«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
داستان اندونزی و نیکل/ آیا مسیر تولید نیکل به خودروهای برقی میرسد؟
با اینکه اندونزی اخیراً برای تولید نیکل به مشکل برخورد، به نظر میرسد این کشور به طور کلی تسلط خوبی بر این بازار پیدا کرده است؛ اما آیا تولید نیکل به ساخت خودروهای برقی منتهی میشود؟
هیچ چیز مانند به چالش کشیدن نظرات جهانی و در نهایت اثبات درست بودن انتقادات، سیاستمداران را جسور نمیکند. چنین وضعیتی در اندونزی برقرار است. در سال ۲۰۱۴، این کشور اقدام به ممنوعیت صادرات مواد معدنی خام کرد.
هدف این بود که شرکتهایی که به مواد معدنی فراوان این کشور نیاز دارند، مجبور شوند آنها را در داخل کشور فرآوری کنند و از این طریق سرمایهگذاریهای کلان انجام دهند و شغل ایجاد کنند. نهادهای چندجانبه نسبت به این تصمیم بدبین بودند.
اکونومیست در آن زمان هشدار داد که کاهش درآمدهای صادراتی مواد معدنی میتواند کسری حساب جاری را افزایش دهد و روی ارز ناپایدار آن، روپیه، فشار بیاورد.
موفقیت در بازار نیکل
اما برای یک کالا، این فشارها موثر واقع شده است. اندونزی بزرگترین ذخایر نیکل جهان را دارد که مادهای حیاتی در برخی از باتریهای خودروهای برقی (EV) است.
از سال ۲۰۲۰، زمانی که ممنوعیت صادرات به طور کامل اجرایی شد، این کشور بر بازار نیکل تسلط یافته است. از آن زمان، دهها کوره نیکل راهاندازی شده است، چراکه سرمایهگذاران به قوانین دولت تن دادهاند تا به این فلز دسترسی پیدا کنند.
سهم اندونزی از تولید نیکل تصفیهشده جهان از سال ۲۰۲۰ دو برابر شده و به نزدیک به نیمی از کل تولید رسیده است. در سال ۲۰۲۳، صادرات نیکل فرآوریشده اندونزی به ۲۲ میلیارد دلار رسید که ۹ درصد از کل صادرات کشور را تشکیل میدهد و نسبت به ۲ درصد در سال ۲۰۱۹، افزایش یافته است. این رونق نیکل، مازاد تجاری اندونزی را در سال ۲۰۲۲ به بالاترین حد خود رساند.
چالشهای ملیگرایی منابع
ملی نگه داشتن منابع اندونزی سایر تولیدکنندگان را تحتالشعاع قرار داده است. معادن نیکل از استرالیا تا برزیل در حال ورشکستگی هستند و احتمالاً نیمی از آنها سودآور نیستند.
در مقابل، معادن اندونزی از افزایش سرمایهگذاری غولهای معدنی چینی مانند Tsingshan بهرهمند شدهاند و کورههای چینی در اندونزی نوآورانه عمل کردهاند. به دلیل جغرافیای اندونزی، قبلاً تصور میشد ذخایر نیکل این کشور برای فرآوری در مقیاس بزرگ بسیار گران است. اما شرکتهای چینی راهی برای این کار پیدا کردهاند.
آرزوهای بزرگ
اکنون نخبگان اندونزی، به رهبری پرابوو سوبیانتو، رئیسجمهور جدید، میخواهند فراتر بروند. دولت او ممکن است بهزودی عرضه را محدود کند تا قیمتها را بالا نگه دارد، گویی که یک اوپک تککشوری برای نیکل است.
اطرافیان آقای پرابوو آرزو دارند زنجیره تامین خودروهای برقی را از استخراج و فرآوری مواد معدنی خام تا ساخت باتری و مونتاژ خودرو ایجاد کنند. آنها استدلال میکنند که اندونزی تقریباً تمام منابع طبیعی لازم برای ساخت خودروهای برقی را دارد. پس چرا دیگران باید ارزش این منابع را به دست آورند؟ دولت اکنون در تلاش است با ارائه یارانهها، تقاضای داخلی برای خودروهای برقی را افزایش دهد و سرمایهگذاری در زنجیره تامین خودروهای برقی را از شرکتهایی مانند BYD و هیوندای (Hyundai) جلب کند.
نقصهای سیاست صنعتی اندونزی
با این حال، اکونومیست سیاست صنعتی بیمحابای اندونزی را نادرست میداند. قدرت بازار در نیکل به معنای قدرت مشابه در کل زنجیره تامین خودروهای برقی نیست. مواد خام تنها بخش کوچکی از هزینه متوسط یک خودرو برقی را تشکیل میدهند؛ و وقتی به سایر عواملی که تعیین میکنند سازندگان خودرو کجا تولید کنند، مانند ظرفیت لجستیکی و دانش محلی، میرسیم، اندونزی نسبت به همسایگانی مانند ویتنام و تایلند جذابیت کمتری دارد. اندونزی در حال گسترش عرضه در دورهای از رقابت شدید در بازارهای خودروهای برقی و باتری است، با تقاضای کم در سطح جهانی و مازاد ظرفیت در چین. علاوه بر این، باتریهای گرانقیمت مبتنی بر نیکل که اندونزی بهترین تجهیزات برای ساختشان را دارد، دلخواه مصرفکنندگان محلی نیستند. آنها خودروهایی را ترجیح میدهند که با باتریهای ارزان لیتیوم-آهن-فسفات ساخته شده باشند؛ تاکنون، فروش خودروهای برقی داخلی ناچیز بوده است.
به طور خلاصه، رویکرد ملیگرایانه اندونزی احتمالاً به یک شکست پرهزینه خواهد انجامید. تسلط بر نیکل بهراحتی به ساخت خودروها ترجمه نمیشود. در مقابل فرآوری نیکل که تسلط بر ماده معدنی به آن قدرتی بر معادن میدهد، در موضوع خودروهای برقی، تلاش میکند با یارانهها به سهم بازار دست یابد. اگرچه مالیاتهای عمومی آن سالم است، اما هزینههای مالی ناشی از این همه یارانه سنگین خواهد بود.
نیاز به رویکرد متفاوت
با توجه به پول و توجه سیاسی کافی، به طور قطع نوعی زنجیره تامین ایجاد خواهد شد. اما هزینهها برای اندونزی ممکن است به طرز چشمگیری از منافع بیشتر باشد. مقامات استدلال میکنند که خودروسازان خارجی به اندونزیاییها آموزش خواهند داد، اما به نظر نمیرسد این کار در مقیاس بزرگ ممکن باشد. مجموع سرمایهگذاریهای برنامهریزیشده به نظر کماهمیت میآید و کمبود تخصص محلی شرکتها را به واردات نیروی کار ماهر خارجی وسوسه خواهد کرد.
اندونزی به جای اینکه سعی کند همه کار را خودش انجام دهد، میتواند در بخشهایی از زنجیره تامین خودروهای برقی، مانند پیشسازهای باتری نیکل، تخصص پیدا کند و اگر پرابوو میخواهد رفاه را ترویج کند، باید بر اصلاحات وسیعتری تمرکز کند؛ مانند مبارزه با فساد، کاهش بروکراسی و اصلاح سیستم مالیاتی معیوب. اگر اندونزی باید یارانهای بدهد، بهبود مراقبتهای بهداشتی اولیه یا بنادر ناکارآمد استفاده بهتری از این پول خواهد بود تا یک شرطبندی بیمحابا روی خودروهای برقی.
نظرات