رشد اقتصادی یکی از مهمترین فاکتورهای بررسی وضعیت کشورها است. فرهنگ مصرفگرایی یکی از تضمینکنندههای رشد دائمی اقتصاد است. مردم نه فقط برای نیاز بلکه برای تفریح، خودنمایی و تنوع خرید میکنند. آنها کالاهایی که شاید اصلا خراب نباشند را دور میاندازند یا کنار میگذارند تا کالاهای جدید بخرند. اما به نظر نمیرسد این فرآیند تا ابد بتواند ادامه پیدا کند. درنتیجه نهتنها رشد اقتصادی حاصل از آن پایدار نیست، بلکه تبعات منفی فراوانی در زندگی بشر دارد.
در این مقاله میخواهیم به داستانی نگفته در مورد اقتصاد و مصرفگرایی بپردازیم.
طنز تلخ روزگار ما
جیمی کیمل (Jimmy Kimmel) کمدین معروف، برنامه تلویزیونی به نام «جیمی کیمل لایو» دارد. بخشی از هر برنامه به گزارشهای خیابانی از مردم اختصاص مییابد. یکی از گزارشهایی که در این برنامه تهیه و پخش شد، درباره آیفون جدید بود. آنها از مردم میپرسیدند که آیا دوست دارند با هزینه ۵۰ دلار صاحب آیفون جدید شوند؟ آنها این تضمین را هم میدانند که تمام اطلاعات افراد را در آیفون جدید کپی میکنند.
مردم علیرغم تعجب خود، این پیشنهاد را قبول میکردند. آنها آیفون قدیمی فرد را میگرفتند. آن را تمیز میکردند. یک قاب جدید به آن میانداختند و گوشی را به صاحبش برمیگرداندند. بسیاری از افراد بلافاصله پنجاه دلار را به مجری میپرداختند. مجری از آنها سؤال میکرد که نظرشان درباره آیفون جدید چیست؟ بیشتر افراد پاسخ میدادند که این آیفون زیباتر، روانتر و خوشدستتر از آیفون قبلی است.
اما وقتی در وقتی انتهای گزارش به آنها میگفتند که این همان گوشی قبلی شما است، افراد شوکه میشدند.
![نقص عمدی آلودگی سود اقتصادی](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2017/12/اقتصاد2.jpg)
آیا در گذشته هم کالایی با یک سال عمر، قدیمی و غیرقابل استفاده به نظر میرسید؟
این صرفا یک گزارش طنز بود. اما هرساله با عرضه نسخه جدید آیفون، شاهد صفهای چند صد نفری برای خرید آن هستیم. اپل در چند روز اول عرضه عمومی آیفون، میلیونها گوشی جدید میفروشد. آن هم نه یک گوشی ارزان. بلکه گوشی که حداقل ۷۰۰ دلار قیمت دارد.
اما سؤال مهم اینجاست: آیا واقعاً این افراد به آیفون جدید نیاز دارند؟ آیا آیفون جدید واقعاً بهتر از آیفون قبلی است و میتواند کارکرد بهتری نسبت به آن داشته باشد؟ آیا نقصهای بهوجود آمده بر روی مدلهای قدیمیتر تصادفی است؟ جتی اگر اینطور نباشد، آیا اپل نمیتواند آیفونهایی با دوامتر بسازد که چند سال به خوبی کار کنند؟
تولد اقتصاد
تبادل کالا و تجارت در جامعه بشری مثل بسیاری از چیزهای دیگر بر پایه نیاز خلق شد. هرکدام از افراد در تولید محصولی مهارت داشتند. آنها برای رفع دیگر نیازهای خود، محصولات دیگران را میخریدند.
در این میان اختراع پول این تبادلات را آسانتر کرد. اقتصاد هم برای بررسی، تخصیص منابع و مدیریت توزیع و تبادل کالاها به وجود آمد. اما با نگاهی به اقتصاد دنیای امروز میبینیم که آنچه در اقتصاد دنیای امروز میگذرد، بیشتر مصرف است تا نیاز.
