینه انبارداری را عملا صفر میکند.
اما جف بزوس به همین قانع نبود. آمازون در سال 1998 شروع به فروش ویدئو و موسیقی هم کرد. در همین زمان هم به یک شرکت سهامی عام بدل شد و دفاتری در بریتانیا و آلمان دایر و خود را به یک شرکت بینالمللی تبدیل کرد.
در حال حاضر آمازون، خدمات و محصولات متعددی ارائه میدهد که مشهورترین این خدمات خردهفروشی آنلاین است که در آن شما میتوانید از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را برای خرید پیدا کنید.
خدمات خردهفروشی آمازون هم بینالمللی است و عملا این دسترسی را به همه افراد میدهد که بتوانند از همهجای دنیا کالا سفارش دهند. البته مشخصا در این میان قوانین گمرکی هم برای خود مسئلهای هستند که باعث میشود این مسئله در همهجا عملی نباشد.
از دیگر خدمات مشهور آمازون، خدمات وبی آمازون (Amazon Web Services) یا AWS است. خدماتی وبی آمازون شاید یکی از مهمترین بسترها برای توسعه اینترنت، وبسایتها، اپلیکیشنها و بسیاری دیگر از خدمات آنلاین هستند.
از محصولات مشهور آمازون هم میتوان به دستیار صوتی الکسا (Alexa) و تبلتها و کتابخوانهای کیندل (Kindle) اشاره کرد.
جریانهای درآمدی آمازون چیستاند؟
بر اساس آنچه گفتیم جریانهای اصلی درآمدی آمازون شامل دو بخش است. درآمد ناشی از خردهفروشی و درآمد ناشی از خدمات وبی آمازون.
مثلا کل درآمد عملیاتی آمازون در سال 2018 برابر 12.42 میلیارد دلار بود که از این مقدار 7.267 میلیارد دلار مربوط به خردهفروشی در آمریکا بود.
خردهفروشی بینالمللی آمازون یکی از بخشهایی است که دائما ضررده بوده است. آمازون در سال 2018 مبلغ 2.142 میلیارد دلار را به خاطر همین خردهفروشی بینالمللی ازدستداده است.
اما مهمترین بخش درآمدی آمازون مربوط به خدمات وبی با 7.296 میلیارد دلار است. به دلیل اینکه هزینههای عملیاتی این بخش بسیار کمتر از بقیه است، خدمات وبی در حال حاضر به جذابترین بخش آمازون تبدیلشدهاند.
در جدولهای زیر میتوانید هزینهها و درآمدهای ۱۲ ماهه سالهای 2017 و 2018 آمازون را ببینید.
میزان درآمد خردهفروشی آمازون در آمریکا (میلیارد دلار) | ||
2018 | 2017 | سال |
141.366 | 106.110 | فروش خالص |
134.99 | 103.273 | هزینههای عملیاتی |
7.767 | 2.837 | درآمد عملیاتی |
میزان درآمد خردهفروشی بینالمللی آمازون (میلیارد دلار) | ||
2018 | 2017 | سال |
65.866 | 54.297 | فروش خالص |
68.008 | 57.359 | هزینههای عملیاتی |
(2.142) | (3.062) | درآمد عملیاتی |
میزان درآمد خدمات وبی آمازون (میلیارد دلار) | ||
2018 | 2017 | سال |
25.655 | 17.459 | فروش خالص |
18.359 | 13.128 | هزینههای عملیاتی |
7.296 | 4.331 | درآمد عملیاتی |
وضعیت کار در آمازون
آمازون در طول این سالها تلاش کرده است که در بخش خردهفروشی رضایت مشتریان را بسیار افزایش دهد.
این شرکت با استفاده از هوش مصنوعی و سیستم اداراک تقاضا میتواند متوجه شود که در آینده نزدیک، فروش چه محصولاتی در چه منطقهای از آمریکا افزایش خواهد یافت.
