به گزارش تجارت نیوز، حمیدرضا دهقانی، سفیر سابق ایران در قطر، در بخشی از گفتوگوی خود با با برنامه صدای دیپلمات در پاسخ به این سوال که وضعیت گروههای مقاومت پس از حملات هفتم اکتبر به کجا انجامید، توضیحات مفصلی ارائه کرده است که در ادامه میخوانید.
اندیشه مقاومت از بین نرفته است
تحولات بر دور تند حود قرار دارد و شاید در هیچ دههای در طول 4 یا 5 دهه اخیر تحولات با این سرعت طی نشده است. قطعاً این وضعیت به ماشین مقاومت و ساختار نظامی مقاومت لطمات جبرانناپذیری را وارد کرده است اما اندیشه مقاومت زیر سوال نرفته است. ممکن است ماشین مقاومت در سوریه و لبنان و فلسطین لطمه خورده باشد که خورده است، ولی اندیشه مقاومت از بین نرفته است.
رژیم صهیونیستی برای مردم فلسطین راهی جز مقاومت باقی نگذاشته است. شما میبینید مانند آن چند میلیون نفری که از کشورشان آواره و بیرون ماندهاند، تلاش میکنند که باقی مردم فلسطین را هم از غزه و کرانه باختری و حتی از داخل مناطق 1948 که تقریباً 20 درصد از جمعیت اسرائیل را در آنجا ساکن کردهاند بیرون کنند. این در حالی است که این مناطق سرزمین و خانه مردم فلسطین است و آنها جای دیگری برای ماندن ندارند بنابراین میایستند و مقاومت میکنند.
اینکه نفوذ ما کم شده یا خیر و یا بازدارندگی ما کم شده یا خیر به این بستگی دارد که ما چه اندازه این جنبشهای مقاومت را جزیی از ساختار بازدارندگی خودمان میدانستیم. اگر ما آنها را جزیی از ساختار بازدارندگیمان بدانیم طبیعی است که لطمه زیادی خورده است. اما تصور من که سالها در این منطقه حضور داشتهام این است که ساختار مقاومت بیشتر برای حمایت از خودشان است. ما در واقع کمک کردیم که آنها روی پای خودشان باشند که ما نخواهیم برویم از آنها دفاع کنیم.
این موضوع هم، حداقل دو مرتبه یا بیشتر خود را نشان داده است. یکبار در 1982 که اسرائیل به لبنان حمله کرد و بار دیگر در سال 2000 که اسرائیل مجبور شد بدون گرفتن هرگونه امتیازی از لبنان خارج شود. حتی قطعنامه 425 و 426 هم بود ولی اسرائیل بدون اجرای هر کدام از اینها و هر گونه ساختاری که لبنان مجبور به دادن امتیاز باشد، از جنوب لبنان بیرون رفت. یا در سال 2005 که اسرائیل از غزه بیرون رفت. در آن زمان ایهود باراک که از حزب کار و فرد متعادلتری از اسرائیل بود از غزه خارج شد. البته بعدها آریل شارون که یکی از تندروترین و دست راستیترینها از حذب لیکود و رهبر این حزب بود، هم ناچار شد 17 شهرک صهیونیستنشین را خالی کند و از آن مناطق خارج شود.
امام معتقد بود که ایران نباید راسا با اسرائیل بجنگد و تنها باید به فلسطین و لبنان کمک کند
*آقای دهقانی دیدگاههایی وجود دارد که میگویند ایران گروههای جهادی را شکل داده و ایجاد کرده تا در زمان مورد نیاز به کمک این کشور بیایند. اما الان وضعیتی ایجاد شده که ایران به کمک آنها می رود. اما در وضعیت اقتصادی ایران که تحریمها از هر سمتی به کشور ما فشار میآورد و البته ایران به لحاظ مادی نمیتواند این گروهها را تأمین کند، شرایط بغرنجی حاکم شده است. اتفاقی که میافتد هم این است که گروههای مذکور برای گسترش فعالیتهای خودشان نیاز به منابع مالی دارند و این کمکها در دسترس نیست. کمکهایی که ایران قبلاً داشته و هیچ کدام از گروهها و رهبران آنها و اشخاصی چون سید حسن نصرالله و بقیه گروهها آن را رد نکردهاند و ایران هم رد نکرده است، در حال حاضر موجود نیست. ما نمیتوانیم کمک کنیم و این گروهها هم نارضایتی دارند. شما که در این مناطق حضور داشتید این نارضایتی را دیدید؟ به چه شکلی است؟
چه کسانی ناراضی هستند؟
*کسانی که نیاز دارند که ایران به آنها کمک کند ولی نمیتواند.
خیر، ببینید گروههای مقاومت در ابتدا تأسیس نشدند برای اینکه به کمک ما بیایند. برای اینکه ما به آنها کمک کنیم، بود. یعنی سال 1982 ما بنا بر یک تصمیمی…
*این تصمیم هنوز هم پابرجا است؟ یعنی ما همیشه باید به آنها کمک کنیم یا آنها هم به ما کمک میکنند؟
اجازه دهید موضوعی را برای شما تعریف کنم. در سال 1982 بنا بر یک تصمیم برخی از نیروهای ارتش و سپاه ایران به لبنان رفتند که چون لبنان اشغال شده بود در آنجا کمک کنند. وقتی امام از این تصمیم مطلع شد، گفت برگردید. ما نمیتوانیم در فاصله چند کشور از نیروهایمان حمایت کنیم. به آنجا بروید و به آنها کمک کنید ولی آنها خودشان باید از خودشان دفاع کنند. این نظریه پایه نظریهای بود که به ایجاد مقاومت اسلامی لبنان و حزبالله و بعداً هم جهاد اسلامی فلسطین و حماس منجر شد؛ حماس شاخهای از اخوان المسلمین و برادران اهل سنت در فلسطین است که وقتی اسرائیلیها رهبران آنها را تبعید کرده و در لب مرز لبنان رها کردند، در جنوب لبنان با نیروهای حزبالله و ایران آشنا شدند و پیوند میان آنها آغاز شد. یعنی ما نبودیم که اینکار را انجام دادیم بلکه آنها با عملکردشان باعث انجام اینکار شدند. در بقیه موارد هم به همین صورت است. یعنی در مورد انصارالله هم به همین شکل بود.
گروههای مقاومت ضعیف شدهاند اما از بین نرفتهاند
*من سؤالم را تکرار میکنم. الان ما به آنها کمک میکنیم یا آنها به ما کمک میکنند؟ الان البته گروهی باقی نمانده و گروههای جهادی تقریباً همه از بین رفتهاند.
نه اینکه نمانده باشد. اینها چندمین نسل رهبران (فلسطین و لبنان) هستند که به شهادت میرسند ولی این نهاد از بین نمیرود. مثلاً در سال 1992 آقای سید عباس موسوی برای مراسم درگذشت یکی دیگر از رهبران حزبالله به جبشیت رفته بود. ولی هلیکوپتر اسرائیلی خودش و همسر و فرزندش را مورد هدف قرار داد. او دبیر کل حزبالله بود. آیا حزبالله از بین رفت؟ خیر، آقای نصرالله آمد. رهبران حماس از شیخ احمد یاسین تا دیگر رهبران درجه یک این گروه مانند عبدالعزیز رنتیسی به شهادت رسیدند اما حماس از بین نرفت. یا دکتر فتحی شقاقی که متعلق به جهاد اسلامی است و در مالت به شهادت رسید. ولی جهاد اسلامی از بین نرفت.
متن و ویدئو کامل گفتوگوی علی ماجدی با تجارتنیوز را اینجا بخوانید و ببینید.