تعیین عمر لامپها
در یک ایستگاه آتشنشانی در لیورمور کالیفرنیا لامپی وجود دارد که نام «لامپ یک قرنی» به خود گرفته است. این لامپ در سال ۱۹۰۱ در این ایستگاه نصب شد و از آن روز بهطور مداوم روشن است. حتی در سال ۲۰۰۱ جشن تولد صدسالگی این لامپ نیز برگزار شد.
اما آنقدری که به خاطر میآورم، عمر لامپهای رشتهای فقط ۱۰۰۰ ساعت است. یعنی اگر یک لامپ رشتهای بهطور مداوم روشن بماند، بعد از ۴۱ روز خراب میشود و باید آن را عوض کرد. این لامپ صدساله در سال ۱۸۹۵ توسط کارخانه شلبی اوهایو (Shelby Ohio) ساخته شده است. مخترع فرانسوی آدولف چلت (Adolphe Chaillet) بنیانگذار این کارخانه و سازنده لامپ صدساله بود. هنوز هم مشخص نیست که او چگونه این لامپ را ساخته است.
[imp content=”آیا از سال ۱۹۰۱ به اینسو، هیچکسی نتوانسته است لامپی با عمر بیشتر ۱۰۰۰ ساعت تولید کند؟”]
اما یک سؤال مطرح میشود. با توجه به تفاوت فاحش عمر صدساله این لامپ و عمر متوسط لامپهایی رشتهای معمول، آیا از سال ۱۹۰۱ به اینسو، هیچکسی نتوانسته است لامپی با عمر بیشتر ۱۰۰۰ ساعت تولید کند؟
توطئهای پنهان
در اوایل قرن بیستم میلادی لامپهای رشتهای مهمترین و پرکاربردترین کالای الکتریکی بودند. تلاشهای دائمی بسیاری از مخترعان و مهندسان آن زمان، ساخت لامپهایی بود که عمر طولانی داشته باشند. اختراعات موفق بسیاری نیز انجام شدند. اما هیچکدام راهی بازار نشدند. لامپ رشتهای صدسالهای که در سطور پیشین گفتیم از معدود نمونههایی بود که وارد بازار شد.
کمکم تولیدکنندگان لامپ به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند لامپهایی با عمر طولانی بسازند، دیگر نمیتوانند محصولات خود را بفروشند و درنهایت ورشکست میشوند. ازاینروی مدیران کارخانههای بزرگ تولیدکننده لامپ در دنیا، مثل جنرال الکتریک، فیلیپس و اورسام (Orsam) در جلسهای محرمانه تصمیم گرفتند که در یک بازه دهساله، عمر لامپهای رشتهای را به ۱۰۰۰ ساعت کاهش دهند!
![نقص عمدی آلودگی سود اقتصادی](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2017/12/اقتصاد3.jpg)
لامپ صدساله نشان میدهد که ناتوانی ما در تولید کالاهای بادوام بیشتر از دلایل فنی، دلایل اقتصادی دارد.
این جلسه در سال ۱۹۲۴ برگزار شد و حاصل آن توافق فیبوس (Phoebus Cartel) بود. تنها در دو سال، عمر لامپهای رشتهای ۵۰۰ ساعت کمتر شد و به ۲۰۰۰ ساعت رسید. لامپ رشتهای که ادیسون اختراع کرده بود ۱۵۰۰ ساعت عمر داشت.
طبق مدارکی که بعدها از این توافق منتشر شد، طرفین موافقت کرده بودند که لامپهای با مصرف عمومی، نباید عمری بیشتر از ۱۰۰۰ ساعت داشته باشند. پس از این توافق، شرکتهای لامپسازی باافتخار محصول خود را که ۲۰۰۰ ساعت عمر داشت تبلیغ میکردند. شاید به این خاطر که توانسته بودند ۴۰ سال بعد از اختراع لامپ، عمر آن را ۳۰ درصد افزایش دهند! مهندسان و دانشمندان این کارخانهها، پس از آن مجبور شدند تلاشهای خود را معطوف به ساخت محصولاتی کنند که عمر کمتری داشته باشند.