در نتیجه با ارسال حجم موردنیاز این کالاها به منطقه موردنظر میتواند سرعت تحویل کالاها را در آنجا بسیار افزایش دهد و به چند ساعت برساند. این کار نیازمند افزایش سرعت جمعآوری، بستهبندی و ارسال محصولات است.
این شرکت از سیستمهای روباتیکی هم برای انبارداری استفاده میکند که این فرآیند را بهینهتر هم میکنند.
اما علیرغم همه اینها هنوز هم هزینههای عملیاتی در بخش خردهفروشی بالاست. این هزینهها نهفقط شامل خرید محصولات از شرکتها، بلکه هزینههای نیروی کار، انبارداری و نگهداری از رباتها و دیگر ابزارهای مورداستفاده در این انبارها هم هست.
با توجه به اینکه آمازون در حال حاضر 560 هزار نفر در استخدام خود دارد که بخش زیادی از این افراد در شغلهای ردهپایین مثل همین جمعکردن و بستهبندی سفارشها هستند، دود تلاش آمازون برای کاهش هزینههای عملیاتی این بخش، به چشم همین شاغلین ردهپایینی میرود که از قضا در طبقههای پایین اجتماعی هستند.
از آنسو مشکل دیگری هم وجود دارد. وقتی تعداد کارکنان زیاد میشود، وقتی مهارتهای این افراد کم است و بهراحتی میتوان آنها را با دیگر افراد جایگزین کرد، کمکم با این آدمها بهجای یک انسان، بهصورت یک عدد برخورد میشود. کلا وقتی مقیاس نیروی کار زیاد میشود این پدیده در همهجا رخ میدهد.
تمامی این اتفاقهای باعث شده است ک در کل وضعیت کارکنان انبارهای آمازون چندان مناسب نباشد.
آماده ماراتون در انبار آمازون باشید
عملیات انبارداری برای خردهفروشی بخشهای متعددی دارد. در یک انبار آمازون که شاید یک سوله یا ساختمان چندطبقه با چند صد متر طول است، وظیفه برخی از کارگران این است که دائما کالاها را از کامیونها و تریلیهای باری خالی و بارکد آنها را اسکن و ثبت کنند و در نهایت هم در بخش مربوطه به آن کالا در انبار قرار دهند.
برخی دیگر از افراد کارشان این است که با چرخدستیها در میانه این کالاها حرکت کنند. کالاهای هر سفارش را بردارند و در سبدهای درون چرخدستیها بگذارند و در نهایت سبدها را به بخش بستهبندی تحویل دهند.
کارکنان بخش بستهبندی هم این کالاها را در قوطیهایی که لوگوی آمازون رو آنها چاپشده بستهبندی کرده و در تسمهنقالهای که در کنارشان در حال حرکت است قرار میدهند.
این تسمهنقاله خود مجهز به صدها اسکنر و حسگر هوشمند است. وقتی این بستهها به تقاطعی در این تسمهنقاله میرسند، بارکدشان اسکن میشود و متناسب با آدرسی که قرار است به آن ارسال شوند، به تسمهنقاله دیگر هدایت میشوند.
در نهایت هم ماموران تحویل بستهها هستند که بستههایی را که مربوط به منطقه کاری آنها است، از انتهای این تسمهنقالهها برمیدارند، در کامیونها خود بار میکنند و برای تحویل آنها راهی میشوند.
هرکدام از این فرآیندها بدون وجود رباتها و همین تسمهنقالههای هوشمند بسیار کند است. رباتها و سیستمهای هوشمند فرآیند جمعآوری و بستهبندی کالاها را بسیار سریع میکنند؛ اما عملکرد نهایی آنها وابسته به انسانها و همین کارگران است.
انسانها هم برخلاف رباتها خسته میشوند. نیاز به استراحت دارند، گاهی حالشان خوب نیست، بیمار میشوند و کلی مشکل دیگر که در نهایت باعث کندی میشود.
