به گزارش تجارت نیوز، تهران، پایتخت ایران با جمعیتی بیش از ۹ میلیون نفر، این روزها در آستانه یکی از بزرگترین بحرانهای آبی تاریخ خود قرار گرفته است. در حالی که استان تهران در مجموع نزدیک به ۱۴ میلیون نفر را در خود جای داده، هشدارهای کارشناسان و حتی مقامات عالیرتبه کشور نشان میدهد که اگر الگوی مصرف تغییر نکند، امکان خالی شدن مخازن آب شهر تا پایان تابستان وجود دارد. این بحران نه تنها تهدیدی زیستمحیطی، بلکه یک چالش امنیتی، اجتماعی و اقتصادی برای کشور به شمار میرود.
بحران آب در تهران؛ زنگ خطر جدی
طبق اعلام مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، اگر مصرف آب بهطور جدی کاهش نیابد، تهران ممکن است تا شهریور یا مهرماه ذخایر حیاتی خود را از دست بدهد. این هشدار در شرایطی مطرح شده که ایران بیش از پنج سال است با یکی از سختترین خشکسالیهای تاریخ خود دست و پنجه نرم میکند.
- در حال حاضر، ۳۰ استان از ۳۱ استان کشور تحت تأثیر خشکسالی قرار دارند.
- حدود ۸۰ درصد مخازن آبی ایران خالی است.
- بارندگی امسال نسبت به میانگین بلندمدت، ۴۴ درصد کاهش یافته است.
- دمای هوا در تابستان به رکورد ۵۰ درجه سانتیگراد رسیده که مصرف آب را بیشتر کرده است.
پیشبینیها نیز امیدوارکننده نیست: در ۲۰ سال آینده ایران ممکن است ۳۵ درصد بارشهای فعلی خود را از دست بدهد و میانگین دمای کشور نیز حدود ۲.۶ درجه سانتیگراد افزایش یابد.
ریشه بحران؛ از تغییرات اقلیمی تا مدیریت ناکارآمد
کارشناسان میگویند بحران فعلی ترکیبی از دو عامل اصلی است:
۱. تغییرات اقلیمی که بارشها را کاهش داده و تبخیر را افزایش داده است.
۲. مدیریت ضعیف منابع آبی شامل حفر چاههای غیرمجاز، مصرف بیرویه در بخش کشاورزی و نبود سیاستهای پایدار.
طبق آمار، در ۵۰ سال گذشته ۷۰ درصد منابع آب زیرزمینی ایران تخلیه شده است. در تهران به دلیل وجود هزاران چاه غیرقانونی و بیتوجهی به مقررات، زمین سالانه حدود ۲۵ سانتیمتر نشست میکند؛ پدیدهای که میتواند زیرساختهای حیاتی شهر را تهدید کند.
کشاورزی؛ مصرفکننده ۹۰ درصد آب کشور
بخش کشاورزی به تنهایی حدود ۹۰ درصد منابع آبی ایران را مصرف میکند. این مصرف بیرویه منجر به خشک شدن دریاچه ارومیه و بسیاری از رودخانهها شده است. نتیجه، کاهش تولید محصولاتی مانند گندم و برنج و افزایش وابستگی به واردات بوده است؛ موضوعی که فشار بر اقتصاد کشور را بیشتر و تورم غذایی را تشدید کرده است.
گزارش مؤسسه منابع جهانی نشان میدهد ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین تنش آبی در جهان را تجربه میکند. در حال حاضر تقریباً ۱۰۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر ایران مصرف میشود و حدود ۳۵ درصد جمعیت در مناطق با تنش آبی بسیار بالا زندگی میکنند.
ابعاد اجتماعی و نابرابری در مصرف آب
کمبود آب همه شهروندان را به طور یکسان تحت تأثیر قرار نمیدهد. در شمال تهران، محلههای مرفه معمولاً با مشکل کمبود آب مواجه نیستند، در حالی که در جنوب شهر بسیاری از خانوادهها برای تأمین آب به تانکرهای سیار وابستهاند.