توطئه لامپ، توطئه نایلون، توطئه آیپاد
شاید فکر کنید تلاش برای ایجاد نقص عمدی در محصولات و کاهش عمر آنها فقط در صنعت تولید لامپ باقی ماند. اما نه. این تلاشها همچنان ادامه دارد. مثالهای زیادی در این مورد وجود دارد. نخهای نایلونی که اولین بار ساخته شدند، بسیار مقاوم بودند. بیشترین محصولی که از این نخهای تولید میشد، جورابشلواری زنانه بود. این جورابهای شلواری بهقدری مقاومت داشتند که گاهی جای طناب قابل استفاده بودند. اما بعدها، مخترع این نخها مجبور شد محصول خود به نحوی تغییر دهد که دوام کمتری داشته باشد.
وقتی اپل، آیپاد را در سال ۲۰۰۱ عرضه کرد، باتری این محصول را طوری ساخته بود که فقط ۸ ماه دوام میآورد. هنگامی که کاربران برای تعویض باتری با پشتیبانی شرکت تماس میگرفتند، اپل به آنها میگفت که نمیتوانند باتری آیپاد را در اختیار مشتریان قرار دهند یا آن را تعویض کنند. مشتریان بهتر است یک آیپاد جدید بخرند.
[imp content=”جورابهای شلواری بهقدری مقاومت داشتند که گاهی جای طناب هم قابل استفاده بودند.”]
آیپاد مثل بسیاری از محصولات دیگر اپل، وسیلهای گران بود. اما باتری یکی از ارزانترین قطعات هر وسیله الکترونیکی است. این مسئله آنقدر گسترده شد که افراد زیادی از اپل شکایت کردند. درنتیجه این شکایات اپل مجبور شد آیپادهای خود را با دو سال ضمانت تعویض بفروشد.
چاپگرها و ویروسهای رسمی
در حافظه دائمی (EPROM) بسیاری از پرینترهایی که در بازار وجود دارند، بهصورت پیشفرض ثبت شده است که این پرینترها بعد از چاپ تعداد صفحه مشخص، بهصورت خودکار قفل شوند. (مثلا برای پرینترهای غیرحرفهای جوهرافشان این عدد حدود ۱۸۰۰۰ صفحه یا معادل سه سال کار پرینتر است.) هنگامی این پرینترها را برای تعمیر ببرید، تقریبا تمامی تعمیرکاران به شما خواهند گفت که پرینتر قابل تعمیر نیست و باید آن را عوض کنید. خصوصا اگر تعمیرکار مذکور نمایندگی مجاز شرکت تولیدکننده پرینتر باشد. با کمی جستجو در اینترنت، سایتهایی وجود دارند که نرمافزار کوچکی برای ریست کردن این عدد ارائه میدهند و از این طریق میتوانید دوباره از پرینتر خود استفاده کنید.
ما فقط یک سیاره برای زندگی داریم
تولید محصولاتی که نقصهای عمدی دارند به مصرفگرایی، تولید زباله و اتمام منابع زمین ختم میشود.
۱- مصرفگرایی
مصرفگرایی فقط حاصل تمایل روزافزون شرکتها به کسب سود بیشتر نیست. این تمایل روزافزون به ایجاد نقصهای عمدی در محصولات منجر شده است. از سوی دیگر نباید تنوعطلبی مشتریان را نیز در این میان دستکم گرفت.
تصور کنید شما لباسی داشتید که به این راحتی پاره نمیشد. مثلا میتوانست ده سال عمر کند. در چنین شرایطی افراد کلافه میشوند. دوست دارند چیزهای جدید را نیز امتحان کنند. شرکتها از تنوعطلبی افراد استفاده میکنند. محصولات را طوری میسازند که پس از مدتزمانی نهچندان طولانی خراب شوند و مشتری جنس جدیدی بخرد. از این طریق، هم حس تنوعطلبی مشتریان ارضا میشود و هم شرکتها به سودهای سرشار میرسند. فرهنگ مصرفگرایی نیز رواج مییابد.
![نقص عمدی آلودگی سود اقتصادی](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2017/12/اقتصاد4.jpg)
نتیجه کالاهای نو و دوست داشتنیای است که میخریم چیست؟
فرهنگ مصرفگرایی در حال حاضر به حدی مفرط رسیده است. کالاها دیگر برای نیاز خرید نمیشوند. خودنمایی، کسب اعتمادبهنفس و خرید محصولات کمی جدیدتر، کمی بهتر یا کمی زودتر از دیگران، جایش به برآورده کردن نیاز انسانها داده است. نیازی که زیربنای تولد تجارت و اقتصاد است.
