مرتضی ایمانیراد، اقتصاددان پاسخ داد:
بازدهی در کدام بازار بیشتر خواهد بود؟ / با پولهای نقد خود چه کنیم؟
یک اقتصاددان میگوید: بهترین آلترناتیو برای سرمایهگذاری نگهداری وجه نقد، خرید اوراق بدهی و خرید طلاست. طلا به شدت در بازارهای جهانی در حال افزایش است و این افزایش به داخل کشور منتقل خواهد شد.از طرف دیگر ارز هم به نظر میرسد که به تدریج شروع به افزایش کند. این هم باز به طلا کمک خواهد کرد. بنابراین پیشنهاد من درست کردن سبدی از این ابزارها است.
به گزارش تجارتنیوز، مرتضی ایمانیراد، اقتصاددان میگوید: بهترین آلترناتیو برای سرمایهگذاری نگهداری وجه نقد، خرید اوراق بدهی و خرید طلاست. طلا به شدت در بازارهای جهانی در حال افزایش است. این افزایش به داخل کشور منتقل خواهد شد، از طرف دیگر ارز هم به نظر میرسد که به تدریج شروع به افزایش کند. این هم باز به طلا کمک خواهد کرد. بنابراین پیشنهاد من درست کردن سبدی از این سه ابزار است.
ایمانیراد در گفتگویی با هفتهنامه تجارتفردا به بیان پیشبینیهای خود از وضعیت بازارها پرداخته که چکیدهای از این مصاحبه را میخوانید:
*من چندان با این تحلیل که حجم بالای نقدینگی عامل التهابات قیمتهاست موافق نیستم، هرچند حجم بالای نقدینگی و انباشت آن در بعد از انقلاب زمینهساز بنیادی تمامی افزایشهای بلندمدت قیمت است، ولی نمیتوان هر حرکت قیمتی را به این دو عامل نسبت داد. علت اصلی این نابسامانیها التهابات ارزی بود که بخش مهمی از آن بدون ارتباط با حجم نقدینگی در کشور بود.
*اثر تحریمها اثر بسیار قابل توجهی بر قیمت دلار گذاشت. نبود سیاست درست ارزی عامل دیگری بود که نرخ ارز را بالا برد. چالشهای بنیادی اقتصاد ایران هم که کماکان حضور دارند و در این شریط نقش آفرینی میکند. نکته مهمی که وجود دارد این است که با هر تحریک دیگری ممکن است این بازارها گرفتار نوسان بالا و التهاب شوند.
*مثلا ممکن است تحریمها شدیدتر شود و بانک مرکزی نتواند به اندازه کافی پول به بازار تزریق کند، یا ممکن است از مسیر دیگری تحریمها بیشتر شود یا ممکن است درگیریهای سیاسی با آمریکا، اعراب و اسرائیل وارد مرحله تنشزدایی شود، یا قیمت نفت همینطور پایین بماند یا ممکن است کاهش شاخص بورس آمریکا و کاهش قیمت نفت و کاهش قیمت ارزهای کالاپایه مثل دلار کانادا، نیوزلند و استرالیا نشانههای اولیه رکود در اقتصاد جهانی و در آمریکا باشد. هر کدام از این عوامل میتواند قیمتها را به سمت بالا ببرد.
*از همه اینها گذشته بخش مهمی از کاهش قیمت به خاطر تزریق توسط بانک مرکزی بوده است و اینکه بانک مرکزی بتواند در هرزمان چنین تزریقی کند جای تردید وجود دارد.
*بنابراین شرایط فعلی به نظرم پایدار نیست و لذا مسئولیتهای بانک مرکزی روز به روز بیشتر و حساستر میشود. بنابراین قیمتها میتواند دوباره افزایش یابد و جذابیت سرمایهگذاری را روی آنها بیشتر کند.البته خوب نیست که مردم روی تخریب کشور سرمایهگذاری کنند، ولی در نظر داشته باشیم بخش مهمی از این سرمایهگذاریها توسط مردم و فقط برای حفظ ارزش دارایهایشان انجام میشود که در اینجا نمیشود مردم را ملامت کرد.
*در شرایط فعلی بورس کشور در یک نگاه کلی تحت تاثیر سه عامل کلی است، اول رکود اقتصادی است. در شرایط فعلی رکود در حال گسترش است، تحریم ها در هرحال اثر خود را بر تولید گذاشته و باز هم میگذارد.از طرف دیگر انقباض تقاضا هم هست و درآمدهای نفتیمان به طور قابل توجهی کم شده است. اینها شاخص بورس را به طرف پایین میکشد. عامل دوم نرخ ارز است هر موقع نرخ ارز به میزان قابل توجهی افزایش یابد، بورس خودش را تعدیل میکند و معمولا به میزان معینی نسبت به افزایش دلار افزایش مییابد، این افزایش به دو دلیل انجام میشود. اول به دلیل اینکه بخش مهمی از بورس صادراتی است، با افزایش دلار آنها بالا میرود و دوم هم با افزایش دلار نه تنها زمین و ساختمان بلکه بهای ماشین آلات تولیدی هم افزایش میآبد و به نوعی خودشان را با نرخ ارز تعدیل میکنند. سومین عامل ثبات است. بورس اگر ثبات نداشته باشد خوب کار نمیکند.
