محمدقلی یوسفی، اقتصاددان در گفتگو با تجارتنیوز:
با تشدید تحریمها، چاپ پول و احتکار بیشتر میشود
یک اقتصاددان با توجه به تاثیر منفی تحریمها بر تورم میگوید: اگر تحریمها، درآمد ارزی دولت را که به نفت وابسته است، کم کند.در این حالت دولت مجبور خواهد شد کسری بودجه خود را با چاپ پول جبران کند. چاپ پول نیز به معنای افزایش نقدینگی و سپس افزایش تورم است.
همزمان با نزدیک شدن به دور دوم تحریمهای یکجانبه آمریکا در آبان ماه، نگرانیها از بابت مشکلات اقتصادی بیشتر شده است.
به گزارش تجارتنیوز، دو رقمی شدن نرخ تورم و تعدیل نیرو در برخی از واحدهای صنعتی، باعث شده تا مردم آینده مبهمی را متصور شوند. اکنون تا حدودی با بسته جدید ارزی دولت، نوسان ارزی کنترل شده، اما مشخص نیست که آیا این ثبات پایدار بوده یا آرامش قبل از طوفان است. محمدقلی یوسفی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با تجارتنیوز، به این سوالات پاسخ میدهد که تحریمها با چه سازوکاری بر تورم و میزان بیکاری کشور تاثیرگذار خواهد بود و بسته جدید ارزی دولت چه تفاوتهایی با بسته قبلی دارد.
علی ربیعی، وزیر سابق کار در آخرین روزهای کاری خود گفته بود با اعمال تحریمها، یک میلیون شغل از بین خواهد رفت. از منظر شما تحریمها به چه صورتی میتواند بر روی بیکاری تاثیرگذار باشد؟
تحریمها از چند منظر اقتصاد ایران را با مشکل مواجه میکند. عمده مشکلات اقتصادی از منظر بیکاری خواهد بود. چرا که تحریمها باعث نااطمینانی خواهد شد. در نتیجه سرمایهگذاری تولیدی را کاهش میدهد. اگر سرمایهگذاری تولیدی کاهش پیدا کند، تقاضا برای نیروی کار جدید کم خواهد شد. از این طریق بخشی از افراد بیکار خواهند ماند.
از طرفی تحریمها مانعی برای ورود تکنولوژی، سرمایهگذاری خارجی، کالایهای واسطهای و مواد اولیه به کشور خواهد بود که این مساله نیز بر اشتغال تاثیر منفی خواهد گذاشت. همچنین این تحریمها باعث میشود که دولت برنامهریزی بلندمدتی برای اشتغال نداشته باشد. در نهایت تحریمها باعث میشود تا منابع کشور از بخشهایی که قبلا جنبه تولیدی داشتهاند، به سمت فعالیتهای رانتجویی و بهرهگیری از فرصتها برود. چرا که انجام این فعالیتها زودبازده و پربازده خواهد بود.
علاوه بر بیکاری، به نظر شما تحریمها چگونه و با چه سازوکاری بر تورم تاثیرگذار خواهد بود؟
تحریمها قاعدتا تولید را با مشکل مواجه میکند.حتی واردات بسیاری از قطعات را با مشکل مواجه میکند.از طرفی معاملات تجاری را بسیار پر هزینه میکند و باعث میشود کالاهای وارداتی با قیمت بیشتری وارد شوند. همچنین باعث بالا رفتن بیشتر نرخ ارز خواهد شد. این موارد همگی به خودی خود باعث رشد بیشتر تورم خواهد شد.
باید دقت کرد اگر تحریمها، درآمد ارزی دولت را که به نفت وابسته است، کم کند، در این حالت دولت مجبور خواهد شد کسری بودجه خود را با چاپ پول جبران کند. چاپ پول نیز به معنای افزایش نقدینگی و سپس افزایش تورم است. مساله دیگر آنکه به سبب نااطمینانیهایی که ایجاد میشود، بازار سیاه و احتکار کالا رونق خواهد گرفت که اینها همگی منجر به تورم میشود.