این نابرابری در دسترسی، ریشه در توزیع ناعادلانه منابع دارد و میتواند بستر ناآرامیهای اجتماعی شود. در همین حال، روند بیابانزایی هم شدت گرفته است: بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷ بیش از ۱۲ هزار روستا در ایران به دلیل کمبود آب تخلیه و متروکه شدهاند.
طبق برآوردها، اگر الگوی مصرف در کشاورزی اصلاح نشود، تا سالهای آینده ۵۰ میلیون نفر ممکن است مجبور به مهاجرت داخلی شوند.
فشار اقتصادی و خطر سقوط تولید
کمبود آب علاوه بر اثرات اجتماعی، فشار اقتصادی بزرگی نیز به کشور وارد میکند. کارشناسان تخمین میزنند خسارت ناشی از بحران آب سالانه میتواند معادل ۶ تا ۱۴ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) در بخشهایی مانند کشاورزی، انرژی، بهداشت و حملونقل باشد.
تلاش دولت؛ از انتقال آب تا واردات
در برابر این بحران، دولت اقداماتی انجام داده است:
- کاهش فشار آب در تهران و قطعیهای ۴۸ ساعته در برخی شهرها.
- اجرای پروژه انتقال آب از سد طالقان به تهران.
- آغاز مذاکرات برای واردات آب از ترکمنستان، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان.
- تعطیلی ادارات در ۱۶ استان برای کاهش مصرف برق و آب.
با این حال، کارشناسان معتقدند این اقدامات بیشتر مسکن موقت است و بدون اصلاحات ساختاری نمیتواند راهحل پایدار باشد.
راهحلهای پیشنهادی کارشناسان
کارشناسان چند مسیر را برای خروج از بحران پیشنهاد میدهند:
- سرمایهگذاری در نمکزدایی آب دریا برای تأمین آب شهرهای مرکزی.
- استفاده مجدد از فاضلاب تصفیهشده در صنعت و کشاورزی.
- اصلاح الگوی کشت و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی.
- مدیریت عادلانهتر توزیع آب میان مناطق مختلف.
با این حال، بسیاری بر این باورند که جامعه و حتی نهادهای تصمیمگیر هنوز برای چنین تغییر بزرگی آماده نیستند.
به گزارش diari ara، بحران آب در ایران و بهویژه در تهران، تنها یک مسأله زیستمحیطی نیست؛ بلکه به سرعت در حال تبدیل شدن به یک چالش امنیتی، اجتماعی و اقتصادی است. نابرابری در دسترسی به آب، خطر مهاجرتهای گسترده، نشست زمین و فشار بر اقتصاد، تنها بخشی از پیامدهای این بحران هستند.
اگر دولت به جای سیاستهای کوتاهمدت، به سمت مدیریت پایدار منابع آبی حرکت نکند، خطر قطع کامل آب و بروز بحرانهای اجتماعی گستردهتر بسیار جدی خواهد بود. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، آب به مهمترین مسأله ملی ایران تبدیل شده است.
من که تخصصی در حوزه آب ندارم اما راهکار بسیار ساده دارم که می شد از سالها قبل آن را برای کنترل وضعیت آب به کار گرفت ولی برخی مسئولان ما که اصلا هیچ، تمام ساختمان های مسکونی و ادارای و تجاری دارای کنتور آب در سازمان هستند بر اساس آن متراژ و موقعیت هر یک را معیین و بعد بایدبرای آنها سهمیه تعیین شود که مثلا من با 100 متر مربع مساحت در ماه فقط 1000 لیتر سهم با نرخ کنونی را مصرف کنم اگر بیشتر مصرف کردم پلکانی اول 10 برابر بعد 50 و بعد 100 و از یکجا به بعد قطع آب شود با این روش ساده میتوان الگوی مصرف را پیاده و اجرایی کرد و مردم هم موظف خواهند شد برای جیب مبارک هم شده رعایت کنند. برای نمونه نمایشگاه های اتومبیل حتی در این اوضاع وحشتناک بی آبی در عباس آباد بروید ببینید هر روز با خیال راحت در حال شستشوی ماشین هستند، میتوان برای برخی صنوف که امکان استفاده زیاد دارند تعرفه های بسیار بالا در نظر گرفت که اینطور آب را هدر ندهند . در کل برخی مسئولان بی سواد و بی خرد بلای جان ما شده اند فقط