*برای اینکه ببینیم وضعیت بورس در آینده چگونه خواهد شد لازم است به این سه عامل نگاه کنیم. به نظرم اگر دلار باز بالا برود با عدم ثبات همراه خواهد شد و این عدم ثبات میتواند بخشی از اثر تعدیلی دلار را بالا ببرد. اینجا مساله سوم میماند که همان رکود است و به نظر میرسد که نه تنها در مابقی سال جاری بلکه در سال آینده نیز با آن درگیر خواهیم بود.نتیجهای که میخواهم بگیرم این است که چشمانداز بورس خیلی مثبت نیست و در بهترین شرایط نوسانی بدون روند مشخص خواهد بود که در این شرایط تنها حرفهایها میتوانند کار کنند.
*بنابراین پیشنهاد من به سرمایهگذاران عادی و آنهایی که معاملات بلندمدت میکنند این است که وارد بازار بورس نشوند.
*بازار مسکن به طور کلاسیک در یک شرایط تورم رکودی است. تورم در اثر افزایش نرخ ارز بالا رفته و ساختمان را با خود بالا برده است، ولی به دلیل قفل نقدینگی و عدم توزیع نابرابر آن توانایی مردم برای خرید مسکن به طور نابرابر توزیع شده است، در نتیجه با پدیده انقباض تقاضا مواجه هستیم.
*از طرف دیگر بهای تمام شده مسکن بالا رفته و این خود به انقباض تقاضا کمک کرده است. مجموعه شرایطی که برای بازار مسکن به وجود آمده نشان میدهد که سرمایهگذاری در بخش مسکن سود آوری چندانی ندارد. ولی ساخت مسکن آن هم در اندازههای کوچک میتواند حاشیه سود راضی کنندهای ایجاد کند.
*در مجموع همیشه عامل تحریک کننده بخش مسکن یکی بالا رفتن یکباره و قابل توجه نرخ ارز بوده است و یکی هم افزایش قابل توجه نقدینگی. چون نقدینگی بیشتر به طور درون زا رشد میکند گرفتار پدیده قفل شدگی میشود و نمیتواند بخش مسکن را حرکت دهد. نرخ ارز هم ممکن است اگر افزایشی باشد همراه با خود ثبات را کاهش دهد که این خود برای مسکن خوب نیست و اگر اررز خیلی بالا نرود بخش مسکن از این ناحیه نیز افزایشی را تجربه نخواهد کرد.
*در شرایط فعلی و تا قبل از افزایش احتمالی نرخ ارز، سرمایهگذاری روی اوراق بدهی بهتر از سرمایهگذاریهای دیگر است. چون این سرمایهگذاری تدافعی است و چون اقتصاد کشور نیز در حالت تدافعی است، بنابراین جذابیت اوراق بدهی بیشتر خواهد شد. دولت از این شرایط بهتر است استفاده کند و اوراق بیشتری را برای شفاف کردن بدهیهایش، منتشر کند.
*به نظرم سرمایهگذاری در شرایط فعلی خط راست و مشخصی ندارد، به نظر میرسد که جامعه آبستن تغییرات دیگری است. آرامش ایجاد شده با سیاستهای بانک مرکزی شکل گرفته و طبیعی نیست. اینکه بانک مرکزی بتواند همین شرایط را ادامه دهد جای تردید وجود دارد (ولی اگر بتواند طبعا همه را خوشحال خواهد کرد).
*بهترین آلترناتیو برای سرمایهگذاری نگهداری وجه نقد، خرید اوراق بدهی و خرید طلاست. طلا به شدت در بازارهای جهانی در حال افزایش است. این افزایش به داخل کشور منتقل خواهد شد و از طرف دیگر ارز هم به نظر میرسد که به تدریج شروع به افزایش کند. این هم باز به طلا کمک خواهد کرد. بنابراین پیشنهاد من درست کردن سبدی از این سه ابزار است که برحسب تغییر شرایط سرمایهگذار میتواند نقد خود را به طلای بیشتر و در صورت افزایش قیمت ارز به ارز بیشتر اختصاص دهد. حال اگر ارز افزایش پیدا کند و این افزایش محدود هم باشد پیشنهاد من تبدیل پول نقد به دلار نیست، بلکه تبدیل آن به طلاست.
نظرات