متاسفانه تحریمها بلای بدی برای اقتصاد ایران است. مطمئنا مقامات و مسئولان مشکلی از این بابت پیدا نمیکنند. آنها نه مشکل بیکاری پیدا میکنند و نه دچار کمبود درآمد میشوند. بلکه این مردم هستند که دچار مشکل میشوند. مردم متاسفانه در اینجا باید فشار ناشی از سیاستهای غلط را تحمل کنند.
با توجه به شرایط پیشرو و وجود ریسکهای بینالمللی، آیا ممکن است دوباره به تورم 40 درصدی سال 92 برگردیم؟
اینکه تورم را چه کسی اندازه میگیرد و چه تعریفی برای آن در نظر گرفته میشود، بسیار مهم است. متاسفانه نگاهها غلط است و دولتمردان هر کدام طبق نگاه و دید خود تورم را تعریف میکنند. موضوعی که در اینجا برای مردم مهم است، قیمتهای نسبی است نه آنکه قیمتهای مطلق برای آنها مهم باشد. آنچه این روزها مردم با آن روبرو میشوند، فشار ناشی از بالا رفتن قیمت کالاها است.
آمارهایی که اعلام میشود،حداقل بنده به عنوان مصرفکننده به هیچ عنوان نمیپذیرم. به نظرم این آمارها نه در این دولت و نه در دولتهای قبلی درست نبوده است. اینها یک سری شاخصهای مبهم هستند که دلخوشکننده برای سیاستگذار هستند. اما به هیچ عنوان رضایت مردم را تامین نخواهد کرد. این فشارها اکنون بسیار بالاست و به نظرم در آینده با اعمال تحریمهای بیشتر، افزایش خواهد یافت و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست به دست هم میدهند که در نهایت بحران را عمیقتر میکند. باید مسئولان به فکر باشند و اجازه ندهند کار به جایی برسد که بحران از کنترل خارج شود.
تورم در چند ماه اخیر روند صعودی داشته که بسیاری اعتقاد دارند به علت نوسانات ارزی بوده است. در همین زمینه شما بسته جدید ارزی دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
مشکل ما چگونگی افزایش ارز است. چرا که ما در آینده به علت تحریمها، در زمینه صادرات نفتی و هم صادرات غیرنفتی با مشکل صادرات مواجه خواهیم شد. بنابراین مشکل ما چگونگی توزیع ارز نیست که بگوییم چگونه ارز را توزیع کنیم. آنچه که بانک مرکزی با بستههای ارزی دنبال میکند، توزیع دلار است. یعنی با اعمال سهمیهبندی به دنبال توزیع بهتر دلار است.
ما در علم اقتصاد به این نوع کاری که اکنون بانک مرکزی در بسته ارزی انجام میدهد، تبعیض قیمت میگوییم. یعنی دولت در اینجا انحصارگری است که ارز حاصل از صادرات نفت و ارز صادراتی شرکتهای دولتی و خصولتی مانند پتروشیمیها و فلزات اساسی و معادن را در اختیار دارد. بنابراین در اینجا دولت با سیاست تبعیض قیمت، بازار ارز را در کنترل خود دارد.
به صورت کلی نیز در کشور ما بازاری به معنای واقعی که در دست بخش آزاد خصوصی باشد، وجود ندارد. چرا که بازار زمانی معنا پیدا میکند که دو طرف عرضهکننده و تقاضاکننده از بخش خصوصی باشند. اما در کشور ما اینگونه نیست و معمولا دولت سیاست تبعیض قیمت را دنبال میکند. ما باید در این 40 سال تلاش میکردیم بازار واقعی شکل بگیرد. اما این اتفاق نیفتاد، بنابراین دولت مجبور است همان سیاستهای دولتی خود را پیگیری کند.
یعنی شما اعتقاد دارید بسته جدید ارزی دولت همانند همان بسته قبلی است و تفاوت چندانی ندارد؟
بله بسته جدید ارزی همان بستهای است که آقای جهانگیری قبلا اعلام کردند. تنها تفاوت آن، این است که اولا نرخ دلار در بسته جدید به بالای 10 هزار تومان هم رسیده است. ثانیا در این بسته یک امتیاز داده شده و دیگر خرید و فروش ارز امنیتی محسوب نشده است. اما به طور کلی تفاوت خاصی با بسته قبلی نمیکند.
نظرات