۲- تولید زباله
افراد زیادی هستند که ماهانه چندین دست لباس میخرند. حداقل هر سال گوشی خود را عوض میکنند و اگر توان مالیشان کافی باشد خودرو خود را نیز نو میکنند. اما یک سؤال مطرح میشود. بر سر گوشی قبلی، لباسهای قبلی یا خودروی قبلی چه میآید؟ لباسها مشخصا سر از سطل آشغال درمیآورند. گوشی و خودرو نیز بهعنوان کالای دستدوم فروش میروند.
اما چند درصد افراد تمایل دارند که گوشی دستدوم بخرند؟ عرضه گوشیهای دستدوم، بسیار بیشتر از تقاضای این گوشیها است. از سوی دیگر هنوز فرآیندهای بهینه و بهصرفهای برای بازیافت زبالههای الکترونیک یا استخراج فلزات و قطعات باارزش درون آنها، وجود ندارد.
[imp content=”بر سر گوشی قبلی، لباسهای قبلی یا خودرو قبلی ما چه میآید؟”]
هر سال صدها تن زباله الکترونیکی از کشورهای پیشرفته راهی کشورهای آفریقایی همچون غنا میشود. انتقال و صادرات زباله الکترونیک طبق قوانین بینالمللی ممنوع است. اما تاجران زباله از عنوان کالای دستدوم برای صادرات زباله به کشورهای آفریقایی بهره میبرند. بهانه آنها این است با صدور کالای دستدوم میخواهند شکاف دیجیتال را بین کشورهای توسعهیافته و کشورهای درحالتوسعه کمتر کنند. اما عملا هیچکدام از این کالاها کار نمیکنند و خراب هستند.
تولید محصولات با نقصهای عمدی و صدور زبالههای الکترونیک به آفریقا باعث آلودگی و بیماریهای وخیمی در این کشورها شده است. ایجاد نقصهای عمدی نهتنها بخشهایی از جهان را غیرقابلسکونت میکند بلکه یک مشکل اساسی نیز به همراه دارد. دیگر جایی برای انباشت زباله باقی نخواهد ماند.
۳- اتمام منابع زمین
تولید این حجم از محصولاتی که قرار است زود خراب شوند و جای خود را به محصولات دیگر بدهند، مقدار عظیمی انرژی و مواد لازم دارد. نهتنها در فرآیند تولید، بلکه در حملونقل، توزیع و فروش این محصولات انرژی عظیمی مصرف میشود.
شاید قطعات همین لپتاپی که در حال حاضر این مقاله را با آن مینویسم، نصف کره زمین را چرخیدهاند تا درنهایت به دست من برسند. این حجم انرژی مصرفی با توجه به اینکه بخش عمده آن از طریق سوختهای فسیلی فراهم میآید به آلودگی و گرمایش کره زمین منجر میشود. با ادامه روند فعلی، دیگر نهتنها جایی برای دورانداختن زباله باقی نخواهد ماند، بلکه دیگر هوایی نیز برای سوزاندن سوختها باقی نمیماند.
از سویی تولید بسیاری از محصولات وابسته به نفت و مواد معدنی و فلزات گرانبها است. منابع نفتی محدود و فلزات و مواد معدنی از آن نیز محدودتر هستند. ادامه روند فعلی تولید، مصرف و دور انداختن درنهایت به اتمام بسیار سریع منابع زمین منجر خواهد شد.
فاجعه عمیقتر است
تمام آنچه امروزه از محصولات با نقصهای عمدی میدانیم، تا چند دهه پیش بسیار محرمانه بودهاند. حتی همین امروز هم صراحتا از چنین مسئلهای صحبتی به میان نمیآید. اما شرکتها هنگام استخدام مهندسان و طراحان چنین چیزی را به آنان گوشزد میکنند. این مشکل آنقدر عمیق شده که در سیستم آموزشی نیز نفوذ کرده است.
البته اینگونه نیست که در دانشگاهها درسی در مورد چگونگی ایجاد نقص عمدی یا لزوم این کار مطرح شود. اما چنین تفکری تلویحا به آنان یاد داده میشود.