شاید تنها راه بهبود کارایی انسانها در این میان این است که آنها را به شکل ربات دربیاوریم.
آغاز صبح کاری در آمازون
فرض کنید کارگری در یکی از انبارهای آمازون کار میکند و وظیفهاش همین پیدا کردن کالاها، جمعآوری آنها در سبد هر سفارش و در نهایت تحویل آن به واحدهای بستهبندی است.
شیفت او 12 ساعت است که در این دوازده ساعت کار روزانه، فقط نیم ساعت فرصت دارد که به ناهار برود.
او هفت صبح وارد انبار میشود. کارت ورود خود را میزند. یک دستگاه هوشمند متصل به شبکه وایفای را برمیدارد. سبدها رو روی چرخدستی خود میگذارد و کارش شروع میشود.
سیستم هوشمند متناسب با سفارشها به او میگوید که برای پیدا کردن چه کالایی به کجای انبار برود. یک تایمر هم شروع به کار میکند. او دوازده ثانیه وقت دارد که او کالا را پیدا کند، آن را با دستگاه همراه خوپ اسکن کند و در سبد بگذارد.
این فرد وقتی کالا را اسکن کرد، بلافاصله این دستگاه همراه او کالا دیگری را به همراه محل قرارگیری آن نشان میدهد و بلافاصله تایمر دوازدهثانیهای دیگری شروع به کار میکند و این روند در کل دوازده ساعت کار او ادامه دارد.
در این سیستم فرصتی برای استراحت در نظر گرفته نشده است. در اصل اگر هرکدام از کارگران نتوانند در این دوازده ثانیه مشخصشده کالای بعد را پیدا و اسکن کنند، یک نمره منفی کارایی میگیرند.
این کارگران وقتی میخواهند در میانه کار به دستشویی بروند، باید در دستگاه همراه خود ثبت کنند که میخواهند به دستشویی بروند. اگر دستشویی آنها بیش از ده دقیقه طول بکشد، با آنها برخورد انضباطی میشود.
این فرآیند فرساینده کاری اعتراضهای زیادی را علیه آمازون و جف بزوس برانگیخته است. بااینکه این کارگران بابت هر ساعت کار خود 15 دلار معادل 65 هزار دلار در سال حقوق میگیرند و مشخصا درآمدشان بالاتر از میانگین درآمدی در آمریکا است، اما این تلاش آمازون برای افزایش بهرهوری، عملا باعث شده است که این درآمد آنها به بهای سلامتی جسمی و روانی آن تمام شود.
کسانی که چه بهصورت آزمایشی و چه بهصورت مخفی مدتی در این انبارهای آمازون کار کردهاند، روایت میکنند که با همین سیستم مجبور هستند روزانه حدود 40 کیلومتر و یا بیشتر راه بروند. مشخصا این مقدار از راه رفتن خصوصا وقتی قرار است دوازده ساعت ادامه داشته باشد، میتواند به بدن آنها آسیب بزند.
کالاهای سنگین و فقرات پریشان
وقتی شما در سایت آمازون میتوانید از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را بخرید، بدین معنی است که شاید برخی از این کالاها وزن زیادی داشته باشند. این کالاها در همین انبارها در طبقههای فلزی نگهداری میشوند. برخی در دسترس هستند و برخی دیگر در ارتفاع بالاتر قرار دارند.
کارگران هم مجبور هستند مثل همیشه مستقل از این ارتفاع در همین دوازده ثانیه به کالا برسند و آن را بردارند. اگر آن کالا در ارتفاع بالا باشد، باید از نردبان بالا بروند.
اگر هم کالا وزن زیادی داشته باشند، پایین آوردن آن از نردبان کار آسانی نخواهد بود. گزارشهای متعددی نشان میدهد که برخی از کارگران زن آمازون به دلیل اینکه دائما مجبور هستند کالاهای سنگین را از ارتفاع پایین بیاورند، دچار آسیب ستون فقرات شده و در نهایت برای راه رفتن هم دچار مشکل شدهاند.