رشد همیشگی اقتصاد، خودکشی بشریت
در سال ۱۹۲۹ رکود بزرگ گریبان اقتصاد ایالاتمتحده را گرفته بود. برنارد لندن (Bernard London) که یک دلال املاک بود، در این سال بهصورت رسمی به دولت پیشنهاد کرد که برای خروج از رکود اقتصادی، قانونی برای اجباری کردن نقصهای عمدی در محصولات تصویب شود. با این کار دوباره چرخ اقتصاد به کار میافتد. بیکاری کمتر میشود، قدرت خرید مردم افزایش مییابد و اقتصاد دائما رشد میکند.
هرچند چنین قانونی هیچوقت بهصورت رسمی تصویب نشد اما این ایدهای بود که چرخهای اقتصاد آمریکا را دوباره به گردش درآورد.
![نقص عمدی آلودگی سود اقتصادی](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2017/12/اقتصاد-5.jpg)
کالاهای قابل استفاده، حجم زیادی از زبالههای جهان را تشکیل میدهد.
رشد اقتصادی همواره یکی از معیارهای بررسی عملکرد دولتها است. رشد اقتصادی یکی از ملزومات یا شاید ابزارهای افزایش رفاه اجتماعی است. اما آنقدر روی این مسئله تاکید شده که رشد اقتصادی از ابزاری به رسیدن به رفاه بیشتر، خود به یک هدف تبدیل شده است. داشتن رشد اقتصادی دائمی و افزایش همواره آنهم فقط با تولید محصولات بسیار باکیفیت به دست نمیآید، بلکه برعکس است. هنگامی که شرکتها بازارها و مشتریان خود را یافتند، اگر کمی نقص عمدی غیرقابل تشخیص در محصولات خود ایجاد کنند، میتوانند بازار امنی برای خود داشته باشند.
رشد دائمی اقتصاد روزی کره زمین نیز را از بین خواهد برد و نسل بشر را احتمالا منقرض خواهد کرد. یادمان باشد ما انسانها فقط یک سیاره زمین داریم.
ردی از انسان در شرق
من شخصا تمایلی به اقتصاد کمونیستی ندارم. این پارادایم شکستخورده است و عملا کار نمیکند و حتی نمیتواند به وعدههای اولیه خود عمل کند. اما همین نظام چیزهای خوبی هم دارد. احتمالا از پدربزرگهای خود شنیده باشید که همگی میگویند محصولات روسی بسیار بادوام هستند. این یک واقعیت است. البته دلیلش این نیست که روسها در صنعت، پیشروتر از آمریکا یا آلمان بودهاند. در اقتصاد کمونیستی همهچیز به همه تعلق دارد. دولت کنترلکننده این داراییها است. پاردایم اقتصاد کمونیسیتی بر بازدهی هر چه بیشتر و کاستن از اتلاف تاکید دارد. تحت این پارادایم ساختن محصولاتی که نقص عمدی داشته باشند نهتنها مزیت اقتصادی ندارد بلکه احمقانه هست.
ازاینروی وقتی در شوروی سابق محصولی را میساختند، هدفشان این بود که محصول آنها تا جایی ممکن بیشتر عمر کند. مثلا همینالان شاید بتوانید در ایران یخچالهای ساخت شوروی سابق را بیابید که بعد از ۲۶ سال همچنان مثل روز اولشان کار میکنند. حتی ممکن در طول این ۲۶ سال لامپ داخل یخچال نیز خراب نشده باشد.
کلام آخر
من از همان دوره کودکی علاقه خاصی به باز کردن وسایل مختلف و تعمیر آنها داشتم. مثلا وقتی میخواستم رادیو را تعمیر کنم، سعی میکردم تا جای ممکن حتی قطعات جدید نیز نخرم. اگر کلیدی کار نمیکند، خود کلید را باز و تعمیر میکردم.
برادر بزرگترم آن روزها میگفت این تعمیرات بهصرفه نیست. اما من هنوز اقتصاد نمیدانستم. نمیدانستم معنای «صرفه» چیست. هیچچیزی را دور نمیانداختم. سعی میکردم قطعات وسایل دیگر را بردارم، شاید روزی و در جایی به درد بخورند. امروز که نگاه میکنم میبینم شاید درمان انسانها و نجات کره زمین در این است که قوه اقتصادیمان را خاموش کنیم. کمتر بخریم. کمتر دور بیندازیم و کمتر مصرف کنیم. شاید روزی فرا رسیده که لازم است دیگر تا این اندازه اقتصاددان نباشیم.