بخش بد قضیه این است که واحدهای پزشکی مستقر در خود آمازون هم معمولا برای تسکین این دردها، به مسکن اتکا میکنند. در برخی موارد حتی علیرغم اینکه واحد پزشکی مستقر در این انبارها صراحتا اعلام کردهاند که این آسیبهای ستون فقرات ناشی از شرایط کاری است، مدیران آمازون تلاش کرده و میکنند که این مسئله را رد کنند و از جبران خسارت امتناع بورزند.
گزارشهای متعددی نشان میدهد که برخی از موارد مدیران آمازون تلاش کردهاند با پرداخت حقالسکوت مانع از این شوند که این کارگران آسیبدیده با رسانهها صحبت کنند.
قهرمان دوی سرعت در ماراتون آمازون
کسی که در انبارهای آمازون کالاها را پیدا میکند باید بتواند سر دوازده ثانیه به کالای تعیینشده بعدی برسد. هر تاخیری امتیاز کارایی او را پایین میآورد.
دستگاه همراه که تایمر دارد و جای کالاها را نشان میدهد و اسکنر هم دارد، به یک شبکه وصل است و مدیران هر انبار میتوانند بازدهی، کارایی و حتی موقعیت مکانی هر یک از این کارگران را رصد کنند.
اگر بازدهی فرد پایین بیاید، مدیریت با او دراینباره حرف میزند و از او میخواهد که از این هم سریعتر کار کند. اگر سریع نباشد، جایی در آنجا ندارد.
برخی از این کارگران برای اینکه بتوانند کارایی خود را بالا ببرد و سر موقع به هر کالایی برسند، مجبور هستند بدوند؛ اما طبق قوانین آمازون، دویدن در انبار ممنوع است. پس باید چهکار بکنند؟
کارگران اجازه ندارند با کارگران دیگر صحبت کنند. اگر صحبت کنند امتیاز منفی میگیرند.
کاهش کارایی نیز به امتیاز منفی میرسد. اگر کسی امتیازهای کاراییاش در نهایت کاهش یابد و به ۶ برسد، اخراج میشود.
اما برای اخراج شدن راههای سادهتری هم وجود دارد. اگر کسی با کارگران دیگر حرف بزند، به علت بیماری زودتر کار را ترک کند و یا بیشتر در دستشویی بماند اخراج میشود. چند قاعده دیگر هم هست که اگر شما از سه مورد آنها تخلف کنید اخراج میشوید.
دستشویی رفتن نیز در آمازون دردسر دارد. انبارها بزرگ هستند و دستشوییها هم درجایی بیرون از انبارها. هر وقت کسی به دستشویی میرود باید از نگهبانی و گیتها رد شود و تا مطمئن باشند که چیزی را در جیب خود پنهان نکرده است. در کنار این، مسیرها آنقدر طولانی است که بعید است کسی بتواند بدون گرفتن امتیاز منفی به دستشویی برسد.
به همین دلیل این کارگران چندان تمایلی ندارند به دستشویی بروند. در یک مورد حتی دیدهشده است که بعضی از کارگران در ظرفهای پلاستیکی نوشابه ادرار کردهاند تا مجبور نباشند دستشویی بروند و احتمالا به خاطر تاخیر اخراج شوند.
در برخی مواقع در یک انبار چهار طبقه فقط یک دستشویی وجود دارد که آنهم در طبقه هم کف است.
کارگران این انبارها در روز نیم ساعت وقت ناهار دارند؛ اما دوباره با توجه به وسعت انبارها، رسیدن به نهارخوری خودش کلی زمان میبرد. در نتیجه فقط ده دقیقه وقت برای ناهار باقی میماند.
چه کسی به قوانین کار اهمیت میدهد؟
در برخی از کشورهای که آمازون فعال است، قوانین کار طوری است که به شرکت اجازه میدهد تا سیزده هفته یک نیروی کار را بهصورت موقتی و آزمایشی بهکارگیرد. در این زمان این فرد هیچ حقوقی دیگری مثل بیمه درمانی و عید و پاداش ندارد.