هزینه ای در شرکتها برای این مورد صرف می شود.
بودجه مشابهی برای مخفی نگه داشتن و محرمانه بودن آن صرف می شود.
در بسیاری از شرکتها این مورد تحت پوشش “هزینه های معقول تولید” قرار می گیرند و هیات مدیره و تیم های طراحی بی آنکه صحبتی از “ایراد عمدی” باشد، تحت بهانه های مختلفی این موارد را اعمال می کنند.
با اینکه نسبت به زمانهای گذشته، برداشت انسان از منابع تلید بسیار با صرفه شده و مضرات کمتری به محیط زیست وارد می کند، قانونهای نا نوشته (مثل مورد بالا) تبدیل به قسمت اعظمی از اتلاف وقت و انرژی انسانها در زمان حاضر شده است، در صورتی که ماشینها بزودی با در دست گرفتن کنترل “تعادل در توزیع” این وضعیت را کنترل نکنند آینده جالبی در این سیاره وجود نخواهد داشت.
(که بطور قطع “شعورهای گروههای اقتصادی و اجتماعی” در جهت کنترل ماشینها به نفع خود بسیار تلاش خواهند کرد…)
جالبه همین چند روز پیش cpu ها رو بررسی می کردم تا یکی رو با همه شرایط خوب بخرم دیدم که همیشه یه فیچر خوب رو از جدیدترین cpu کم می کنند تا قبلی ها همیشه فروش داشته باشند
صرفا توجیهات و شواهد ارائه شده در این مطلب نمی توانند صحیح باشند. به چند نمونه آن اشاره می کنم:
لامپ 100ساله: رشته این لامپ برخلاف لامپ های معمولی، از جنس کربن و رشته ای ضخیم است که به این سادگی از بین نمی رود اما نور و بازدهی بسیار پایینی نسبت به لامپ های معمولی دارد و از این رو تولید آنها فراگیر نشد. این لامپ که بیش از صد سال روشن است در حال حاضر در حد لامپ های 6وات نور تولید می کند.
پرینتر: این که در داخل بسیاری از پرینترها شمارنده ای وجود دارد که پس از تعداد محدودی آن را قفل می کند اشتباه است. این حافظه تنها در کارتریج یا تونر برخی پرینترها وجود دارد که یک بخش مصرفی است و پرینتر از این طریق می تواند تمام شدن آن را تشخیص دهد اما کسانی که کارتریج مستعمل را شارژ می کنند با روش هایی این شمارنده را صفر می کنند.
با همه اینها نمی توان وجود فرسودگی برنامه ریزی شده را کتمان کرد، چون در هر صورت به اشکال گوناگون وجود دارد. اما در دنیای رقابتی امروز انجام چنین کاری توسط شرکتها بسیار پرریسک و خطرناک برای آنها است و ممکن است آنها را از گردانه رقابت خارج کند. تصور کنید اگر همین اپل که مثال زدید آیفون های تولیدی خود را طوری درست می کرد که بعد از یک سال به طور کامل از کار می افتادند، آیا اکنون بازاری داشت؟ با این وجود اپل هم اکنون از طریق ارائه ندادن برخی به روز رسانی های نرم افزاری(و یا به روز رسانی هایی که تعمدا مدل قبلی را کند می کند) سعی در ترغیب مشتریان نسبت به خرید مدل جدید می کند.
کسانی که کارتریج مستعمل را شارژ می کنند مورد تایید شرکتهای سازنده نیستند، حتی شرکتها با یکپارچه کردن مدار و مکانیک پرینترها، کاری کرده اند که شما در صورت تعویض قطعات تونر مجبور به پرداخت هزینه ای نزدیک به پرینتر جدید می شوید، پس ترجیح می دهید پرینتر نو خریداری کنید و پرینتر نو، یعنی “کاپیتالیسم ممنونم که طوری منو متقاعد کردی کالای جدید بخرم که روحم هم خبردار نشد”