برخی از گزارشها نشان میدهد که آمازون از این قاعده سواستفاده میکند و افراد را استخدام و سر سیزده هفته اخراج میکنند. آنها هیچ کاری نمیتوانند بکند؛ زیرا در زمان استخدام تلاش میشود که آنها چیزی در مورد این قوانین ندانند.
در کنار اینها آمازون نیروهای کار پارهوقت هم دارد. البته نه به معنی خوب آن. نیروهای پارهوقت به آمازون اجازه میدهد که انعطافپذیر باشد و هر وقت لازم بود کارگران خود را زیاد کند.
آمازون هم در روزهای پرکار سال مثل جمعه سیاه، به این افراد زنگ میزند و آنها را برای کار فرامیخواند. این افراد هیچ حقوقی ندارند. معلوم نیست دوباره کی با آنها تماس گرفته شود. مشخص هم نیست چه ساعتی برای کار احضار شوند.
آمازون این دو مورد نهایی یعنی کارگران موقتی و کار پارهوقت را بهخصوص روی مهاجران انجام میدهد؛ زیرا میداند که این افراد به دلیل اینکه وضعیت اقامتیشان دچار مشکل شده است، از آمازون شکایت نخواهند کرد.
برای کارگرانی هم که در آمازون استخدام هستند، اضافهکاری روزانه اجباری است. وگرنه اخراج میشوند.
بردهداری مدرن در آمازون
آمازون در حال حاضر بیش از 800 میلیارد دلار ارزش دارد. اگر گزارشهای وضعیت کار در 175 انبار این شرکت در کشورهای جهان را بخوانید، در همه اینها نوعی از این مشکلات کار را میبینید. مشکلات ساده و قابلرفعی مثل نبود سیستم تهویه مناسب در انبارهای مناطق گرم که مدیران حتی از رفع آن طفره میروند.
ما پیشازاین بارها از بردهداری مدرن بهخصوص در کشورهای درحالتوسعه یا کشورهای سنتی مثل شیخنشینهای خلیجفارس گفتهایم، اما به نظر میرسد سیستم کار در آمازون، دستکمی از بردهداری مدرن نداشته باشد.
عجب
سلام. متلسفانه ما فقط موفقیت ودرامد بیشتر شرکتها وصاحبان انها را میبینیم. انها را بعنوان مدلهای موفق در دانشگاههای مدیریت معرفی می کنیم غافل از اینکه در پشت پرده به کلی انسان ظلم میشود تا این ثروت عظیم جمع شود. اخلاقیات لگد مال میشود. این دنیای پست مدرن فاقد روح است. فاقد انسانیت است. فقط پول مهم شده ولاغیر. در کشور ما هم همینطوره اکثر پولدارها ثروتشون رو روی آه و ناله هزاران انسان مظلوم بنا کرده اند. دلار 17000 شد قیمت اجناس 4 برابر شدند ولی دلار که 10000 شد قیمت اجناس پایین نیامد. اکثر پولدا رهای ما رانتی هستند. از آخر وعاقبت کارها باید ترسید. بالاخره خدایی هست.
الهی بمیرم برای کارمندای آمازون که ماهی 70 میلیون تومان حقوق می گیرن!
سلام
حتی اگر بحث هزینههای متفاوت ایران و آمریکا را هم در نظر نگیریم، آیا واقعا زندگی بدون هیچ نوع ارتباط انسانی، توی فضای بسته، همراه با آسیبهای جدی جسمی برای شما ارزش اون 70 میلیون تومان رو داره؟
اگر بغل دستیت در حین کار بمیره، نمیتونی وایسی کمکش کنی. مجبوری از روزی جسدش رد بشی، یا اخراجت کنن. شما بگو ماهی 70 میلیون دلار.